eitaa logo
محفل مادر ارجمند بی بی ام فروه سلام الله علیها
795 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
2.3هزار ویدیو
10 فایل
#داستانهای_عبرت_انگیز #آموزه_های_دینی #نشر_معارف_امام_صادق_علیه_السلام 💎 احیای سبک زندگی اسلامی نه مشاورم نه نویسندم نه مفسرم یک انسانم در پی کامل شدن و رسیدن به حقایق عالم هستی 🔸عاشق قرآنم و محب اهل بیت علیهم السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 ✍ دیوار مهربانی بساز 🔹خواجه‌‏اى، غلامش را ميوه‌‏اى داد. غلام ميوه را گرفت و با رغبت تمام می‌خورد. 🔸خواجه، خوردن غلام را می‌ديد و پيش خود گفت: كاشكى نيمه‌‏اى از آن ميوه را خود می‌‏خوردم. بدين رغبت و خوشى كه غلام ميوه را می‌خورد، بايد شيرين و مرغوب باشد. 🔹پس به غلام گفت: یک نيمه از آن به من ده كه بس خوش می‌خورى. 🔸غلام نيمه‌‏اى از آن ميوه را به خواجه داد؛ اما چون خواجه قدرى از آن ميوه خورد، آن را بسيار تلخ يافت. 🔹روى در هم كشيد و غلام را عتاب كرد كه چنين ميوه‏اى را بدين تلخى، چون خوش می‌خورى. 🔸غلام گفت: اى خواجه! بس ميوه شيرين كه از دست تو گرفته‌‏ام و خورده‌‏ام. اكنون كه ميوه‌‏اى تلخ از دست تو به من رسيده است، چگونه روى در هم كشم و باز پس دهم كه شرط جوانمردى و بندگى اين نيست. 🔹صبر بر اين تلخى اندک، سپاس شيرينی‌هاى بسيارى است كه از تو ديده‌‏ام و خواهم ديد. 🔸همیشه از خوبی آدم‌ها برای خودت دیوار بساز، هر وقت در حق تو بدی کردند فقط یک آجر از دیوار بردار، بی‌انصافیست اگر دیوار را خراب کنی. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 روزي حضرت موسي براي مناجات به كوه طور مي رفت و شيطان هم در پي او رفت. يكي از فرشتگان شيطان را نهيب زد و گفت: از دنبال موسي برگرد كه او كليم خداست مگر اميد داري كه بتواني او را بفريبي؟ شيطان گفت: آري. چنان كه پدر او حضرت آدم را به خوردن گندم فريفتم از موسي هم اميد دارم كه چنين شود حضرت موسي متوجه شد . شيطان گفت: اي موسي كليم مي خواهي تو را شش پند بياموزم؟ حضرت موسي فرمود: خير. من احتياج ندارم از من دور شو. جبرئيل نازل شد و گفت: ای موسی صبر کن و گوش بده ، او الان نمیخواهد که تو را فریب دهد . موسی ایستاد و فرمود هر چه میخواهی بگو ،شيطان گفت: آن شش پند اين است: اول : در وقت دادن صدقه به يادم باش و زود صدقه بده كه ممكن است زود پشيمانت كنم گرچه آن صدقه كم و كوچك باشد چون ممكن است همان صدقه كم تو را از هلاكت نجات دهد و از خطر حفظ نمايد. دوم : اي موسي با زن بيگانه و نامحرم خلوت نكن چون در آن صورت من نفر سوم هستم و تو را فريفته و به فتنه مي اندازم و وادار به زنا مي كنم. سوم : اي موسي در حال غضب به يادم باش زيرا در حال غضب تو را به امر خلاف وادار مي نمايم و آرزو مي كنم كه اولاد آدم غضب كند تا من مقصودم را عملي سازم. چهارم : چيزهايي كه خداوند ازآنها نهي كرده نزديك نشو چون هر كس به آنها نزديك شود من او را به حرام و گناه مي اندازم. پنجم : در دل خود فكر گناه وكار خلاف راه مده چون اگر من دلي را چرکین ديدم به طرف صاحبش دست دراز میکنم و او را اغوا میکنم ، تا آن کار خلاف را انجام دهد . ششم :تا خواست كه ششم را بگويد جبرئيل حضرت موسي(ع) را نهيب زد و فرمود: اي موسي حركت كن و گوش مده كه او مي خواهد در نصيحت ششم تو را بفريبد. لذا موسي حركت كرد و رفت. شيطان فرياد زد و گفت: واي بر من پنج موعظه را كه اساس كارم در آنها بود شنيد و رفت مي ترسم كه آنها را به ديگران بگويد و آنان هدايت شوند. من مي خواستم پس از پنج کلمه حق ، او را به دام اندازم و او و ديگران را فريب دهم ولي از دستم رفت. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
✨﷽✨ 🌼نماز خواندن دزد و کرامت خداوند ✍حاکمی هر شب در تخت خود به آینده دخترش می‌اندیشید که دخترش را به چه کسی بدهد تا مناسب او باشد‌. در یکی از شب‌ها وزیرش را صدا زد و از او خواست که شبانه به مسجد برود تا جوانی را مناسب دخترش پیدا کند که مناجات و نماز شب را بر خواب ترجیح دهد. از قضا آن شب یک دزد قصد دزدی در آن مسجد را کرده بود تا هرچه گیرش بیاید از آن مسجد بدزدد. پس قبل از وزیر و سربازانش به آنجا رسید. در را بسته یافت و از دیوار مسجد بالا رفت و داخل مسجد شد. هنگامی که به دنبال اشیای مناسب می‌گشت وزیر و سربازانش داخل شدند و دزد صدای در را شنید که باز شد بنابراین راهی برای خود نیافت الا اینکه خود را به نماز خواندن مشغول کند. سربازان داخل شدند و او را در حال نماز دیدند، وزیر گفت: سبحان الله! چه شوقی دارد این جوان برای نماز ... و دزد از شدت ترس هر نمازی که تمام می‌کرد نماز دیگری را شروع می‌کرد. تا اینکه وزیر دستور داد که سربازان مراقب باشند از نماز که تمام شد نگذارند نماز دیگری را شروع کند و او را بیاورند و اینگونه شد که وزیر جوان را نزد حاکم بردند. وقتی حاکم تعریف دعاها و نمازهای جوان را از وزیر شنید، به او گفت: تو همان کسی هستی که مدت‌هاست دنبالش بودم و می‌خواستم دامادم باشد، اکنون دخترم را به ازدواج تو در می‌آورم و تو امیر این مملکت خواهی بود ... جوان که این را شنید بهت‌زده شد و آنچه دیده و شنیده بود را باور نمی‌کرد، سرش را از خجالت پایین آورد و با خود گفت: خدایا مرا امیر گرداندی و دختر حاکم را به ازدواجم در آوردی فقط با نماز شبی که از ترس آن را خواندم! اگر این نماز از سر صداقت و خوف تو بود، چه به من می‌دادی و اگر با ایمان و اخلاص می‌خواندم، هدیه‌ات چه بود ... 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
*مُـݭــتَـأجِـر خُـدا* ⭕️ بعضی آقایان وقتی وارد خانه می‌شوند و محیط خانه را نامرتب می‌بینند یا متوجه می‌شوند که غذا آماده نیست، اعتراض می‌کنند. ✴️ مواقعی بود که بخاطر موقعیت کاری یا بچه‌داری نمی‌توانستم غذا آماده کنم یا خانه را مرتب کنم. 🥘 ✳️ وقتی مصطفی وارد می‌شد از او عذرخواهی می‌کردم❤️ از ته قلبش ناراحت می‌شد و می‌گفت: «تو وظیفه‌ای نداری که برای من غذا درست کنی. تو وظیفه‌ای نداری که خانه را مرتب کنی. این وظیفه من است و حتما من این‌جا کم کاری کردم». ✴️ بعد با خنده به او می‌گفتم:‌ «پس من چه کاره هستم و وظیفه من چیست؟» ✳️ مصطفی هم پاسخ می‌داد: «وظیفه تو فقط تربیت بچه‌هاست. بقیه کارهای خانه وظیفه من است. اگر خودم بتوانم کارهای خانه را انجام می‌دهم و اگر نتوانستم باید با کسی هماهنگ کنم که این کارها را برای تو انجام دهد». 💖 زندگی با مصطفی خیلی شیرین بود. خیلی شیرین بود. *🔰 به نقل از همسر شهید مصطفی صدرزاده* *📌 یکم آبان، سال شهادت* مصطفی صدرزاده
قرار معنوی هر روز به رسم ادب و احترام روز خود را با قرائت زیارت امام صادق علیه السلام شروع میکنیم روز خوبی در کسب فیوضات معنوی از درگاه خداوند برای همه شما دوستان طلب میکنیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد زیارت نامه امام صادق الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الإمامُ الصّادِقُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْوَصِیُّ النّاطِقُ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْفائِقُ الرّائِقُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا السَّنامُ الاَعْظَمُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الصِّراطُ الاَقْوَمُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مِصْباحَ الظُّلُماتِ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا دافِعَ المُعْضِلاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مِفْتاحَ الخَیْراتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مَعْدِنَ الْبَرَکاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الحُجَجِ وَالدَّلالاتِ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الْبَراهِینَ الْواضِحاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا ناصِرَ دِینِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا نَاشِرَ حُکْمِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا فاصِلَ الخِطاباتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا کاشِفَ الکُرُباتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا عَمِیدَ الصّادِقِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا لِسانَ النّاطِقِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا خَلفَ الخائِفِینَ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا زَعِیمَ الصّادِقِینَ الصّالِحِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا سَیِّدَ الْمُسْلِمِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا هادِیَ الْمُضِلِّینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا سَکَنَ الطّائِعِینَ، اَشْهَدُ یامَوْلایَ اَنَّکَ عَلَى الهُدى، وَالعُرْوَهُ الوُثْقى، وَشَمْسُ الضُّحى، وَبَحْرُ الْمَدى، وَکَهْفُ الْوَرَى، وَالْمَثَلُ الاعْلى، صَلَّى اللّهُ عَلى رُوحِکَ وَبَدَنِکَ، والسَّلامُ عَلَیْکَ يَا مَوْلايَ یا جعفر بن محمد و عَلى آبائِكَ جَمِيعاً وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكَاتُه . https://chat.whatsapp.com/HcaRzexHviC74IKc967o7h
✍پیامبر اکرم ﷺ بهترين مردان امّت من كسانى هستند كه نسبت به خانواده خود خشن نباشند و اهانت نكنند و دلسوزشان باشند و به آنان ظلم نكنند. 📚مکارم الاخلاق، ص۲۱۶ 🤲🌷 ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✋🏻 🔴 آیا همه لیاقت انجام مستحبات رو دارند؟ ✅اینکه به مستحباتی چون نماز شب و… زیاد سفارش نمی کنم، به خاطر عظمت آنهاست و براي این است که آنها را سبک نشماري و براي تو عادي نشود. اصلا مستحبات را به خاطر بزرگی شان اختیاري کرده اند.کارهاي خیلی قیمتی را مستحب کرده اند ☀️ واجبات مال عموم خلق و مستحبّات مال خواص است. ⚘مگر نشنیدی خداوند فرمود: هرآینه او به وسیله‎ی مستحبّات به من نزدیک می‎شود تا آنجا که من او را دوست بدارم. 🌺 پس هنگامی‎ که او را دوست بدارم.. اگر مرا بخواند، اجابتش می‎کنم و اگر از من درخواست کند، به او عطا می‎کنم. ☀️ در مستحبّات خیلی کم‎حوصله نباشید. مرحوم حاج‎آقا حسین قمی‎ با همه‎ی موقعیت علمی ‎و اشتغالاتش، مقید بود هر روز زیارت عاشورا را در حرم با صد لعن و صد سلام بخواند. ⚡️خلق در حالت عادی در جهنّمند؛ با انجام واجبات از جهنّم بیرون می آیند و با مستحبات به مدارج بالای بهشت نایل می شوند. 📒کتاب مصباح الهدی ، به نقل از مرحوم دولابی
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 🔴 ♻️ پیامبر میگفت بدگویی افراد را پیش من نکنید. 🍁 (حفظه الله): روایتی از پیامبر اکرم نقل شده که فرمود: «لایبلغنی احد منکم عن احد من اصحابی شیئا فانّی احبّ ان اخرج الیکم و انا سلیم‌الصّدر». پیش پیامبر می‌آمدند و از یکدیگر میکردند و چیزهایی را درباره‌ی یکدیگر میگفتند؛ گاهی راست و گاهی هم خلاف واقع. 🍁 پیامبر اکرم(ص) به مردم فرمودند: هیچ‌کس درباره‌ی اصحابم به من چیزی نگوید. دایماً نزد من نیایید و از همدیگر بدگویی کنید. 🍁 من مایلم وقتی که میان مردم ظاهر میشوم و به میان اصحاب خود میروم، «سلیم‌الصّدر» باشم؛ یعنی با سینه‌ی صاف و پاک و بدون هیچ‌گونه سابقه و بدبینی به میان مسلمانها بروم. 🍁 این، سخنی از پیامبر و دستوری درباره‌ی مسلمانها نسبت به شخص آن حضرت است. 🍁 ببینید چه‌قدر این رفتار رسول اکرم(ص) کمک میکند به این‌که مسلمانها احساس کنند که در جامعه و محیط اسلامی، باید بدون سوءظن و با با افراد برخورد کرد. 🍁 در روایات داریم که وقتی حاکمیت با شر و فساد است، به هر چیزی سوءظن داشته باشید؛ اما وقتی حاکمیت با خیر و صلاح در جامعه است، سوءظنها را رها کنید، به یکدیگر حسن‌ظن داشته باشید، حرفهای هم را با چشم قبول بنگرید و گوش کنید، بدیهای یکدیگر را نبینید و خوبیهای هم را مشاهده کنید. 📆 ۱۳۶۸/۰۷/۲۸ 🌤«اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج»🌤 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨ ✍ جنید بغدادی قیافه بسیار کریه و زشت داشت. نوشته‌اند به خواستگاری بیش از 100 زن و دختر رفت کسی حاضر به ازدواج با او علی‌رغم سواد و معرفتش نشد. روزی در درب مسجد جامع بغداد ایستاده بود که دختری زیبا چشم در چشمان شیخ دوخت. شیخ این طرف و آن طرف را نگاه کرد و دید کسی دور و برش نیست . پس مطمئن شد دختر غمزه‌هایش برای او بود. دختر زیبا با غمزه‌ای او را به دنبال خود کشید. دختر در مغازه جواهر فروشی رفت. و شیخ بیرون حجره ایستاد. دل شیخ می‌لرزید که مبادا سر کار گذاشته شده باشد که ناگاه دید دخترک شیخ را به جواهر فروش نشان می‌دهد. دل شیخ برید و صد دل شیدا شد. عرقی سرد از عشق بر پیشانی‌اش نشست. بدن ضعف شد و همانجا نشست. دخترک بیرون آمد و رفت شیخ داخل شد. از جواهر فروش پرسید آن دخترک چه انگشتری برای من سفارش داد؟ جواهر فروش لبخندی زد و گفت : بگذر از راز نپرس. شیخ اصرار کرد. جواهر فروش گفت این دخترک سال‌ها پیش سنگ عقیقی به من داد و از من خواست نقش دیوی بر روی آن حک کنم تا دخترک از زخم‌چشم در امان باشد. من گفتم من دیو تا کنون ندیده‌ام، امروز پس از یک سال تو را بازار دیده و به مغازه‌ام کشید و گفت آن دیوی که می‌خواهم این است. شیخ زار زار گریست و گفت خدایا شکرت به من جمال ندادی کنون بر من این نعمتت آشکار شد، که اگر کوچک‌ترین جمال داشتم مدت‌ها پیش تو را رها کرده بودم. ♦️ ❀عَسَى أَن تَكْرَهُواْ شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّواْ شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّكُمْ وَاللّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُوا❀ ۩شايد چيزی را، ناخوش بداريد و در آن خير شما باشد و شايد چيزی را دوست داشته باشيد و برايتان ناپسند افتد خدا می‌داند و شما نمی‌دانيد.۩ ✨216 سوره بقره✨ ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ آخرالزمان 🌤 دقیقاً وقتی تاریکیِ شب به منتهای خویش می‌رسد نزدیکی طلوع فجر؛ قابل حدس یا تشخیص است! 👌 دردهای روزافزون جهان، بشارت اتفاقاتِ نزدیکی است ... ⁉️ امّا سؤال اینجاست؛ 💥 این حادثه‌ی بزرگ که قرنهاست تاریخ آبستنِ آن است؛ کِی بوقوع می‌پیوندد؟ و علّت اینهمه تأخیر آن چیست؟ ➖➖➖➖➖➖➖ 🌴🌴🌴🌴🌴🌴
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 امام علی(ع) و پرداخت کیسه اشرفی به مرد تاجر بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الرّحیم صاحب کتاب «شرایع» که از فقها و دانشمندان بزرگ شیعه است در کتاب «فضائل علی بن ابی طالب(علیه السلام)» می نویسد که: «ابراهیم بن مهران گفت: در شهر کوفه تاجری بود به نام ابو جعفر و در کسب [و کارش]، روش بسیار پسندیده ای داشت؛ تجارت او آمیخته به اغراض مادّی و ازدیاد ثروت نبود؛ بلکه بیشتر توجّه به خشنودی و رضایت خدا داشت. هر گاه یکی از سادات، چیزی از او به قرض می خواست، هیچ گونه عذر و بهانه ای نمی آورد و به او می داد و به غلامش می گفت: بنویس علی بن ابی طالب(علیه السلام) فلان مبلغ قرض کرده و آن نوشته را به همان حال می گذاشت. مدّت زیادی بر این روش گذرانید تا ورشکسته شد و سرمایه خود را از دست داد. روزی غلام خود را گفت: دفتر حساب را بیاور و هر یک از مدیونین که فوت شده اند، نام آنها را از دفتر محو کن!؛ ولی از کسانی که زنده بودند، دستور داد مطالبه نماید. این کار هم جبران ورشکستگی او را نکرد. یک روز بر در منزل نشسته بود، مردی رد شد و از روی تمسخر گفت: چه کردی با کسی که همیشه به نام او قرض می دادی و دل خوش کرده بودی که نامش را در دفتر می نویسی [منظورش امیرمؤمنان، علی بن ابی طالب(علیه السلام) بود]؟ تاجر از این سرزنش، اندوهگین شد و با همان اندوه، روز را شب کرد؛ شب در خواب حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) و امام حسن(علیه السلام) و امام حسین(علیه السلام) را دید؛ حضرت رسول(صلی الله علیه و آله و سلم) به امام حسن(علیه السلام) فرمود: پدرت کجاست؟ [حضرت] علی(علیه السلام) عرض کرد: من در خدمت شمایم! فرمود: چرا طلب این مرد را ادا نمی کنی؟ حضرت عرض کرد: اکنون آمده ام در خدمت شما بپردازم و کیسه سفیدی محتوی هزار اشرفی به او داد و فرمود: بگیر این حقّ تو است و از گرفتن خودداری مکن! بعد از این هر یک از فرزندان من قرض خواست به او بده، دیگر مستمند و فقیر نخواهی شد! ابو جعفر از خواب بیدار شد؛ دید کیسه ای که در دست دارد؛ آن را برداشت و به زوجه خود نشان داد؛ زنش ابتدا باور نکرد، گفت: اگر حیله ای به کار برده ای و با این وسیله می خواهی در حقوق مردم مسامحه کنی از خدا بترس و نیرنگ و تزویر را ترک کن! تاجر جریان خواب خود را شرح داد. زن گفت: اگر به راستی خواب دیده ای و حقیقت دارد، آن دفتر را نشان بده؛ چون دفتر را بررسی کردند، معلوم گردید هر جا قرض به نام علی بن ابی طالب(علیه السلام) بوده، مبلغ آن محو و ناپدید شده است![1]،[2] پی نوشت [1] الروضة فی فضائل أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب(علیه السلام)، ابن شاذان قمی، أبو الفضل شاذان بن جبرئیل، محقق / مصحح: شکرچی، علی، مکتبة الأمین، قم، 1423 ق، چاپ اول، ص 27. [2] اسلام و کمکهای مردمی، مکارم شیرازی، ناصر، تهیه و تنظیم، فرازمند، جواهر السلطان، نسل جوان، قم، 1383 ش، چاپ اول، ص 185 اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
❤️انسانهای صادق به صداقت حرف هیچکس شک نمیکنند و حرفِ همه را باور دارند. ❤️انسانهای دروغگو تقریبا حرف هیچکس را باور ندارند و معتقدند که همه دروغ میگویند . ❤️انسانهای امیدوار همواره در حال امیدوار کردن دیگرانند . ❤️انسانهای نا امید همیشه آیه یاس میخوانند . ❤️انسانهای شریف همه را شرافتمند میدانند . ❤️انسانهای بزرگوار بیشترین کلامشان ، تشکر از دیگران است. ❤️انسانهای نظر بلند هرکاری برای هرکسی میکنند بازهم با شرمندگی میگویند: ببخشید که بیشتر از این از دستم بر نیامد . ❤️انسانهای تنگ نظر هرکاری برای هرکس انجام دهند ، چندین برابر می بینندش . ❤️انسانهای بامحبت در نهایت مهربانی همه را با جانم ، عمرم ، عزیزم خطاب میکنند. ❤️انسانهای متواضع تقریبا در مقابل خواسته همه دوستان میگویند: چشم سعی میکنم اما ❤️انسانهای پرتوقع انتظار دارند همه در مقابل حرف هایشان بگویند چشم . ❤️انسانهای حسود همیشه فکر میکنند که همه به آنها حسادت میکنند . ❤️انسانهای دانا در جواب بیشتر سوالات میگویند: نمیدانم . ❤️انسانهای نادان تقریبا در مورد هر چیزی میگویند: من میدانم!!! ❤️با دانستن خصلت هایمان آنها را از خود دور کنیم تا سلامت و زیبایی مان درونی باشد. 🖌 تلنگری برای خودمان 👌👌👌🌹🌹🌹 💟
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 مرگ ناگهانی و اهمیّت صلوات بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم مرحوم قطب الدّین راوندی رضوان اللّه تعالی علیه به نقل از ابوهاشم جعفری حکایت نماید: روزی شخصی به محضر مبارک حضرت ابوجعفر، امام محمّد جواد علیه السلام وارد شد و اظهار داشت: یاابن رسول اللّه! پدرم سکته کرده و مرده است و دارای اموال و جواهراتی بسیار می باشد، که من از محلّ آن ها بی اطّلاع هستم. و من دارای عائله ای بسیار سنگین هستم، که از تامین زندگی آن ها عاجز و ناتوان می باشم. و سپس اظهار داشت: به هر حال من یکی از دوستان و علاقه مندان به شما هستم، تقاضامندم به فریاد من برسی و مرا از این مشکل نجات دهی. امام جواد علیه السلام در پاسخ به تقاضای او فرمود: پس از آن که نماز عشای خود را خواندی، بر محمّد و اهل بیتش علیهم السلام، صلوات بفرست. پس از آن، پدرت را در عالم خواب خواهی دید؛ و آن گاه تو را نسبت به محلّ ثروت و اموالش آگاه می نماید. آن شخص به توصیه حضرت عمل کرد و چون پدر خود را در عالَم خواب دید، به او گفت: پسرم! من اموال خود را در فلان مکان و فلان محلّ پنهان کرده ام، آن ها را بردار و نزد فرزند رسول خدا، حضرت ابوجعفر، امام محمّد جواد علیه السلام برسان. هنگامی که آن شخص از خواب بیدار گشت، صبحگاهان به طرف محلّ مورد نظر حرکت کرد. و چون به آن جا رسید، پس از اندکی جستجو اموال را پیدا نمود و آن ها را برداشت و خدمت امام جواد علیه السلام آورد و جریان را برای حضرت بازگو کرد. و سپس گفت: شکر و سپاس خداوند متعال را، که شما آل محمّد علیهم السلام را این چنین گرامی داشت؛ و از شما را از بین خلایق برگزید، تا مردم را از مشکلات و گرفتاری ها نجات بخشید. الخرایج والجرایح: ج ۲، ص ۶۶۵، ح5 اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
قرار معنوی هر روز به رسم ادب و احترام روز خود را با قرائت زیارت امام صادق علیه السلام شروع میکنیم روز خوبی در کسب فیوضات معنوی از درگاه خداوند برای همه شما دوستان طلب میکنیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد زیارت نامه امام صادق الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الإمامُ الصّادِقُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْوَصِیُّ النّاطِقُ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْفائِقُ الرّائِقُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا السَّنامُ الاَعْظَمُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الصِّراطُ الاَقْوَمُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مِصْباحَ الظُّلُماتِ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا دافِعَ المُعْضِلاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مِفْتاحَ الخَیْراتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مَعْدِنَ الْبَرَکاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الحُجَجِ وَالدَّلالاتِ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الْبَراهِینَ الْواضِحاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا ناصِرَ دِینِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا نَاشِرَ حُکْمِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا فاصِلَ الخِطاباتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا کاشِفَ الکُرُباتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا عَمِیدَ الصّادِقِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا لِسانَ النّاطِقِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا خَلفَ الخائِفِینَ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا زَعِیمَ الصّادِقِینَ الصّالِحِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا سَیِّدَ الْمُسْلِمِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا هادِیَ الْمُضِلِّینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا سَکَنَ الطّائِعِینَ، اَشْهَدُ یامَوْلایَ اَنَّکَ عَلَى الهُدى، وَالعُرْوَهُ الوُثْقى، وَشَمْسُ الضُّحى، وَبَحْرُ الْمَدى، وَکَهْفُ الْوَرَى، وَالْمَثَلُ الاعْلى، صَلَّى اللّهُ عَلى رُوحِکَ وَبَدَنِکَ، والسَّلامُ عَلَیْکَ يَا مَوْلايَ یا جعفر بن محمد و عَلى آبائِكَ جَمِيعاً وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكَاتُه . https://chat.whatsapp.com/HcaRzexHviC74IKc967o7h
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠حضرت محمد (ص): أیُّمَا امْرِئٍ وَلِیَ مِنْ أمْرِ المُسْلِمِینَ وَلَمْ یَحُطْهُم بِما یَحُوطُ بِهِ نَفْسَهُ لَمْ یَرَحْ رائِحَةَ الجَنَّةِ. هر کس بخشی از کار مسلمانان را بر عهده گیرد و در کار آن‌ها مانند کار خود دلسوزی نکند، بوی بهشت را استشمام نخواهد کرد.) 📚 کنزالعمال، ج ۶، ص ۲۰، ح ۱۴۶۵۴ ╔══.🌱🇮🇷🕊.════  
✨﷽✨ ✍پیری در شهری زندگی می‌کرد که راست‌گو بود و با قاضی شهر رفاقت دیرینه‌ای داشت، و هر جا شهادتی بود و پیر شاهد می‌شد، قاضی شهادت او را به جای همه می‌پذیرفت. 👣 روزی پیر با قاضی از محلی می‌گذشتند که صدای ساز و آواز بلند بود و زنانی در حال رقص. قاضی به پیر گفت: بیا زود از این محل برویم که من حس گناه می‌کنم. پیر گفت: ولی من اصلا احساس گناه نمی‌کنم و شنیدن این صدا و دیدن این زنان تاثیری در ایمان من ندارد. برو ایمانت را قوی کن. ⚖️ فردای آن روز آن پیر برای شهادت نزد قاضی حاضر شد و قاضی گفت: دیگر من نمی‌توانم شهادت تو را بپذیرم چرا که آن روز تو به من یا دروغ می‌گفتی و یا اگر بپذیرم راست می‌گویی تو انسان بیماری هستی که از شنیدن صدای ساز و دیدن زنان در حال رقص، تحولی در نفس تو نمی‌شود. من وقتی متهمی پیش من می‌آید که مثال زنایی کرده است، چون نفس دارم، می‌توانم اختیار یا جبر آن متهم را درک کنم و در عفو یا تخفیف مجازات او دقت کنم. ولی اگر این دو نزد تو حاضر شوند، چون خودت نفسی نداری تا تحریک و آزارت دهد و ریشه گناه را دقیق تشخیص دهی، همه را محکوم به سخت‌ترین مجازات می‌کنی. پس شهادت تو برای من جای تردید دارد. 💫💐 نتیجه اخلاقی این‌که: باید قبل از قضاوت در مورد خطای دیگران، خودمان را در شرایط آن گناهکار قرار دهیم و بدانیم اگر نفس ما هم ما را چنین امر می‌کرد، شاید ما هم همان گناه و خطا را مرتکب می‌شدیم. 💐💫 🌸 ۞از گناه دیگران بگذرید و آنان را ببخشید، آیا دوست ندارید خدا نیز از گناهان شما بگذرد؟۞ قرآن کریم 🌸 ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🌺🌺🌺🌺 🌿خسیس بازی ممنوع🌿 ✍انسان عاقل کسی است که از داشته هایش به موقع استفاده نموده لذتش را ببرد قبل از آن که فرصت از دستش برود مال و ثروت و علم و موقعیت و عمر و جوانی برای استفاده کردن هست نه برای نگهداری... 👇👇👇 مردی خسیس تمام دارایی‌ اش را فروخت و طلا خرید او طلاها را در گودالی در حیاط خانه‌اش پنهان کرد. مدت زیادی گذشت و او هر روز به طلاها سر می‌زد و آنها را زیر و رو می‌کرد تکرار هر روزه این کار یکی از همسایگانش را مشکوک کرد. همسایه، یک روز مخفیانه به گودال رفت و طلاها را برداشت روز بعد مرد خسیس به گودال سر زد اما طلاهایش را نیافت. او شروع به شیون و زاری کرد و مدام به سر و صورتش می‌زد رهگذری او را دید و پرسید «چه اتفاقی افتاده است؟» مرد حکایت طلاها را بازگو کرد رهگذر گفت «این که ناراحتی ندارد. سنگی در گودال بگذار و فکر کن که شمش طلاست تو که از آن استفاده نمی‌کنی، سنگ و طلا چه فرقی برایت دارد؟» ارزش هر چیزی در داشتن آن نیست بلکه در استفاده از آن است چه بسیار افرادی هستند که پولدارند اما ثروتمند نیستند و چه بسیار افرادی که ثروتمندند ولی پولدار نیستند •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨ ✍️ در تذکره اولیا آمده است، عارفی در بغداد بود که مردم شهر او را به عرفان می شناختند. تاجری در همان شهر بغداد کنیز زیبارویی داشت. تاجر قصد سفر به بصره برای گرفتن قرض خود از کسی را کرد و از عارف خواست که کنیز او را مدتی در سراپرده خانه خود محافظت کند. عارف پذیرفت و کنیز را در منزل خود به امانت جای داد. چون چشم عارف به کنیز زیباروی بهشتی افتاد،در سیاهی معصومانه چشمان کنیز، شب و روزش سیاه شد و لحظه ای آرزوی معاشقه با کنیز از مقابل دیدگان عارف محو نشد. عارف نزد استاد خود آمد و استمداد کرد. استاد گفت: در مداین نزد ابو علی فارمدی برو تا تو را درمان کند. عارف به مداین رسید و آدرس خانه او را خواست. همه ملامتش کردند که او مردی پسرباز و همیشه مست است. پس به بغداد نزد استاد خود برگشت. داستان را گفت و استاد گفت: برو داخل خانه اش قدری بنشین و هرگز از ظاهر داستان مردم بر باطن آنها قضاوت نکن. عارف نزد ابوعلی آمد. و دید همانطوری که مردم می گویند، پسر زیبای جوانی کنارش نشسته و خمره می ، در کنار اوست که پسرجوان زیبارویی در پیاله اش مدام می می ریزد.