eitaa logo
درمحضرقرآن 📖 واهل بیت ع #فقط_به_عشق_علی
1.4هزار دنبال‌کننده
22.8هزار عکس
7.2هزار ویدیو
640 فایل
لطفااگر فایلهای قرآنی مشکلی داشت در گروه زیر خبر بدید برای کانال زحمت زیاد کشیده میشه‌حمایت بفرمایید ⚠️نشربعضی مطالب باذکرصلوات آزاد گروه پیشنهادوانتقاد، تبلیغ‌ممنوع🚫👇 https://eitaa.com/joinchat/97321157Gf8faec81aa
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مادری خورده زمین ،خاک دو عالم به سرم عالمی گشته حزین ،خاک دو عالم به سرم. . . پسری دیده که مادر به زمین افتاده وایم از آن و از این ،خاک دو عالم به سرم. . . چادر و گونه ی مادر به گمانم هر دو گشته با خاک عجین ،خاک دو عالم به سرم. . . آنقدر ضربه ی سیلی بخدا محکم بود ناله زد عرش برین ،خاک دو عالم به سرم. . . دیده ای تار شد و حاصل گستاخی شد ورم چشم و جبین ،خاک دو عالم به سرم. . . ضربت سیلی ملعون حسنش را دق داد ضربه هم داشت طنین،خاک دو عالم به سرم. . . بعد از آن حادثه شرمنده نشد غوغا کرد هیزم آورد، همین ،خاک دو عالم به سرم. . . بر در خانه ی آتش زده ای می کوبید آن لعین ابن لعین ،خاک دو عالم به سرم. . . بیخبر بود گمانم در از این قصه ی شوم میخ هم کرده کمین،خاک دو عالم به سرم بین دیوار و در انگار کسی میلرزد درب و دیوار غمین ،خاک دو عالم به سرم. . . مادری دست به پهلو به زمین افتاده زینب و داغ چنین ، خاک دو عالم به سرم. . . سوخت از داغ غم بستن دستان علی قلب جبریل امین ،خاک دو عالم به سرم. . . قطره خون میچکد از پهلوی مادر به زمین وای از حال زمین ،خاک دو عالم به سرم. . . غم و اندوه تو را با جگر پاره نوشت حیدر خانه نشین ،خاک دوعالم به سرم. . ┏━━━🍃🌴🍃━━━┓ @darmahzareghoran ┗━━━🍂━━
『  』 🍃💔قرائت زیارت عاشورا هـدیہ بہ روح پاڪ سردار دلهـا و
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4.mp3
7.36M
『  📚🎧 』 " حاج قاسم" خاطرات خودنوشت شهید حاج قاسم سلیمانی 4⃣قسمت چهارم ┏━━━🍃🌴🍃━━━┓ @darmahzareghoran ┗━━━🍂━━
یارب! بہ اشڪ چشم علی، خون فاطمہ آن فاطمہ ڪہ عرش خـدا راسٺ قائمہ بیش از هزارسال، شب و روز و ماه و سال دارد بہ این دعا همہ شب شیعـہ زمزمہ با تیغ مهدے‌اش دل ما را صفا بده بـر سینـۀ شڪستـۀ زهـرا شفا بده ...😞😞 به رسم وفای هر شب بخوانیم 😍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وضوی گریه بگیر و ... بیا که در روضه عزیـ💔ـز فاطمه با قامت خم آمده است... ┏━━━🍃🌴🍃━━━┓ @darmahzareghoran ┗━━━🍂━━
‌🌷امام مهدی شناسی ۶۲۴🌷 ☘سهم امام از شرافت☘ 💠در دعای ندبه می‌خوانیم: «بِنَفْسِی‏ أَنْتَ‏ مِنْ نَصِیفِ شَرَفٍ لَا یسَاوَى» «جانم فدای تو، نصیف شرفی كه همتایی ندارد.»‌ 💠گویا خداوند نیمی از شرافت را در كل عالم به امام زمان عجّل‌الله‌فرجه داده و نصف دیگر شرافت بین همه مخلوقات تقسیم شده است. 💠البته سهمی از شرافت كه متعلق به امام زمان عجّل‌الله‌فرجه است با نیمه دیگری كه بین مخلوقات شریف تقسیم شده قابل مقایسه نیست. 💠همه شرافت‌مندان از ابتدای تاریخ تا انتهای دنیا، خیرشان كمتر از خیری است كه به جهت شرافت امام عصر عجّل‌الله‌فرجه به خلایق می‌رسد. 💠به همه ما اجازه داده شده عبدِ چنین امام شریفی باشیم. اگر به میزان شرافت مولای‌مان پی ببریم دیگر حاضر نیستیم عبد غیر او شویم. 💠اگر در شمار بندگان او باشیم و در محضر او به خدمت و عرض ادب مشغول شویم، شرافتی خاص و فراوان نصیب‌مان می‌شود. 💠 اگر عبد مولای شریف باشیم روسیاهی، ذلت و عجز از ما دور شده و به انسان متفاوتی تبدیل می‌شویم. ┏━━━🍃🌴🍃━━━┓ @darmahzareghoran ┗━━━🍂━━
✅مقدمات انتظار فرج 👈یقین به ظهور اقا 👈نزدیک دانستن ظهـور 👈دوست داشتن ظهـور 👈دوست داشتن خود اقا ✅وظیفه منتظران: 👈صـبر 👈امـید 👈اصلاح وخودسازی 👈اماده کردن خود برای پیوستن به اقا 👈تربیت منتظران راستین 🌷امام سجاد(ع): مردمان زمان غیبت که منتظر ظهور امامشان هستند وامامت او را قبول دارندبهترین مردمانند واز مردمان همه زمانهابرترند.زیرا خداوند چنان عقلی به انان داده که غیبت را همچون دیدن میدانند ... آنان مخلصند... 📚کمال‌الدین شیخ صدوق، ج ١، ص٣٢٠ ┏━━━🍃🌴🍃━━━┓ @darmahzareghoran ┗━━━🍂━━
