✨﷽✨
✅اثر رضایت پدر در قبر!
✍آیتالله آقا سیّد جمالالدّین گلپایگانی عارف بزرگی بودند. ایشان میفرمودند: در تخت فولاد اصفهان - که معروف به وادیالسّلام ثانی است، حالات عجیبي دارد و بزرگان و عرفای عظیم الشّأنی در آنجا دفن هستند - جوانی را آوردند. من در حال سیر بودم، گفتند: آقا! خواهش میکنیم شما تلقین بخوانید.
ايشان فرمودند: آن جوان ظاهر مذهبي داشت و خیلی از مؤمنین و متدّینین براي تشييع جنازه او آمده بودند. وقتی تلقین میخواندم، متوجّه شدم که وقتی گفتم: «أفَهِمتَ»، گفت: «لا»، متعجّب شدم! بعد دیدم که دو سه بچّه شیطان دور بدن او در قبر میچرخند و میرقصند! از اطرافيان پرسیدم: او چطور بود؟ گفتند: مؤمن. گفتم: پدر و مادرش هم هستند. گفتند: بله، ديدم مادر او خودش را میزد و پدرش هم گریه میکرد. پدر را کنار کشيدم و گفتم: قضیه این است.
گفت: من یک نارضایتی از او داشتم. گفتم چه؟ گفت: چون او در چنين زماني (زمان طاغوت) متدیّن بود، به مسجد و پای منبر میرفت و مطالعه داشت، احساس غرور او را گرفته بود و تا من یک چیزی میگفتم، به من میگفت: تو که بیسواد هستی! با گفتن این مطلب چند مرتبه به شدّت دلم شکست! ايشان ميفرمودند: به پدر آن جوان گفتم: از او راضی شو! او گفت: راضي هستم، گفتم: نه! به لسان جاری کنید که از او راضی هستید - معلوم است که گفتن، تأثير عجیبي دارد. پدر و مادرها هم توجّه کنند، به بچّههایشان بگویند که ما از شما راضی هستیم، خدا اینگونه میخواهد
وقتي میخواستند لحد را بچینند، ایشان فرمودند: نچینید! مجدّد خود آقا پاي خود را برهنه کردند و به درون قبر رفتند تا تلقین بخوانند. ايشان ميفرمايند: اين بار وقتی گفتم «أفَهِمتَ»، دیدم لبهایش به خنده باز شد و دیگر از آن بچّه شيطانها هم خبری نبود. بعد لحد را چیدند. من هنوز داخل قبر را میدیدم، دیدم وجود مقدّس اسداللهالغالب، علیبنابیطالب فرمودند: ملکان الهی! دیگر از اینجا به بعد با من است ...
💢لذا او جواني خوب، متدّین و اهل نماز بود كه در آن زمان فسق و فجور، گناهي نکرده بود امّا فقط با یک حرف خود (تو كه بیسواد هستی) به پدرش اعلان كرد كه من فضل دارم، دل پدر را شکاند و تمام شد! شوخی نگیریم. والله! اين مسئله اينقدر حسّاس، ظریف و مهم است.
📚گزیدهای از کتاب دو گوهر بهشتی آیت الله قرهی
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
🌸🍃🌸
🍃🌸
🌸
❓ فرزندان خود را چگونه باید دعا کرد ؟
🌸 یاالله !
تو فرزندانم را بدون اینڪه من قدرت و توانایی داشته باشم به من عطا فرمودی ، پس آنها را در پناه خودت بدون توان من حفظ بفرما ، ڪه من قدرت محافظت از آنان را در تمامی لحظات ندارم •••
🌸 یا ذوالجلال والاکرام !
آنها را از هر بدی و شر ، و چشم بد زخم بد ، و ضرر حفظ بفرما •••
🌸 یا شافی الامراض !
آنها را از مرض های گوناگون محافظت بفرما ، و اگر بیمارند شفا عاجل و کامل عنایت بفرما •••
🌸 یارحیم !
آزمایش ، و امتحان مرا در آنها قرار مده ، ڪه شانه هایم تحمل چنین باری را ندارند •••
🌸 یا رحمان !
آنها را در آزمایشات پنهانی و آشڪار مأجور بفرما •••
🌸 یاڪریم !
آنها را از بندگان صالح خودت و حافظان ڪتابت قرار بده ، و آنها را از نظر دین و عبادت و اخلاق و دانش ، سرآمد و بهترین مردم ، و در زندگی خوشبخت ترین مردم و دارای بهترین زندگی قرار بده •••
🌸 یا رزاق !
فرزندانم را با حلالت از حرامت بی نیاز بگردان ، و با فضل و بخشش خود از احتیاج به غیر خودت بی نیاز شان بگردان •••
🌸 یاقادر !
همانطور ڪه ڪتابت را تا قیامت حفاظت می ڪنی ، فرزندان من را هم از بدی محفوظ بدار •••
🌸 یا ستار !
دوستی با بهترین افراد ، و خصلت های پاڪ و توڪل بر خودت را نصیبشان بفرما •••
🌸 یا غفور !
تمامی مرضهای قلبی ، بدنی و روحی را از آنها دور بفرما ، و با قدرت و توان خودت مرا به نهایت آرزویم درباره آنها نائل بگردان •••
🌸 یا مو'من !
مرا از احسان و نیڪی آنها در حیاتم برخوردار بفرما ، و با دعایشان بعد از مرگم مرا خشنود بگردان •••
🌸 یا قهار !
فرزندانم را ، ڪه همانا پاره ی قلب و دل من هستند ، به تو سپرده ام ، در مڪانی ڪه از دیدگان من پنهان هستند اما از حضورت پنهان نیستند ؛ پس آنها را با حفاظتی ڪه لایق عظمتت میباشد حفظ بفرما •••
💖 آمین یاالله یا ارحم الراحمین
🌸 به امید صحتمندی همه شما عزیزان.
🌸 ما را هم از دعایتان فراموش نکنید...
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
#شهید
آمدیم، نبودید
یکی از فرماندهان جنگ میگفت: خدا رحمت کند حاج عبدالله ضابط را. برایم تعریف می کرد: خیلی دلم میخواست سید مرتضی آوینی را ببینم. یک روز به رفقایش گفتم، جور کنید تا ما سید مرتضی را ببینیم. خلاصه نشد. بالاخره آقای سید مرتضی آوینی توی فکه روی مین رفت و به آسمونها پر کشید.
تا اینکه یک وقتی آمدیم در منطقۀ جنگی با کاروانهای راهیان نور. شب در آنجا ماندیم. در خواب، شهید آوینی را دیدم و درد و دل هایم را با او کردم؛ گفتم آقا سید، خیلی دلم میخواست تا وقتی زنده هستی بیام و ببینمت، اما توفیق نشد. به من گفت ناراحت نباش فردا ساعت 8 صبح بیا سر پل کرخه منتظرت هستم. صبح از خواب بیدار شدم. منِ بیچاره که هنوز زنده بودن شهید را شک داشتم گفتم: این چه خوابی بود، او که خیلی وقت است شهید شده است. گفتم حالا برم ببینم چی میشه.
بلند شدم و سر قراری رفتم که با من گذاشته بود، اما با نیم ساعت تأخیر، ساعت 8:30.
دیدم خبری از آوینی نیست. داشتم مطمئن میشدم که خواب و خیال است. سربازی که اون نزدیکیها در حال نگهبانی بود نزدیک آمد و به من گفت: آقا شما منتظر کسی هستید؟ گفتم: آره، با یکی از رفقا قرار داشتیم.
گفت: چه شکلی بود؟ برایش توصیف کردم. گفتم: موهایش جوگندمی است. محاسنش هم این جوری است.
گفت: رفیقت اومد اینجا تا ساعت 8 منتظرت شد نیامدی، بعد که خواست بره پیش من اومد و به من گفت: کسی با این اسم و قیافه مییاد اینجا، به او بگو آقا مرتضی اومد و خیلی منتظرت شد، نیامدی. کار داشت رفت. اما روی پل برایت با انگشت چیزی نوشته، برو بخوان. رفتم و دیدم خود آقا مرتضی نوشته: آمدیم نبودید، وعدۀ ما بهشت! سید مرتضی آوینی.
(و کسانی را که در راه خدا کشته می شوند، مرده نخوانید، بلکه زنده اند؛ ولی شما نمی دانید. بقره، 154)
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🌸🍃🌸🍃
ابن ابى لیلى میگوید:
روزى به همراه نعمان کوفى که شخصی عالم و دارای نفوذ کلام بود به محضر مبارک حضرت صادق علیه السلام وارد شدیم.
حضرت خطاب به او فرمود: آیا مى شناسى کلمه اى را که اوّلش کفر و آخرش ایمان باشد؟جواب گفت: خیر.
امام علیه السلام پرسید:
آیا نسبت به شورى آب چشم و تلخى مایع چسبناک گوش و رطوبت حلقوم و بینی و بى مزّه بودن آب دهان شناختى دارى؟
اظهار داشت: خیر.
حضرت صادق علیه السلام فرمود:
1️⃣خداوند متعال چشم انسان را از پیه و چربى آفریده است ؛ و چنانچه آن مایع شور مزّه، در آن نبود، پیه ها زود فاسد مى شد.
و همچنین اگر چیزى در چشم برود به وسیله شورى آب آن نابود مى شود و آسیبى به چشم نمى رسد؛
2️⃣ و خداوند در گوش، تلخى قرار داد تا آن که مانع از ورود حشرات و خزندگان به مغز سر انسان باشد و اگر وارد گوش شوند،میمیرند.
3️⃣و بى مزّه بودن آب دهان،موجب فهمیدن مزّه اشیاء خواهد بود؛
4️⃣و در بینی رطوبت روان قرار داد به خاطر این که هیچ دردی و آفتی در سر پیدا نمی شود مگر آن که این رطوبت آن را خارج می کند و اگر این رطوبت نمی بود، مغز سفت و سخت می شد و کرم می گذارد.
5️⃣و امّا آن کلمه اى که اوّلش کفر و آخرش ایمان مى باشد: جمله (لا إ له إ لاّ اللّه) است، که اوّل آن (لا اله) یعنى ؛ هیچ خدائى و خالقى وجود ندارد و آخرش ((الاّ اللّه)) است، یعنى؛ مگر خداى یکتا و بى همتا.
#منابع:
بحارالا نوار: ج ۲، ص ۲۹۵، ح ۱۴، به نقل از علل الشّرایع.
چهل داستان و چهل حدیث از امام جعفر صادق علیه السلام
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
هدایت شده از چرا حجاب؟!؟ چرا چادر؟!؟
🌺بسم الله الرحمن الرحیم🌺
🌹نکته 27🌹
*بهترین صفت برای یک زن تکبر است!
*آری عجیب به نظر میرسد...تکبری که خداوند متعال آن را بزرگ ترین و سخت عقوبت ترین گناه میداند ، اما همان خداوند است که آن را برای زن بهترین و بلکه واجب ترین کارش معرفی میکند.
*اما نه تکبر بر هم نوع خود ، و نه تکبر بر شوهر خود ، و نه تکبر بر محارم خود نه.نه.نه.
بلکه فقط و فقط تکبر بر نامحرم را منظور است.
*آری حقیقتا چه افتخاریست،تکبر در مقابل نامحرم...باعث حفظ حرمت ، حفظ شخصیت ، حفظ آبرو، و خیلی فوائد دیگر میشود.
*اما سوال اینجاست که تکبر در مقابل نامحرم چگونه باید باشد؟
موارد بسیاری هست که فقط به جهت اختصار به تعدادی از آنها اشاره میکنیم؛
۱.نازک نکردن صدا در هنگام گفت و گو
۲.نگاه نکردن به چهره او تا حد امکان
۳.پوشاندن زینت ها و زیبایی اش از او
۴.سلام نکردن به او تا حد امکان(اما جواب سلام واجب است)
۵.خلوت نکردن با او در یک مکان
۶.نزدیک نشدن به او تا حد امکان
۷.استفاده نکردن از عطر در هنگام مواجهه با او
*که اینها از مهم ترین مواردی هستند که تمام آنها در قرآن و روایات صریحا ذکر شده اند،که مجال ذکر آنها در این مختصر نمیگنجد...
