eitaa logo
آغـوش‌خــدا | 𝐀𝐠𝐡𝐨𝐬𝐡𝐞 𝐤𝐡𝐨𝐝𝐚
390 دنبال‌کننده
11.1هزار عکس
2.7هزار ویدیو
441 فایل
بِسْـمِ‌رَبِّ‌النْور؛✨️ "اینجاهر‌دل‌شکسته‌،التیام‌می‌یابد🌱" ناشناسمون🌵 https://harfeto.timefriend.net/17167459505911 🪴شرایط‌و‌همسایه‌ها : @sharaet_Canal -مدیر : @Laleiy - ادمین: @Seyede_dona براامام‌زمانت‌بمون🤍🌿!
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿 💫تحصیل و کار احمد بسیار کوشا بود و ثروت باعث نشده بود که تن پرور وتنبل باشد .خیلی خوب درس خواند و دیپلمش را گرفت وبا رتبه ی ۷ وارد (مَعهَد) شد که در واقع نوعی دانشگاه در لبنان است .احمد دانشجوی نمونه ی دانشکده ی (اَمجاد) بود و توانست با کسب بهترین نمرات در رشته ی فناوری اطلاعات (IT) فارغ التحصیل شود . اعتقاد داشت که مسلمان واقعی کسی است که در یک دست، کتاب به نماد تحصیل دین و علم ودردست دیگر، سلاح به نماد مجاهدت داشته باشد. رشد وتعالی احمد در تحصیل و مجاهدت مدیون همین تفکر بی نظیر بود . با توجه به حجم بالای مشغلات کاری و تحصیلی گاهی کتب مذهبی نیز مطالعه می کرد و هرگز اجازه نمی داد وقتش به بطالت بگذرد . احمد به واسطه ی پشتوانه ی مالی خانوادگی ، اوضاع بسیار خوبی داشت واگر تا آخر عمر فقط پول خرج می کرد باز هم نیازی به کسب درآمد نداشت .اما از آنجا که اهل کاروتلاش بود و مثل خیلی از ثروتمندان نبود که به فکر کسب و کار نباشد . لذا در کنار تحصیل، به مصداق حدیث پیامبر مکرم اسلام حضرت محمد صل الله علیه وآله وسلم که می فرماید :(کار کردن برای کسب مال حلال ، بر هر مرد و زن مسلمان واحب است .)(جامع الاخبار صفحه ۳۸۹)کار و تلاش می کرد. او یک فروشگاه مواد غذایی داشت ودر آنجاومثل سایر مردم به کسب روزی حلال مشغول بود .احمد می خواست برای ارتقاء فروشگاه ، آن را به نقطه ی دیگری انتقال دهد و مجبور شد آن را تعطیل کند .مجاهدت در راه خدا مجال نداد تا فروشگاه جدید را افتتاح کند ! در اوقات فراغت با دوستان خود که همگی شبیه به خودش مومن و با اخلاق بودند ،وقت صرف می کرد وبا آن ها خیلی خوش می گذراند .مثل همه ی جوان ها بیرون می رفت ،بیرون شام می خورد ، فوتبال خیلی بازی می کرد و به آن بسیار علاقه داشت . 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿 ادامه دارد .... کپی ممنوع 🚫 ✿﴿کنیز‌‌زهرا﴾‌❀: ‌‌ ✾✯✾✯✾✯✾✯✾ ✯@bashohadat✾ ✾✯✾✯✾✯✾✯✾
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿 🦋دوبرادر 🦋 راوی: برادرشهید من و احمد در اخلاق و رفتار خیلی شبیه به هم بودیم. چون احمد برادر بزرگترم بود برای من الگویی نمونه، معلمی مهربان و استادی دلسوز بود. علی رغم اینکه در برخی موارد مانند نحوه ی زندگی، نظرهایمان باهم فرق داشت، ولی تلاش می کردیم که ایده ها و نظرات مان را به هم نزدیک کنیم. ما بسیار به هم علاقه داشته و به یکدیگر وابسته بودیم. در زندگی سعی می کردیم که باعث ناراحتی همدیگر نشویم و اگر مشکل یا سوء تفاهمی پیش می آمد خیلی زود معذرت خواهی می کردیم.البته احمد هرگز مرا تنها نمی گذاشت و از من دور نمی شد و دائم حواسش به من بود . از من می خواست که همیشه همراهش باشم و من نیز عاشق همراهی احمد بودم .همه جا در کنار احمد بودم. هر جا می رفت ، با او می رفتم. در جمع دوستان ، در مراسم های مختلف ،در فعالیت های اجتماعی و هر جا که احمد حضور داشت ، من نیز بودم . گفتگوهایی که با هم داشتیم برایم سراسر درس و حکمت بود.درباره ی آینده ی علمی برایم خط و مشی تعیین می کرد .گویا که می دانست بزودی من و این دنیا را ترک خواهد کرد . احمد من را در انتخاب رشته ی تحصیلی و تخصصی راهنمایی کرده و با صحبت هایش مسیر آینده تحصیلی و شغلی را برایم روشن کرد .او می خواست بعد ها در زمان نبودنش کمبودی احساس نکنم. گفتگوهای دیگری نیز با هم داشتیم . درباره ی موضوعات زیادی با هم حرف می زدیم . درباره ی برنامه هایی که با هم انجام می دادیم ،مثل ورزش و یا فعالیت های مذهبی، سیاسی و .... حتی گاهی درباره ی ازدواج و معیارهای انتخاب همسر صحبت می کرد .احمد دوست داشت که همسرش دختری مومن و مقید باشد. احمد اهل موسیقی و آهنگ نبود و معمولا تلویزیون تماشا می کرد. سریال مختارنامه و سریال حضرت یوسف علیه السلام را دنبال می کرد.چون به تقویت زبان انگلیسی اهمیت می داد فیلم های خارجی مجاز نیز نگاه می کرد . 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿 ادامه دارد..... کپی ممنوع🚫 ✿﴿کنیز‌‌زهرا﴾‌❀: ‌‌ ✾✯✾✯✾✯✾✯✾ ✯@bashohadat✾ ✾✯✾✯✾✯✾✯✾
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿 🦋برادر مهربان🦋 خواهر شهید من و احمد با اینکه از یک مادر متولد نشده بودیم ، ارتباط صمیمی و نزدیکی با هم داشتیم و طوری زندگی می کردیم که حتی بیشتر از خواهر و برادری که از یک مادر متولد شده اند کنار هم بودیم . ما با هم مثل دو دوست بودیم و من سنگ صبور احمد بودم . وقتی دلش از چیزی می گرفت برای من حرف می زد و درد و دل می کرد . مرا (نور) صدا می زد. خوش اخلاقی و شوخ طبعی او زبانزد بود.احمدبسیار نکته سنج و دقیق بود.هیچ سالی،تولد خواهرانش را فراموش نمی کردو هرسال به ما هدیه ی تولد می داد.او برادری مهربان و دوستی قابل اعتماد بود . خیلی دوست داشتم محبت هایش را جبران کنم و برایش دوربین عکاسی بخرم . احمد عکس گرفتن را خیلی دوست داشت و از عکاسی لذت می برد . احمد با رفتارش ،به من عشق ،علاقه و وفاداری به خانواده را می آموخت .بسیار به مادر و مادربزرگش علاقه مند بود .احمد محبت بسیاری به مادرش ابراز می کرد و عشق او به مادرش بی نظیر وغیرقابل وصف بود .به بهانه های مختلف برایش هدیه می گرفت و روز به روز ارتباط آن ها با هم صمیمی تر می شد. در کارهای منزل به او کمک می کرد . حتی کارهای زنانه در آشپزخانه را نیز برای مادرش انجام می داد .گاهی اوقات احمد خودش برای همه غذا درست می کرد و به کار درخانه افتخار می کرد . اگر در انجام کاری اشتباهی از او سر می زد و کار خطایی می کرد ، خیلی زود ابراز پشیمانی کرده و در صدد جبران اشتباهش بر می آمد. احمد در همه چیز اعتدال و میانه روی را رعایت می کرد . نه پرحرف بود نه کم حرف. در واقع همیشه به موقع صحبت می کرد و به جا حرف می زد . اگر به هر دلیلی عصبانی می شد با اینکه عصبانیت در چهره اش به راحتی قابل تشخیص بود ، اما هرگز آن را بروز نمی داد و درهنگام خشم و ناراحتی سکوت می کرد. پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم می فرمایند : کمال دلیری آن است که کسی خشمگین شود و خشمش شدت گیرد و چهره اش سرخ شود و موهایش بلرزد ،اما بر خشم چیره گردد.( نهج الفصاحه حدیث ۱۸۷۲) احمد مصداق واقعی این کلام گهربار و پرنور بود . 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿 ادامه دارد .... کپی ممنوع🚫 ✿﴿کنیز‌‌زهرا﴾‌❀: ‌‌ ✾✯✾✯✾✯✾✯✾ ✯@bashohadat✾ ✾✯✾✯✾✯✾✯✾
