eitaa logo
در مسیر اجتهاد
6.9هزار دنبال‌کننده
335 عکس
23 ویدیو
25 فایل
🔹مطالب کاربردی #فقهی ، #اصولی ، #رجالی و #فلسفی 🔸 قابل استفاده اساتید و طلاب #حوزه علمیه 📣 این کانال توسط مدیریت سطوح عالی مدرسه #شهیدین (رهما) قم اداره می‌شود 🔻 کپی مطالب کانال تنها با ذکر #لینک بلامانع است. 🔺 ارتباط با مدیر و ارسال مطالب @Smousavi
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 بررسی حجیت خبر واحد در غیر فقه (تفسیر، کلام و...) 2️⃣ نظریه دوم: پذیرش حجیت در غیر فقه. (نظریه بزرگانی؛ همچون علامه مجلسی ، سید عبدالله شبر ، میرزای قمی، ملا احمد نراقی، حاج شیخ عبدالکریم حائری (رهم)) 🔻 ادله این نظریه: 🔹دلیل اول: مطلق بودن ادله حجیت خبر، به این معنا که دلیل اصولیون برای حجیت خبر واحد در احکام شرعی، یا بنای عقلاست و یا ادله تعبدی و هر کدام که باشد، مطلق است و اختصاصی به احکام شرعی ندارد. (مدخل التفسیر، ص 174 و 175؛ هم چنین ر.ک به: محمد هادی معرفت، کاربرد حدیث در تفسیر، مجله تخصصی دانشگاه علوم اسلامی رضوی، سال اول، ش اول، ص 142 الی 145) ✳️ نقد و بررسی: مهمترین اشکال این دلیل این است که بنای عقلاء دلیل است و باید به قدر متیقن تمسک کرد و استدلال به روایات نیز در این خصوص، دوری است؛ زیرا برای اثبات حجیت خبر واحد در مسائل غیر فقهی، به روایات خبر واحد استناد شده است. ولی می توان از آن جواب داد که اشکال مذکور اختصاصی به مسائل غیر فقهی ندارد و نسبت به مسائل فقهی نیز جاری است، علاوه بر اینکه می‌توان از مجموع روایات ادعای استفاضه و بلکه تواتر اجمالی کرد. 🔸 دلیل دوم: وجود فراوان روایات غیر فقهی، با این بیان که در متون دینی، روایات زیادی وجود دارد که مربوط به مسائل غیر فقهی می شوند. حال اگر خبر واحد در غیر فقه حجت نباشد، اصحاب ائمه «علیهم السلام» آنها را نباید برای همدیگر نقل می کردند و بلکه بالاتر، نباید از خود ائمه معصومین «علیهم السلام»، صادر می شدند و یا حداقل اگر صادر می شد، باید ائمه «علیهم السلام» می فرمودند که این روایات فقط بر شما که مستقیماً از ما می شنوید، حجت است. (درس خارج اصول فقه محمد جواد فاضل، بحث حجیت خبر واحد، سال 1/2/1388، شماره جلسه 88) ✳️ نقد و بررسی: در جواب از این دلیل می توان گفت صرف صدور احادیث غیر فقهی از ائمه (ع) و نقل آنها توسط اصحاب دلالتی بر حجیت آنها ندارد؛ زیرا چه بسا از این باب بوده است که مجموع نقل ها موجب تواتر لفظی یا حداقل معنوی شود و یا اینکه به عنوان موید و یا شاهد جمع استفاده شوند. 📚 برای مطالعه بیشتر به این منابع مراجعه فرمائید: 1. محمد هادی معرفت، کاربرد حدیث در تفسیر، مجله تخصصی دانشگاه علوم اسلامی رضوی، سال اول، ش اول، ص 142 الی 145 2. محمد فاضل، مدخل التفسیر، ص 174 و 175 3. علی فتحی،مقاله «حجیت خبر واحد در اعتقادات» چاپ شده در مجله تخصصی کلام، شماره 79، ص 104 4. یحیی ، مقاله «اعتبار سنجی خبر واحد در مسائل اعتقادی»، چاپ شده در مجله تخصص کلام اسلامی، شماره 85 و ... 📌 ارسالی از حجت الاسلام گوهری (از اساتید سطح 2 مدرسه شهیدین) 👈 نکات بیشتر را از این طریق دنبال کنید: 🌐 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341 🔰دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
💠 مرجعیت عرف در تعیین مفاهیم یا تطبیق مفاهیم؟ 1️⃣ مبنای اول: مدرسه آیت الله بروجردی (آیت الله زنجانی) و آیت الله نائینی (آیات عظام خویی و تبریزی و وحید) حتی در ادله عقلی هم مرجع در تطبیق مفاهیم را، عرف می‌دانند. طبق این مبنا در احکام حکومتی و روایات عرفانی، برداشت های - و لو اینکه در لفظ نباشد- ملاک خواهد بود. 2️⃣ مبنای دوم: مدرسه محقق خراسانی مرجعیت عرف را در تطبیق از اساس قبول ندارند و ملاک را دقت عقلی می‌داند. 🔻نکته حاشیه ای امام خمینی: الف) تسامح و دقت عرفی دو گونه است. 🔹 گاهی «لو تفطّن بالمطلب العقلی لم ُیقرّ» و همچنان به تسامح عرفی خود ادامه می‌دهد؛ مثل رنگ خون و جرم خون؛ که عرض و جوهر اند و عرض از جوهر جدا نیست و لذا عقلا رنگ خون، خون به شمار می‌رود، ولی عرف آن را خون نمی داند. 🔸 و گاهی «لو تَفطن بالمطّلب العقلی یقر و یرجع عن التسامح» مثل در اوزان و مسافت شرعی و... 👈 مرجعيت تنها در قسم اول، است و در قسم دوم تسامح پذیرفته نخواهد شد. ب) مطلق انکار مرجعیت عرف در صحیح نیست؛ همانطور که همه اصولیون در استصحاب، وحدت موضوع عرفی را قبول دارند؛ چرا که احراز بقاء موضوع، تطبیق «لا تنقض الیقین بالشک» است نه مفاهیم. 🔺سخن درست، است؛ یعنی در ادله لفظیه که بحث ظهور است عرف در تطبیق مفاهیم، با همان تفسیر مذکور مرجع است و در سایر ادله مثل ادله عقلی عرف در تطبیق مفاهیم مرجع نیست. 📚 برای مطالعه بیشتر ر.ک: کفایۀ، ج1، ص 109، مقدمه سیزدهم بحث مشتق، موخره پنجم، کیفیۀ قیام المبادی بالذات. 📌 ارسالی از استاد (از اساتید کفایه مدرسه شهیدین) 👈 نکات بیشتر را از این طریق دنبال کنید: 🌐 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
💠 تعارض مقرر و ناقل و مبیح و حاظر: 🔹 اگر دو خبر با هم کنند و یکی از دو خبر (موافق با اصل اولی در اشیاء [جواز] ) باشد و دومی (مخالف با اصل) باشد، اعم از اینکه دال بر وجوب یا حرمت باشد، اصولیون در این مساله اختلاف دارند و مشهور اصولیون خبر را مقدم می کنند. 🔸 از طرف دیگر اگر دو خبر با هم کنند، یکی از دو خبر (دال بر اباحه) باشد و دیگری (دال بر حرمت) باشد، همه اصولیون خبر را بر مبیح مقدم می کنند. 🔹بیان تنافی: اولا مساله اول اعم از مساله دومی است؛ زیرا اولی شامل وجوب نیز می شود. پس اختلاف در اولی باید شامل دومی نیز بشود، در حالی که در دومی وفاق است. ثانیا اکثر اخباری ها و اصولی ها، در بحث تعارض خبرین، هر دو قاعده را کنار گذاشته اند. یا حکم به تخییر کرده اند و یا به اصل اولی مراجعه کرده اند که اخباری اصل اولی را احتیاط و اصولی برائت می داند. 🔸رفع تنافی: نسبت به تنافی اول باید گفت دو مساله با هم فرق می کند. مساله اول مربوط به شبهات و مساله دوم مربوط به شبهات است. پس اشکالی ندارد که در یکی اختلاف داشته باشند و در دیگری اتفاق. نسبت به تنافی دوم نیز باید گفت قول به تخییر یا احتیاط به خاطر روایت است و الا طبق قاعده اولی باید ناقل و حاظر را مقدم می کردند. البته این حرف توجیه خوبی نمی تواند باشد؛ زیرا مقتضای ادله طرفین این است که از باب قاعده اولی قائل به تخییر یا احتیاط می شوند. 📚 ر.ک: رسائل، ج2، ص 117 و 118 📌 ارسالی از استاد (از اساتید کفایه مدرسه شهیدین) 👈 نکات بیشتر: 🌐 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
