eitaa logo
محفل مادر ارجمند بی بی ام فروه سلام الله علیها
793 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
2هزار ویدیو
10 فایل
#داستانهای_عبرت_انگیز #آموزه_های_دینی #نشر_معارف_امام_صادق_علیه_السلام 💎 احیای سبک زندگی اسلامی نه مشاورم نه نویسندم نه مفسرم یک انسانم در پی کامل شدن و رسیدن به حقایق عالم هستی 🔸عاشق قرآنم و محب اهل بیت علیهم السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 🔆آرزوى عبدالملك در واپسين لحظات زندگى‏ ✨عبدالملك مروان روز آخر عمرش، روى تخت سلطنتى كذايى نشسته و از بالاى قصر، دور دست را تماشا مى‏كند. مى‏بيند از دور كنار جوى آب و سبزى يك‏نفر رختشوى، سرگرم لباس است و با كسانى كه با اويند مى‏گويد و مى‏خندد و كيف مى‏كند. 🌴عبدالملك گفت: اى كاش! من هم يك چنين زندگى راحتى داشتم. اين گفته روز آخرش بود كه همان روز هم مى‏ميرد. 🌴بالأخره مزاحمتها دارد. ناراحتيها دارد. صاحبان توقع و دشمنان داخلى و خارجى، از همه بدتر، قساوت قلب است. من نمى‏گويم مال بد است و دنبال نرويد، برويد؛ ولى به يك شرط، بايد عطايت مناسب درآمدت باشد. اگر مى‏خواهى با ايمان بميرى و ثروت تو را نكند راه اين است. 🌴البته اگر براى خدا باشد نه اين‏كه در روزنامه بنويسند، يا در راديو بگويند، يا توقع مدح از طرف داشته باشى. اين انفاق، قساوتت را زيادتر مى‏كند. خودت را هلاك كردى. اگر چيزى نداده بودى، بهتر بود. اگر خيال كردى با اين مختصر انفاق آن‏هم به قصد ريا كارت درست مى‏شود، خيال خام است. ✨✨من آنچه شرط بلاغ است با تو مى‏گويم تو خواه از سخنم پندگير و خواه ملال‏ 📚ايمان، شهيد محراب آيةالله دستغيب 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾
🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴 داستان امام علی (ع) و قلعه خیبر خلاصه :  داستان فتح قلعه خیبر به کمک امام علی (ع) يهوديان خيبر با پناه دادن به يهوديان فتنه جوي مدينه و همكاري و همدستي با ساير دشمنان اسلام، خطري براي مسلمانان بودند. بدين جهت، پيامبر اكرم (ص) پس از بازگشت از سفر حديبيه و انعقاد صلح با مشركان قريش و كسب اطمينان از سوي آن ها، متوجه يهوديان ساكن خيبر گرديد و با هزار و چهارصد و به روايتي با هزار و ششصد رزمنده مسلمان عازم خيبر شد. خيبر هفت قلعه داشت كه نامهاى آنها عبارت بودند از: ناعم، قموص، كتيبه، شِقّ، نطاة، و وَطيح سُلالم. يهوديان براي حفاظت و كنترل خارج دژها، در كنار هر دژي، برج مراقبت ساخته و با گماشتن نگهباناني در آن، جريان خارج دژ را به داخل گزارش مي‌كردند. ساختمان برج‌ها و دژها طوري ساخته شده بود، كه ساكنان آن بر بيرون قلعه، تسلط كامل داشتند و با منجنيق و ابزارهاي ديگر مي‌توانستند مهاجمان را سنگباران كنند. برخي از دژها در تهاجم‌هاي آغازين سپاه اسلام گشوده شدند ولي برخي ديگر از جمله قلعه قموص به سبب وجود مدافعان دلير و استحكام دژها، نفوذ ناپذير بودند و مدتي در محاصره سپاه اسلام قرار داشتند، درد شقيقه پيغمبر (صلى الله عليه وآله) را فرا گرفت لذا نتوانست در ميدان حاضر شود. پيامبر (ص) براي نشان دادن مقام و موقعيت حضرت علي (ع) نزد خداوند متعال و اثبات جانشيني حضرت بعد از خودش و رد غاصبان خلافت، روز اول ابوبكر و روز دوم عمر را به قصد فتح كردن قلعه‌ها فرستاد اما هر دوي آنها بدون فتح باز گشتند. در يكي از روزها، «ابوبكر» مامور فتح گرديد و با پرچم سفيد تا لب دژ آمد. مسلمانان نيز به فرماندهي او حركت كردند، ولي پس از مدتي بدون نتيجه بازگشتند و فرمانده و سپاه هر كدام گناه را به گردن يكديگر انداخته و همديگر را به فرار متهم نمودند. روز ديگر فرماندهي لشكر به عهده «عمر» واگذار شد. او نيز داستان دوست خود را تكرار نمود و بنا به نقل طبري، پس از بازگشت از صحنه نبرد، با توصيف دلاوري و شجاعت فوق العاده رئيس دژ «مرحب»، ياران پيامبر را مرعوب مي‌ساخت. اين وضع، پيامبر و سرداران اسلام را سخت ناراحت كرده بود. در اين لحظات پيامبر، افسران و دلاوران ارتش را گرد آورد، و فرمود: «لاعطين الراية غدا رجلا يحب الله و رسوله و يحبه الله و رسوله يفتح الله علي يديه ليس بفرار»: اين پرچم را فردا به دست كسي مي‌دهم كه خدا و پيامبر را دوست دارد و خدا و پيامبر او را دوست مي‌دارند و خداوند اين دژ را به دست او مي‌گشايد. او مردي است كه هرگز پشت به دشمن نكرده و از صحنه نبرد فرار نمي‌كند و بنا به نقل طبرسي و حلبي چنين فرمود: كرار غير فرار، يعني به سوي دشمن حمله كرده، و هرگز فرار نمي‌كند. هر يك از مسلمانان آرزو مي‌كرد كه اي كاش اين كس خود او باشد! زيرا مي‌دانستند كه حضرت امام علي عليه السلام به درد چشم مبتلاست. اما فردا پيامبر (ص) صدا زدند: علي كجاست؟ حضرت امام علي عليه السلام آمدند در حالي كه چشمانشان را از شدت درد بسته بودند. پيامبر بر چشمانش دست كشيد و خداوند درد آنها را برطرف كرد. سپس پيامبر (صلى الله عليه وآله) پرچم را به دست حضرت على (عليه السلام) داد. حضرت على (عليه السلام) نزديك حصار قموص رفت و مرحب را با ضربه اي صاعقه وار از پاي درآورد. ضربت آن حضرت، كلاهخود مرحب را شكافت و تا دندانهايش فرو رفت و عنتر و مُرّه و ياسر و غيرهم را به قتل رسانيد و ديگر يهوديان دروازه قموص را بستند و به آنجا پناهنده شدند. دروازه قموص به قدري سنگين بود كه بنابر نقل روايات چهل مرد قوي لازم بود تا دروازه را باز يا بسته كنند، حضرت على (عليه السلام) آن در آهنين را با يک دست از جا بركند و براى خود سپر قرار داد و جنگ نمود؛ اين يكي از نشانه‌هاي پيروزي الهي بود كه به دست اميرمومنان علي عليه السلام تجلي يافت. سپس آن را بر روى خندق پلى قرار داد، و لشكر از آن عبور كرد، بعدها حضرت فرمودند: «والله ما قلعت باب خيبر بقوة جسمانية بل قلعتها بقوة ملكوتيه» يعني: «به خدا سوگند من در خيبر را با نيروي بدني خود از جاي نكندم بلكه آن را به نيروي خداوندي از جاي بركندم.» پيامبر (صلى الله عليه وآله) وقتى كه پس از جنگ خيبر به نواحى اطراف خيبر رسيد، حضرت على (عليه السلام) را نزد يهوديان خيبرى فرستاد. خداوند در دل ساكنان قريه فدک رعبى افكند و آنها به قصد امان يافتن فدک را به پيامبر (صلى الله عليه وآله) تسليم كردند. 🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴
🔲◾️▪️السلام علی باب الحوائج، موسی‌بن جعفر(علیه السلام) 🔲◾️▪️ عرض تسلیت داریم شهادت مظلومانه و جانگداز هفتمین ▪️ امام هُمام ▪️ابا ابراهیم ▪️ابوالحسن اول ▪️عبد صالح ▪️باب الحوائج ▪️موسی‌بن جعفر ▪️حضرت امام کاظم علیه السلام ▪️به ساحت مقدس حضرت ولی عصر ▪️عجل الله تعالی فرجه الشریف ▪️ونایب برحقشان مقام معظم رهبری ▪️و به شما اعضای بزرگوار، ▪️شیفتگان آن امام مظلوم و مسموم 🏴🏴🏴🏴🏴🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤 شام شهادت اباالرضا باب الحوائج امام موسی بن جعفر علیه السلام تسلیت 🏴🏴 🌹امام رضا علیه‌السلام: پاداش زیارت امام کاظم علیه‌السلام بهشت است ؛ پس آن بزرگوار را زيارت كنید. 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
🥀🥀🥀🥀🥀 🌷 🌷 🌷در عمليات بیت‌ المقدس، دو «احمد» داشتیم که فرمانده بودند و صدای آن‌ها از شبکه‌‌‌های بی‌سیم مرتب شنیده می‌شد. «احمد متوسلیان» فرمانده لشکر محمد رسول ‌الله (ص) و «احمد کاظمی» فرمانده لشکر نجف اشرف. در تماس‌‌های بسیار مهم، مخصوصاً در لحظات شکستن خطوط دشمن، فرماندهان و رزمندگان از لهجه ‌های آن‌ها متوجه می‌شدند که این «احمد» کدام «احمد» است. اما جالب‌تر زمانی بود که دو «احمد» با هم کار داشتند!! 🌷در مرحله‌ی دوم عملیات که بچه ‌های لشکر محمد رسول الله (ص) در دژ شمالی خرمشهر با لشکر ۱۰ زرهی عراق درگیری سختی داشتند و کارشان به اسیر دادن و اسیر گرفتن هم کشیده شده بود و احمد متوسلیان با بدنی مجروح عملیات را هدایت می‌کرد، احمد کاظمی با احمد متوسلیان این‌گونه تماس می‌گرفت: احمَد احمَد احمَد؛ احمِد. او سه احمدِ اول را که یعنی متوسلیان، با لهجه تهرانی می‌گفت اما اسم خودش را با لهجه نجف آبادی، مخصوصاً مقداری هم غلیظ‌تر بیان می‌کرد، به این ترتیب فرماندهان که صدای او را از بی‌سیم می‌شنیدند، می‌زدند زیر خنده.... 🌹خاطره ای به یاد فرماندهان، سردار احمد کاظمی و سردار جاویدالاثر احمد متوسلیان 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🌹داستان آموزنده🌹 روزی حضـرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نزد اصحاب خود فرمودند: من دلم خیلی بحال ابوذر غفاری می سوزد خدا رحمتش کند. اصحاب پرسیدند چطور ؟ مولا فرمودند: آن شبی که به دستور خلیفه ماموران جهت بیعت گرفتن از ابوذر برای خلیفه به خانه ی او رفتند چهار کیسه ی اشرفی به ابوذر دادند تا با خلیفه بیعت کند. ابوذر خشمگین شد و به مامورین گفت: شما دو توهین به من کردید; اول آنکه فکر کردید من علی فروشم و آمدید من را بخرید ، دوم بی انصاف ها آیا ارزش علی چهار کیسه اشرفی است؟ شما با این چهار کیسه اشرفی می خواهید من “علی” فروش شوم؟ تمام ثروت های دنیا را که جمع کنی با یک تار موی “علی” عوض نمی کنم. آنها را بیرون کرد و درب را محکم بست. مولا گریه می کردند و می فرمودند: به خدایی که جان “علی” در دست اوست قسم آن شبی که ابوذر درب خانه را به روی سربازان خلیفه محکم بست؛ سه شبانه روز بود که او و خانواده اش هیچ نخورده @darolsadeghiyon 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 روبیکا::::: https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD
🏴🏴🏴🏴🏴🏴 آیا می‌دانید چرا به امام هفتم علیه السلام ؛ باب الحوائج می‌گویند؟ بنا به نقل تاریخ ؛ یکی از دلایل آن اینطور بیان شده : در منزلی که آن حضرت"ع" در شهر مدینه زندگی می‌کردند، دو درب برای ورود و خروج داشت، که درب پشتی مخصوص امور مردمی بود و در روز افراد بسیاری از آن درب رفت‌وآمد می‌کردند و حوائج خود را با حضرت موسی بن جعفر"ع" بیان می‌کردند. از این روی آن درب ؛ به باب الحوائج ((درب ارائه و اجابت حوائج)) مشهور شد و خود امام "ع" مانند دیگر ائمه معصوم"ع" به باب‌الحوائج معروف شدند. 🖤 عمریست سایه همین در را روی سرم احساس می‌کنم... مگر می‌شود از در خانه‌ات دست خالی رفت؟!... آقای سخاء و کَرَم ...؛ التماس دعا 🔳🔳🔳🔳🔳