چند سوال پرسید، ابوعلی جواب او را به نیکی داد. عارف از پاسخ او فهمید که مرد عالمی است که نور علم الهی بر قلبش به قطع و یقین تابیده است. چشم هایش پر شد و پرسید: ای ابوعلی این پسر کیست و این همه می خوردن برای تو بعید و جای سوال است. ابو علی گفت: این پسر غریبه نیست، این پسر زیبا روی ، پسر من از همسر دیگر من است که در بغداد دارم و کسی در این شهر نمی داند. و این خم می است ولی درونش می نیست آب است که روزی از می فروشی که به من قرض داشت به جای قرضم گرفتم و درون آن کامل شستم . عارف سوال کرد، تو که این اندازه خداترس و عارف هستی چرا بیرونت را چنین به مردم نشان داده ای که همه شهر تو را پسرباز و مشروب خوار بدانند؟ ابوعلی بدون این که مشکل عارف را از زبانش شنیده باشد. گفت: من ظاهرم را در شهر زشت نشان داده ام ، تا مردم به من اعتماد نکنند و کنیزشان به من نسپارند!!!! عارف چون این سخن شید، عرق سردی کرد و دستی بر سر کوبید و از منزل ابوعلی خارج شد..... ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
*«حکایتی زیبا از یکی از افسران ارتش»* *📢تابستان 1363 در شاهرود هنگام آموزش سربازان در صحرا، با مادري به همراه دو دخترش برخورد كردم كه در حال درو كردن گندم‌هايشان بودند* *📌فرمانده‌ي گروهان، ستوان آسيايي به من گفت: مسلم بیا سربازان دو گروهان را جمع كنيم و برويم گندم‌هاي آن پيرزن را درو كنيم.* *✊به او گفتم: چه بهتر از اين! شما برويد گروهان خود را بياوريد تا با آن پيرزن صحبت كنم. جلو رفتم* *🎖️پس از سلام و خسته نباشيد گفتم: مادر شما به همراه دخترانتان از مزرعه بيرون برويد تا به كمک سربازان گندم‌هايتان را درو كنيم. شما فقط محدوده‌ي زمين خودتان را به ما نشان دهيد و ديگر كاري نداشته باشيد* *🎙️پيرزن پس از تشكر و قدرداني گفت: پس من مي‌روم براي كارگران حضرت فاطمه‌ي زهرا(سلام الله عليها) مقداري هندوانه بیاورم* *⌚ما از ساعت 9 الي 11/30 صبح توسط پانصد سرباز تمام گندم‌ها را درو كرديم.بعد از اتمام كار، سربازان مشغول خوردن هندوانه شدند. من هم از اين فرصت استفاده كردم* *⁉️و رفتم كنار پيرزن، به او گفتم: مادر چرا صبح گفتید مي‌روم تا براي كارگران حضرت فاطمه(س) هندوانه بياورم. شما به چه منظور اين عبارت را استفاده كرديد؟* *☀️🌸گفت : ديشب حضرت فاطمه‌ي زهرا(سلام الله عليها) به خوابم آمد و گفت: چرا كارگر نمي‌گيري تا گندمهايت را درو كند ديگر از تو گذشته اين كارهاي طاقت‌فرسا را انجام دهي* *☀️🌹من هم به آن حضرت عرض كردم: اي بانو تو كه مي‌داني تنها پسر و مرد خانواده ما به شهادت رسيده است و درآمدمان نيز كفاف هزينه‌ ی كارگر را نمي‌دهد، پس مجبوريم خودمان اين كار را انجام دهيم* *☀️بانو فرمودند: غصه نخور! فردا كارگران از راه خواهند رسيد. بعد از اين جمله از خواب پريدم* *📌امروز هم كه شما اين پيشنهاد را داديد، فهميدم اين سربازان، همان كارگران حضرت مي‌باشند. پس وظيفه‌ي خود ديدم از آنها پذيرايي كنم* *💧بعد از عنوان اين مطلب، ناخودآگاه قطرات اشك از چشمانم سرازير شد و گفتم: سلام بر تو اي دخت گرامي پيامبر(سلام الله عليها) فدايت شوم كه ما را به كارگري خود قابل دانستي* راوی : سرگرد مسلم جوادي ‌منش منبع: كتاب نبرد ميمك، احمد حسينا، مركز اسناد انقلاب اسلامي *~_درود خدا بر بانوی دو عالم* *جان عالم بفدایت_~*💐💐💐 *در آغوش خدا باشید* ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔🌺𖣔༅═┅─
به مناسبت سالگرد آیت الله بهجت رحمت الله علیه: *یک هفته قبل از وفات مرجع العارفین حضرت آیت الله بهجت رضوان الله تعالي عليه دورد آقا نشسته بودند ؛* *آقای بهجت فرمودند :* *امسال برای من ، مشهد خانه اجاره نکنید من امسال حرم امام رضا نمیروم .* *علی آقا ( پسر آقای بهجت ) گفت :* *حاج آقا ما فرستادیم همان ساختمان سابق در کوچه باقری را اجاره کنند .* *آقا فرمودند :* *زنگ بزنید و بگویید برگردند ، من امسال مشهد نمی روم .* *علی آقا از جا بلند شد و موضوع را به مادرش گفت ؛ مادرش گفت :* *آشیخ محمد تقی چی گفتید ؟* *آقای بهجت فرمود :* *سر و صدا نکنید ، من این هفته یکشنبه ساعت پنج بعدازظهر می میرم ؛ عمرم دیگه تمام شده .* *یک ربع مانده به ساعت پنج بیهوش شدند ؛ علی آقا ایشان را گذاشت داخل ماشین تا به دکتر ببرند ، یک لحظه آقا چشمانشان را باز کردند و آرام گفتند :* *نبرید ! نبرید !* *سر چهار راه بعدی که رسید* *آقا بلند شدند و دستشان را روی سینه گذاشتند و گفتند :* *" السلام علیک یا صاحب الزمان "* *و دقیقاً راس ساعت پنج از دنیا رفتند.* آقا این یک هفته آخر عمرشان را شبها تا صبح بیدار بودند ، یک لحظه نخوابیدند ؛ روزها که برایشان غذا می آوردند یک لقمه می خورد و می گفت : *" بسم الله و بالله و الیک اعود " خدایا به سوی تو میام .* خانم شان میگفت : آقا یک حال دیگری داشتند ، قرآن می خواند و گریه می کرد و می گفت : خدایا خیلی قرآن را دوست دارم ، روز قیامت هم برام قرآن میاری ؟ بعد فرمود برام گریه نکنید . آقا صبح دوشنبه می آمدند حرم حضرت معصومه (س). علی آقا میگوید : صبح دوشنبه بعد از زیارت قبر آیات عظام ، آقا دست من را گرفتند و گفتند : پسرم من را اینجا دفن می کنند . من این مطلب را جایی نقل نکردم . صبح روز دفن ، هنگامی که جنازه را آوردیم برای دفن ، دیدم همان جایی است که پدرم آدرس داد ، به آقای مسعودی (تولیت حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها) گفتم: چه شد اینجا دفن کردید ؟ آقای مسعودی گفت : هر کجا داخل حرم دنبال قبر رفتیم پیدا نشد ، فقط همین جا را پیدا کردیم . هديه به روح پاك آیت الله العظمی بهجت "قدّس سرّه" اللّهــم صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهــم 🌹🌹🌹🌹 آیت الله بهجت میفرماید: تکان می خوری بگو یا صاحب الزمان. می نشینی بگو یا صاحب الزمان. برمی خیزی بگو یاصاحب الزمان. صبح که از خواب بیدار میشوی مؤدب بایست، صبحت را با سلام به امام زمانت شروع کن و بگو آقا جان دستم به دامنت، خودت یاریم کن، شب که می خواهی بخوابی اول دست به سینه بگذار و بگو السلام علیک یا صاحب الزمان بعد بخواب، شب و روز را به یاد محبوب سر کن. اگر اینطور شدی شیطان دیگر در زندگی تو جایگاهی نداره، دیگر نمی توانی گناه کنی، دیگر تمام وقت بیمه امام زمان هستی. وخود آقا امیرالمؤمنین علیه السلام فرموده است که: در حیرت دوران غیبت فقط کسانی بر دین خود ثابت می مانند که با روح یقین مباشر و با مولا و صاحب خود مأنوس باشند. 🍁اللهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفرج 🍁 💌در صورت تمایل حداقل برای یک نفر جهت شادی آقا و مولا، سید و سالار زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، ارسال فرمایید. ❁❁═༅ ═❁❁═༅ 🌹🍃🌹🍃🌹🍃
قرار معنوی هر روز به رسم ادب و احترام روز خود را با قرائت زیارت امام صادق علیه السلام شروع میکنیم روز خوبی در کسب فیوضات معنوی از درگاه خداوند برای همه شما دوستان طلب میکنیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد زیارت نامه امام صادق الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الإمامُ الصّادِقُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْوَصِیُّ النّاطِقُ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْفائِقُ الرّائِقُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا السَّنامُ الاَعْظَمُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الصِّراطُ الاَقْوَمُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مِصْباحَ الظُّلُماتِ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا دافِعَ المُعْضِلاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مِفْتاحَ الخَیْراتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مَعْدِنَ الْبَرَکاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الحُجَجِ وَالدَّلالاتِ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الْبَراهِینَ الْواضِحاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا ناصِرَ دِینِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا نَاشِرَ حُکْمِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا فاصِلَ الخِطاباتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا کاشِفَ الکُرُباتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا عَمِیدَ الصّادِقِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا لِسانَ النّاطِقِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا خَلفَ الخائِفِینَ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا زَعِیمَ الصّادِقِینَ الصّالِحِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا سَیِّدَ الْمُسْلِمِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا هادِیَ الْمُضِلِّینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا سَکَنَ الطّائِعِینَ، اَشْهَدُ یامَوْلایَ اَنَّکَ عَلَى الهُدى، وَالعُرْوَهُ الوُثْقى، وَشَمْسُ الضُّحى، وَبَحْرُ الْمَدى، وَکَهْفُ الْوَرَى، وَالْمَثَلُ الاعْلى، صَلَّى اللّهُ عَلى رُوحِکَ وَبَدَنِکَ، والسَّلامُ عَلَیْکَ يَا مَوْلايَ یا جعفر بن محمد و عَلى آبائِكَ جَمِيعاً وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكَاتُه . https://chat.whatsapp.com/HcaRzexHviC74IKc967o7h
✨ندبه های انتظار✨ 🔴سه دسته مورد لعن علنی خدا هستند! در محضر آیت الله مجتهدی ره: 🍃چند نفرهستند که خدا آنها را لعنت می کند و ملائکه هم آمین می گویند. اگر خدا لعنت کند و ملائکه هم آمین بگویند، یعنی دعا مستجاب است. حال این افراد چه کسانی هستند: 🔺 اول: کسانی که ازدواجشان را به تاخیر می اندازند. 🔺 دوم : مردی که خود را شبیه زنان می کند در حالی که خداوند او را مرد آفریده است و و زنی که خود را شبیه مردان می کند درحالی که خداوند او را زن آفریده است. 🔺 سوم : فریب دادن و تمسخر مردم (مثلا) به مسلمانی میگوید: بیا چیزی به تو بدهم وچون آمد می گوید: گردن کلفت برو دنبال کار و کار کن ! (یا) به نابینایی میگوید :مواظب باش به فلان حیوان برخورد نکنی در حالی که مقابل او چیزی نیست (یا) اگر کسی سراغ خانه ای از او می گیرد ،(عمدا) آدرس اشتباهی می دهد. ❄️💠❄️💠❄️💠❄️💠❄️💠❄️ 📚 در محضر مجتهدی ، ج1 ، چاپ پنجم ، 1393 ، صص52 تا 57
🎆🌼امام زمان "عج" (۵۳) 《حجت های حضرت مهدی》 همان راویان حدیث یعنی فقها و علمای دین هستند: 🌼 اسحاق بن یعقوب میگوید از محمد بن عثمان (دوّمین نایب خاص حضرت مهدی) خواستم نامه ام را به پيشگاه امام رساند. در آن نامه مسائل مشکلی که داشتم پرسيده بودم. در جواب آن نامه ای به خط مولاى ما صاحب الزّمان چنين صادر شد: "خداوند تو را ارشاد كند و پايدار بدارد، امّا سؤالى كه در باره اشخاص منكر از خاندان و عموزادگان ما كردى، بدان كه بين خداى تعالى و هيچ كس خويشاوندى نيست و كسى كه من را انكار كند از من نيست و راه او مانند راه پسر نوح است، امّا راه عمويم جعفر و فرزندانش راه برادران يوسف است. امّا نوشيدن آبجو حرام است و نوشيدن شلماب (كه نوعى شربت است) مانعى ندارد. و امّا اموال شما را نمى پذيريم مگر آنكه آن را پاکیزه سازيد پس هر کس كه خواهد بفرستد و هر کس كه خواهد قطع كند كه آنچه خداى تعالى به من داده است بهتر از آنچیزهائی است كه به شما داده است. و امّا ظهور فرج، با خداى تعالى است و تعيين كنندگان وقت دروغ مى گويند. و امّا اعتقاد كسى كه مى گويد حسين (ع) كشته نشده است كُفر و تكذيب و گمراهى است. و امّا حوادث واقعه، پس در باره ی آن به راويان حديث ما رجوع كنيد كه آنان حجّت من بر شما هستند و من نيز حجّت خدا بر آنها هستم....". (پس طبق این حدیث امام زمان دستور می دهد که مردم در حوادثی که اتفاق می افتد از دستورات فقهاء (راویان احادیث) تبعیت کنند و لازمه ی تبعیت از آنها حاکمیت آنها است و آنها حجت امام زمان هستند). 🌼🌿 «...فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ» (كمال الدين؛ ج2 ؛ ص483) •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
پیام تسلیت کل من علیها فان و یبقی وجه ربک ذو الجلال و الاکرام خواهر گرامی سرکار خانم فاطمه چوپانی مدیر محترم گروه‌های محفل مادر ارجمند حصرت بی بی ام فروه سلام الله علیها ضایعه درگذشت ( مادر ) مهربان و مومنتان را از صمیم قلب تسلیت عرض می کنیم. خداوند متعال روح پاکش را با حضرت زهرا سلام الله علیهامحشور نماید و به بازماندگان صبر جزیل عنایت فرماید .از دوستان میخواهم که نماز لیله الدفن به نیت مریم بنت علی قرائت نمایند انجمن و ستاد کاروان صادقیه رفسنجان
قرار معنوی هر روز به رسم ادب و احترام روز خود را با قرائت زیارت امام صادق علیه السلام شروع میکنیم روز خوبی در کسب فیوضات معنوی از درگاه خداوند برای همه شما دوستان طلب میکنیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد زیارت نامه امام صادق الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الإمامُ الصّادِقُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْوَصِیُّ النّاطِقُ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْفائِقُ الرّائِقُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا السَّنامُ الاَعْظَمُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الصِّراطُ الاَقْوَمُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مِصْباحَ الظُّلُماتِ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا دافِعَ المُعْضِلاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مِفْتاحَ الخَیْراتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مَعْدِنَ الْبَرَکاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الحُجَجِ وَالدَّلالاتِ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الْبَراهِینَ الْواضِحاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا ناصِرَ دِینِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا نَاشِرَ حُکْمِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا فاصِلَ الخِطاباتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا کاشِفَ الکُرُباتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا عَمِیدَ الصّادِقِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا لِسانَ النّاطِقِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا خَلفَ الخائِفِینَ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا زَعِیمَ الصّادِقِینَ الصّالِحِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا سَیِّدَ الْمُسْلِمِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا هادِیَ الْمُضِلِّینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا سَکَنَ الطّائِعِینَ، اَشْهَدُ یامَوْلایَ اَنَّکَ عَلَى الهُدى، وَالعُرْوَهُ الوُثْقى، وَشَمْسُ الضُّحى، وَبَحْرُ الْمَدى، وَکَهْفُ الْوَرَى، وَالْمَثَلُ الاعْلى، صَلَّى اللّهُ عَلى رُوحِکَ وَبَدَنِکَ، والسَّلامُ عَلَیْکَ يَا مَوْلايَ یا جعفر بن محمد و عَلى آبائِكَ جَمِيعاً وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكَاتُه . https://chat.whatsapp.com/HcaRzexHviC74IKc967o7h