eitaa logo
در سمت توام 🕊
31.2هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.9هزار ویدیو
68 فایل
˹﷽˼ اینجا پاتوقِ مجازی نو+جوان‌هاست😌🌱 شعار همیشگی‌مون👇🏼 قدمهای کوچیک+استمرار=رسیدن به قله‌های موفقیت اینجا با هم درمورد #خودسازی گَپ میزنیم😍✌🏼 و یاد میگیریم چطور بهترین خودمون باشیم 😎 تبلیغ👈🏽| @samte_to پشتیبان👈🏽| @hoseein_m
مشاهده در ایتا
دانلود
در سمت توام 🕊
#خودسازی‌با‌شهدا🌹 👈یه صندوق درست ڪرد و گذاشت توی خونه بعد همه روجمع کرد واز گناه بودن #دروغ و #غیبت
🌹 همیشه سرش پایین بودو توچشمای نگاه نمیکرد. شهادتش وقتی این پوستر روزدند،وقتی نگاهم افتاد،گفتم دورت بگردم احمدجان! این عکس شخصیت توست مدافع حرم شهید احمد عطایی 😎خودسازی❣+دینداریِ لذت بخش✌️ ➥𝒅𝒂𝒓_𝒔𝒂𝒎𝒕𝒆_𝒕𝒐𝒐◕͟◕
در سمت توام 🕊
#خودسازی‌باشهدا🌹 ده سال با محمد زندگی کردم ، هیچوقت یاد ندارم بی وضو باشه ، به نماز اول وقت فوق العا
🌹 درفاصله‌چندمترےباعراقیادرگیر‌شدیم، رفتم‌کنارش‌ودیدم‌خونِ‌زیادی ازش‌رفته خواستم بلندش‌کنم‌که‌گفت: « بروومَنواینجابزاربمونم!! ‌» بهش‌گفتم:« تو‌رو‌می رسونم بیمارستان» اماکاظم‌گفت:« ‌آقا‌درمقابلم‌نشسته بعدم‌آرام‌زمزمه‌کرد: «السلام‌علیک یا‌صاحب‌الـزمان» وَپَرکشید 😎خودسازی❣+دینداریِ لذت بخش✌️ ➥𝒅𝒂𝒓_𝒔𝒂𝒎𝒕𝒆_𝒕𝒐𝒐◕͟◕
در سمت توام 🕊
#خودسازی‌با‌شهدا🌹 درفاصله‌چندمترےباعراقیادرگیر‌شدیم، رفتم‌کنارش‌ودیدم‌خونِ‌زیادی ازش‌رفته خواستم بلن
🌹 ‏مادر‌بزرگ‌شهید جهاد‌مغنیه‌می‌گفتند:↓↓ مدت‌طولانی‌بعد شهادتش‌اومد‌به‌خوابم بهش‌گفتم:چرا‌دیر‌ڪردی؟😞 منتظرت‌بودم! گفت:‌دیرڪردیـم... طول‌ڪشید‌تا‌ازبازرسی‌هاردشدیم... گفتم : چه‌بازرسی؟! گفت:بیشتر‌از‌همه‌سربازرسی ‌‎ وایستادیم... بیشتر‌از همه‌درباره نماز‌صبح‌ میپرسـیدن...😢. 😋 😎خودسازی❣+دینداریِ لذت بخش✌️ ➥𝒅𝒂𝒓_𝒔𝒂𝒎𝒕𝒆_𝒕𝒐𝒐◕‌◕
در سمت توام 🕊
#خودسازی‌با‌شهدا🌹 ‏مادر‌بزرگ‌شهید جهاد‌مغنیه‌می‌گفتند:↓↓ مدت‌طولانی‌بعد شهادتش‌اومد‌به‌خوابم بهش‌گ
🌹 ▫️همیشه ظهر ها و مغرب مسجد بود. خیلی به نماز علاقه داشت. هنوز هفت سالش نشده بود ولی میگفت: اگر من رو برای نماز صبح بیدار نکنی، مدرسه نمیرم. 👤شهید عبدالله معیل•. 😋 😎خودسازی❣+دینداریِ لذت بخش✌️ ➥𝒅𝒂𝒓_𝒔𝒂𝒎𝒕𝒆_𝒕𝒐𝒐◕‌◕
در سمت توام 🕊
#خودسازی‌با‌شهدا🌹 ▫️همیشه ظهر ها و مغرب مسجد بود. خیلی به نماز علاقه داشت. هنوز هفت سالش نشده بود و