🌺خداوند همه ی ما را به سوی تکالیفمان هدایت کرده و توفیق ادای آنها را به ما عنایت بفرماید.الهی آمین🤲
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
http://eitaa.com/bahejabe
💠یک شب برای خدا💠
🌀دزدی به خانه احمد خضرویه رفت و بسیار بگشت، اما چیزی نیافت که قابل دزدی باشد.
⚡️خواست که نومید بازگردد که ناگهان احمد، او را صدا زد و گفت ای جوان، سطل را بردار و از چاه، آب بکش و وضو بساز و به نماز مشغول شو تا اگر چیزی از راه رسید به تو بدهم، مباد که تو از این خانه با دستان خالی بیرون روی.دزد جوان، آبی از چاه بیرون در آورد، وضو ساخت و نماز خواند.
💢روز شد، کسی در خانه احمد را زد. داخل آمد و 150 دینار نزد شیخ گذاشت و گفت این هدیه، به جناب شیخ است.
⚡️احمد رو به دزد کرد و گفت دینارها را بردار و برو، این پاداش یک شبی است که در آن نماز خواندی.
حال دزد دگرگون شد و لرزه بر اعضایش افتاد.
💢گریان به شیخ نزدیک تر شد و گفت تاکنون به راه خطا می رفتم، یک شب را برای خدا گذراندم و نماز خواندم، خداوند مرا این چنین اکرام کرد و بی نیاز ساخت، مرا بپذیر تا نزد تو باشم و راه صواب را بیاموزم.
⚡️کیسه زر را برگرداند و از مریدان شیخ احمد گشت.
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
✨﷽✨
#پندانه
✍ای انسان ! زمان مرگت پریشان نباش و به جسم با ارزش خود اهتمامی نداشته باش ! چرا که مسلمین کارهای لازم را میکنند : لباسهایت را از تنت درمیاورند ، غسلت میدهند ، کفنت میکنند ، از خانه ات بیرونت میکنند و تو را به خانه ی جدیدت (قبر) میبرند ؛ خیلیها برای تشییع جنازه ات کارهایشان را تعطیل کرده و حاضر میشوند ؛ از وسایل شخصی ات خلاصی انجام میگیرد.
کلیدهایت ، کتابهایت ، کیف و کفشهایت ، لباسهایت ، ... و اگر خانواده ات توفیق یابند شاید آنها را صدقه کنند. مطمئن باش مردم و دنیا بر تو حسرتی نمیخورند. تجارت و اقتصاد ، استمرار می یابد. شغل و وظیفه ی تو به دیگری واگذار میگردد. اموال و دارایی هایت تقسیم میشود و ورثه آنها را تصاحب میکنند. در حالی که تو از " ریز ریز " حساب گرفته میشوی ! اولین چیزی که از تو ساقط میشود اسمت است لذا وقتی میمیری میگویند : " جناره ". تو را به نامت صدا نمیزنند ! وقتی میخواهند بر تو نماز بخوانند میگویند : " جنازه کجاست؟ ". تو را به نامت صدا نمیزنند ! و زمانی که میخواهند تو را دفن کنند میگویند : " میت را نزدیک کنید ". تو را به اسم صدا نمیزنند.
پس مواظب باش ؛ چهره ، اموال ، نسب و قبیله و پست و مقامت تو را نفریبد. چقدر این دنیا بی ارزش است و آنچه در پیش رو داریم چقدر عظیم میباشد. بعد از وفاتت ، سه نوع اندوه بر تو خواهد بود :
1- کسانی که شناخت سطحی از تو دارند میگویند : بیچاره !
2- دوستانت چند ساعت و یا نهایتا چند روز برایت اندوهگین میشوند و سپس به شوخی و خنده های خود میپردازند
3- عمیقترین اندوه و غم داخل خانه خواهد بود. خانواده ات یک هفته ، دو هفته ، یک ماه ، دو ماه و یا نهایتا یک سال غمگین میشوند و سپس تو را در بایگانی خاطرات قرار میدهند !
🔺و اینچنین داستان تو در بین مردم تمام میشود و داستان حقیقی تو شروع میشود : " آخرت ".
🔺جمال ، مال ، سلامتی ، فرزندان ، ... از تو زائل شد. از خانه و کاشانه ات جدا شدی ! و از همسرت نیز ... زندگی واقعی شروع شد.
و سؤال اینست : " برای قبر و آخرتت چه آماده نموده ای؟ ". این حقیقتی است که جای تامل دارد.
🔺حریص باش بر : " فرائض ، نوافل ، صدقه ی پنهانی ، عمل صالح ، نماز تهجد ... ". شاید نجات یابی
💙🍃
🍃🍁
💠آیت الله فاطمی نیا:
🌷ما ڪه اهل دزدے نیستیم،
🌷شراب ڪه نمیخوریم،
🌷ربا ڪه نمیگیریم ، پس مشڪل از ڪجاست؟
💠مشڪل بیشتر ما از ناحیه #زبان هاست.
💌وقتی در خانه ات به فرزندت سر یڪ
💌موضوع ساده میگویی خفه شو !
💌دارے دل بچه را میشڪنی ،
💌حواست هست؟ وقتی شخصی
💌 اشتباهی میڪنه یا حرف
💌ناپسندے میزند ،
💌جوابشو با خوش رفتارےبده .
💠حضرت باقر علیه السلام فرموده
از زندگی دو قسم را نبین و یڪ قسم را
ببین_یعنی زیرڪی نڪن .
💟ازش میپرسن فلانی چطور آدمیه؟
💟میگه نماز میخونه ، اهل دعا و
💟 زیارت عاشوراست،
💟آدم خوبیه ولی یڪم بداخلاقه !
💟اصلاً مومنی ڪه بداخلاقه به درد نمیخوره .
💟انسان باید با صفا باشه.
💟انسان بی صفا به درد نمیخوره ➢ 🍃
قرار معنوی هر روز
به رسم ادب و احترام روز خود را با قرائت زیارت امام صادق علیه السلام شروع میکنیم روز خوبی در کسب فیوضات معنوی از درگاه خداوند برای همه شما دوستان طلب میکنیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
زیارت نامه امام صادق
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الإمامُ الصّادِقُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْوَصِیُّ النّاطِقُ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْفائِقُ الرّائِقُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا السَّنامُ الاَعْظَمُ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الصِّراطُ الاَقْوَمُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مِصْباحَ الظُّلُماتِ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا دافِعَ المُعْضِلاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مِفْتاحَ الخَیْراتِ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مَعْدِنَ الْبَرَکاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الحُجَجِ وَالدَّلالاتِ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الْبَراهِینَ الْواضِحاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا ناصِرَ دِینِ اللّهِ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا نَاشِرَ حُکْمِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا فاصِلَ الخِطاباتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا کاشِفَ الکُرُباتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا عَمِیدَ الصّادِقِینَ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا لِسانَ النّاطِقِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا خَلفَ الخائِفِینَ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا زَعِیمَ الصّادِقِینَ الصّالِحِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا سَیِّدَ الْمُسْلِمِینَ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا هادِیَ الْمُضِلِّینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا سَکَنَ الطّائِعِینَ، اَشْهَدُ یامَوْلایَ اَنَّکَ عَلَى الهُدى، وَالعُرْوَهُ الوُثْقى، وَشَمْسُ الضُّحى،
وَبَحْرُ الْمَدى، وَکَهْفُ الْوَرَى، وَالْمَثَلُ الاعْلى، صَلَّى اللّهُ عَلى رُوحِکَ وَبَدَنِکَ، والسَّلامُ عَلَیْکَ يَا مَوْلايَ یا جعفر بن محمد و عَلى آبائِكَ جَمِيعاً وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكَاتُه .
https://chat.whatsapp.com/HcaRzexHviC74IKc967o7h
✅گردوی بی مغز
✍مـلا مهرعلی خـویی ، روزی در کوچه دید دو کـودک بر سـر یک گردو با هم دعوا میکنند. به خاطر یک گردو یکی زد چشـم دیگری را با چـوب کور کرد. یکی را درد چشـم گرفت و دیگـری را ترس چشـم درآوردن . گردو را روی زمین رها کردند و از محل دور شدند
ملا گردو را برداشت و شکست ودید، گردو از مغز تهی است، شروع کرد به گریه کردن. سوال کردند تو چرا گریه میکنی؟ گفت دو کودک ازروی نادانی و حس کودکانه، بر سر گردویی دعوا می کردند که پوچ بود و مغز نداشت
دنیا هـم همینه ، مثل گـردویی بـدون مغز! که بر سر آن می جنگیم و وقتی خسته شدیـم و آسیب به خـود و یا دیگران رسـاندیم و پیر شدیم ، چنین رها کرده و برای همیشه می رویم
حکایاتی از دارالصادقیون رفسنجان
https://chat.whatsapp.com/F4uysRoeHwsDzPMvfKAxFH
https://eitaa.com/darolsadeghiyon
🔅 امیرالمؤمنین #امام_علی علیه السلام:
✍️ الْخَيْرُ لا يَفْنى؛
🔴 كار خير فانى نمىشود.
📚 عیون الحکم والمواعظ، صفحه 31
#حساب_کتاب
🔥 چوب حراج به آبروی هیچکس نزنید؛ برایتان گران تمام میشود!
※ خانم جان، آقا جان؛
آنجا که گوشتان را تیز میکنید و با چشمانتان، رفتار و اعمال انسانها را برای رو کردن دستشان دنبال میکنید؛
دقیقاً در جادهای قــرار گرفتهاید که خطر سقوط تهدیدتان میکند؛
زیرا آبروی مؤمن، خط قرمز خداست⛔️
و شما با بازگو کردن آنچه که شنیده یا حتی دیدهاید، از این خط قرمز، رد شدهاید...
💢 آنچه بین او و خدا بود، با کنکاش شما، حالا برای همه برملا شده، و آب ریخته را هرگز نمیتوان جمع کرد...✗
و آبرویی که هر لحظه، با نقل به نقل شدن آنچه شما فاش کردید، ریخته میشود، نه تنها جمع شدنی نیست؛ بلکه آتشی شده و دامن شما را تا ابد خواهد گرفت...
[ انسانیّت بدون #ستاریت ممکن نیست ❗️
تمرین کنیم از همین امروز، بجای رونمایی از اشتباههای دیگران، پوششی برای خطاهایشان باشیم.]
🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸
#داستان_کوتاه_آموزنده
🔴این متن عالیه با اوضاع الانمون کاملا همخوانی داره!!😂👌
در روزگاران قدیم دو همسایه بودند که همیشه با هم نزاع و دعوا داشتند. یک روز با هم قرار گذاشتند که هر کدام دارویی بسازد و به دیگری بدهد تا یکی بمیرد و دیگری که میماند لااقل در آسایش زندگی کند! برای همین سکه ای به هوا انداختند و شیر و خط کردند که کدام یکی اول سم را بخورد. قرعه به نام همسایه دوم افتاد. پس همسایه اول به بازار رفت و از عطاری قوی ترین سمی که داشت را خرید و به همسایه اش داد تا بخورد.
همسایه دوم سم را سرکشید و به خانه اش رفت. قبلا به خدمتکارانش گفته بود حوض را برایش از آب گرم پر کنند و یک ظرف دوغ پر نمک هم آماده بگذارند کنار حوض. او همینکه به خانه رسید، ظرف بزرگ دوغ را سر کشید و وارد حوض شد. کمی دست و پا زد و شنا کرد و هر چه خورده بود را برگرداند و پس از آنکه معده اش تخلیه و تمیز شد، به اتاق رفت و تخت خوابید.
صبح روز بعد سالم بیدار شد و به سراغ همسایه اش رفت و گفت: من جان سالم به در بردم، حالا نوبت من است که سمی بسازم و طبق قرار تو آن را بخوری.
