پرسشهایی مانند :
«چرا به لیدرهای جریان موسوم به #بهار، #حلقه_انحرافی گفته میشود؟»
«اندیشه حلقه انحرافی چیست؟»،
«این حلقه چگونه میاندیشد؟»
«کدام بخش از اندیشه این حلقه، انحرافی است؟»
و ...
که تاکنون به صورتی دقیق و مفصل به آنها پرداخته نشده است.
سلسله گفتارِ " #همه_تناقضات_فرقه_بهار " ،پژوهشی مستند و دقیق است که با هدف پاسخ مستند و متقن به برخی از این پرسشها تهیه شده است.
ص ۷
#کانال_دانشگاه_مدافعان_حریم_ولایت
#انتشار_بدون_لینک_جایز_نمیباشد
👇👇
در تمنای اومانیسم :
برخلاف تصور جامعه و نیروهای انقلابی، کُنشهای «#حلقه_انحراف» در دولتهای نهم و دهم، صرفاً یک کنش سیاسی معطوف به کسب قدرت نبوده و ریشه در اندیشهها و عقاید خاص این فرقه دارد.
ص ۸
#کانال_دانشگاه_مدافعان_حریم_ولایت
#انتشار_بدون_لینک_جایز_نمیباشد
با توجه به تأکید چهرههای اصلی این فرقه، بر یک تلقی خاص از خدا و نیز انسان، در این بخش، به این موضوع بسیار مهم که بنیانهای سایر مباحث را روشن میسازد، پرداخته میشود.
ص ۱۰
#کانال_دانشگاه_مدافعان_حریم_ولایت
#انتشار_بدون_لینک_جایز_نمیباشد
در آموزههای #حلقه_انحرافِ #فرقه_بهار ، «انسان» محور اصلی خلقت است.
در این نگاه، همه هستی در خدمت انسان است و اگر انسان نباشد، هستی عبث و بیهوده خواهد بود.
از نظر این #فرقه، بدون وجودِ انسان، این بیهودهگی به حدی است، که حتی وجود خدا هم معنایی نداشته و این وجود انسان است، که به خدا معنا میبخشد.
ص ۱۱
#کانال_دانشگاه_مدافعان_حریم_ولایت
#انتشار_بدون_لینک_جایز_نمیباشد
👇👇
لیدر فکری فرقه، #اسفندیار_رحیم_مشایی، #انسانگرایی را به عنوان اصل اساسی فکری خود مطرح نموده است.
از نظر #مشایی، انسان، محور وحدت بین انسانها است :
«تأکید میکنم که خدا محور وحدت انسانها نیست و حتی امروز هم بشر به وحدت نرسیده است، چرا که اگر به وحدت رسیده بود این همه خونریزی و جنگها صورت نمیگرفت ...
چرا خدا، محور وحدت نشده است و من میگویم مشکل این است، که به تعداد انسانها خدا هست ...
ملتها در طول تاریخ، همواره یک خدا را نپرستیدهاند، چون انسانها خدای متفاوت دارند.»
ص ۱۳
#کانال_دانشگاه_مدافعان_حریم_ولایت
#انتشار_بدون_لینک_جایز_نمیباشد
بر اساس نگاه #مشایی، با این استدلال که به تعداد انسانها خدا وجود دارد، خدا را نمیتوان محور وحدت انسانها قرار داد و به جای خدا باید انسان را محور وحدت قرار داد، چرا که خدا موضوع اختلافها بین انسانها بوده است.
در این منظر، به خاطر اختلاف نگاه افراد نسبت به خدا، جایگزین مناسب دیگری برای قرار دادن در محور وحدت بین انسانها وجود دارد.
از نظر #مشایی به جای تکیه بر خدا، که عامل تفرقه و جنگها شده است، بهتر است بر مفهوم «#انسان» تکیه کرد.
ص ۱۴
#کانال_دانشگاه_مدافعان_حریم_ولایت
#انتشار_بدون_لینک_جایز_نمیباشد
گزاره ی 👈 «به تعداد انسانها خدا هست» ، که به صورت اجمالی توسط #مشایی گفته شده، البته نشان از نگرشی خاص در افکار این #فرقه دارد، که #مشایی صرفاً به آن اشاره کرده است.