🖤🖤🖤🖤🖤 خدا از ما نگیرد منت باب‌الحوائج را غمِ او روضه‌ی او صحبت باب‌الحوائج را سر هر روضه‌ای که گریه کردم سفره‌ای دیدم خدا از ما نگیرد هیأت باب‌الحوائج را سرِ راهش گرفتم کاسه‌ام را کاسه‌ام پُر کرد گدا باید بداند عادت باب‌الحوائج را کریمان چشم بر راه‌اند چیزِ کم نباید خواست خدا پاینده دارد دولت باب‌الحوائج را از این نان و پنیر و سبزیِ نذریِ مادرهاست اگر این خانه دارد برکت باب‌الحوائج را سلامش کردم و دیدم رضایش هم جوابم داد خدا را شکر دارم حضرت باب‌الحوائج را برای قُرب لازم بود اگر ما سجده‌ای کردیم نگیرید از سرِ ما عزت باب‌الحوائج را وصیت کرده‌ام آنروز بگذارند بر چشمم کنارِ مُهرِ تربت ، تربت باب‌الحوائج را تمام زندگی مدیون این آقای مظلومیم نمی‌دانیم اما قیمت باب‌الحوائج را ** خدا لعنت کند سَندیِ شاهک را ، به در بگذاشت نگاهِ دخترِ بی طاقت باب‌الحوائج را سیه چال است جای یک نفر ، یعنی که حس می‌کرد یقینا زیر پایش قامت باب‌الحوائج را سیه چال آنقدر تاریک زهرا هم نمی‌بیند کبودی‌های روی صورت باب‌الحوائج را برای سقفِ کوتاهش شکسته ساق پایش را حرامی کم نموده زحمت باب‌الحوائج را دعاکن زیر این زنجیرها شلاق‌ها غُل‌ها نبیند دختر او حالت باب‌الحوائج را نمی‌شد پا شود اما زِ حالش خوب پیدا بود کسی زخمی نموده غیرت باب‌الحوائج را به روی تخته‌ای اُفتاده گِردش چار حمال است، اما شُکر نمی‌بیند رضایش غارت باب‌الحوائج را شاعر: 🖤😭😭😭😭🖤
‌قرار معنوی هر روز به رسم ادب و احترام روز خود را با قرائت زیارت امام صادق علیه السلام شروع میکنیم قرائت این زیارت نامه جهت رد مظالم تاثیر بسزایی دارد این زیارت را برای طلب کردن کسب فیوضات معنوی از درگاه خداوند برای همه شما دوستان و ادای رد مظالمی که به‌ گردنمان است قرائت میکنیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الإمامُ الصّادِقُ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْوَصِيُّ النّاطِقُ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْفائِقُ الرّائِقُ (الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْفاتِقُ الرّاتِقُ) ،الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا السَّنامُ الاَعْظَمُ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الصِّراطُ الاَقْوَمُ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا مِصْباحَ الظُّلُماتِ،الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا دافِعَ المُعْضِلاتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا مِفْتاحَ الخَيْراتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا مَعْدِنَ الْبَرَكاتِ،الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا صاحِبَ الحُجَجِ وَالدَّلالاتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا صاحِبَ الْبَراهِينَ الْواضِحاتِ الباهرات، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا ناصِرَ دِينِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا نَاشِرَ حُكْمِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا فاصِلَ الخِطاباتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا كاشِفَ الكُرُباتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا عَمِيدَ الصّادِقِينَ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا لِسانَ النّاطِقِينَ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا خَلفَ الخائِفِينَ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا زَعِيمَ الصّادِقِينَ الصّالِحِينَ،الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا سَيِّدَ الْمُسْلِمِينَ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یاکَهْفُ المؤمنین، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا هادِيَ الْمُضِلِّينَ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا سَكَنَ الطّائِعِينَ، اَشْهَدُ يامَوْلايَ اَنَّكَ عَلَى الهُدى، وَالعُرْوَةُ الوُثْقى، وَشَمْسُ الضُّحى، وَبَحْرُ الْمَدى، وَكَهْفُ الْوَرَى، وَالْمَثَلُ الاَْعْلى، صَلَّى اللّهُ عَلى رُوحِكَ وَبَدَنِكَ، وَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلایَ أَبِی عَبْدِاللَّهِ جعفر بـْنُ مـُحـَمَّد وَ عَلَى آبَائِكَ وَ أَولَادکِ الْمَعْصُومین الْمُطَهَّرِین. @darolsadeghiyon 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 روبیکا::::: https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD
▪️▪️▪️▪️▪️ 💠صدقه؛ راه‌کاری برای رفع فقر!💠 ♦️شاید به‌ظاهر عجیب بیاید؛ 🔺کسی که فقیر است و چه‌بسا خود، مستحق دریافت صدقه است، با صدقه دادن، به‌ظاهر از دارایی‌هایش کم می‌شود. چه‌طور فقرش رفع می‌گردد؟! 🔺اصلاً چنین‌کسی از کجا بیاورد تا به دیگری صدقه دهد؟! 🔻اما... 🌿...عَنْ عَلِيِّ بْنِ سُوَيْدٍ السَّائِيِّ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ: أَوْصِنِي. فَقَالَ: «آمُرُكَ بِتَقْوَى اللَّهِ.» ثُمَّ سَكَتَ فَشَكَوْتُ إِلَيْهِ قِلَّةَ ذَاتِ يَدِي وَ قُلْتُ: وَ اللَّهِ لَقَدْ عَرِيتُ حَتَّى بَلَغَ مِنْ عُرْيَتِي أَنَّ أَبَا فُلَانٍ نَزَعَ ثَوْبَيْنِ كَانَا عَلَيْهِ وَ كَسَانِيهِمَا. فَقَالَ: «صُمْ وَ تَصَدَّقْ.» قُلْتُ: أَتَصَدَّقُ مِمَّا وَصَلَنِي بِهِ إِخْوَانِي وَ إِنْ كَانَ قَلِيلًا؟ قَالَ: «تَصَدَّقْ بِمَا رَزَقَكَ اللَّهُ وَ لَوْ آثَرْتَ عَلَى نَفْسِكَ.» 📚الكافي، ج‏۴، ص۱۸ 🌿علی بن سُوَید گوید: 🔷به امام کاظم (علیه‌السلام) عرض کردم: 🔹توصیه‌ای به من بفرمایید. 🔶حضرت فرمودند: 🔸«تو را به تقوای خداوند امر می‌کنم.» 🔷سپس سکوت کردند. من نیز از دست‌تنگی‌ام به ایشان شکایت کردم و عرض کردم: 🔹به خدا قسم، لباسی نداشتم که بپوشم، تاجایی‌که فلانی دو تا از لباس‌های تنش را درآورد و به من پوشانید. 🔶حضرت فرمودند: 🔸«روزه بگیر و صدقه بده.» 🔷عرض کردم: 🔹 آیا از آن‌چه برادران(ایمانی)ام به من بخشیده‌اند، صدقه دهم، هرچند کم باشد؟ 🔶حضرت فرمودند: 🔸«از آن‌چه خداوند به تو روزی فرموده، صدقه بده؛ هرچند (آن‌قدر کم باشد که مجبور شوی آن فقیر را) بر خودت ترجیح دهی.» ▪️▪️▪️▪️▪️