🌹 رَخت‌ها‌رو جمع‌کردم‌توی‌حیاط، تاوقتےبرگشتم‌بشویم.. . وقتےبرگشتم،دیدم‌علےاز ‌جبهہ‌برگشتہ‌و‌گوشـہ‌حیات‌نشستہ‌ ورخت‌هاهم‌روی‌طناب‌پهن‌شده..!🌞 . رفتم‌پیشش‌گفتم: «الهےبمیرم! مادر،‌تو‌با‌یہ‌دست‌ چطورۍاین‌همہ‌لباس‌رو‌شستے😳؟!» . گفت:«‌مادر‌جون، اگہ‌دوتادست‌هم‌نداشتم🙆🏻‍♂، ‌بازوجدانم‌قبول‌نمے‌کرد‌من ‌خونہ‌باشم‌وتۅزَحمت‌بکشے..:)♥️‌» 🌱 😎خودسازی❣+دینداریِ لذت بخش✌️ ➥𝒅𝒂𝒓_𝒔𝒂𝒎𝒕𝒆_𝒕𝒐𝒐◕͟◕
در سمت توام 🕊
✅دوربین خدا روشنه!🧐 ✍دیدین گاهی میریم عروسی یا جشن تولد، دوربین داره فیلمبرداری میکنه و تا نوبت به
🌹 ✅ تمام حرف های شما ضبط می شود ! یادم میاید سالها قبل از جبهه رفتن نادر روزی تمام اعضاء خانواده دور هم جمع بودیم. در اتاق نشسته و در حال صحبت کردن بودیم ناگهان دیدیم که صدای خودمان را می شنویم به عقب برگشتیم نادر را دیدم که کنار ضبط صوت نشسته و صدایمان را ضبط کرده است گفت به صحبتهایتان گوش کنید و ضبط را روشن کرد وقتی حرفهایمان را شنیدیم همه ناراحت شده بودند که چرا حرفهای بیخودی زده ایم نادر با این کار می خواست بگوید از این حرفها نزنید. صحبتی بکنید که برای آخرت شما مفید باشه. 👤شهید نادر رضایی‌ 😎خودسازی❣+دینداریِ لذت بخش✌️ ➥𝒅𝒂𝒓_𝒔𝒂𝒎𝒕𝒆_𝒕𝒐𝒐◕͟◕
در سمت توام 🕊
#خودسازی‌با‌شهدا🌹 رَخت‌ها‌رو جمع‌کردم‌توی‌حیاط، تاوقتےبرگشتم‌بشویم.. . وقتےبرگشتم،دیدم‌علےاز ‌جبهہ‌
🌹 وقتے مےاومد خونہ دیگه نمے ذاشت من کار کنم زهرا رو مےذاشت رو پاهاش و با دست بہ پسرمون غذا میداد مےگفتم : یکے از بچہ ها رو بده بہ من🙃 با مهربونے مےگفت : نہ شما از صبح تا حالا بہ اندازه کافے زحمت کشیدے مهمون هم کہ میامد پذیرایے با خودش بود دوستاش بہ شوخے مےگفتن : مهندس کہ نباید تو خونه کار کنہ! مےگفت: من کہ از حضرت‌علے{ع} بالاتر نیستم مگہ بہ حضرت‌زهرا{س} کمك نمے کردند؟!💙 شهآب ص⁷⁴ 😎خودسازی❣+دینداریِ لذت بخش✌️ ➥𝒅𝒂𝒓_𝒔𝒂𝒎𝒕𝒆_𝒕𝒐𝒐◕͟◕
در سمت توام 🕊
#خودسازی‌با‌شهدا🌹 وقتے مےاومد خونہ دیگه نمے ذاشت من کار کنم زهرا رو مےذاشت رو پاهاش و با دست بہ پ
🌹 هرچۍاز‌پشتِ‌در‌آشپزخونه‌ خواهش‌کردم‌فایده‌نداشت..🚪!- . دروبسته‌بود‌و‌میگفت: «چیزۍ‌نیست‌الان‌تموم‌میشه‍..🤭» . وقتۍ‌اومد‌بیرون،دیدم‌آشپزخونه‌رو ‌مرتب‌کرده،ڪفِ‌آشپزخونه‌رو‌شسته، ظرف‌ها‌رو‌چیده‌سرجاشون،روۍ‌اجاقِ ‌گاز‌تمیز‌کرده‌و‌خلاصه‌آشپزخونه‌شده ‌مثل‌یه‌دسته‌گل.!.🌸- . گفتم‌:«بااین‌کارها‌منو‌خجالت‌زده‌میکنۍ!♥️» گفت:«فقط‌خواستم‌کمکۍ‌کرده‌باشم..✋🏼» 🌱 😎خودسازی❣+دینداریِ لذت بخش✌️ ➥𝒅𝒂𝒓_𝒔𝒂𝒎𝒕𝒆_𝒕𝒐𝒐◕͟◕