توضیح و تبیین این دیدگاه، در یادداشتهای «#اکبر_جباری» که یکی از افراد نزدیک به #مشایی و از چهرههای تئوریک #حلقه_انحراف است، به صورت مبسوط تر آمده است.
ص ۱۵
#کانال_دانشگاه_مدافعان_حریم_ولایت
#انتشار_بدون_لینک_جایز_نمیباشد
خدای ذهنی یکتاپرستان :
همانگونه که اشاره گردید، گزاره ی 👈 «به تعداد انسانها خدا هست» ، که توسط #مشایی مطرح شد، یک گزاره ذوقی شخصی نیست، که به صورت فیالبداهه و ناگهانی بر زبان مشایی جاری شده باشد، بلکه شواهد نشان میدهد که این گزاره، یک گزاره اساسی در افکار #حلقه_انحرافی و بلکه #فرقه_بهار و ناشی از تلقی خاصِ این حلقه در مورد «خدا» است.
ص ۱۷
#کانال_دانشگاه_مدافعان_حریم_ولایت
#انتشار_بدون_لینک_جایز_نمیباشد
بررسی نظرات #اکبر_جباری که در کانال شخصی، یا کتابهایش منتشر شده، نشان میدهد که این گزاره از یک پشتوانه شبه تئوریک برخوردار بوده و از جمله اعتقادات اساسی #حلقه_انحرافی است، که #جباری تلاش نموده تا آن را با کمک آموزههای #صوفیه و نظرات فیلسوفانی چون «مارتین هایدگر» تئوریزه نماید.
#اکبر_جباری در این باره مینویسد:
«وقتی ما به چیزی معتقدیم، ابتدا تصوری از او نزد خود داریم و سپس با تصدیق آن، بدان معتقد میشویم.
حال آنکه ما هیچ تصوری از خدا نداریم، تا بتوانیم بدو معتقد شویم.
شاید یکی بگوید، من از خدا تصوری دارم.
تصور خوبی، خیر، نیکی و خوب.
میپرسم، شما این تصورات را چگونه بدست آوردهاید؟
آیا غیر از این است که شما در جهان انسانی، مفاهیمی را در مناسبات خود دارید که این مفاهیم را در بهترین و کاملترین مصداقش، به کسی یا چیزی به نام خدا اطلاق میکنید، مثلاً : شما مهربانی را در مادر و پدر و دیگر انسانها دیدهاید، سپس این مفهوم مهربانی را به حد کمال بردهاید و مصداقش را در چیزی به نام خدا جمع کردهاید‼️
این دقیقاً همان شبههایست که برخی از فیلسوفان طرح کردهاند؛ یعنی خدا انسان را نیافریده، بلکه این انسان است که مفهوم خدا را ساخته است❗️
حتی اگر به منشأ اعتقادات نگاه کنیم، خواهیم دید که اعتقاد ما به خدا، در واقع اعتقاد ما به چیزی است، که در حاق خود، اندیشهای مشرکانه است.
ما "چیزی" را خدا انگاشتهایم و بدان معتقد شدهایم؛ در واقع مفهومی را ساختهایم و خود را به همان مفهوم گره زدهایم.
خدا اگر چیزی باشد، دیگر خدا نیست؛ شیئیت در ذات خودِ مخلوق است و اعتقاد، همواره به چیز و شیء تعلق میگیرد، خواه این چیز مادی باشد، خواه غیر مادی، مانند : یک اندیشه.»
ص ۱۸
#کانال_دانشگاه_مدافعان_حریم_ولایت
#انتشار_بدون_لینک_جایز_نمیباشد
👇👇👇
#جباری در این متن، گزاره ی 👈 «به تعداد انسانها خدا است» ، #مشایی را توضیح داده و سعی میکند با پاره ای استدلالهای مغالطهآمیز، آن را اثبات نماید.
وی برای اثبات حرف خود، به طور ضمنی به نظرات برخی فیلسوفان مادّی گرایِ ملحد، همچون «فوئرباخ»، که یکی از فیلسوفان قائل به ماتریالیسمِ مکانیکی است، استناد کرده و آن را تأیید نموده است.
ص ۱۹
#کانال_دانشگاه_مدافعان_حریم_ولایت
#انتشار_بدون_لینک_جایز_نمیباشد