eitaa logo
🕊 ◍⃟ دارالقرآن علی ابن ابیطالب علیه السلام🕊 ◍⃟
505 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
49 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴﴿السّـــلٰام؏َـلیک یٰا أباصــــٰـالح المَهد؎ﷻ﴾ سلام پدر مهربونم که صاحب عزایی با اجازه از شما می خوام روضه بخونم. ▪️بازم فاطمیه،دلم بیقراره بمیرم که مادر،ضریحی نداره باید فاطمیه،مدینه شلوغ شه باید مادر ما، حرم داشته باشه چی میشه شبیه،شبای مُحَرَّم تو کوچه خیابون، عَلَم داشته باشه یه عمره اینه آرزومون،با این آرزو غصه خوردیم ان شالله ببینیم تو صحنش، دسته بُردیم ▪️ناگهان روضه خوان پایش زمانی که به منبر باز شد. گفت: وای از لحظه ای که ناگهان در باز شد. خواست سربسته بخواند، آه! اما هرچه کرد. تا که حرف از آتش آمد، روضه آخر باز شد ما  در و دیوار را تنها شنیدیم و حسن دید در را با چه شدت سمت مادر باز شد ▪️آتیش گُر گرفته،داره در میسوزه ببین داره محسـن،با مــــــادر میسوزه یه سنگی رسیدُ،شکست بارِ شیشه یکی نیست بگه فاطمه پا به ماهِ گمونم که روضه،تمومی نداره آخه بین کوچه غلاف توی راهه رو دیوار پُر از رَدِّ خونُ،رو چادر پُر از رَدِّ پا بود تمومِ اینا اَجرِ عشقِ مرتضی بود ▪️نانجیبِ دومی خودش نوشت،گفت: وقتی اومدم پشت در،از افتخاراتش برا معاویه می نویسه،انگار کشور فتح کرده،وقتی اومدم پشت در، صدا نفس کشیدن های فاطمه رو می شنیدم.. 😭 ▪️معاویه! چنان با لگد به در زدم،صدایِ شکسته شدن استخوان های پهلویِ فاطمه رو هم شنیدم...😭 اما بمیرم زینب هم صدایِ شكستن استخوان های مادر رو شنید... یه بار اینجا زینب صدای شكستن استخوان هارو شنید،یه بار وقتی بالا تل زینبیه ایستاده بود،دید اسب هارو نعل تازه زدن،بر بدن داداشش..😭 حسین...آه حسین..... ⛅️ ⛅️ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا