eitaa logo
محفل مادر ارجمند بی بی ام فروه سلام الله علیها
787 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.8هزار ویدیو
10 فایل
#داستانهای_عبرت_انگیز #آموزه_های_دینی #نشر_معارف_امام_صادق_علیه_السلام 💎 احیای سبک زندگی اسلامی نه مشاورم نه نویسندم نه مفسرم یک انسانم در پی کامل شدن و رسیدن به حقایق عالم هستی 🔸عاشق قرآنم و محب اهل بیت علیهم السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸✨ محمد(ص) پیامبری که خود هرگز خونی نریخت، و هیچ جنبنده ای را آزار نکرد و یا نکُشت... حتی حیوانی یا کافری را.. چرا که او برای همه عالمیان حتی کفار، رحمت و برکت است... 🌸✨در قرآن کریم، چهار مرتبه نام مبارک او 💠 محمد 💠 و یک مرتبه نام متبرک دیگر او 💠 احمد 💠 آمده است و خداوند به ما بشارت داده که: 🍃"اگر کسانی که به خود ستم کرده اند، به نزد رسول خدا میرفتند و از خدا آمرزش میخواستند، و پیامبر هم برای آنان آمرزش بخواهد، خداوند را قطعا توبه پذیر مهربان می یافتند." (نسا/ آیه 64)🍃 🌸✨ (ص) بدان حد بر انسانها 💝 است که خداوند در وصف خلق و خوی نرم و ملاطفت ایشان فرمود: 🍃"براى شما پیامبرى از خودتان آمد که بر او دشوار است شما در رنج بیفتید، به [هدایت] شما حریص، و نسبت به مؤمنان، دلسوز مهربان است." (توبه/ آیه 128)🍃 🌸✨ و در شرح مهربانی و نرمخویی رسول الله(ص) خطاب به خود ایشان فرمود: 🍃"به سبب رحمتی که خداوند به تو عنایت کرد، برای آنان نرم شدی و اگر و تندخو بودی، از اطراف تو پراکنده می‌شدند.." (آل عمران/ آیه159)🍃 🌸✨ (ص) چنان مشتاق ایمان آوردن مردمان بود که قرآن بر جان او بیمناک شد: 🍃"ای پیامبر! چه بسا اگر به اين سخن (قرآن) ايمان نياورند، خويشتن را به خاطرشان از اندوه هلاک سازی" (کهف/ آیه 6)🍃 این است وصف آخرین پیامبر در کلام وحی... و چه شایسته انسانی است پیک و پیام آور خداوند برای بشر... 😊❤️ بعثت بهترین مخلوق آفرینش به پیامبری بر شما مبارک باد... 💫💫🌺🌺💫💫 🌺🌺 بر چنین پیامبری هر چه که میتوانید سلام دهید و صلوات فرستید.. الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌺🌺 https://eitaa.com/darolsadeghiyon
🌹سال 64 بود ڪہ از جبهہ مرخصے اومد قم . بهم گفت : بابا ! خیلے وقتہ امام رضا (علیه السلام) نرفتم دلم خیلے براے آقا شده . گفتم : حالا ڪہ اومدے مرخصے برو ، گفت : نہ ، حضرت امام ڪہ نایب امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است گفتہ جوان ها جبهہ ها را پر ڪنند . زیارت امام رضا (علیه السلام) برام مستحبہ اما اطاعت امر نایب امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) لازم و واجبہ . 🕊من باید برگردم جبهہ ؛ نمے توانم ؛ ولو یڪ نفر ، ولو یڪ روز و دو روز ! امر امام زمین مے مونه . گفتم : خوب برو جبهہ ؛ و او رفت . عملیات والفجر هشت با رمز یا فاطمة الزهرا (سلام الله علیها) شروع شد و حسن توی عملیات بہ رسید . 🍃 به ما خبر دادند ڪہ پسرتون اومده اهوازولے قابل شناسایے نیست . خودتون بیایید و ڪنید . رفتیم معراج شهدا و دو روز تمام گشتیم اما . نشستم و شروع بہ گریه ڪردن ڪردم ڪہ یڪے زد روے شونہ ام و گفت : حاج آقای ترابیان عذرخواهے مے ڪنم ، ببخشید ؛ محمد حسن امام رضا(علیه السلام)دور ضریح آقا ڪرده و داره برمے گرده . گفتم : اشتباهے نرفتہ او امام رضا (علیه السلام) بود . راوی: پدر شهید @darolsadeghiyon🌷