🖤🖤🖤🖤🖤 💠 نگاهى بر عبادات و ساير اخلاقيات امام كاظم عليه السلام‏ ✨امام كاظم عليه السّلام عابدترين، فقيه‏ ترين، سخاوتمندترين مردم عصرش بود، و از همه مردم كريم النّفس‏تر (بلندنظرتر) بود.روايت شده: ◽️ آن حضرت، نماز شب را مى‏ خواند، و آن را به نماز صبح متّصل مى‏ كرد، سپس تا طلوع خورشيد، به تعقيب نماز اشتغال داشت، و بعد به سجده مى‏ رفت، و سر از سجده و حمد خدا در سجده بر نمى‏ داشت و... بسيار دعا مى‏ كرد و مى‏ گفت: 🔹اللّهمّ انّي أسألك الرّاحة عند الموت، و العفو عند الحساب‏ 🔸 «خدايا! از درگاهت، استراحت هنگام مرگ، و عفو هنگام حسابرسى را درخواست مى‏كنم». 🔻و يكى از دعاهاى آن حضرت، اين بود: 🔹عظم الذّنب من عبدك، فليحسن العفو من عندك‏ 🔸: «گناه از بنده ‏ات بزرگ شد، پس عفو از پيشگاهت، نيكو و زيبا خواهد شد» ◽️امام كاظم عليه السّلام از خوف خدا، آن چنان مى ‏گريست كه محاسنش از اشكهايش خيس مى ‏شد. او از همه بيشتر نسبت به بستگانش، صله رحم مى‏ نمود، و شبانه به نيازهاى مستمندان مدينه، رسيدگى مى‏ كرد، و زنبيلى كه محتوى درهم و دينار، و آرد و خرما بود، به آنها مى‏ رسانيد، به گونه‏اى كه آنها نمى‏ دانستند چه كسى به آنها كمك مى ‏رساند. امام كاظم عليه السّلام بسيار بزرگوار و نيك روش بود و در طول زندگی هزار بنده خريد و آزاد كرد. 📚برگرفته ازکتاب "نگاهى بر زندگى چهارده معصوم عليهم السلام"، شیخ عباس قمی, ص: 292 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
🔲◾️▪️ شهادت حضرت موسی بن جعفر (ع) ۲۵ رجب ◾️در این روز در سال 183 ه’ بنابر مشهور امام موسی بن جعفر علیه السّلام، در حبس سندی بن شاهک به شهادت رسیدند. 📚 اعلام الوری: ج ۲، ص ۶. بحار الانوار: ج ۴۸، ص ۲۰۶. مسار الشیعه: ص ۳۶. مصباح المتهجد: ص ۷۴۹. زاد المعاد: ص ۳۵. فیض العلام: ص ۳۲۲. مصباح کفعمی: ج ۲، ص ۵۹۸ 🔲◾️▪️ هارون ملعون به ظاهر برای زیارت و در حقیقت برای دستگیر نمودن حضرت موسی بن جعفر علیه السّلام و فرستادن آن حضرت از مدینه به بغداد به مسجد النبی صلّی اللَّه علیه و آله آمد. 📚 کافی: ج ۲، ص ۵۰۷. بحار الانوار: ج۴۸، ص ۲۰۶ 🔲◾️▪️خلفای ظالم در دوران امامت حضرت: ◾️آن حضرت ۲۰ سال داشتند که امامت به ایشان منتقل شد و مدت ۳۵ سال امامت فرمودند. در این مدت بعد از شهادت امام جعفر صادق علیه السّلام مقداری همزمان با ابوجعفر منصور بودند که او متعرض آن حضرت نشد. ◾️بعد از منصور قریب به ده سال ایام خلافت مهدی بود. او حضرت را به عراق طلبید و حبس کرد. شبی أمیر المؤمنین علیه السّلام را در خواب دید که به او فرمود: «فهل عسیتم ان تولیتم أن تفسدوا فی الارض و تقطعوا ارحامکم»وقتی بیدار شد مراد حضرت را دانست و موسی بن جعفر علیه السّلام را از زندان آزاد کرد. 📚 سوره محمّد صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم: آیه22 ◾️پس از مهدی، پسرش هادی خواست آن حضرت را محبوس کند ولی اجل او را مهلت ندا، چه اینکه کمتر از یک سال بیشتر خلافت نکرد . خلافت به هارون که رسید امام علیه السّلام را از زندانی به زندان دیگر فرستاد، تا در سال چهاردهم خلافتش آن حضرت را در سن 55 سالگی به زهر جفا شهید کرد. 📚 قلائد النحور: ج رجب، ص ۳۳ - ۳۴ 🔲◾️▪️ غسل و تدفین آن حضرت: ◾️ پس از شهادت بدن شریف حضرت را طبق دستور هارون با جامه های کهنه، جهت اهانت به آن بزرگوار، روی نردبانی گذاردند و چهار حمّال بر دوش گرفتند، و کسی جلوی جنازه صدا می زد: «این امام رافضیان است». ◾️ امام رضا علیه السّلام قبلاً متوجه غسل و کفن و نماز آن حضرت شده بودند. سپس شیعیان آمدند و گل آوردند و احترام کردند و در محل فعلی حرم مطهر، بدن آن حضرت را دفن کردند. 📚 وقایع الایام: ج رجب، ص۲۷۹، از جنات الخلود 🔲◾️▪️تعداد فرزندان آن حضرت 37 نفرند. 📚 ارشاد: ج ۲، ص ۲۴۴ ◾️ مدت امامت آن حضرت 35 سال، و عمر شریف امام علیه السّلام هنگام شهادت 55 سال بود. 📚 اعلام الوری: ج ۲، ص ۶. ارشاد: ج ۲، ص۲۱۵ 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
شهادت امام موسى كاظم‏ عليه السلام احمد بن عبدالله قَرَوى از پدرش نقل كرده كه گفت: بر فَضْل بن رَبِيع وارد شدم در حالى كه بر بام خانه‏اش نشسته بود، به من گفت نزديك بيا، چون نزديك او رفتم گفت: از اين بالا ميان آن اتاق را نگاه كن، وقتى كه نگاه كردم سؤال كرد چه مى ‏بينى؟ گفتم: ثَوْباً مَطْروحاً (لباسى را كه بر روى زمين انداخته شده است) گفت دوباره بهتر نگاه كن، چون با دقت نگاه كردم گفتم: گويامردى در حال سجده است، گفت او را مى ‏شناسى، گفتم نه، گفت او مولاى توست، گفتم مولاى من كيست؟ گفت خودت را به جهالت مى ‏زنى، او موسى بن جعفرعليه السلام است من شب و روز او را مراقبت مى ‏كنم، هيچگاه او را جز در اين حالى كه مى ‏بينى مشاهده نكرده‏ام. او نماز صبح را كه مى ‏خواند تا هنگام طلوع خورشيد به تعقيب نماز مى ‏پردازد، سپس به سجده مى‏ رود و تا اذان ظهر سجده‏اش را ادامه مى ‏دهد و كسى را سفارش نموده كه چون از وقت اذان اطلاع حاصل كرد به او خبر دهد، آنگاه بر مى‏خيزد و بدون اينكه وضوى تازه‏اى بگيرد نماز مى ‏خواند، و من مى ‏فهمم كه و در سجده طولانى خود بخواب نرفته است و چون از نماز ظهر و عصر و نوافل و تعقيبات آن فارغ مى‏ شود تا غروب در حال سجده است، سپس برمى‏خيزد و با همان وضوئى كه دارد نماز مغرب را مى ‏خواند و چون نماز مغرب و عشاء و نوافل و تعقيبات آن را به جا آورد با غذاى مختصرى كه براى او مى‏آورند افطار مى ‏كند، سپس تجديد وضو مى ‏كند و بعد از آن سجده‏اى به جا مى‏آورد و چون سر از سجده بر مى ‏دارد استراحت كوتاه و خواب سبكى مى‏ كند، سپس بر مى ‏خيزد و دوباره وضو مى‏ گيرد و به نماز مى‏ايستد و تا طلوع فجر به نماز مشغول است، و چون غلامش به او وقت طلوع فجر را خبر مى‏ دهد نماز صبح را به جا مى‏آورد و مدت يكسال است كه اين روش اوست. روزى هارون الرشيد آمد نزد قبر رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم و عرض كرد من درباره موسى بن جعفرعليه السلام اراده كرده‏ام او را زندانى كنم و از اين بابت معذرت مى ‏خواهم، اين كار را براى اين است كه مى‏ ترسم فتنه بر پا كند و خونهاى امت تو ريخته شود. سپس فضل بن ربيع را فرستاد بدنبال امام موسى كاظم ‏عليه السلام و آن حضرت نزد جد بزرگوار خود رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم نماز مى‏ كرد، به امام اجازه ندادند كه نماز را تمام كند، در وسط نماز آن حضرت را گرفتند و كشيدند و از مسجد بيرون بردند، در ضمن بيرون بردن آن حضرت متوجه قبر رسول خداصلى الله عليه وآله وسلم شد و عرض كرد يا رسول الله‏صلى الله عليه وآله وسلم به تو شكايت مى ‏كنم از اين امت بد كردار كه به اهل بيت تو چه مى ‏كنند و مردم از هر طرف صدا به گريه و ناله و فغان بلند كردند، چون آن امام مظلوم را نزد هارون بردند، ناسزاى بسيارى به آن جناب گفت و دستور داد دو مَحْمَل ترتيب دادند براى آنكه كسى نداند آن حضرت را به كجا مى ‏برند يكى را به سوى بصره و ديگرى را به بغداد و حضرت در آن محمل بود كه جانب بصره مى ‏بردند و در زندان امير بصره زندانى شد و امير بصره در فرح و شادى به سر مى ‏برد و روزى 2 بار در زندان را باز مى‏ كرد يك نوبت براى وضو و نوبتى ديگر براى غذا و مدت يكسال در حبس امير بصره بود و در اين مدت مكرّر هارون به او نوشت آن جناب را شهيد كند، ولى دوستانش او را از اين كار منع مى‏ كردند و او جرأت اين كار را نداشت و براى هارون نوشت: من در حال موسى بن جعفرعليه السلام جستجو كردم به غير عبادت و بندگى و ذكر مناجات با خدا چيزى نديدم و نشنيدم و هرگز بر ضرر تو يا من يا شخصى ديگرى نفرين نكرد و پيوسته متوجه كار خود است، كسى را بفرست كه او را تحويل دهم در غير اين صورت او را رها مى ‏كنم، يكى از جاسوسان امير بصره خبر داد كه من در ايامِ زندانى بودنِ امام موسى كاظم‏عليه السلام بسيار شنيدم آن جناب مى‏ گفت، خدايا من پيوسته درخواست مى ‏كردم كه جاى خلوتى با خيال راحتى به من روزى كنى، اكنون شكر مى‏ كنم كه دعاى مرا مستجاب كردى. چون نامه امير بصره به دست هارون رسيد امام‏عليه السلام را به زندان بغداد در نزد فضل بن ربيع منتقل كرد 👇👇👇
شيخ صدوق از ثَوْبانى روايت كرده كه امام موسى كاظم‏عليه السلام بيش از 10 سال هر روز كه مى‏ شد بعد از روشن شدن آفتاب به سجده مى‏رفت و مشغول دعا و تضرّع بود تا ظهر و در ايامى كه در زندان بود، گاهى هارون به زندان مى‏آمد و مى‏ ديد كه لباسى بر زمين افتاده و از ربيع مى ‏پرسيد اين لباس چيست در اينجا؟ ربيع مى‏ گفت: اين لباس نيست بلكه موسى بن جعفرعليه السلام است و هر روز بعد از طلوع آفتاب به سجده مى‏ رود تا ظهر هارون گفت: اَما اِنَّ هذَا مِنْ رُهْبانِ بِنى هاشِمٍ (همانا اين مرد از رهبانان و عابدان بنى هاشم است) قُلْتُ فَمالَكَ فَقَدْ ضَيَّقْتَ عَلَيْهِ فىِ الْحَبْسِ (ربيع گفت حال كه چنين است چرا او را در اين زندان تنگ جا داده‏اى) قالَ هَيْهاتَ لا بُدَّ مِنْ ذَلِكَ (هارون گفت هيهات كه غير از اين چاره‏اى نيست)يعنى براى حفظ مقام و خلافتم و تا دولت من در كار است او بايد زندانى باشد. وقتى كه امام موسى كاظم‏ عليه السلام در بغداد بدستور هارون در زندان شخص به نام سِنْدى بن شاهِك بود، دستور داد تا امام را به شهادت برساند، سندى بن شاهك خرما را به زهرآلوده كرد و امام غريب و مظلوم را وادار كرد به خوردن خرماها و وقتى كه مطمئن شد كه خرماها را خورده است عده‏اى از مردم سرشناس و قضات را دعوت كرد و امام ‏عليه السلام را به نزد آنها آورد و گفت: مردم مى ‏گويند موسى بن جعفرعليه السلام در تنگى و فشار است، شما شاهد باشيد كه حال او خوب است و حكومت او را اذيت و آزار نداده و بيمارى در بدن ندارد و كار را بر او تنگ نگرفته‏ايم. امام ‏عليه السلام فرمودند: اى جماعت، گواه باشيد كه 3 روز است كه اينها به من زهر مى ‏دهند و ظاهر من صحيح و سالم است ولى زهر در داخل بدن من جاى گرفته است و در آخر امروز از شدت زهرى كه به من خورانيده‏اند بدنم سرخ خواهم شد و فردا زرد شديد خواهم شد و روز سوم رنگم سفيد خواهد بود و به رحمت خداوندى واصل مى ‏شوم، و چون روز سوم شد روح مقدسش به آسمان پرواز كرد و رو سفيد به رحمت الهى منتقل شد. سندى بن شاهك بعد از شهادت امام‏ عليه السلام فقهاء و بزرگان بغداد را حاضر كرد و بدن مطهر امام‏عليه السلام را بر روى پل بغداد گذاشت و روى مباركش را گشود و مردم را ندا كرد كه اين موسى بن جعفرعليه السلام است كه رافضى‏ها (شيعيان) گمان مى ‏كنند كه او نمى ‏ميرد، ببينيد كه او رحلت كرده بيائيد و او را مشاهده كنيد كه اثر جراحت و زخم در بدن او نيست و هارون الرشيد در رحلت او هيچگونه تقصير و كوتاهى نداشته است مردم گروه گروه مى‏آمدند و روى مبارك آن حضرت را مى ‏ديدندو می رفتند . 📚کتاب احادیث الطلاب ص 898 (ع) 🏴🏴🏴🏴🏴🏴