در سمت توام 🕊
#خودسازی‌با‌شهدا🌹 رَخت‌ها‌رو جمع‌کردم‌توی‌حیاط، تاوقتےبرگشتم‌بشویم.. . وقتےبرگشتم،دیدم‌علےاز ‌جبهہ‌
🌹 ◽️سعی می‌کرد نمازهایش را اول وقت بخواند و روی واجبات شدیدا حساس بود. ◽️گاهی که به خانه می‌آمد می‌گفت که خیلی گرسنه است. می‌گفتم: پسرم بیرون که قحطی نیست, هر وقت گرسنه شدی چیزی بخر و بخور تا گرسنه نمانی! می‌گفت: مامان گشنه بمونم بهتر از اینکه که نمازمو دیر بخونم. ◽️پول غذا رو میدم پارکبان تا ماشینم و پارک کنم و نمازم و تو نزدیکترین مسجد بخونم. ✨ 😎خودسازی❣+دینداریِ لذت بخش✌️ ➥𝒅𝒂𝒓_𝒔𝒂𝒎𝒕𝒆_𝒕𝒐𝒐◕͟◕
در سمت توام 🕊
#خودسازی‌با‌شهدا🌹 ◽️سعی می‌کرد نمازهایش را اول وقت بخواند و روی واجبات شدیدا حساس بود. ◽️گاهی که به
🌹 اولین روزهایی که حسین میومد باشگاه زمان اذان مغرب افتاده بود، داخل سانس تمرین.🏋‍♂ اولای کار، خودش تنهایی با اجازه استاد میرفت وضو میگرفت و نمازشو میخوند. همه چپ چپ نگاهش میکردن👀 انگار چیز عجیبی دیده بودن.... بعد از چند جلسه که بقیه باهاش آشنا شدن و رفتار و اخلاقشو دیدن نصف بیشتر بچه ها موقع اذان ورزشو تعطیل میکردن و همه با هم نماز میخوندن☺️ 😋 😎خودسازی❣+دینداریِ لذت بخش✌️ ➥𝒅𝒂𝒓_𝒔𝒂𝒎𝒕𝒆_𝒕𝒐𝒐◕‌◕
در سمت توام 🕊
#خودسازی‌با‌شهدا🌹 اولین روزهایی که حسین میومد باشگاه زمان اذان مغرب افتاده بود، داخل سانس تمرین.🏋‍♂
🌹 🌸آقا ابراهيم مثال قشنگي مي زد و مي گفت: نماز اول وقت مثل ميوه اي است كه وقت رسيدنش شده. اگه ميوه رو نچيني، خراب ميشه و مزه اوليه رو نداره. هميشه سعي كن نمازهايت در هر شرايطي اول وقت باشه. خدا هم تو كارهاي زندگي، قبل از اينكه حرفي بزني كارت رو رديف مي كنه. 😋 😎خودسازی❣+دینداریِ لذت بخش✌️ ➥𝒅𝒂𝒓_𝒔𝒂𝒎𝒕𝒆_𝒕𝒐𝒐◕‌◕
در سمت توام 🕊
#خودسازی‌با‌شهدا🌹 اولین روزهایی که حسین میومد باشگاه زمان اذان مغرب افتاده بود، داخل سانس تمرین.🏋‍♂
🌹 ❣️تصور نمی‌کردم حزب اللهی ها این قدر شاد و شنگول باشند. اصلا آدم های ریشو را که می‌دیدم تصور میکردم دپرس و افسرده و مدام دنبال غم و غصه هستند. ❣️محمدحسین یک میز تنیس گذاشته بود توی خانه دانشجویی اش وارد که می‌شدیم بعد از نماز اول وقت، بازی و مسخره بازی شروع میشد. ❣️لذت میبردم از بودن کنارشان از شادی میترکیدی بدون ذره ای . 🌷شهیدمدافع حرم 😎خودسازی❣+دینداریِ لذت بخش✌️ ➥𝒅𝒂𝒓_𝒔𝒂𝒎𝒕𝒆_𝒕𝒐𝒐◕͟◕
در سمت توام 🕊
#خودسازی‌با‌شهدا🌹 ❣️تصور نمی‌کردم حزب اللهی ها این قدر شاد و شنگول باشند. اصلا آدم های ریشو را که می
🌹 ✍🏼 مادرش می‌گفت: یکی از دوستان احمدرضا از شمال🏡 با منزل همسایه مون تماس گرفت، احمدرضا رفت و بعد از چند دقیقه برگشت. پرسیدم احمدرضا کی بود؟ گفت: یکی از دوستام بود. - چکار داشت؟ - هیچی، خبر قبول شدنم رو در دانشگاه داد.🎓 - چی؟! - می‌گه رتبـه‌ ی اول📊 کنکـور رو کسب کردی! 👥 من و پدرش با ذوق زدگی گفتیم: رتبـه ‌ی اول؟!🤩 پـس چرا خوشحـال نیستی؟! 👤 احمدرضا گفت: اتفاق خاصی نیفتاده که بخوام خوشحال بشم! در همان حال آستین ها رو بالا زد، وضو گرفت و رفت مسجد🚶‍♂️📿... پ.ن: انسان مومن میدونه که همه چیز امتحان هست، نه توی شادی ها بیش از حد ذوق زده میشه و نه در غم ها بیش از حد ناراحت میشه... 😎خودسازی❣+دینداریِ لذت بخش✌️ ➥𝒅𝒂𝒓_𝒔𝒂𝒎𝒕𝒆_𝒕𝒐𝒐◕͟◕
🌹 در سال 1995در یک خانواده 💵به دنیا آمد، او پسری شوخ طبع و اهل کار و تلاش و بسیار بود اما تمام پول و ماشین و های این دنیا، او را از اهل بیت و خدا جدا نکرد و او برای دفاع از دین اسلام و ناموس به جنگ با تروریستها در رفت و در دومین سفرش، در حالیکه تنها 21 سال داشت، به فیض رسید 🌷 😎خودسازی❣+دینداریِ لذت بخش✌️ ➥𝒅𝒂𝒓_𝒔𝒂𝒎𝒕𝒆_𝒕𝒐𝒐◕͟◕
در سمت توام 🕊
یه بار نماز صبحش قضا شد دیدم تلگرامشو پاک کرد ... + گفتم چرا پاک کردی؟ - گفت: برای تنبیه کردن خودم،
🌹(تنبیه‌نفس🔫👿) یه روز اومدم خونه دیدم چشماش سرخِ، نگاه کردم دیدم کتاب گناهان کبیره شهید دستغیب توی دستاشِ، بهش گفتم: گریه کردی؟!! یه نگاهی به من کرد و گفت: راستی اگه خدا اینطوری که توی این کتاب نوشته با ما معامله کنه عاقبت ما چی میشه!؟ مدتی بعد برای گروه خودشون یه صندوق درست کرده بود و به دوستانش گفت: هرکسی غیبت کنه باید ۵۰ تومان بندازه تو صندوق، باید جریمه بدیم تا گناه تکرار نشه.🤨✖️ 🌷شهید محمدحسن فایده🌷 ▫️به روایت همسر شهید 😎خودسازی❣+دینداریِ لذت بخش✌️ ➥𝒅𝒂𝒓_𝒔𝒂𝒎𝒕𝒆_𝒕𝒐𝒐◕͟◕
🌹 عباس‌ توهمین دوره زندگی‌میکرد‌🏡 و تا همین چند پیشم بینمون بود و سال نود پنج شهید شد🌷 وقتی عباس تونست تو این دوره زمونه انقد پاک بمونه و حتی شهیدم بشه😍 چرا ما نتونیم؟! ➕عباس هم میتونست گناه کنه... شرایطشم داشت📲 ولی خب عباس زرنگ بود و بین خوشی کوتاه مدته گناه🔥 خوشی ابدی‌کناره اهل‌بیت‌رو‌انتخاب‌کرد👏 عباس تو عالم رویا به یکی از دوستانش گفته بود "این مدتی که اینجا هستم فرشتگان به من تعظیم می کنند😍 💕 😎خودسازی❣+دینداریِ لذت بخش✌️ ➥𝒅𝒂𝒓_𝒔𝒂𝒎𝒕𝒆_𝒕𝒐𝒐◕͟◕
در سمت توام 🕊
#خودسازی‌با‌شهدا🌹(تنبیه‌نفس🔫👿) یه روز اومدم خونه دیدم چشماش سرخِ، نگاه کردم دیدم کتاب گناهان کبیره
🌹 1⃣ توی قنادی کار می کردم. یکبار آمد پیشم و گفت: «مجید. جایی سراغ نداری که برم کار کنم؟» 🌸 گفتم: «چرا همین آقایی که توی قنادیش کار می کنم دنبال شاگرد می گرده. میای؟» نپرسید چند می دهد و روزی چقدر باید کار کنم و بیمه ام می کند یا نه. 🌸 فقط گفت: «موقع اذان میزاره برم نمازم رو بخونم؟» مات و مبهوت شدم. ماندم چه بگویم؟؟ 2⃣ یکبار هم قرار بود با بچه ها برویم موج های آبیِ نجف آباد. سانس استخر از هشت شب شروع می شد تا دوازده. 🦋 توی تلگرام به بچه های گروه پیام داد که: «نماز رو چکار کنیم؟ ساعت هشت و نیم اذونه.» جواب دادم: «تو بیا، بالاخره یه کاریش می کنیم.» 🦋 گفت: « شرمنده من نمازم رو می خونم بعدش میام». گفتم : «همه باید سر ساعت هفت و نیم جلوی استخر باشن. اگه دیر اومدی؛ باید همه رو بستنی بدی.» 🦋 قبول کرد. نمازش را خواند و بعد هم به عنوان جریمه همه را بستنی داد. 📚 حجت خدا؛ ۱۱۰ داستانک 😋 😎خودسازی❣+دینداریِ لذت بخش✌️ ➥𝒅𝒂𝒓_𝒔𝒂𝒎𝒕𝒆_𝒕𝒐𝒐◕‌◕
در سمت توام 🕊
#خودسازی‌با‌شهدا🌹 1⃣ توی قنادی کار می کردم. یکبار آمد پیشم و گفت: «مجید. جایی سراغ نداری که برم کار
🌹 سعی می کرد تمام نمازهایش را اول وقت بخواند 👌 بارها شده بود در اتوبان داشتیم میرفتیم که وقت نماز میشد و رضا همان لحظه یک جایی پارک میکرد و نماز اول وقت میخواند☺️ خیلی مقید به نماز شب بود، ساعت 3 نیمه شب پا می شد و نماز شب می خواندمن را هم بیدار می کرد.📿 وقتی می خواست بره ماموریت توصیه می کرد مواظب باش خواب نمانی.😉 (مدافع حرم) 😎خودسازی❣+دینداریِ لذت بخش✌️ ➥𝒅𝒂𝒓_𝒔𝒂𝒎𝒕𝒆_𝒕𝒐𝒐◕͟◕
در سمت توام 🕊
#خودسازی‌با‌شهدا🌹 سعی می کرد تمام نمازهایش را اول وقت بخواند 👌 بارها شده بود در اتوبان داشتیم میرف
دائم‌الوضو بود موقع اذان خیلی‌ها می‌رفتند وضو بگیرند ولی حسن اذان و اقامه را می‌گفت و نمازش را شروع میکرد🍃 می‌گفت: زمین🌍 جایِ جمع‌کردن ثوابه حیف زمینِ خدا نیست که آدم بدون وضو روش راه بره..؟! 🌷 😎خودسازی❣+دینداریِ لذت بخش✌️ ➥𝒅𝒂𝒓_𝒔𝒂𝒎𝒕𝒆_𝒕𝒐𝒐◕‌◕
در سمت توام 🕊
#خودسازی‌باشهدا🌹 ده سال با محمد زندگی کردم ، هیچوقت یاد ندارم بی وضو باشه ، به نماز اول وقت فوق العا