او به بازار رفت و نمد بزرگی خرید و به خانه برد. خدمتکارانش را هم صدا کرد و به آنها گفت که از حالا فقط کارتان این است که از صبح تا غروب این نمد را با چوب بکوبید!
همسایه اول هرروز میشنید که مرد همسایه که در تدارک تهیه سم است!!! از صبح تا شب مواد سم را میکوبد. با هر ضربه و هر صدا که میشنید نگرانی و ترسش بیشتر میشد و پیش خودش به سم مهلکی که داشتند برایش تهیه میکردند فکر میکرد. کم کم نگرانی و ترس همه ی وجودش را گرفت و آسایشی برایش نماند. شبها ترس، خواب از چشمانش ربوده بود و روزها با هر صدایی که از خانه ی همسایه میشنید دلهره اش بیشتر میشد و تشویش سراسر وجودش را میگرفت. هر چوبی که بر نمد کوبیده میشد برای او ضربه ای بود که در نظرش سم را مهلک تر میکرد.
روز سوم خبر رسید که مرده است. او قبل از اینکه سمی بخورد، از ترس مرده بود!!
🔻این داستان حکایت این روزهای بعضی از ماست. کرونا یا هر بیماری دیگری مادامیکه روحیه ی ما شاداب و سرزنده باشد قوی نیست. خیلی ها مغلوب استرس و نگرانی میشوند تا خود بیماری.لطفا خبرهای بد را نشر ندهیم و تلاشمان فقط آگاهی دادن در مورد پیشگیری و درمان باشد.
یک عزم همگانی برای عبور از این بحران لازم است. بیایید خودمان به فکر باشیم و فقط اخبار و اطلاعات درست را نشر دهیم.
برای شروع همین متن را برای دیگرانی که دوستشان داریم بفرستیم🌹🍃
#تلنگرانہ
❌اگر دیدی فرزند کسی منحرف شده است، پیش داوری مکن، خانوادهاش را مسخره و متهم به بد تربيت کردن فرزندانشان مکن!!
✅ چرا که نوح علیهالسلام با مشکل فرزند و همسرش مواجه بود درحالیکه مشهور به #صفی_الله بود...
❌ کسی را که از قومش اخراج کردهاند مسخره مکن و نگو بیارزش و بیجایگاه است!!
✅ چرا که ابراهیم علیهالسلام را راندند درحالیکه مشهور به #خلیل_الله بود....
❌ زندان رفته و زندانی را مسخره مکن!!
✅چرا که يوسف علیهالسلام سالها زندان بود در حالیکه مشهور به #صدیق_الله بود...
❌ ثروتمند ورشکسته و بی پول را مسخره مکن!!
✅ چرا که ايوب علیهالسلام بعد از غنا، مفلس و بی چیز گرديد در حالیکه مشهور به #نبی_الله بود...
❌ شغل و حرفه دیگران را تمسخر مکن!!
✅ چرا که لقمان علیهالسلام نجار، خیاط و چوپان بود درحالیکه خداوند در قرآن مجید به #حکيم بودن او اذعان دارد...
❌ کسی را که همه به او ناسزا میگویند و از او به بدی یاد میکنند مسخره مکن و مگو که وضعيت شبهه برانگیزی دارد!!
✅ چرا که به حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله ساحر، مجنون و دیوانه میگفتند در حالیکه #حبیب خدا بود...
🌺 پس دیگران را پیش داوری و مسخره نکنیم بلکه حسن ظن به دیگران داشته باشیم...♥️
#اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج💔
✨﷽✨
🌼غرب زدگی و مدگرایی
✍از حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) نقل شده که ایشان درباره ی یکی از اوضاع بد مردم آخر الزمان فرمودند :
«آنگاه اگر شنیدید که مردمی از شرق به سوی شما می آیند و آنها ظاهری جور واجور دارند که باعث جلب توجه همه می شوند و آنها اسم و رسمی دارند و مردم از دیدن آنها ، شیفته ظاهر و فرم گوناگون آنها می شوند پس آنوقت است که مردم به گمراهی می روند»
📚الملاحم و الفتن، ص 28
نعیم یکی از راویان حدیث است و او از قول حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) نقل می کند که امت آن حضرت در آخرالزمان شیوه و روش بد و گمراه کننده امتهای دیگر را پیش می گیرد و از آنها پیروی می کند چون آن حضرت می فرماید : «به یقین که امت من در تمام زمینه ها وجب به وجب از امتهای دیگر شیوه و رفتار و کردار آنها را فرا می گیرد. مردی پرسید : یعنی از بیگانگان و رومی ها پیروی می کنند؟ فرمودند: بله ، آیا جز این چیز دیگری هم هست و مردم دیگری هم هستند؟»
📚الملاحم, ص 77
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
محمدرضا تورجی زاده که یکی از محبین واقعی و عجیب حضرت زهرا(س) بود،
در همه کارها و مشکلاتش به حضرت زهرا(س) توسل میکرد، این دفعه هم با این شعر هم حاج حسین خرازی را بیتاب کرد و هم مثل همیشه حاجت روا شد :
توی خط مقدم کارها گره خورده بود خیلی از بچه ها پرپر شده بودند خیلی مجروح شده بودند.
حاج حسین خرازی بی قرار بود ، اما به رو نمی آورد ، خیلی ها داشتند باور میکردند اینجا آخرشه ، یه وضعی شده بود عجیب،
توی این گیر و دار حاجی اومد بی سیم چی را صدا زد…
حاجی گفت : هر جور شده با بی سیم محمدرضا تورجی زاده را پیدا کن (شهید تورجی زاده فرمانده گردان یازهرا “س” ) مداح با اخلاص و از بچه های دلاور و شجاع لشکر بود…
خلاصه تورجی زاده را پیدا کردند ، حاجی بیسم را گرفت با حالت بغض و گریه از پشت بیسیم گفت : تورجی زاده چند خط روضه حضرت زهرا برامون بخون…
تورجی زاده فقط یک بیت زمزمه کرد که دیدم حاجی بیتاب شد…
خدا میدونه نفهمیدیم چی شد وقتی به خودمون اومدیم دیدیم بچه ها دارند تکبیر میگویند..
الله اکبر الله اکبر ،
خط را گرفته بودند ، عراقی ها را تارو مار کرده بودند ، با توسل به حضرت زهرا(س) گره کار باز شده بود،
میدونید دوبیتی که تورجی زاده برای حاج حسین خواند چی بود؟ و چه جوهر معرفتی تو وجود حاجی بود که با شنیدن اون بیتاب شد و همین توسل به بچه ها نیرو داد؟
اون دوبیتی این بود شاید هزار بارشنیدیم اما بی تفاوت از کنارش رد شدیم! :
در بین آن دیوار و در زهرا صدا می زد پدر
دنبال حیدر می دوید از پهلویش خون میچکید
زهرای من زهرای من زهرای من زهرای من
#خاطرات_شهدا
#ماه_رجب
#شهدا
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
آزمايش سرنوشت ساز
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
ازامام محمدباقرعلیه السلام نقل شده كه فرمود: دربني اسرائيل عابدي بودكه به هركاري دست مي زدزيان مي ديد،راه تحصيل معاش برايش كاملابسته شده بود،تامدتي هسمرش مخارج اوراتامين مي كردتااين كه اموال همسرش نيزتمام گشت وچون سخت درمانده شدندعابدكلاف ريسماني كه تنها موجودي آنان بودبرداشته به بازاررفت كه بافروش آن غذايي تهيه كندولي چون كسي ازوي نخريدكناردريارفت كه پس ازآب تني به خانه برگردددرآنجاصيادي راديدكه ماهي فاسدي راصيدكرده است به اوگفت :اين ماهي رابه من بفروش و درعوض اين كلاف رابگيركه به دردام تومي خورد .
صيادپذيرفت كلاف راگرفت وماهي رابه اوداد،عابدبه خانه آمدوآن رابه همسرش دادكه طبخ نمايد وقتي همسراوشكم ماهي راشكافت درآن مرواريدبزرگي رايافت ،عابدآن رابه بازاربردوبه 20هزاردرهم فروخت ،هنگامي كه پولهابابه خانه آوردسائلي درب منزلش آمده ،گفت :صدقه اي به من بدهيدتاخداوندبرشماترحم نمايد .
عابدده هزاردرهم ازپول مرواريدرابه سائل داد،همسرش گفت :سبحان الله تو نصف ثروت مارايكباره ازدست دادي ؟طولي نكشيدكه سائل بازگشت وآن ده هزاردرهم راپس داده گفت :خودشماآن رامصرف كنيدگوارايتان باد،من فرشته اي بودم كه خداوندمرافرستاده بودشماراآزمايش كندكه شماچگونه شكرگزارنعمت مي باشيدواكنون خداوندسپاسگذاري شماراپسنديد .
/رياحين الشريعه ،جلد5،صفحه 186،به نقل ازحيوه القلوب مرحوم مجلسي ،جلداول
اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم
قرار معنوی هر روز
به رسم ادب و احترام روز خود را با قرائت زیارت امام صادق علیه السلام شروع میکنیم روز خوبی در کسب فیوضات معنوی از درگاه خداوند برای همه شما دوستان طلب میکنیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
زیارت نامه امام صادق
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الإمامُ الصّادِقُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْوَصِیُّ النّاطِقُ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْفائِقُ الرّائِقُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا السَّنامُ الاَعْظَمُ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الصِّراطُ الاَقْوَمُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مِصْباحَ الظُّلُماتِ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا دافِعَ المُعْضِلاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مِفْتاحَ الخَیْراتِ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مَعْدِنَ الْبَرَکاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الحُجَجِ وَالدَّلالاتِ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الْبَراهِینَ الْواضِحاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا ناصِرَ دِینِ اللّهِ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا نَاشِرَ حُکْمِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا فاصِلَ الخِطاباتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا کاشِفَ الکُرُباتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا عَمِیدَ الصّادِقِینَ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا لِسانَ النّاطِقِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا خَلفَ الخائِفِینَ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا زَعِیمَ الصّادِقِینَ الصّالِحِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا سَیِّدَ الْمُسْلِمِینَ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا هادِیَ الْمُضِلِّینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا سَکَنَ الطّائِعِینَ، اَشْهَدُ یامَوْلایَ اَنَّکَ عَلَى الهُدى، وَالعُرْوَهُ الوُثْقى، وَشَمْسُ الضُّحى،
وَبَحْرُ الْمَدى، وَکَهْفُ الْوَرَى، وَالْمَثَلُ الاعْلى، صَلَّى اللّهُ عَلى رُوحِکَ وَبَدَنِکَ، والسَّلامُ عَلَیْکَ يَا مَوْلايَ یا جعفر بن محمد و عَلى آبائِكَ جَمِيعاً وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكَاتُه .
https://chat.whatsapp.com/HcaRzexHviC74IKc967o7h
✨✨✨✨✨✨✨✨
خبرداشتید که نشر فضائل مولا امیرالمؤمنین علی ع کولاک میکنه! محشره!!
پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و سلم میفرماید اگه فضائل علی علیه السلام رو بگویی ، گناهان زبانت پاک میشود ، اگر بشنوی گناهان گوش هایت، و اگر بخوانی از روی نوشته، گناهان چشمانت، پاک میشود.
حالا این فضیلت مولا علی ع را بخوانید و هم ارسال کنید تا در ثواب نشرش شریک باشید.
افتخار کنید که شیعه علی ع هستید .
💐شاهکار حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام در پاسخ به سوال تکراری💐
جمعیت زیادی دور حضرت علی (علیه السلام) حلقه زده بودند ..
مرد اول
– یا علی ! سؤالی دارم . علم بهتر است یا ثروت؟
حضرت علی(علیه السلام) در پاسخ گفت: علم بهتر است ؛ زیرا علم میراث انبیاست و مال و ثروت میراث قارون و فرعون و هامان و شداد.
مرد دوم
– اباالحسن! سؤالی دارم، میتوانم بپرسم؟
علم بهتر است یا ثروت ؟
حضرت علی علیه السلام فرمود: علم بهتر است؛
زیرا علم تو را حفظ میکند، ولی مال و ثروت را تو مجبوری حفظ کنی . نفر دوم که از پاسخ سؤالش قانع شده بود، همانجا که ایستاده بود نشست.
در همین حال سومین نفر وارد شد، یاعلی علم بهتراست یا ثروت
امام در پاسخش فرمود:
علم بهتر است ؛ زیرا برای شخص عالم دوستان بسیاری است ، ولی برای ثروتمند دشمنان بسیار !
نفر چهارم
– یا علی ! علم بهتر است یا ثروت؟
حضرت علی علیه السلام در پاسخ به آن مرد فرمودند: علم بهتر است ؛ زیرا اگر از مال انفاق کنی کم میشود ؛ ولی اگر از علم انفاق کنی و آن را به دیگران بیاموزی بر آن افزوده میشود.
نوبت پنجمین نفر بود.
یا علی علم بهتر است یا ثروت
حضرت علی علیه السلام در پاسخ به او فرمودند : علم بهتر است ؛ زیرا مردم شخص پولدار و ثروتمند را بخیل میدانند، ولی از عالم و دانشمند به بزرگی و عظمت یاد میکنند.
نفرششم
یا علی ! علم بهتر است یا ثروت؟
امام نگاهی به جمعیت کرد و گفت: علم بهتر است؛ زیرا ممکن است مال را دزد ببرد، اما ترس و وحشتی از دستبرد به علم وجود ندارد. مرد ساکت شد
نگاه متعجب مردم گاهی به حضرت علی و گاهی به تازه واردها دوخته میشد..
در همین هنگام هفتمین نفر
– یا ابالحسن ! علم بهتر است یا ثروت ؟
امام فرمودند : علم بهتر است ؛ زیرا مال به مرور زمان کهنه میشود، اما علم هرچه زمان بر آن بگذرد، پوسیده نخواهد شد.
در همین هنگام هشتمین نفر وارد شد و سؤال دوستانش را پرسید که امام در پاسخش فرمود: علم بهتر است ؛ برای اینکه مال و ثروت فقط هنگام مرگ با صاحبش میماند ، ولی علم، هم در این دنیا و هم پس از مرگ همراه انسان است .
همه از پاسخهای امام شگفت زده شده بودند که،
نهمین نفر هم وارد مسجد شد و در میان بهت و حیرت مردم پرسید:
یا علی ! علم بهتر است یا ثروت ؟
امام فرمود : علم بهتر است ؛ زیرا مال و ثروت انسان را سنگدل میکند ، اما علم موجب نورانی شدن قلب انسان میشود .
نفر دهم
– یا ابالحسن ! علم بهتر است یا ثروت ؟
علم بهتر است ؛ زیرا ثروتمندان تکبر دارند ، تا آنجا که گاه ادعای خدایی میکنند ، اما صاحبان علم همواره فروتن و متواضع اند . فریاد هیاهو و شادی و تحسین مردم مجلس را پر کرده بود.
سؤال کنندگان ، آرام و بیصدا از میان جمعیت برخاستند.
هنگامیکه آنان مسجد را ترک میکردند ، صدای امام را شنیدند که میگفت: اگر تمام مردم دنیا همین یک سؤال را از من میپرسیدند، به هر کدام پاسخ متفاوتی میدادم .
📚کشکول بحرانی، ج۱، ص۲۷.
به نقل از امام علیبنابیطالب، ص۱۴۲.📚
🌴🌴الحمد لله الذی اجعلنا من المتمسکین بولاية مولانا امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام و الائمة المعصومين علیهم 🌴🌴
جانم فدای حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام
*نشر این پیام صدقه جاریه است*
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
✍پیامبر اکرم (صلےاللهعلیه وآله) بر مردی وارد شدند، که از زندگی شکایت میکرد و آرزوی مرگ داشت، رسول خدا به او فرمودند:
«آرزوی مرگ نکن
چرا که اگر آدم خوبی باشی
در صورت زنده بودن بر خوبیهایت
افزوده میشود و اگر بدی کرده باشی
فرصت جبران بدی ها و
طلب رضایت از دیگران را
پیدا می کنیم بنابراین آرزوی مرگ نکنید»
زمانی برسد که ما محتاج گفتن
یک لا اله الا الله و محتاج گفتن
یک استغفرالله می شویم
و دیگر به ما فرصت نمی دهند
چرا خودمان آرزوی از دست رفتن
فرصت را بکنیم؟
📚استاد عالی
۰
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
#شهیدهمت 👈 این هم خانه من:👇
💥مادرش به ابراهیم گفت👈 یکبار که آمده بود "شهرضا" گفتم: بیا این جا یک خانه برایت بخریم و همینجا زندگیات را سر و سامان بده!..
گفت: حرف این چیزها را نزن مادر، دنیا هیچ ارزشی ندارد!...
گفتم: آخر این کار درستی است که دایم زن و بچهات را از این طرف به آن طرف میکشی؟....
گفت: مادر جان! شما غصه مرا نخور... خانه من عقب ماشینم است. پرسیدم: یعنی چه خانهات عقب ماشینت است؟... گفت: جدی میگویم؛ اگر باور نمیکنی بیا ببین! 👈 همراهش رفتم. در عقب ماشین را باز کرد. وسایل مختصری را توی صندوق عقب ماشین چیده بود: سه تا کاسه، سه تابشقاب، سه تا قاشق، یک سفره پلاستیکی کوچک، دو قوطی شیر خشک برای بچه و یک سری خرده ریز دیگر... گفت: مادر ببین 👈 "این هم خانه من"... میبینی که خیلی هم راحت است. گفتم: آخه اینطوری که نمیشود...
گفت: دنیا را گذاشتهام برای دنیادارها، خانه هم باشد برای خانهدارها!...