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ شير و مرد جادوگر هارون الرشيد مرد جادوگرى را آورد (كه با سحر و جادو امام موسى كاظم‏ عليه السلام را) در ميان مجلس شرمنده كند تا امر امامت را ضايع و باطل كند و آن حضرت ساكت گردد، آنگاه مجلسى را تشكيل داد و امام ‏عليه السلام و مرد جادوگر شركت داشتند، چون سفره غذا گسترانيدند، آن مرد جادوگر با مكر و حيله كارى كرد كه هر وقت خادم حضرت مى‏ خواست نان بردارد نمى ‏توانست و نان از سفره به بالا مى‏ پريد، هارون با اين عمل خوشحال و مسرور شد مى ‏خنديد، و چندان خوشحال بود كه به حركت در آمد و نمى‏ توانست از سرور و خوشحالى خود دارى كند. امام موسى كاظم‏ عليه السلام لحظه ‏اى سر مبارك را بلند كرد و به عكس شيرى كه بر پرده ‏اى كشيده شده بود اشاره كرد و فرمودند: يا اَسَدَ اللَّهِ خُذْ عَدُوَّ اللَّهِ (اى شير خدا، دشمن خدا را بگير) به محض صدور اين فرمان، آن عكس (كَأَعْظَمِ ما تَكُونُ مِنَ السِّباعِ) ( به شكل بزرگترين شير درنده ‏ى در آمد) و به طرف مرد جادوگر آمد و او را دريد و خورد، هارون و اطرافيان او چنان از اين صحنه وحشت و هراس به آنها دست داد كه عقل از سر آنها پريد و با صورت بر زمين افتادند و غش كردند، بعد از مدتى بهوش آمدند و هارون به امام‏ عليه السلام عرض كرد: از تو درخواست مى ‏كنم به حق من بر تو دارم از اين عكس درخواست كنى كه اين مرد را برگرداند، امام چون میل به این کار نداشت لذا فرمودند:اِنْ كانَتْ عَصا مُوسى رَدَّتْ مَا ابْتَلَعَتْهُ مِنْ حِبالِ الْقَوْمِ وَ عِصِّيِّهِمْ، فَاِنَّ هذِه الصُّورةَ تَرُدُّ مَا ابْتَلَعَتْهُ مِنْ هذَا الرَّجُلِ (اگر عصاى موسى ‏عليه السلام آن ريسمان‏هاى ساحران را كه بلعيد برگردانيده بود اين عكس هم اين مردى را كه بلعيده بر مى‏ گرداند.) (ع) ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
‌قرار معنوی هر روز به رسم ادب و احترام روز خود را با قرائت زیارت امام صادق علیه السلام شروع میکنیم قرائت این زیارت نامه جهت رد مظالم تاثیر بسزایی دارد این زیارت را برای طلب کردن کسب فیوضات معنوی از درگاه خداوند برای همه شما دوستان و ادای رد مظالمی که به‌ گردنمان است قرائت میکنیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الإمامُ الصّادِقُ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْوَصِيُّ النّاطِقُ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْفائِقُ الرّائِقُ (الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْفاتِقُ الرّاتِقُ) ،الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا السَّنامُ الاَعْظَمُ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الصِّراطُ الاَقْوَمُ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا مِصْباحَ الظُّلُماتِ،الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا دافِعَ المُعْضِلاتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا مِفْتاحَ الخَيْراتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا مَعْدِنَ الْبَرَكاتِ،الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا صاحِبَ الحُجَجِ وَالدَّلالاتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا صاحِبَ الْبَراهِينَ الْواضِحاتِ الباهرات، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا ناصِرَ دِينِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا نَاشِرَ حُكْمِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا فاصِلَ الخِطاباتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا كاشِفَ الكُرُباتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا عَمِيدَ الصّادِقِينَ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا لِسانَ النّاطِقِينَ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا خَلفَ الخائِفِينَ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا زَعِيمَ الصّادِقِينَ الصّالِحِينَ،الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا سَيِّدَ الْمُسْلِمِينَ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یاکَهْفُ المؤمنین، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا هادِيَ الْمُضِلِّينَ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا سَكَنَ الطّائِعِينَ، اَشْهَدُ يامَوْلايَ اَنَّكَ عَلَى الهُدى، وَالعُرْوَةُ الوُثْقى، وَشَمْسُ الضُّحى، وَبَحْرُ الْمَدى، وَكَهْفُ الْوَرَى، وَالْمَثَلُ الاَْعْلى، صَلَّى اللّهُ عَلى رُوحِكَ وَبَدَنِكَ، وَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلایَ أَبِی عَبْدِاللَّهِ جعفر بـْنُ مـُحـَمَّد وَ عَلَى آبَائِكَ وَ أَولَادکِ الْمَعْصُومین الْمُطَهَّرِین. @darolsadeghiyon 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 روبیکا::::: https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD
🏴مقام حضرت ابوطالب علیه السلام حضرت امام باقر علیه السلام ▫️إنَّ إِيمَانَ أَبِي طَالِبٍ لَوْ وُضِعَ فِي كِفَّةِ مِيزَانٍ وَ إِيمَانُ هَذَا الْخَلْقِ فِي كِفَّةِ مِيزَانٍ لَرَجَحَ إِيمَانُ أَبِي طَالِبٍ عَلَى إِيمَانِهِم‏ ▪️ اگر ایمان ابوطالب در یک کفّۀ ترازو و ایمان این مردم در کفّۀ دیگر قرار داده شود، ایمان ابوطالب بر ایمان آنها برتری خواهد یافت. 📚«بحار الانوار» ج۳۸، ص۱۱۲ 🏴 سالروز وفات غریبانه یار و یاور رسول مکرم اسلام صلی الله علیه و آله ، حضرت ابوطالب علیه السلام تسلیت باد. ▪️▪️▪️▪️▪️▪️
⚫️حامی هم‌چون پدر ▪️«[پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله] هشت ساله بود که عبدالمطلب هم از دنیا رفت. روایت دارد که دم مرگ، عبدالمطلب از - پسر بسیار شریف و بزرگوار خودش - بیعت گرفت و گفت که این کودک را به تو می‌سپارم؛ باید مثل من از او حمایت کنی. ▪️ هم قبول کرد و او را به خانه خودش برد و مثل جان گرامی او را مورد پذیرایی قرار داد. ابوطالب و همسرش - شیرزن عرب؛ یعنی فاطمه بنت‌اسد؛ مادر امیرالمؤمنین - تقریباً چهل سال مثل پدر و مادر، این انسان والا را مورد حمایت و کمک خود قرار دادند. نبی‌اکرم در چنین شرایطی دوران کودکی و نوجوانی خود را گذارند.»(مقام معظم رهبری 1379.2.23) •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔸 ✍عجیب ترین معلم دنیا بود ، امتحاناتش عجیب تر... امتحاناتی که هر هفته می گرفت و هر کسی باید برگه ی خودش را تصحیح می کرد...آن هم نه در کلاس، در خانه...دور از چشم همه!! اولین باری که برگه ی امتحان خودم را تصحیح کردم سه غلط داشتم...نمی دانم ترس بود یا عذاب وجدان، هر چه بود نگذاشت اشتباهاتم را نادیده بگیرم و به خودم بیست بدهم... فردای آن روز در کلاس وقتی همه ی بچه ها برگه هایشان را تحویل دادند فهمیدم همه بیست شده اند به جز من...به جز من که از خودم غلط گرفته بودم... من نمی خواستم اشتباهاتم را نادیده بگیرم و خودم را فریب بدهم...بعد از هر امتحان آنقدر تمرین می کردم تا در امتحان بعدی نمره ی بهتری بگیرم... مدت ها گذشت و نوبت امتحان اصلی رسید، امتحان که تمام شد، معلم برگه ها را جمع کرد و برخلاف همیشه در کیفش گذاشت... چهره ی هم کلاسی هایم دیدنی بود... آن ها فکر می کردند این امتحان را هم مثل همه ی امتحانات دیگر خودشان تصحیح می کنند... اما این بار فرق داشت... این بار قرار بود حقیقت مشخص شود... فردای آن روز وقتی معلم نمره ها را خواند فقط من بیست شدم... چون بر خلاف دیگران از خودم غلط می گرفتم ؛ از اشتباهاتم چشم پوشی نمی کردم و خودم را فریب نمی دادم... 💎زندگی پر از امتحان است... خیلی از ما انسان ها آنقدر را نادیده می گیریم تا خودمان را فریب بدهیم ... تا خودمان را بالاتر از چیزی که هستیم نشان دهیم... اما یک روز برگه ی امتحانمان دست معلم می افتد... آن روز چهره مان دیدنی ست... آن روز مشخص می شود و نمره واقعی را می گیریم... راستی در امتحان زندگی از بیست چند شدیم؟ 🍁
▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ▪️ حضرت ابوطالب پدربزرگوارمولای متقیان امیرالمؤمنان علی (ع) عموی گرامی پیامبر اسلام (ص) ♦️یكى از شخصیتهاى نقش آفرین صدر اسلام، حضرت ابوطالب پدر حضرت على بن ابیطالب (ع) است. نام ابوطالب، «عمران‏» است و بعضى او را «عبدمناف‏» نامیده ‏اند. چون فرزند بزرگش «طالب‏» بود، او را ابوطالب خواندند ♦️ وى 35 سال قبل از تولد پیامبر اسلام (ص) در مكه معظمه در خانواده ‏اى برجسته و خداشناس دیده به جهان گشود. او با عبدالله پدر پیامبر (ص) برادر بود. پدرش «عبدالمطلب‏» جد پیامبر اسلام است 🌹 كه همه قبایل عرب وى را به عظمت و بزرگوارى مى‏شناختند و از او به عنوان مردى با كفایت و مبلغ آیین توحید ابراهیم یاد مى‏كردند. عبدالمطلب، چنان مورد توجه دنیاى آن روز بود كه او را با لقب «سید البطحاء» آقاى سرزمین مكه و حومه آن و «ساقى الحجیج‏» آب دهنده 🌹حاجیان خانه خدا و «ابوالساده‏» پدر بزرگواریها و «حافر الزمزم‏» ایجاد كننده چاه زمزم مى‏خواندند. عبدالمطلب در حفظ و حراست وجود مبارك حضرت محمد (ص) بسیار كوشا بود. ♦️ابوطالب از چنین پدرى به دنیا آمد و در خانه چنین شخصیت ‏بزرگ و الهى پرورش یافت. ابوطالب چهار پسر و دو دختر داشت. پسران او ده سال با یكدیگر فاصله سنى داشتند ♦️ابو.طالب پسر بزرگ اوست كه از او نسلى باقى نمانده است. دومین فرزند او عقیل و سومین آنها جعفر معروف به جعفر طیار و چهارمین و آخرین فرزند پسرى وى حضرت على (ع) است. دو دخترش یكى فاخته نام داشت كه او را «ام‏هانى‏» مى‏خواندند و دختر دیگرش «ریطه‏» یا «اسماء» است. فرزندان ابوطالب همه از فاطمه بنت اسداند. ♦️ابوطالب در خانواده‏اى خداپرست و موحد و در سایه پدرى همچون عبدالمطلب كه از كمالات روحى و امتیازات معنوى برخوردار بود، پرورش یافت. و همانند پدرش در مسیر آیین حنیف ابراهیمى قدم برمى‏داشت ♦️ و منصب سقایت و آبرسانى به زایران خانه خدا و پاسدارى از جان حضرت محمد (ص) را به نیكویى بر عهده گرفت. وی نه تنها تحت تأثیر شرك و بت‏ پرستى مردم مكه قرار نگرفت، بلكه در مقابل شیوه‏ هاى جاهلیت ایستادگى كرد 🌹 و خود را از هر گونه فساد و آلودگى، برحذر داشت. او نخستین كسى است كه «سوگند خوردن اولیاى مقتول براى اثبات قتل‏» را در امر قضا، سنت قرار داد و بعدها اسلام نیز آن رابا نام «قسامه‏» تثبیت كرد. ♦️حضرت ابوطالب بن عبدالمطلب مانند بیشتر رؤسای قریش مردی تاجر بود و سرپرستی پیامبر اسلام (ص) را از هشت سالگی پس از درگذشت پدرش، عبدالمطلب، بر عهده گرفت ♦️در سفری که حضرت محمد (ص) را برای تجارت با خود به شام برده بود، بشارت پیامبری آن حضرت را از راهبی به نام بُحیرا شنید و در حراست از پیامبر تلاش بیشتری از خود نشان داد. 🌹وى در هنگامى كه پدر عالیقدر اسلام، حضرت محمد مصطفی (ص) از همه سو هدف تیرهاى زهرآگین مشركان مكه بود، مردانه از آن حضرت حمایت كرد و بدین وسیله در گسترش اسلام و تقویت مسلمانان نقش مهمى ایفا نمود. پس از بعثت نیز، ابوطالب، یاور و پشتیبان همیشگی پیامبر بود و در حمایت از ایشان دریغ نمی کرد. ♦️در سال دهم بعثت، ابوطالب در حالی که با دیگر مسلمانان در شعب ابوطالب در محاصره ی مشرکان مکه بودند، درگذشت. وی در حالى دنیا را وداع گفت كه قلبش لبریز از ایمان به خدا و عشق به محمد (ص) بود 🌹 بدنشان را در مكه معظمه در مقبره حجون معروف به «قبرستان ابوطالب‏» دفن كردند. با مرگ او خیمه‏ اى از حزن و اندوه بر پیامبر اسلام و مسلمانان آن روز كه كمتر از پنجاه نفر بودند، سایه افكند زیرا آنان بهترین حامى، مدافع و فداكار در راه اسلام را از دست دادند. ♦️در همان سال حضرت خدیجه (س) همسر باوفای پیامبر نیز وفات کرد و رسول خدا (ص) بر اثر شدت غم و اندوه، آن سال را «عام الحزن» یعنی سال حزن و اندوه نامیدند. 🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 🌺27 رجب سالروز بعثت حضرت محمد(صلی‌الله علیه وآله وسلم) از روزهای خوب و متبرکی است که اعمالی برای شب و روز آن ذکر شده تا امکان بهره مندی هرچه بهتر و بیشتر از این فرصت معنوی فراهم شود. 🌹شب مبعث از شبهای متبرکه است و برای آن اعمالی ذکر شده: 🌺 در مصباح از حضرت ابوجعفر امام جواد (علیه السلام) روایت شده که فرمود در رجب شبى است که از آنچه که بر آن آفتاب می تابد بهتر است و آن شب بیست و هفتم رجب است که در صبح آن پیغمبر خدا (ص) به رسالت مبعوث شد و براى آن شب اعمالی است که اگر شیعه ای از ما آن اعمال را در آن شب انجام دهد اجر عمل شصت سال می برد. 🌺در مورد این عمل آمده: پس از نماز عشاء هر ساعتى از شب را تا پیش از نیمه آن بیدار شو و دوازده رکعت نماز اقامه کن و در هر رکعت حمد و سوره اى از سوره هاى کوچک مفصل ( مفصل ازسوره محمد است تا آخر قرآن) بخوان. 🌺نمازها دو رکعتی هستند. پس از هر دو رکعت بعد از سلام؛ هفت مرتبه سوره حمد، هفت مرتبه مُعَوَّذَتَیْن، و سوره های توحید و قُلْ یا اَیُّها الْکافِرُونَ هر کدام هفت مرتبه، و سوره قدر و آیة الکرسى هر کدام را هفت مرتبه بخوان. بعد از اتمام نماز این دعا خوانده شود: 🌺اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً وَلَمْ یَکُنْ لَهُ شَریکٌ فى الْمُلْکِ وَ لَمْیَکُنْ لَهُ وَلِىُّ مِنَ الذُّلِّ وَ کَبِّرْهُ تَکْبیراً اَللّهُمَّ اِنّى اَسئَلُکَ بِمَعاقِدِ عِزِّکَ عَلَى اَرْکانِ عَرْشِکَ و َمُنْتَهَى الرَّحْمَةِ مِنْ کِتابِکَ وَ بِاسْمِکَ الاْعْظَمِ الاْعْظَمِ الاْعْظَمِ وَ ذِکْرِکَ الاْعْلىَ الاْعْلىَ الاْعْلى وَ بِکَلِماتِکَ التّامّاتِ اَن تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اَنْ تَفْعَلَ بى ما اَنْتَ اَهْلُهُ... 🌺ستایش خاص خدایى است که نگیرد فرزندى و نیست براى او در فرمانروایى شریکى و نیست برایش یاورى از خوارى و به بزرگى کامل بزرگش شمار، خدایا از تو خواهم به حق چیزهایى که موجبات عزتت بر پایه هاى عرشت مى باشد و به حق سرحد نهایى رحمتت از کتابت و به نام بزرگتر بزرگتر بزرگترت و به حق ذکرت که والاتر و برتر و اعلى است و به کلمات تام و تمامت.... 🌺پس بخوان هر دعایى و حاجتی که داری و درود فرست بر محمد و آلش . 🌺 انجام غسل در این شب مستحب است. 🌺زیارت حضرت امیرالمؤمنین (ع) که افضل اعمال شب عید مبعث است. 🌹اعمال روز عید مبعث 🌹عید مبعث از جمله اعیاد عظیمه است و روزى است که حضرت رسول (ص) در آن روز به رسالت برگزیده شد . برای این روز چند عمل ذکر شده است : 🌺 غسل 🌺روزه، روز عید مبعث یکى از چهار روزى است که در تمام سال امتیاز دارد براى روزه گرفتن و برابر است با روزه هفتاد سال. 🌺 بسیار صلوات فرستادن. 🌺 زیارت حضرت رسول(ص) و امیرالمؤمنین(ع) 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 ای احمدیان به نام احمد صلوات هر دم به هزار ساعت از دم صلوات از نور محمدی دلم مسرور است پیوسته بگو تو بر محمد صلوات 🌋الّلهُمَّ 🌟💐 🌋صلّ🌟💐 🌋علْی 🌟💐 🌋محَمَّدٍ 🌟💐 🌋وآلَ🌟💐 🌋محَمَّدٍ🌟💐 🌋وعَجِّل🌟💐 🌋 فرَجَهُم🌟💐 🌋الّلهُمَّ 🌟💐 🌋صلّ🌟💐 🌋علْی 🌟💐 🌋محَمَّدٍ 🌟💐 🌋وآلَ🌟💐 🌋محَمَّدٍ🌟💐 🌋وعَجِّل🌟💐 🌋 فرَجَهُم🌟💐 🌋الّلهُمَّ 🌟💐 🌋صلّ🌟💐 🌋علْی 🌟💐 🌋محَمَّدٍ 🌟💐 🌋وآلَ🌟💐 🌋محَمَّدٍ🌟💐 🌋وعَجِّل🌟💐 🌋 فرَجَهُم🌟💐 🌋الّلهُمَّ 🌟💐 🌋صلّ🌟💐 🌋علْی 🌟💐 🌋محَمَّدٍ 🌟💐 🌋وآلَ🌟💐 🌋محَمَّدٍ🌟💐 🌋وعَجِّل🌟💐 🌋 فرَجَهُم🌟 پیشاپیش مبعث رسول اکرم محمد مصطفی (صل الله علیه و آله وسلم) بر شما عزیزان مبارک 🌹🌹 ایامتان منور به نگاه حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم 💖🍃❤🍃🌼🍃💖🍃 دلتون منور کنید به ذکر صلوات هدیه محمد وآل محمد ❤الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ❤ 💚الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَج 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