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠 (عج)💠 🔸من آل هستم!🔸 احمد بن فارس اديب مي‌گويد: در همدان طايفه اي زندگي مي‌كردند كه معروف به «بني راشد» بودند، و همه آنها شيعه بوده و پيرو مذهب اماميه بودند. كنجكاو شدم و پرسيدم: چطور بين همه اهل همدان فقط شما شيعه هستيد؟ پيرمردي كه ظاهر الصلاح و متشخّص به نظر مي‌رسيد، گفت: جدّ ما راشد كه - طايفه ما به او منسوب است - سالي به حجّ مشرّف شد، وي پس از بازگشت از سفر، قصه خود را چنين نقل كرد: هنگام بازگشت، چند منزل در بيابان پيموده بوديم كه از شتر فرود آمدم تا كمي پياده روي كنم. مدّت زيادي پياده حركت كردم تا اين كه خسته شدم. پيش خود گفتم: بهتر است براي استراحت و خواب، كمي توقّف كنم، آنگاه كه انتهاي قافله به نزد من رسيد، برمي خيزم. به همين جهت، خوابيدم، وقتي بيدار شدم ديدم هنگام ظهر است و خورشيد به شدّت مي‌تابد و هيچ كس ديده نمي شود. ترسيدم؛ نه جاده ديده مي‌شد و نه ردّ پايي مانده بود. ناچار به خدا توكّل كردم و گفتم: به هر طرف كه او بخواهد مي‌روم! هنوز چند قدمي راه نرفته بودم كه به منطقه اي سبز و خرّم رسيدم، گويا آن جا به تازگي باران باريده خاكش معطر و پاك بود. در ميان آن باغ، قصري بود كه چون شمشير مي‌درخشيد. با خود گفتم: خوب است كه اين قصر را كه قبلاً نديده و وصف آن را از كسي نشنيده ام، بهتر بشناسم. به طرف آن رفتم. وقتي مقابل در قصر رسيدم، ديدم دو نفر خادم كه سفيد پوست هستند آن جا ايستاده اند. سلام كردم، آن‌ها با لحن زيبايي پاسخ دادند و گفتند: بنشين كه خداوند خيري به تو عنايت فرموده است. يكي از آن‌ها وارد قصر شد. بعد از اندك زماني، بازگشت و گفت: برخيز و داخل شو! وقتي وارد قصر شدم، ساختماني را ديدم كه تا آن زمان عمارتي بدان زيبايي و نورانيت نديده بودم. خادم پيشتر رفت و پرده اتاقي را كنار زد و گفت: وارد شو! وارد اتاق شدم. جواني را ديدم كه چهره اش همچون ماه در شب تاريك مي‌درخشيد، بالاي سرش شمشير بلندي از سقف آويزان بود كه فاصله كمي با سر مبارك او داشت. سلام كردم و او با مهرباني و زيباترين لحن پاسخ داد و پرسيد: آيا مرا مي‌شناسي؟ - نه واللَّه. - من قائم آل محمّدعليهم السلام هستم كه در آخر الزمان با همين شمشير - اشاره به آن شمشير كرد - قيام مي‌كنم، و زمين را بعد از آن كه انباشته از ظلم و جور شده باشد، پر از عدل و داد مي‌كنم. با شنيدن اين كلمات نوراني، به پاي حضرت عليه السلام افتادم و صورت به خاك پاي مباركش مي‌ساييدم. - فرمود: اين كار را مكن! سرت را بلند كن! تو فلاني از ارتفاعات همدان نيستي؟ - آري! اي آقا و مولايم! - دوست داري كه به نزد خانواده ات بازگردي؟ - آري! مولايم، مي‌خواهم مژده آنچه را كه خداوند به من ارزاني داشته، به آنها برسانم. آن گاه حضرت به آن خادم اشاره كرد. او دست مرا گرفت و كيسه پولي به من داد و با هم از خدمت امام عليه السلام مرخص شديم. چند قدم كه رفتيم. سايه‌ها و درختان و مناره مسجدي را ديدم. او گفت: آيا اين جا را مي‌شناسي؟ گفتم: نزديك همدان شهري است كه «اسد آباد» نام دارد. اين جا شبيه آن جا است. او گفت: اين جا «اسد آباد» است. برو! كه هدايت يافتي و واقعاً راشد شدي! من كه به منظره پيش روي خود خيره شده بودم، وقتي بازگشتم، او را نديدم. وارد «اسد آباد» شدم. به كيسه نگاه كردم، پنجاه و چهار سكّه طلا در آن بود و تا زماني كه آن‌ها را داشتيم خير به ما روي مي‌آورد. (۱۳۵) --------------- 📚منابع: ۱۳۵) كمال الدين، ج ۲، ص ۴۵۳ و ۴۵۴، من شاهد القائم عليه السلام؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۴۰ - ۴۲. حکایاتی از دارالصادقیون رفسنجان
📖فضیلت و خواص سوره (ص) 🔰سوره ی محمد و نام های دیگرش «القتال، الذین کفروا» (1) چهل و هفتمین سوره قرآن است که مدنی و 38 آیه دارد. 🔺در فضیلت این سوره از نبی مکرم اسلام (ص) نقل شده: هر کس سوره محمد را قرائت نماید هنگام خروج از به هر سو رو می کند چهره پیامبر خدا را می بیند و بر خداست که از نهرهای بهشتی به او بنوشاند(2) 💚امیرالمؤمنین علیه السلام فرموده اند: در سوره محمد ای درباره ما و نشانه ای درباره بنی امیه وجود دارد(3) ❤️امام حسن علیه السلام نیز برای ارزیابی و مقایسه اهل بیت علیهم السلام و بنی امیه، پیروان خود را به قرائت سوره محمد فرمودند(4) 💚امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کس سوره محمد را قرائت کند تا ابد دچار و نخواهد شد و در دینش شک نمی کند و خداوند او را به مبتلا نمی کند و از هیچ حاکم و سلطانی نمی ترسد و هموراه از شک و کفر محفوظ و در امان خواهد بود تا زمان مرگ، هنگامی که قاری سوره محمد، از دنیا رفت خداوند هزار فرشته را مأمور می کند تا در قبرش نماز بگذارند و ثواب نماز ایشان برای اوست و او را تا رسیدن به جایگاه امن نزد خداوند همراهی می کنند و همواره در امان خداوند و امان رسول خدا (ص)خواهد بود.(۵) 🟣 آثار و برکات سوره محمد 🔺1) در امان بودن از شر جن  امام صادق علیه السلام فرموده اند: هر کس سوره محمد را بنویسد و بر آویزد شرّ جنیان از او دفع می شود و در خواب و بیداری در امنیت است و اگر هنگام خواب این نوشته را بالای سر خود بگذارند از هر خطر ناگهانی به اذن خدا حفظ می شود(6) 🔺2) در امان بودن از ترس و خطرات سید بن طاووس از قول امام صادق علیه السلام نقل کرده است: اگر سوره محمد را بنویسند و هنگام جنگ و نزاع به همراه او دارند از خوف و خطر ناشی از ان در امن می مانند و درهای خوبی ها برایشان گشوده می شود و اگر نوشته سوره محمد را بشویند و از آب حاصل از آن بنوشند برای آرام شدن ترس و اضطراب مفید است...