💠 تأویل خطابات و ادله توسط قرینه قطعیه 🔸از مهمترین موارد در فهم مراد جدی خطابات و ادله، توجه به قرائن قطعیه می‌باشد. به طور مثال منکرین خبر واحد در اثبات مدعای خود به روایاتی متواتر تمسک کرده اند؛ مثل «ما جاءک من رواية من برّ او فاجر يخالف کتاب الله فلا تاخذ به». 🔹 در جواب گفته شده دلیل شما اخص از مدعاست؛ چرا که در خیلی از موارد قرآن سکوت کرده و دلیل شما آن موارد را شامل نمی‌شود. 🔸در مقابل منکرین پاسخ می‌دهند که عمومات و اطلاقات قرآنی تمام جزئیات را شامل می‌شود و نیاز به تصریح جزئیات نیست؛ چنانچه آیه «لارطب و لا يابس إلّا في کتاب مبين» مؤيد این ادعاست. ❇️ اما باید گفت اخبار داله بر طرح روایات مخالف کتاب، به دو دلیل شامل روایات مخالف با عمومات و اطلاقات قرآنی شامل نمی‌شود: الف) روایات مخالف با عمومات و اطلاقات قرآن، از اهل‌بیت (ع) در موارد متعدد، صادر شده است. در حالی که خودشان فرموده اند «لاتقبلوا علینا خلاف القرآن» یا «ما خالف کتاب الله فلیس من حدیثی او لم أقله» و این جملات اباء از تخصیص دارد. ب) در برخی از اخبار، عدم وجود حکم در قرآن و سنت مفروض گرفته شده است که در این صورت باید آن روایات را به خود اهل بیت (ع) ارجاع داد؛ مثل روایت میثمی [عیون اخبار الرضا (ع)، ج 2، ص 21] 👈 با توجه به این قرائن، باید گفت مراد از مخالفت با کتاب، مخالفت با عمومات و اطلاقات نمی‌تواند باشد، بلکه مخالفت با خود حکم مذکور در قرآن می باشد. 📚 ر.ک: تقریرات درس فرائد الاصول استاد زید عزه در مدرسه شهیدین توسط طلبه گرامی آقای محمود پور 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین قم
💠 دوران امر بین «سالبة بانتفاء الموضوع» و «سالبة بانتفاء المحمول» 🔹 یکی از ادله حجیت خبر واحد آیه نباء است، که از دو جهت مفهوم وصف و مفهوم شرط برای حجیت خبر واحد مورد استناد قرار گرفته است. 🔸بسیاری از اصولیون استناد به مفهوم شرط آیه را قبول نکرده‌اند و آن را از باب «إن رزقت ولدا فاختنه» يا از باب سالبه به انتفاء موضوع می‌دانند. 🔹در مقابل برخی این چنین پاسخ داده‌اند که مفهوم آیه، مشکوک بین «سالبة بانتفاء الموضوع» و «سالبة بانتفاء المحمول» است. یعنی مفهوم آیه [اگر فاسق خبر نیاورد، تبین واجب نیست] امرش دائر است بین اینکه اصلا خبری نیامده است و عدم وجوب تبین از باب سالبه بانتفاء الموضوع باشد و یا اینکه خبر آمده باشد ولی فاسق آن را نیاورده باشد. 🔸 در این مورد، اصل عقلایی این است که آن را حمل بر سالبه بانتفاء المحمول می‌کنند؛ مثلا اگر کسی بگوید لپه فلان مغازه خوب نیست؛ عقلا اگر شک داشته باشند بین اینکه لپه دارد ولی خوب نیست و یا اینکه اصلا لپه ندارد، آن را حمل بر این می کنند که لپه دارد ولی خوب نیست. در محل بحث نیز مفهوم آیه حمل بر سالبه بانتفاء المحمول می شود، در نتیجه آیه دلالت بر حجیت خبر عادل خواهد داشت. ✅ اما جناب شیخ (رضوان الله علیه) در پاسخ می‌فرماید: اینگونه مفهوم‌گیری مخالف ظهور عرفی است؛ چرا که شرط مفهوم‌گیری در جملات شرطیه، بقاء موضوع است و صرفا کیف قضیه باید عوض شود و لذا مفهوم شرط را به «انتفاء عند الانتفاء» تعریف کرده‌اند . پس وقتی آیه می‌فرماید اگر فاسق خبر آورد، تبین کنید، مفهومش این می شود که اگر فاسق خبر نیاورد، تبین لازم نیست. در نتیجه حکم خبر عادل به هیچ وجه از آیه شریفه استفاده نمی‌شود. 📚 برگرفته از تقریرات درس رسائل (ج1، ص 258) استاد (زید عزه) در مدرسه امام کاظم (علیه السلام) 📌 ارسالی از طرف طلبه گرامی جناب آقای محمود پور 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین قم