سـرش‌میرفـت‌نماز‌اولِ وقتش‌راترڪ‌نمیکرد؛ همیشہ‌مےگفت: 《مأموریتےمهم‌ترازنمازنداریم》 🌱 😎خودسازی❣+دینداریِ لذت بخش✌️ ➥𝒅𝒂𝒓_𝒔𝒂𝒎𝒕𝒆_𝒕𝒐𝒐◕͟◕
🌹 چه‌سختی‌هایی رو که‌تحمل‌نکرد‌ن شهدا😭 چه مبارزه با نفسهایی که نکردن😔 ➕اون وقت الان طرف از یه چت کردن با نامحرم نمیتونه بگذره از یه نگاه حرام نمیتونه بگذره👀 یه ذره دلش نمیاد مبارزه با نفس کنه😈 بعد توقع داره شهید هم بشه🚶‍♂ ✨یادمون باشه: کسی شهید نمیشه مگر اینکه از سیم خاردار نفسش عبور کرده باشه💪 با بجنگی با هوای نفست⚔ باید بجنگی با دلم میخوادهات تا رشد کنی و توفیق پیدا کنی🙃 😎خودسازی❣+دینداریِ لذت بخش✌️ ➥𝒅𝒂𝒓_𝒔𝒂𝒎𝒕𝒆_𝒕𝒐𝒐◕͟◕
🌹 خیلی دقت روی "حق الناس"داشت ؛ بہ عنوان مثال برای خرید میوه ، وقتی می خواست میوه جدا ڪند ؛ آنقدر حواسش بود ڪه اگر ناخنش بہ میوه ای می خورد ، همان را بر می داشت ڪه نڪند بہ اندازه ذره ای حق الناس شده باشد . 📝 نقل از همسر شهید مدافع حرم ... 😎خودسازی❣+دینداریِ لذت بخش✌️ ➥𝒅𝒂𝒓_𝒔𝒂𝒎𝒕𝒆_𝒕𝒐𝒐◕͟◕
در سمت توام 🕊
#خودسازی‌‌با‌شهدا🌹 علی نوجوانی بیش نبود. داشت وضو می گرفت. یکی از همسایه ها به شوخی گفت: چرا زود به
🌹 دائم‌الوضو بود موقع اذان خیلی‌ها می‌رفتند وضو بگیرند ولی حسن اذان و اقامه را می‌گفت و نمازش را شروع میکرد🍃 می‌گفت: زمین🌍 جایِ جمع‌کردن ثوابه حیف زمینِ خدا نیست که آدم بدون وضو روش راه بره..؟! 🌷 😎خودسازی❣+دینداریِ لذت بخش✌️ ➥𝒅𝒂𝒓_𝒔𝒂𝒎𝒕𝒆_𝒕𝒐𝒐◕‌◕
🌹 👈یه صندوق درست کرد و گذاشت توی خونه بعد همه روجمع کرد واز گناه بودن و گفت. مبلغی رو هم به عنوان جریمه تعیین کرد بستند هرکسی از این به بعد دروغ بگه یاغیبت کنه، اون مبلغ رو به عنوان بندازه توی صندوق... قرار شد پولهای صندوق هم صرف کمک به جبهه کنن باعث شد تمام اعضای خانواده خودشون رو از این گناه‌ها دور کنن؛ 🍃 اگه هم موردی بود، به هم تذکر می‌دادند🦋 🌷 🌷 📚 ڪتاب وقت قنوت 🤭 😎خودسازی❣+دینداریِ لذت بخش✌️ ➥𝒅𝒂𝒓_𝒔𝒂𝒎𝒕𝒆_𝒕𝒐𝒐◕͟◕
🍂 وقتے مےاومد خونہ دیگه نمے ذاشت من کار کنم زهرا رو مےذاشت رو پاهاش و با دست بہ پسرمون غذا میداد مےگفتم : یکے از بچہ ها رو بده بہ من🙃 با مهربونے مےگفت : نہ شما از صبح تا حالا بہ اندازه کافے زحمت کشیدے مهمون هم کہ میامد پذیرایے با خودش بود دوستاش بہ شوخے مےگفتن : مهندس کہ نباید تو خونه کار کنہ! مےگفت: من کہ از حضرت‌علے{ع} بالاتر نیستم مگہ بہ حضرت‌زهرا{س} کمك نمے کردند؟!💙 📖شهآب ص⁷⁴ شهید حسن اقاصی زاده 😎خودسازی❣+دینداریِ‌لذت‌بخش ➥𝒅𝒂𝒓_𝒔𝒂𝒎𝒕𝒆_𝒕𝒐𝒐◕‌◕