eitaa logo
'حوض ِ ایلیـــاء-
71 دنبال‌کننده
73 عکس
36 ویدیو
0 فایل
غرق در حوض ِ ایلیـــــاء مثل ماهی قرمز . کپی هم ... قائدتا با ذکر منبع=فوروارد
مشاهده در ایتا
دانلود
'حوض ِ ایلیـــاء-
-جوانَڪ‌بزرگ!این بار قلب شیخ حال گریه دارد.. مستمع دل پر دردم می‌شوی؟(: +یاشیخ! تورا چه شد ڪه سفره د
*نود روز ، تورق اوراق پایان رمضان است .. همان روزگاری ڪه جوانی در حوالی‌ام پرسه می‌زد . .
چ خوش‌اند پیرغلامانی ڪه جوان‌اند و جوانانی ڪه چاڪ بر پیشانی دارند به سبب سجده های طولانی نه از شدت عشق ، سرشان ترڪ می‌خورد !
سلام بر چاھ های هم‌ڪلام بر نخل هایی ڪه ایستاده می‌میرند 🖤•
ولی ڪه بتونیم برنامه ریزی ڪنیم واسه انجامشون .
هر دم از این باغ بوی بھار می‌رسد . مھمانش ڪه سی و چند سال منتظِرش بود ، رسید . چین و چروڪ های روی دستانش را می‌توان شمرد و فھمید ، دقیقا چند دقیقه پشت در نشسته به خیال رسیدن مھمان عزیزش ، پسرش ، جگر گوشه اش . چقدر این دست ها حرف برای گفتن دارند . . . این فشردن پلاڪ و سربند چقدر گویای دلتنگی است ... -مادرشھید‌سیدڪمال‌خالقی
امشب بریم روضه ؟ '
ذکر روضهٔ امشب حکایت از ادب دارد شور و عشق و ادب از سمت برادر ... نشان از تادیب مادر دارد . .
امشب ام‌البنین میشن ام‌الشھدا ی ‌شب ِ همه هستی نجم و قمر فدای سر ِ حسیݩ .
بی دلیل نیست ' عباس بن علی ' مرد بن مرد فدای مرد زمان خودشان شدند ..
شیر مادر حلالش شد تا که فھمید فدای حسین جان شد ..
حضرت فدایی ' آقای بدون حتی ذره ای من ' از بچگی در گوش‌مان خواندند ادب آداب دارد . ما آداب نَدان هایی هستیم ڪه معترفیم به ندانی.. ولی همچنان در دستگاه اباعبدالله ارتزاق می‌ڪنیم . نمڪ سفرهٔ ما از دریایی‌ست ڪه سفینة النجاة از آن عبور ڪرده .. ادب را اگر چه جاهلیم ؛ ولی آداب خواستن را خودتان به ما آموختید . ما از شما ادب می‌خواهیم حضرت علمدار حضرت ذوب در مولا جناب امید اهل حرم آقای نوڪران و غلامان اباعبداللھ . .
قبل از زیر گنبد ڪبود حتی زیر علَم شما اَمن ترین جای جھان بود
زیر علم شما بود ڪه قد ڪشیدیم زیر علم شما بود ڪه نطق ڪردیم زیر علم خودتان بود ڪه شُدید سایهٔ سَرِمان ..
زیر علم خودتان است ڪه هنوز نفس می‌ڪشیم در این ڪارزار آخرالزمانی ...
می‌شود بی‌ادبی ڪنیم و چیزی بخواهیم ؟
می‌شود زیر‌ علم خودتان جان ما هم درآید ؟ آخرین هوای دنیا در وجودمان را جلویش پرت ڪنیم و ؛ بی‌صدا بذل تان شویم؟
آمال ما لبخند رضایت ماھ است ..
صورت ماه در امواج فرات خودش تلاطم دارد.. بدون نسیمی .. تلاطم قلبی آشفته به یادگار از عصر روزی دهم از ماه اول ِ شصت و یڪمین سال
اگر روزی ماشین زمان وجود داشته باشد .. نوڪران حسین برمی‌گردند به هزار و چھارصد سال پیش ، سر منشأ فرات و آن قدر خاڪ و هرچه دارند بر آن می‌ریزند تا خشڪ شود .. خشڪ ِ خشڪ .. تا روزی نرسد ڪه یڪ سقا ........
مخلَص ڪلام . .
ما در مقابل شما از وداع اِبا داریم .. بنای رفت شما بر برگشت بود ....
لعنت الله علیھم اجمعین
الحمدالله الذی خلق الیل
'حوض ِ ایلیـــاء-
۶ هفته پیش : این نقطه از بھشت هم‌اڪنون : ڪنج خانه ، بدون توفیق
مثل بچہ ها اگر گریھ ڪنم پا بر زمین بڪوبم دلم را ناآرام دیدارتان می‌ڪنید .. ؟
ڪاش زمان حُرمت حالی‌اش می‌شد .. عین خیالش نیست ڪه دارد از دیدار حسیݩ ِ جاݩ ، چطور می‌گذرد و فاصله می‌گیرد ...
ی حسی بم میگه داره تبدیل به تاریخ میشه .. ! والا ، بلا ، ما آدم نیسیم ڪه نشستیم داریم غصه می‌خوریم ..
اینا همش درده دردی ڪه ما نسبت بھش بی‌حس شدیم ..