آن شـــــب.....
قسمت چهارم.....
شب از نیمه می گذرد🌙
شهر آرام تر از همیشه است....
و تنها صدایی که شنیده میشود.....
صدای مهربان نسیم است....
که در گوش نخل ها
نجوا می کند.....
نزدیک اذان صبح است....
و پدر همچنان منتظر و مضطرب....
نگاه او
در حال شکافته آسمان بود.... 💫
انگار علی به چیزی ورای این آسمان چشم دوخته است.....
با خود مرور میکند....
تمامی نشانه هایی که پیامبر
در مورد امشب گفت....
همه چیز درست عین سخن پیغمبر است..
علی لبخند تلخی میزند....
آری
این همان شب است
امشب دیگر از بند این دنیا خلاص خواهم شد....
علی به درون خانه می آید...
باید آماده شد برای رفتن
اندکی دیگر اذان است...
دختر معصومانه اصرار بر نرفتن پدر دارد...
و پدر شوقی فراوان برای رفتن....
دل نا آرام دختر....
چونان دریای طوفان زده است....
پدر لباس می پوشد...
به ایوان می آید....
لبخند او برای رفتن وصف نا پذیر است...
او سی سال است که اینچین نخدیده است😔
به حیاط می رسد.....
مرغابی ها ترسان بال می گشایند....
و راه علی را سد می کند....
انگار آنها نیز برای کمک به زینب دست به کار شده اند....
اری
علی را از این رفتن بازگشتی نیست....
زینب
تلاش کن....
پدرت را دیگر نباید از دست دهی...
قبل از سخن زینب...
علی حرف میزند....
_دخترم
حواست به این مرغابی ها باشد
از آنها خوب نگهداری کن....
مرغابی هارا آرام کنار میزند....
به باغچه که می رسد....
می ایستدد
برای بار اخر گلها را می بوید....
در را باز می کند....
اکنون زینب با چشمانی پر از اشک پشت سر پدر ایستاده
ولی دیگر دیر شده
پدر عازم است به سفر ابدیت
پدر.......
بمان و دنیای مرا بهم نریز
داستان کوتاه
برداشتی متفاوت از شهادت امیر مومنان ع
به قلم:✍سید امیر حسین سمائی
#ماه_مبارک_رمضان
#السلام_علیک_یا_حیدر
یه کانال عالی
درجه ۱👌🏻👌🏻
لینکش می خوای؟؟
@basighanzahra
بفرما
فقط سریع عضو شو الان پاکمی کنم
ڪاشیهجوریتغییرڪنم،
ڪهبعدهـابگمهمشازشبقدراونسالشروعشد..(:
به نام خدای ریحانه ها🌱✨
باز هم دور هم جمع شدیم تا بهترین حس دنیا یعنی ریحانه بودن رو با هم تقسیم کنیم!😊
البته که حواسمون به کرونا هست!😷🙃
🌺🌺 #پویش_فرشتگان_سرزمین_من 🌺🌺
برای ششمین سال متوالی بزرگترین پویش دخترانه ی کشور به مناسبت ولادت حضرت معصومه و روز دختر تقدیم می کند
شما هم می توانید از طریق شماره حساب زیر به ما کمک کنید☺️
🔹شماره حساب:
5859 8310 4230 7024
🔸به نام: حمیرا امامی کلائی
دلـمازاونموقعیتهامیخوادکـہقاطی
میخرند💔..
فککنمفقـطاینجوریبتونـمبـرمپیـش
#خدا :)
هدایت شده از تبادلات پرجذب فاطمه (صبور باشید )
┼┼▄██▄┼┼▄██▄┼┼
┼████████████┼
┼████████████┼
┼┼██████████┼┼
┼┼┼████████┼┼┼
┼┼┼┼┼████┼┼┼┼┼
┼┼┼┼┼┼██┼┼┼┼┼
☆꧁༒
بزن روی قلب بالا اگه سرگرم شدی بدون خیلی خوش شناسی
مداحی آنلاین - اومدم تنهای تنها - مهدی رسولی.mp3
5.49M
اومدم تنهای تنها💔
من همون تنهاترینم😭
🎤 #مهدی_رسولی
✅#پیشنهاد_دانلود👌🏻
همچین که سکینه که اومد گفت: بابا! دیگه وقتی آب میخورم میگم:حسین! 💔🖤
“ای حسین…امام زمان منتظرِ ناله هایِ شماست،حسین! این دستات رو هم بیار بالا،حسین…”
خدایا!شَبِ قدرِ، امشب مثلِ اون آقایی که تو گودال هی دست و پا میزد،منم هی دست و پا میزنم تو من رو بخری..😓☹️
با خداوند مناجاتِ تو را قطع نمود
چکمه ی شمر به لبهات اصابت کرده💔
ته گودال به پیراهنِ تو رحم نشد
هرکسی هرچه دلش خواسته،غارت کرده🖤
مونده رویِ زمین، پیکرِ تو رها
أَلسَّلامُ عَلى مَنْ دَفَنَهُ أَهْلُ الْقُرى
خواهرت اگه نیست، رفته شام بلا
ریگ و رَملِ بیابون برات گرفته عزا😓
به سمت گودال از، خیمه دویدم من
شمر جلوتر بود، دیر رسیدم من
سَرِ تو دعوا بود، ناله کشیدم من
سَرِ تو رو بردن، دیر رسیدم من💔🖤