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿 🦋مبنای زندگی🦋 مادر شهید امام علی علیه السلام می فرماید: اِعمَل لِدُنیاکَ کَاَنَّکَ تَعیشُ اَبَداً وَاعمَل لِاخِرَتِکَ کَاَنَّکَ تَموتُ غداً برای دنیای خودت چنان عمل کن که گیا در دنیا تا ابد زندگی می کنی ؛ و برای آخرت خودت چنان عمل کن که گویا همین فردا می میری (مستدرک الوسائل ج ۱ ص ۱۴۶) احمد این حدیث نورانی را همیشه برای من می خواند و معتقد بود که این حدیث سراسر نور باعث جلوگیری از افراط و تفریط در میان مومنین و مسلمین می گردد و ضمن ان که بیانگر اهمیت هردو مرحله حیات در دنیا وآخرت است ، متذکر می گردد که انسان عاقل باید به هردو توجه ویژه ای داشته باشد تا آنجا که برای دنیایش به گونه ای فکر ، اندیشه و عمل کند که گویا همیشه در این دنیا خواهد بود و برای آخرت به گونه ای گه گویی روز آخر زندگی است . اگر این طور باشد ، مومن سریع تسلیم خواسته های سطحی و زودگذر دنیا که او به را ورطه ی سقوط می کشاند ، نمی گردد؛ کوتاه بینی نمی کند ؛برای مال دنیا حرص نمی زند ؛ برای یک لذت زودگذر به جسم و روان خود صدمه نمی زند ، اسراف نمی کند ، آینده نگر است ، اهل قناعت است و شرایط و ضروریات رفاه و رشد خودرا فراهم کند . احمد مبنای زندگی خودرا براساس همین حدیث بنا گذاشته بود .تفریح داشت و بادوستان و خانواده هایشان بیرون می رفت و خرید می کرد . از ماشینش استفاده می کرد ولی حد همه چیز را نگه می داشت و همه چیزش به جابود.اهل تفریح ها و خوش گذرانی حلال بود .او دنیا و تفریحات و لذت های آن را تا زمانی دوست داشت که به آخرتش لطمه نزند. اهل اسراف و زیاده روی نبود و ثروت باعث نشده بود که مصرف گرا و مُسرف باشد. سعی می کرد از زندگی لذت ببرد و لحظه به لحظه ی عمر را زندگی می کرد و اجازه نمی داد وقتش تلف شود .تلاش می کرد دیگران را نیز شاد کند تا همه از زندگی لذت ببرند . کسی که گمان کند شاید همین فردا بمیرد ، خود را آماده ی ملاقات معشوق می کند، بار خود را در این دنیا متناسب با سفری طولانی در برزخ و حیاتی ابدی در آخرت می بندد.لذا به جای آن که (خَسِر الدّنیا وَ الاخِره ) گردد، از بهترین های دنیا و بهترین های آخرت بهره مند می شود . مومن کامل کسی است که هم برای دنیایش نیکویی و بهترین هارا بخواهد و هم برای آخرتش ؛ (ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخره حسنه و قنا عذاب النار )( سوره ی بقره ، آیه ۲۰۱ ) 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿 ادامه دارد..... کپی ممنوع🚫 ✿﴿کنیز‌‌زهرا﴾‌❀: ‌‌ ✾✯✾✯✾✯✾✯✾ ✯@bashohadat✾ ✾✯✾✯✾✯✾✯✾
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿 🦋سازمان پیشاهنگی(کشافه) مادر شهید با شنیدن نام حزب الله تصویری که در ذهن همه نقش می بند ،معمولا تصویر یک نیروی شبه نظامی است ، اما با نگاهی دقیق می توان دریافت که حزب الله یک سازمان نظامی صِرف نیست ، بلکه یک سازمان چند بُعدی نظامی ، سیاسی ، فرهنگی و اجتماعی است. حزب الله برای ترویج آرمان های انقلابی و اسلامی برنامه هایی را برای کودکان و نوجوانان تدارک دیده که در راستای فعالیت های فرهنگی است . یکی از اصلی ترین و موثرترین اقدامات فرهنگی حزب الله فعالیت های پیشاهنگی است . در لبنان نزدیک به ۳۰ گروه پیشاهنگی وجود دارد . پیشاهنگان امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف که در لبنان (کَشافِه المهدی ) گفته می شود تحت کنترل و حمایت حزب الله می باشد که برای اعضای کشافه برنامه های زیادی از جمله اردوهای پیشاهنگی تدارک می بیند که در آن مهارت های مختلفی ازجمله مهارت های ورزشی ، بهداشتی ، کمک های اولیه ، آداب معاشرت و از همه مهم تر مباحث اعتقادی از جمله ؛ دشمن شناسی ، وفاداری به رهبر ، مباحث اخلاقی و مذهبی ، نفرت نسبت به اسرائیل غاصب ،معرفی حضرت امام خمینی (ره) و امام خامنه ای ( مدظله العالی )و دیدگاه های آن ها آموزش داده می شود .این سازمان در شهرهای بیروت ، جبل عامل ، نبطیه و ...کودکان ۸ تا ۱۶ سال را تحت پوشش دارد واعضای آن شامل پیشاهنگان ، و مربیان است که بیش از ۶۰ هزار نفر می باشند . سازمان پیشاهنگان با بیش از ۳۰۰ شهید ، خطرناک ترین سازمان برای صهیونیست ها به حساب می آید . احمد از کودکی به عضویت کشافه درآمد و در فعالیت های آن حضور مستمر و فعالی داشت .در کارهای فرهنگی ،فعالیت های آموزشی ، اردوهای تفریحی و.... نقش موثری داشت . کشافه دقیقا چیزی شبیه به فعالیت های بسیج در ایران است که افراد در آن بر اساس میزان حضور و مدت فعالیت پیشرفت می کنند و رتبه بندی هایی دارند که احمد تاآخرین رتبه ی آن پیشرفت کرد . وقت زیادی صرف نوجوانان و جوانان محله می کرد و خیلی دوست داشت فعالیت های کشفی برای آن ها انجام دهد و آن ها را جذب کشافه کند . هرکاری به احمد واگذار می شد تلاش می کرد به بهترین نحو ممکن انجام دهد ؛ او نسبت به کارش بسیار متعهد بود . 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿 ادامه دارد ...... کپی ممنوع 🚫 ✿﴿کنیز‌‌زهرا﴾‌❀: ‌‌ ✾✯✾✯✾✯✾✯✾ ✯@bashohadat✾ ✾✯✾✯✾✯✾✯✾
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿 🦋عشق به ولایت🦋 (علی مرعی) دوست شهید یک روز به همراه احمد درخانه خودشان ویدئویی می دیدیم که در آن دختر شهیدِقهرمان حاج عماد مغنیه با سید حسن نصرالله و رهبر مسلمانان جهان امام خامنه ای (مدظله العالی) صحبت می کرد .احمد وسط تماشای آن ویدئو شروع به گریه کرد وگفت : ( خوش به حالش با رهبر صحبت کرد .) احمد عاشق امام خامنه ای ( مدظله العالی ) بود و همه ی سخنرانی های ایشان ، مخصوصا در جمع دانشجویان را از شبکه صراط گوش می داد. ماه رمضان به علت تعدد مراجع و اختلاف نظرهایی که وجود دارد ما دچار مشکل می شویم ، ولی احمد تابع حضرت آقا بود و همیشه می گفت : (روز آخر رمضان، روز ولایت و تبعیت از امام خامنه ای ( مدظله العالی) است.باید در مسیر ولایت ثابت قدم باشیم و هرچه ایشان می گوید قبول داشته باشیم.) من یک تکه از چفیه ی رهبر انقلاب اسلامی ایران را از طریق دوستان به دست آورده بودم که احمد آن را گرفت و برای تبرک با خودش نگه داشته بود . 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿 ادامه دارد...... کپی ممنوع 🚫