☆‍●◉☘🕊◉●◉☘🕊◉●☆ ❣﷽❣ ✍ (س) نهم 《بسم الله الرحمن الرحیم 》 تمام این وقایع در چند لحظه اتفاق افتاد. در همان لحظات امیرالمومنین با چشمانی سرخ از غضب فورا به طرف در خانه آمد. آن حضرت عبای خود را روی همسرش انداخت و او را به سینه چسبانید و با صدای بلند خطاب به فضه فرمود: «ای فضه، نزد بانویت بیا که از فشار و ضربت در محسنش کشته شد. بدن محسن را در انتهای خانه دفن کن که به جدش رسول خدا ملحق می شود و نزد او شکایت خواهد کرد.» در آن حال حضرت زهرا خواست نفرین کند و از این همه ظلم به درگاه پروردگار استغاثه نماید، ولی امیرالمؤمنین فرمود: «ای دختر پیامبر، به خدا سوگند، اگر نفرین کنی و از خدا بخواهی که اینان را هلاک کند دعای تو را اجابت خواهد نمود و هیچ یک بر روی زمین باقی نخواهند ماند. ای سیدة النساء، بر این مردم رحمت باش و عذاب مخواه.» در این حال فضه آمد و امیرالمؤمنین حضرت زهرا را به او سپرد تا سراغ مهاجمین برود. فضه آن حضرت را از کنار در آتش گرفته به داخل خانه برد تا به حال او رسیدگی کند. سپس اميرالمؤمنين برخاست و خطاب به عمر فرمود: «ای پسر خطاب، وای بر تو از این روز و بعد از این روز و آنچه در ادامه اش می آید. بیرون برو قبل از آنکه شمشیرم را آشکار کنم و این افرادی که تو را حمایت می کنند نابود سازم.» عمر به سرعت از خانه خارج شد و به همراهیانش گفت: «از امر عظیمی نجات پیدا کردم و جنایت هولناکی انجام دادم که بر جان خویش امانی ندارم. این على است که از خانه بیرون می آید و هیچ یک از ما نمی توانیم با او مقابله کنیم!» امیرالمؤمنین به دنبال عمر از خانه بیرون آمد و گریبان او را گرفت و تکانی داد و بر زمین زد و بر بینی و گردنش کوبید و تصمیم به قتل او گرفت، اما سخن پیامبر و وصیت حضرت درباره صبر را به یاد آورد و فرمود: «ای پسر صهاك (عمر)، قسم به خدایی که محمد را به نبوت کرامت داد، اگر نبود پیمانی که از طرف خداوند نوشته شده و عهدی که پیامبر با من نموده می فهمیدی که هرگز نمی توانی داخل خانه ام شوی!» آنگاه عمر را رها کرد و به داخل خانه بازگشت و نزد همسرش آمد تا حال او را جویا شود ┄✿❁✿❁✿❁✿┄ 👈 ....... ☘✨اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم✨☘ ┏━━━🍃🌴🍃━━━┓ @darmahzareghoran ┗━━━🍂━━
☆‍●◉☘🕊◉●◉☘🕊◉●☆ ❣﷽❣ ✍ (س) دهم در این میان قنفذ نزد ابوبکر بازگشت و ماجراهای اتفاق افتاده در حمله عمر را به او خبر داد. ابوبکر برای مرحله بعد به قنفذ چنین دستور داد: «برگردید، اگر علی از خانه بیرون آمد دست نگه دارید و گرنه در خانه اش به او هجوم آورید و اگر مانع شد خانه را بر سرشان به آتش بکشید!» قنفذ با گروهی دیگر به خانه هجوم آوردند تا کمکی برای عمر و یاران او باشند و دسته جمعی بر سر حضرت علی ریختند. عده ای با شمشیرهایشان به امیرالمؤمنین حمله ور شدند و حضرت را در میان گرفتند و طناب سیاهی بر گردن او انداختند! در آن هنگام حضرت زهرا با پهلوی شکسته و سینه خون آلود از جا برخاست و قبل از آنکه مهاجمین از خانه خارج شوند، بین امیرالمؤمنین و آنان مانع شد و فرمود: «به خدا قسم، اجازه نمی دهم پسر عمویم را با ظلم و ستم ببرید. وای بر شما، چه زود به خدا و رسولش درباره ما اهل بیت خیانت کردید!» اما عمر و یارانش بدون اعتنا به سخنان حضرت زهرا، امیرالمؤمنین را به طرف مسجد می کشیدند. در این حال حضرت زهرا، اميرالمؤمنین را گرفته بود و می کشید. اینجا بود که عمر شمشیر را از خالد گرفت و سه بار با غلاف آن بر بازوی حضرت زهرا زد به طوری که او را مجروح کرد و خون جاری شد... ┄✿❁✿❁✿❁✿┄ 👈 ....... ☘✨اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم✨☘ ┏━━━🍃🌴🍃━━━┓ @darmahzareghoran ┗━━━🍂━━