.
آن متشاعرچههای روزنامگی رأی داده بودند که پروین اصلا شاعر نیست!
پروین، عضو خانوادهای از خانوادههای شعرِ فارسی است که در آن خانواده حرمتِ خرد و اخلاق و شرفِ انسانی، اساسِ ارزشها را تشکیل میدهد؛ خانوادهٔ #فردوسی، #ناصرخسرو، #سعدی و #نظامی. هر وقت جامعهٔ ایرانی، بیمار شود از قلمرو نفوذ این خانواده خود را برکنار میدارد و هرگاه که روی در ساختن و رشدِ فرهنگی داشته باشد، خود را به پناهِ این خانوادهٔ هنری میرساند. پدرِ این خانواده فردوسی است و فرزندان رشیدش عبارتند از ناصرخسرو، نظامی، سعدی و ابنیمین و #بهار و دختر جوانشان #پروین_اعتصامی.
ما این بیماری و دورافتادگی را در اثرِ تقلید کورکورانه از نظریههای نقد فرنگی داریم و تا به علاجِ فلسفیِ آن برنخیزیم این بیماریِ مهلک، روز به روز بدنهٔ خلاقیّتِ فرهنگی ما را نزارتر میکند.
در میان هزاران عامل پیچدرپیچِ ناشناخته که رازِ موفقیتِ شاهکارهای ادبی جهان را تشکیل میدهد، مسحور استعارههای تجریدی شدن و خلاقیّتِ هنری و ادبی را در ایجاد مُشتی استعارهٔ پادرهوا دانستن، اگر بیماری نیست پس چیست؟
چند سال قبل یکی از روزنامههای معلومالحال این پرسش را مطرح کرده بود که «آیا فروغ شاعرتر است یا پروین؟» و بخش عظیمی از متشاعرچههای روزنامگی رأی داده بودند که پروین اصلا شاعر نیست. حتی بعضی از اهل ادب و کسانی که یک سطر از شعرِ #فروغ را نخواندهاند و اگر خواندهاند نفهمیدهاند، تحت تاثیر جوِّ زمانه تصریح کردهبودند که فروغ، بزرگتر است از پروین یا جایی که فروغ شاعر است چه جایِ صحبت پروین؟
در یک جامعهٔ بیمار که با یک مویزِ نقدِ مدرن گرمش میشود و با یک غورهٔ رئالیسم سوسیالیستی سردیَش میکند، چگونه میتوان در باب پروین و جایگاه او سخن گفت؟
محمدرضا شفیعی کدکنی
با چراغ و آینه، صص ۴۶۲–۴۶۳
#پروین_اعتصامی
۲۵ اسفند ۱۲۸۵ تبریز
۱۵ فروردین ۱۳۲۰ تهران
#سال_جهش_تولید
#با_هم_کرونا_را_هم_شکست_میدهیم
#باید_قوی_شویم
___
#دانایی_مقدمه_توانایی! وارد شوید!
@daneshvadanestan