#دل_کندن_از_زن_و_بچه
💥مهدی داشت دورش می چرخید. برای اولین بار داشت دورش می چرخید ... همیشه غریبی می کرد. تا ابراهیم بغلش می کرد یا میخواست باهاش بازی کند گریه می کرد... یک بار خیلی گریه کرد، طوری که مجبور شد لباس هاش را در بیاورید ببیند چی شده. فکر می کرد عقرب توی لباس بچه است. دید نه... گریه اش فقط برای این ست که می خواهد بیاید بغل من. گفت: زیاد به خودت مغرور نشو. دختر! اگر این صدام لعنتی نبود می گفتم که بچه مان مرا بیشتر دوست می داشت یا تو را... با بغض می گفت: خدا لعنتت کنه، صدام، که کاری کردی بچه هایمان هم نمی شناسند مان... ولی آنروز صبح این طور نبود. قوری کوچکش را گرفته بود دستش، می آمد جلو ابراهیم، اداهای بچگانه در می آورد، می گفت :بابا دد... خنده هایی می کرد که قند توی دل آدم آب می شد... اما ابراهیم نمی دیدش....
محلش نمی گذاشت. توی خودش بود. آن روزها مهدی یک سال و دو سه ماهش بود و مصطفی یک ماه و نیمش...سعی کردم خودم را کنترل کنم. نتوانستم...😰
گفتم: تو خیلی بی عاطفه شده ای، ابراهیم. از دیشب تا حالا که به من محل نمیدهی، حالا هم که به این بچهها.... جوابم را نداد. روش را کرد آن طرف. عصبانی شدم، گفتم: با تو هستم مرد، نه بادیوار... رفتم روبروش نشستم، خواستم حرف بزنم، که دیدم اشک تمام صورتش را خیس کرده... گفتم: حالا من هیچی، این بچه چه گناهی کرده که....
💥بریده شدنش را دیدم. دیگر آن دلبستگی قبلی را به ما نداشت. دفعه های قبل می آمد دورمان می چرخید، قربان صدقه مان میرفت، می گفت، می خندید. ولی آن شب فقط آمده بود یک بار دیگر ما را ببیند خیالش راحت بشود برود... مارش حمله که از رادیو بلند شد گفت: "عملیات در جزیره مجنون است...ِ 👈 "به خودم گفتم: "نکند شوخی های ما از لیلی ومجنون بی حکمت نبود، که ابراهیم حالا باید برود جزیره مجنون و من بمانم این جا؟ "
💐فهرستی را یادم آمد که ابراهیم آن بار آورد نشانم داد و گفت: همه شان به جز یک نفر شهید شده اند... گفت: چهره اینها نشان می دهد که آماده رفتن هستند و توی عملیات بعدی شهید می شوند... عملیات خیبر را می گفت، در جزیره مجنون. تعدادشان سیزده نفر بود. ابراهیم پایین فهرست نوشت چهارده و جلوش سه تا نقطه گذاشت. گفتم: این چهاردهمی؟ ... گفت: نمی دانم... لبخند زد. نمی خواستم آن لحظه بفهمم منظورش از آن چهارده و از آن سه نقطه و آن لبخند چیست. بعدها یقین پیدا کردم آمده از همه مان دل بکند...
#کتاب_زندگی_به_سبک_شهدا
#ناصرکاوه
#برشی_هائی_از_زندگی_شهید_همت
#راوی_همسر_شهید
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷
🔻مردان توجه کنند!!
🔹️سه چیز که زن به آنها نیاز دارد
۱- احترام
۲- تایید شدن
۳- زمانی برای رسیدگی به ظاهرش.
🔹️سه چیز، زن را قلبا شاد می کند
۱- وقتی مورد احترام همه باشد
۲- وقتی اولین بار مادر شود.
۳- وقتی از لحاظ مالی وابسته نباشد.
🔹️سه چیز که زن را نابود میکند
۱- تعریف و تمجید همسرش، از زنی دیگر
۲- مبهم بودن آینده اش
۳- ازدست دادن پدر و مادر، همسرو فرزندش
🔹️ سه چیز که زن به آنها افتخار می کند
۱- عاطفه اش
۲- اصل و نصبش
۳- نجابتش
🔹️سه چیز که زن را وادار می کند از زندگی شما، برود
۱- خیانت
۲- عیب جویی از او
۳- عدم احساس امنیت
🌿🌲🌿🌲🌿🌲🌿🌲🌿🌲🌿🌲🌿🌲🌿
🔴بهای عشق به اهل بیت!
گفت: فقیرم.
گفتند: نیستی.
گفت: فقیرم! باور کنید.
گفتند: نه! نیستی.
گفت: شما از حال و روز من خبر ندارید.
♻️و حال و روزش را تعریف کرد. که چقدر دستهایش خالی است و چه سختی هایی شب و روز می کشد.
🌸ولی امام هنوز فقط نگاهش می کردند.
گفت: باور کنید،به خدا قسم که چیزی ندارم.
🌺امام فرمود: صد دینار اگر به تو بدهم حاضری بروی و همه جا بگویی:که از ما متنفری؟ از ما فرزندان محمد صلی الله علیه و آله؟
گفت: نه! به خدا قسم نه.
-«هزار دینار؟»
- نه! به خدا قسم نه.
- ده ها هزار؟
-نه! باز دوستتان خواهم داشت.
🌹امام فرمود: پس چطوری می گویی فقیری وقتی چیزی داری که به این قیمت گزاف هم نمی فروشی؟
«چطور می گویی فقیری وقتی کالای عشق به ما در دارایی تو هست؟..
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
📚پی نوشت:
۱. ترجمه آزاد از امالی، ج ۷، ص ۱۴۷
امام صادق عليه السلام:
حكايت دنيا، حكايت آب درياست كه هرچه تشنه از آن بيشتر بنوشد، تشنه تر مى شود تا سرانجام، او را بكُشد
مَثَلُ الدُّنيا كَمَثَلِ ماءِ البَحرِ؛ كُلَّما شَرِبَ مِنهُ العَطشانُ ازدادَ عَطَشا حَتّى يَقتُلَهُ
الكافی جلد2 صفحه136
حکایاتی از دارالصادقیون رفسنجان
https://chat.whatsapp.com/F4uysRoeHwsDzPMvfKAxFH
https://eitaa.com/darolsadeghiyon