(7) 📚پی نوشت: (1)درمان با قرآن، ص 97 (2) مجمع البیان، ج9، ص159 (3) بحارالانوار، ج23، ص384 (4)شرح الاخبار، ج2، ص484 (5) ثواب الاعمال، ص114 (6) تفسیرالبرهان،ج5، ص53 (7) الامان من أخطار الاسفار و الازمان، ص89 منابع:«قرآن درمانی روحی و جسمی، محسن آشتیانی، سید محسن موسوی ، درمان با قرآن، محمدرضا کریمی» •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• ‍ ✳️ پیامبری برای همیشه... ✳️ 📌 این عبارات زیبا، بخش کوچکی از ویژگی‌های رفتاری (صلوات الله علیه) است که از زبان حضرت علیه‌السلام توصیف شده است : ⚫️ «دائمُ الفکر» بود؛ همیشه در تفکر بود، هرگز از فکر کردن خسته نمی‌شد؛ «مُتِواصِلُ الأحزانِ» بود؛ یعنی همواره در غمِ شیرینِ باوقاری فرو رفته بود و معلوم میشد که غم متصلی است و بخش اعظم این غم، در دل پیامبر(صلوات الله علیه) بود؛ در حالیکه معمولاً بر لبش، لبخند جاری بود؛ اما غمِ سنگین و ریشه‌داری در دل همراه او بود. آیا غمِ ناشی از درکِ یک حقیقتِ بزرگ بود؟ غمِ مردم بود؟ «لِیسَت لَه راحةٌ» هرگز پیامبر را بی‌دغدغه نمیدیدیم، همیشه دغدغۀ چیزی داشت. «طَویلُ السَّکت» یعنی اهل سکوت‌های طولانی بود. ⚫️ «لایَتَکَلَّمُ فی غَیرِ حاجَةٍ» جز زمانی‌که لازم و مفید بود، سخن نگفت. بنای پیامبر بر سکوت بود، الا وقتی‌که حرف زدن، ضرورت و فایده‌ای میداشت. ⚫️ لَیِّن و اهل مدارا بود. اما تو خالی و بی‌اراده نبود. باوقار بود، در عین حال ترسناک هم نبود. پیامبر همیشه در بین ما حُرمت و ابهّت داشت، اما هیچ‌وقت از او نمیترسیدیم. ⚫️ نعمت هرچند اندک، نزد او بزرگ بود. بدِ هیچ‌کس و هیچ‌چیز را نمیگفت. هرگز برای امر دنیوی و برای منافع خود عصبانی نشد. هرگز قاه‌قاه نخندید اما همواره تبسّم بر لب داشت، ظاهر و باطنش با مردم یکی بود. در خلوت و جلوَت یک شخصیت داشت. ⚫️ رفتارش در جامعه با مردم چگونه بود؟ سیدالشهداء میفرماید: بنای پیامبر بر دوستی و جذب و وحدت و محبت و اُلفت با مردم بود، نه ایجاد نفرت. «کانَ یُؤَلِّفُهُم و لایُنَفِّرُهُم». ⚫️ «مَن سَألَهُ حاجَةً لَم یَرجِع إلا بِها أو بِمَیسورٍ مِنَ القَولِ» هرکس به پیامبر رجوع میکرد و از او چیزی و کمکی میخواست، محال بود که بی‌جواب و با دست خالی برگردد؛ پیغمبر اگر داشت، میداد و اگر نداشت، او را با کلماتِ زیبا بدرقه میکرد، از او عذر میخواست، به او آرامش میداد و به‌گونه‌ای سخن میگفت که از دادنِ آن چیز هم نزد آن فرد عزیزتر بود. ⚫️ هیچ‌کس از محضر پیامبر صلی الله علیه و آله ناراحت بیرون نمیرفت، حتی دشمنانش وقتی نزد ایشان میرفتند و در ساحت قدس او قرار میگرفتند، از جلسه که بیرون می‌آمدند، نمیتوانستند از او متنفّر باشند. ⚫️ «و صارَ لَهُم أباً» برای مردم بود «و صارَ عِندَه سِواء» و همۀ مردم بدون استثناء در چشم او مساوی بودند. برای هیچ‌کس بی‌دلیل، احترامی بیش از بقیه یا بی‌احترامی قائل نمیشد. اهل «تَسوِیَةُ النَّظَرِ و الإستِماعِ بَینَ الناس» بود. یعنی حتی نگاهش بین مردم به تساوی میچرخید و حتی به سخنان افراد که گوش میداد، به‌طرز مساوی گوش میداد. تا این حدّ بر حقوقِ بشر تأکید و دقت داشت. ⚫️ مجلس پیامبر (صلوات الله علیه) مجلس صدق حلم، حیاء و امانت بود. در حضور او هیچ‌وقت صدا بلند نمیشد. در مجلسی که او حضور داشت، همه متعادل بودند؛ همه بر اساس تقوا سخن میگفتند و همه متواضع بودند. به بزرگ‌ترها و مُسنّ‌ترها احترام میگذاشتند و با کوچکترها با برخورد میکردند. «وَ یُوثِرونَ ذا الحاجةَ» و نیازمندان را بر خود مقدم میداشتند. ⚫️ چهرۀ پیامبر(صلوات الله علیه) شاد بود، ابرو گره نمیکرد، مگر آنگاه که بی‌عدالتی یا منکری را میدید. «سَهِلُ الخُلق» بود؛ یعنی خیلی راحت میشد با او رابطه برقرار کرد. «لَیسَ بِفَظٍّ و لاغَلیظٍ» خَشِن و تندخو نبود. «و لافَحّاشٍ و لاعَیّاب» هرگز فحش بر لب او جاری نشد، عیب‌گیر نبود، عیب مردم را تعقیب نمیکرد. «و لامَدّاحٍ» در عین حال اهل مبالغه در تمجید از افراد هم نبود. 📖 / / ص ۲۹-۳۴ ✅ پ.ن : تمام این جملات، ترجمه و توضیح فقراتی از روایت نسبتاً طولانی‌ای است که در کتاب شریف «معانی‌الاخبار، ص۸۲» نقل شده است. •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 ‍ ✳️ پیامبری برای همیشه... ✳️ 📌 این عبارات زیبا، بخش کوچکی از ویژگی‌های رفتاری (صلوات الله علیه) است که از زبان حضرت علیه‌السلام توصیف شده است : ⚫️ «دائمُ الفکر» بود؛ همیشه در تفکر بود، هرگز از فکر کردن خسته نمی‌شد؛ «مُتِواصِلُ الأحزانِ» بود؛ یعنی همواره در غمِ شیرینِ باوقاری فرو رفته بود و معلوم میشد که غم متصلی است و بخش اعظم این غم، در دل پیامبر(صلوات الله علیه) بود؛ در حالیکه معمولاً بر لبش، لبخند جاری بود؛ اما غمِ سنگین و ریشه‌داری در دل همراه او بود. آیا غمِ ناشی از درکِ یک حقیقتِ بزرگ بود؟ غمِ مردم بود؟ «لِیسَت لَه راحةٌ» هرگز پیامبر را بی‌دغدغه نمیدیدیم، همیشه دغدغۀ چیزی داشت. «طَویلُ السَّکت» یعنی اهل سکوت‌های طولانی بود. ⚫️ «لایَتَکَلَّمُ فی غَیرِ حاجَةٍ» جز زمانی‌که لازم و مفید بود، سخن نگفت. بنای پیامبر بر سکوت بود، الا وقتی‌که حرف زدن، ضرورت و فایده‌ای میداشت. ⚫️ لَیِّن و اهل مدارا بود. اما تو خالی و بی‌اراده نبود. باوقار بود، در عین حال ترسناک هم نبود. پیامبر همیشه در بین ما حُرمت و ابهّت داشت، اما هیچ‌وقت از او نمیترسیدیم. ⚫️ نعمت هرچند اندک، نزد او بزرگ بود. بدِ هیچ‌کس و هیچ‌چیز را نمیگفت. هرگز برای امر دنیوی و برای منافع خود عصبانی نشد. هرگز قاه‌قاه نخندید اما همواره تبسّم بر لب داشت، ظاهر و باطنش با مردم یکی بود. در خلوت و جلوَت یک شخصیت داشت. ⚫️ رفتارش در جامعه با مردم چگونه بود؟ سیدالشهداء میفرماید: بنای پیامبر بر دوستی و جذب و وحدت و محبت و اُلفت با مردم بود، نه ایجاد نفرت. «کانَ یُؤَلِّفُهُم و لایُنَفِّرُهُم». ⚫️ «مَن سَألَهُ حاجَةً لَم یَرجِع إلا بِها أو بِمَیسورٍ مِنَ القَولِ» هرکس به پیامبر رجوع میکرد و از او چیزی و کمکی میخواست، محال بود که بی‌جواب و با دست خالی برگردد؛ پیغمبر اگر داشت، میداد و اگر نداشت، او را با کلماتِ زیبا بدرقه میکرد، از او عذر میخواست، به او آرامش میداد و به‌گونه‌ای سخن میگفت که از دادنِ آن چیز هم نزد آن فرد عزیزتر بود. ⚫️ هیچ‌کس از محضر پیامبر صلی الله علیه و آله ناراحت بیرون نمیرفت، حتی دشمنانش وقتی نزد ایشان میرفتند و در ساحت قدس او قرار میگرفتند، از جلسه که بیرون می‌آمدند، نمیتوانستند از او متنفّر باشند. ⚫️ «و صارَ لَهُم أباً» برای مردم بود «و صارَ عِندَه سِواء» و همۀ مردم بدون استثناء در چشم او مساوی بودند. برای هیچ‌کس بی‌دلیل، احترامی بیش از بقیه یا بی‌احترامی قائل نمیشد. اهل «تَسوِیَةُ النَّظَرِ و الإستِماعِ بَینَ الناس» بود. یعنی حتی نگاهش بین مردم به تساوی میچرخید و حتی به سخنان افراد که گوش میداد، به‌طرز مساوی گوش میداد. تا این حدّ بر حقوقِ بشر تأکید و دقت داشت. ⚫️ مجلس پیامبر (صلوات الله علیه) مجلس صدق حلم، حیاء و امانت بود. در حضور او هیچ‌وقت صدا بلند نمیشد. در مجلسی که او حضور داشت، همه متعادل بودند؛ همه بر اساس تقوا سخن میگفتند و همه متواضع بودند. به بزرگ‌ترها و مُسنّ‌ترها احترام میگذاشتند و با کوچکترها با برخورد میکردند. «وَ یُوثِرونَ ذا الحاجةَ» و نیازمندان را بر خود مقدم میداشتند. ⚫️ چهرۀ پیامبر(صلوات الله علیه) شاد بود، ابرو گره نمیکرد، مگر آنگاه که بی‌عدالتی یا منکری را میدید. «سَهِلُ الخُلق» بود؛ یعنی خیلی راحت میشد با او رابطه برقرار کرد. «لَیسَ بِفَظٍّ و لاغَلیظٍ» خَشِن و تندخو نبود. «و لافَحّاشٍ و لاعَیّاب» هرگز فحش بر لب او جاری نشد، عیب‌گیر نبود، عیب مردم را تعقیب نمیکرد. «و لامَدّاحٍ» در عین حال اهل مبالغه در تمجید از افراد هم نبود. 📖 / / ص ۲۹-۳۴ ✅ پ.ن : تمام این جملات، ترجمه و توضیح فقراتی از روایت نسبتاً طولانی‌ای است که در کتاب شریف «معانی‌الاخبار، ص۸۲» نقل شده است. 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
🍃🍃🍃🍃🍃🍃 !! در روایتی آمده است: در زمان رسول خدا حضرت (ص)، مردی خدمت آن حضرت آمد و از دستی شکایت کرد. حضرت به او فرمودند: شاید نمی خوانی؟ مرد گفت: یا رسول الله؛ همانا نمازهای پنجگانه را به جماعت و در پشت سر شما بجا می آورم. حضرت فرمودند: شاید کسی در نماز نمی خواند؟ آن مرد عرض کرد: همه می خوانند و تا آن ها را به خواندن نماز واندارم، از خانه خارج نمی گردم. پیامبر (ص) فرمودند: شاید در تو کسی می باشد که نماز نمی خواند؟ مرد گفت: یا رسول الله؛ همانا تمامی آن ها می خوانند. پس در آن لحظه جبرئیل نازل شد و عرض کرد: ای رسول خدا؛ در فلان بیابان فرد از دنیا رفته است و کلاغی استخوان کوچکی از آن فردِ بی نماز و تارک الصلاة را به منقار گرفته و آورده در میان درختی که در ی این مرد است قرار داده است، پس به او بگو آن را بردارد تا وسعتِ رزق و روزی پیدا نماید. 📚منابع: 1- تفسیر عیاشی، ج1: 25. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃 ایتا_روبیکا _بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇 https://eitaa.com/darolsadeghiyon ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD
🌾🌾🌾🌾🌾🌾 . قسمت 4⃣ 🌸 💫از سوی دیگر، پیامبر صلی الله عليه و آله چهار نفر از اصحاب خاص خود یعنی مقداد و سلمان و ابوذر و عمار را فراخواندند و به آنان دستور دادند تا به محل درختان کهنسال که در یک ردیف کنار هم بودند، بروند و آنجا را آماده کنند. ✨آنها خارهای زیر درختان را کندند و سنگهای ناهموار را جمع کردند و آنجا را جارو زدند و آب پاشیدند. سپس شاخه های پایین آمده درختان را که تا نزدیکی زمین آمده بود قطع کردند. ⚡️بعد از آن در فاصله بین دو درخت، روی شاخه ها پارچه ای انداختند تا سایبانی از آفتاب باشد، و آن محل برای برنامه سه روزها ی که حضرت در نظر داشتند کاملا مساعد شود. ⭐️سپس در زیر سایبان، سنگها را روی هم چیدند و از رواندازهای شتران و سایر مركبها هم کمک گرفتند، و منبری به بلندی قامت حضرت ساختند و روی آن پارچه ای انداختند. منبر را طوری بر پا کردند که نسبت به جمعیت در وسط قرار بگیرد و پیامبر صلی الله علیه و آله هنگام سخنرانی مشرف بر مردم باشد تا صدای حضرت به همه برسد. و همه او را ببینند. 🌟با توجه به کثرت جمعیت، ربیعه را که صدای بلندی داشت انتخاب کردند تا کلام حضرت را برای افرادی که دورتر قرار داشتند تکرار کند، تا مطلب را بهتر بشنوند. 📚بحارالانوار ج ۲۱ ص ۳۸۷ 🌸 حضرت صلی الله علیه و آله و حضرت امیرالمؤمنين علیه السلام 🍀مقارن ظهر، انتطار مردم به پایان رسید و منادی حضرت ندای نماز جماعت داد. مردم از خیمه ها بیرون آمدند و مقابل منبر جمع شدند و صفهای نماز را منظم کردند. پیامبر صلی الله علیه و آله نیز از خيمه خود بیرون آمدند و در جایگاه نماز قرار گرفتند، و نماز جماعت را اقامه فرمودند. ☘بعد از آن مردم ناظر بودند که پیامبر صلی الله علیه و آله از منبر غدیر بالا رفتند، و بر فراز آن ایستادند. سپس اميرالمؤمنين عليه السلام را فراخواندند، تا بر فراز منبر در سمت راستش بایستند. قبل از شروع خطبه، حضرت امیرالمومین علیه السلام بر فراز منبر یک پله پائین تر در طرف راست حضرت ایستادند و دست بیامبر صلی الله علیه و آله بر شانه آن حضرت بود 🌴آن حضرت نگاهی به راست و چپ جمعیت نمودند و منتظر شدند تا مردم کاملا جمع شوند. زنان نیز در قسمتی از محل نشستند، که پیامبر صلی الله علیه و آله را به خوبی می دیدند. 🍁 پس از آماده شدن مردم ، پیامبر صلی الله علیه وآله سخنرانی تاریخیِ و آخرین خطابه رسمی خود را برای جهانیان آغاز کردند 🍂 با در نظر گرفتن این شکل خاص سخنرانی، که دو نفر بر فراز منبر ایستاده اند، و بیش از صد و بیست هزار بیننده، آن مُبلَّغ اعظم را می نگرند؛ به استقبالِ سخنانِ حضرت خواهیم رفت. 🍃دقت در این نکته لازم به نظر می رسد که اجتماع ۱۲۰۰۰۰ نفر برای یک سخنرانی و در مقابل یک خطیب که همه بتوانند او را ببینند، در دنیای امروز هم مسئله غیر عادی است؛ تا چه رسد به عصر بعثت که در گذشته شش هزار ساله انبیاء تا آن روز هرگز چنین مجلس عظیمی برای سخنرانی تشکیل نشده بود. 📕احقاق الحق ج۲۱ ص۵۳،۵۷ 📗اثبات الهداة ج۲ ص۲۶۷ ح۳۸۷، ۳۹۱ 🌾🌾🌾🌾🌾🌾 ایتا_روبیکا _بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇 https://eitaa.com/darolsadeghiyon ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD