هدایت شده از سروده های محمد درّودی
487.1K
شعر گویشی
با صدای النگویاش دیلوم ر هی علاو مته
بس کی هر جا منشینه خادش ره پِچ و تاو مته
عین گل محمدی مره با شال صورتیش
رد مره از کوچه مه محله بو گلاو مته
هر جا کی حرف و حدیث عَشقی د پش بشه
اشکای لا مصبم دیلوم ر زود و لاو مته
دکترَم حلیش نِرف علت ب خاویم چیه
هر کرت د نسقه هاش سه چارته قرص خاو مته
دِر نیه آو از سر همه ی شما ها بگذره
اخیرش چشمای مو دنیار سر و آو مته
نمدنوم چی حکمته کی هر جا دس پچه تروم
چرخ دنیا دقیقا همونجی سمبو ساو مته
با همه ی شول مشولیم اگر بشه وستنومش
دنیا خاد ب خاد موره یک هوله ور جلاو مته
چن شوه همش دروم خاو عروسی مبینوم
یک نفر دره و مو شاباش د مون داو مته
اخیرش یا دیق منوم یا بخت مو چره مره
پیَروم یا دِگ حلیم یا و شما پلاو مته
محمد درّودی
@darroudishaer
هدایت شده از سروده های محمد درّودی
4_5837129145338823541.mp3
7.11M
روح رها و بی در و بی پیکری دارم
وقتی که هستی حال و روز بهتری دارم
وقتی که هستی آسمانم رنگ دریاهاست
وقتی که باشی من خدای دیگری دارم
پر می کشد خواب از درون چشم های من
حس می کنم در سینه ی تو بستری دارم
دلخوش به رنگ قرمز و آبی نخواهم شد
از عشق آتشناک تو خاکستری دارم
فالی گرفتم تا ببینم روزگارم را
در آسمان هایم چه زیبا اختری دارم
دیدم که دارم سجده می آرم به پای تو
یعنی میان لشگر سرها سری دارم
بعد از خدا تنها پناه جسم بی جانم
مادر تویی معنای هر بیتی که می خوانم
دکلمه # مریم - ذوالفقاری
@darroudishaer
#انتظار | #غروبجمعه
💠 السَّلامُ عَلَى الْقآئِمِ الْمُنتَظَرِ و الْعَدْلِ الْمُشْتَهَرِ
گفتیم که بی تو حالمان عالی نیست
این صحبت مان از سر بی حالی نیست
پس بین همه دغدغه های دنیا
جای تو چرا کنار مان خالی نیست
محمد درّودی
https://eitaa.com/darroudishaer
هدایت شده از احمدوحیدی|آقای اجرا
#فاطمیه
بغض دارم در گلو شب تا سحر این روز ها
می کند در مرگ من آخر اثر این روز ها
بوی دود و آتش و خاکستر و مسمار در
می کند حال مرا آشفته تر این روز ها
هر نشانی که شود یاد آور آن روز تلخ
می نماید شیعه را خونین جگر این روزها
تا صدای زنگ در گاهی به گوشم می رسد
بغض می گیرد مرا در پشت در این روز ها
مادری تا می زند شانه به موی دخترش
می شود چشمان هر بیننده تر این روز ها
چادر خاکی مادر هم گواهی روشن است
تا شود آشفته احوال پدر این روز ها
ای بسا حق می دهم از شدت این غم کسی
جان شود از پیکرش بیرون اگر این روز ها
ما کجا و گریه کردن در عزای فاطمه (س)
گر نبود از جانب بالا نظر این روز ها
#محمد_درّودی
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
هدایت شده از سروده های محمد درّودی
43.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شعر خوانی در محضر مردم خوب و باصفای شهرستان چناران ۱۴۰۱
پخش از شبکه ی خراسان رضوی
@darroudishaer
هدایت شده از سروده های محمد درّودی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹السلام علیک یا فاطمه الزهرا (س) 🌹
غم خوار جهان بوده و غم خوار ندارد
دردا که علی در بر خود یار ندارد
آنقدر غریب است که با رفتن زهرا (س)
جز چاه دگر محرم اسرار ندارد
یارب چه گذشته ست به زهرا (س) ؟ که علی هست
خرسند از آن درب که مسمار ندارد
از تلخی آن کوچه و آن در چه توان گفت ؟
ولله که جز آه شرر بار ندارد
آتش به در افتاد ، ولی قلب علی سوخت
این شهر مگر میثم تمار ندارد؟!
انگار غریبی ست فقط ارث در این بیت
جز درد در این خانه کسی کار ندارد
یک روز حسن تکیه به دیوار غریبی ست
در خانه ی خود یار وفا دار ندارد
این درد چه دردیست که در کرب و بلا نیز
تنهاست حسینی که علمدار ندارد
افسوس کسی غیر علی درک نمی کرد
((گل تاب فشار در و دیوار ندارد ))
محمد درّودی
https://eitaa.com/darroudishaer
السلام علیک یا فاطمه الزهرا یا صدیقه الشهیده (سلام الله علیها)
مانده ست پشت در به گمانم زنی جوان
دارد بهار زندگی اش می شود خزان
زهرا (س) که بوده علت خلق همه جهان
حالا شبیه یاس کبودی ست نیمه جان
باید دوباره بغض خودش را فرو برد
مردی که داشت تکیه به دستانش آسمان
آمد نشست پیش دو چشم کبود او
آمد نشست محضر بانوی قد کمان
حرفی بزن ، که بغض علی (ع) وا نمی شود
ای جان من فدای تو بانوی مهربان
چیزی بگو که باعث آرامشم شوی
اصلا بگو که محسن مان می خورد تکان ؟
پاشو ، دوباره چادر گلدار سر بگیر
چیزی نمانده است به هنگامه ی اذان
داری برای رفتنت آماده می شوی ؟
جان علی قسم که برای علی بمان
مردی تمام هستی اش آتش گرفته است
عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان (عج)
هر جا که هست (چادر) آتش گرفته ای
یعنی هنوز پای یزیدیست در میان
می خوانم از کبودی لب های تو حسین (ع)
ربط است بین چوب در و چوب خیزران
آری ، هنوز بعد هزاران هزار روز
چایی روضه ی تو نیفتاده از دهان
محمد درّودی
https://eitaa.com/darroudishaer
هدایت شده از سروده های محمد درّودی
امروز بر آن شدم به آن در بزنم
کمتر به هوای این و آن پر بزنم
از فکر همه رها شدم ، می خواهم
یک خرده به تنهایی خود سر بزنم
محمد درّودی
https://eitaa.com/darroudishaer
هدایت شده از "هِـیْـئَـتِ اَنـْصـاٰراَلـزَّهـْرا(س)"
#درتلاطمهمدلی
#ایرانهمدل | #طلایسرخ
چند روزی بود که خبر هایی عجیب از وقایعی که در جهان در حال رخ دادن بود ذهنم را به خود درگیر کرده بود ، تا به دیروز این خبر هارا می شنیدیم و ساده و بی اعتنا از کنارشان عبور میکردیم اما حال انگار که به خود آمده بودیم که بفهمیم دشمن فقط یک واژه و لفظ نیست بلکه دشمن در چند قدمی خاک ماست ، پس با خود فکر کردیم که چه کنیم تا ماهم کمکی در این مسیر کرده باشیم ،
هرکس مشغول به کاری بود تا به نوبه خود جبهه حق را علیه باطل یاری کند، یکی برای سربازان در روز های سرد سال شال و کلاه میبافت ، دیگری از اموالش انفاق میکرد ، و ما به این فکر افتادیم که حال که فصل زعفران است چرا نتوانیم از طریق پاک کردن زعفران ، دست مزد آن را هدیه به مردم لبنان کنیم؟
پس در مکان امامزاده شهرمان دور هم جمع شدیم و غرق در کار بودیم که یکباره افرادی که مشخص بود ایرانی نیستند وارد شدند؛ به سمتشان رفتیم و گرم سلام و احوال پرسی بودیم که در این میان متوجه شدیم که آنان به قصد زیارت حرم خورشید ایران، آقا امام رضا علیهالسلام به مشهد مشرف شده و پس از تعاریفی که از شهر ما شنیده بودند برای تفریح و زیارت به اینجا مشرف شده بودند.
و در حالی که از اقدام عجیب ما کنجکاو شده بودند، در مورد کاری که با گلها انجام میشد پرس و جو کردند. وقتی متوجه اصل ماجرا و هدف ما از این کار شدند، با نهایت اخلاص و دلسوزی، کنار ما نشسته و مشغول پاک کردن گل های زعفران شدند و در انتها نیز موقع خداحافظی، مبلغ ۲۵ دلار جهت کمک به جبهه مقاومت هدیه نمودند. (مهمانان عزیز ما، اهل کشور بحرین بودند.)
و چه بسیار افرادی پیدا میشوند که دل هایشان دریایی از محبت و عطوفت است و دوست دارند به همنوعان خود که به گرفتاری دچار گردیده اند کمکی برسانند و آنان را یاری کنند
و من ناخودآگاه یاد این بیت شعر افتادم:
فـرقـی نمیکـند ز کـدامـیـن قبیلهایم
در زیر خیمهاش همه یک خانوادهایم
🔺 سـتادنـمـازجـمـعـهشـهـردررود
🔺 هــیــئــتانــصارالـزّهـــرا(س)
@darrud_namaz_jumeh
@darrud_ansar_zahra
صَلّی اللّٰهُ عَلَیْکَ یٰا اباعَبْدِاللّٰه
خوشبخت کسی که با غمت پیر شود
با چای نبات تو نمک گیر شود
در مجلس روضه ی شما بنشیند
تا زندگی اش دچار تغییر شود
محمد درّودی
https://eitaa.com/darroudishaer
فهمید جهان حس سخن ور شدنم را
از حال خوشم این همه بهتر شدنم را
چون قطره که شد متصل حضرت دریا
ممنون تو ام با تو برابر شدنم را
هر جا که خطا رفتم و شرمنده شدم باز
بخشید خداوند سبکسر شدنم را
با گریه نشستم سر سجاده به صحبت
فهمید دلم حس سبکتر شدنم را
مدیون عبادات پدر مادر خویشم
امروز چنین عاشق این در شدنم را
ای کاش نسیم سحر آن لحظه که با خویش
پیچاند در این شهر کبوتر شدنم را
تقدیم نمایم به در خانه ی معبود
در راه خودش لاله ی پرپر شدنم را
محمد درّودی
https://eitaa.com/darroudishaer
هدایت شده از "هِـیْـئَـتِ اَنـْصـاٰراَلـزَّهـْرا(س)"
28.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#نماوا | #نـَـحـْـنُاَنـْـصـارُاَلـزَّهـْـرا(س)
ماندهست پشت در بهگمانم زنیجوان
داردبهارزندگـــیاشمیشـــود خـــزان
زهرا(س)کهبودهعلتخلقهمهجهان
حالاشبیهیاسکبودیســـتنیمهجان
بایددوبــارهبغــضخـودشرا فـروبرد
مردیکهداشتتکیهبهدستانشآسمان
آمد نشست پیش دو چشم کبوداو
آمد نشست محضر بانوی قد کمان
حرفیبزن،کهبغضعلـــیوانمیشود
ای جان من فـدای تـو بانوی مهربان
چیزی بگـو کـه باعث آرامشــم شـوی
اصلابگوکهمحسنمانمیخوردتکان؟
پاشو،دوباره چــادر گلــدار سر بگیر
چیزینماندهاســـتبههنگـامهیاذان
داری برای رفتنت آماده میشوی؟
جان علی قسم که برای علی بمان
مردیتمام هستیاش آتش گرفتهاست
عجلعلیظهورکیاصاحبالزمان(عج)
هرجاکههســــتچـــادرآتــشگرفتهای
یعنی هنوز پای یزیدیســـــت در میان
میخوانم ازکبودیلبهایتوحسین(ع)
ربطاست بین چوب درو چوبخیزران
آری ، هنـــوز بعد هـــــزاران هـــــزار روز
چایـــــی روضـــــهی تو نیفتاده از دهان
🎙مـحــمــددرّودی
🔺 هـیـئـت اَنـْصارالـزَّهـْرا سلاماللّهعلیها
@darrud_ansar_zahra
@darroudishaer
با حال خراب و خسته بر می گردد
با بال و پر شکسته بر می گردد
آن کس که مرا ترک کند یک روزی
با یک چمدان بسته بر می گردد
محمد درّودی
@darroudishaer
السلام علیک یا فاطمه الزهرا یا صدیقه الشهیده (سلام الله علیها)
این روز ها مولای ما یاور ندارد
حال دل او را کسی باور ندارد
از ساعتی که پشت در می سوخت زهرا(س)
دنیا گمانم لحظه ای بد تر ندارد
آتش زدند این خانه را از روی کینه
آنگونه ای که خانه دیگر در ندارد
جان را فدا کرده علی (ع) ایمن بماند
زهرا به جز این مقصدی دیگر ندارد
مولا اگر چه مرد میدان های جنگ است
دنیا بجز او فاتح خیبر ندارد
اما غم زهرا ببین با او چه کرده
می ترسم از این غم علی (ع) سر بر ندارد
یعنی کسی آنجا نبوده تا بگوید
نامردمان این کارتان آخر ندارد
شکر خدا ما نوکر این خاندانیم
شیعه از اینجا مامنی بهتر ندارد
آن کس که مهر فاطمه در سینه دارد
دیگر هراس از وادی محشر ندارد
تا لحظه ی آخر به فکر این و آن است
دنیا شبیه حضرت مادر ندارد
محمد درّودی
https://eitaa.com/darroudishaer
641.8K
شعر .محمد درّودی
اجرا آنلاین م.ج
کاش می شد آدمی راه ولا را می شناخت
پیش از آن که فرق بین دست و پا را می شناخت
مانده ام حتی من از شکل تجسم کردنش
وضع دنیا را اگر ، اسلام ما را می شناخت
گر نبودی مانده ام که عاجزی مانند من
با کدامین معجزه باید خدا را می شناخت
هم نشینی با شما عزت به خاک و سنگ داد
ور نه دنیا از کجا غار حرا را می شناخت
سجده می کرد از ادب بر هر چه آدم زاده ای
روز آغازین اگر شیطان شما را می شناخت
حال مردم را که می بینم به لب دارم سخن
کاش دنیا دین پاک مصطفی (ص) را می شناخت
پی به مظلومیّت آل عبا می برد خلق
گر به قدر جرعه ای کربُ بلا را می شناخت
محمد درّودی
https://eitaa.com/darroudishaer
هدایت شده از سروده های محمد درّودی
امروز اگر چه اشک غم می ریزیم
از داغ شهیدان وطن لبریزیم
والله اثر نماند از اسرائیل
روزی که به امر رهبری برخیزیم
محمد درّودی
https://eitaa.com/darroudishaer
سنگینی صد بغضِ مانده در گلویم
ناگفته های سینه ام را کی بگویم
گاهی به روی نیزه می بینم سرم را
من کربلایی تازه دارم پیش رویم
هر شب شهیدی تازه دارم کنج سینه
خون از دل من می خورد ببر پتویم
دلتنگیِ شیری درون باغ وحشم
دلتنگ هر مرگی که دارد آرزویم
دلخسته ام از این فضایی که همیشه
سنجیده خواهد شد به نانم آبرویم
محمد درّودی
@darroudishaer
هدایت شده از سروده های محمد درّودی
کرده ست دلم هوای آدم برفی
خالی ست چقدر جای آدم برفی
بد جور دلم گرفته ای برف ببار
دل تنگ شدم برای آدم برفی
محمد درّودی
https://eitaa.com/darroudishaer
هر روز اگر به خانه اش سر بزنی
بر خاک درش گلاب قمصر بزنی
جبران دمی محبت او نشود
صد بوسه اگر به پای مادر بزنی
#محمددرّودی
#مادر
https://eitaa.com/darroudishaer
ترسم از آنکه در اعماق تنم جان باشد
آن زمانی که تو را میل رقیبان باشد
روز را باعطش یاد تو تا شب بکشم
شام من سخت تر از شام غریبان باشد
وا شود روسری ات پیش رقیبان آن وقت
حالم آشفته تر از موی پریشان باشد
من در اندیشه ی یک روز بهاری باشم
چار فصلم همگی فصل زمستان باشد
هیچ کس تاب نیارد دل بی تابم را
چاره ی خستگی ام کافه و قلیان باشد
بگذری از من و از کوچه ی ما وقتی که
نعش من روی سر و دست خیابان باشد
آن زمانی که تو را میل رقیبان باشد
ترسم از آنکه در اعماق تنم جان باشد
محمد درّودی
https://eitaa.com/darroudishaer