⊰•🖤🕊⛓•⊱
.
شایدشھادتآرزوےهمهباشـد،
امایقیناًجزمخلصیـن،
کسیبداننخواهدرسیـد🖐🏻💔...!
.
⊰•🖤•⊱¦⇢#داداشارمانمـ
⊰•🖤•⊱¦⇢#فدایۍ_وݪایٺ
#بدونتعارف . .
رفیق..!
مۍدونۍشھیـدیعنۍچۍ؟
یعنۍ:
بہخیرگذشت،نزدیڪبودبمیره.. :))
#صرفاجھتاطلاع..
روایت داریم کہ در بدو ورود بہ برزخ :
اول از عقیده سوال میشود،بعد از اعمال
اول از ولایتوامام سوال میکنند، بعد از نمازوروزه
آیا بہ امام زمان خود نظر داشتہایم؟
اگرامام زمان رو نشناسیم اصلا کارۍ نکردیم
وقتی غم افتاد تویِ دلت، تو هم تلافی کن
بیوفت تو بغلِ خدا :)🤍
خدا از پدر پناه دهندهتر و از مادر
بهت مهربونتره..!
+یا مَن هُوَ فی قُلوبِ مُنکَسِرَه..♡
#خداجونم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رفیقشهیدم
یادتهمیشهدردلهازندهاست(:♥️🕊
#شهیدجهادمغنیه
⊰•📻💡🌿•⊱
.
ناراحتنباشرفیق!
خداییداࢪیمکہبخاطر؛
خنداندنگلے...!
آسمانرامیگریاند(((:
.
⊰•📻•⊱¦⇢#خــداگونـه
⊰•📻•⊱¦⇢#فدایۍ_وݪایٺ
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
قرار خواستگاری گذاشته شد موقع رفتن علی یک کتابی درباره حضرت زهرا (س) با خود برداشت و رفتند،بین مراسم گفتند که عروس و داماد بروند اتاق دیگری تا صحبت های شان را بکنند.
وقتی نشستند علی کتاب را گذاشت جلوی عروس و گفت «این کتاب را بخون. توی زندگی باید حضرت علی و حضرت زهرا (س) الگوی من و تو باشه، شغلم هم میدونی که خطرناکه ممکنه فقط یک روز کنارت باشم و یا یک عمر فکرهات رو بکن»
خیلی زود این وصلت سرگرفت و قرار بر جشن ازدواج ده روز بعد از مراسم عقد، در روز مبعث رسول خدا (ص) گذاشته شد.
همسر شهید حاج علی هاشمی
#عاشقانه_شهدایی😍
سال 1357 هنوز انقلاب پیروز نشده بود که با هم آشنا شدیم. نسبت فامیلی داشتیم و 57/9/9 عقد کردیم. دو ماه بعد از ازدواجمان انقلاب پیروز شد
من وقتی دیدم خیلی روحیه مبارزاتی و انقلابیاش قوی است به خاستگاری اش جواب مثبت دادم از خصوصیات بارز اخلاقی همسرم میتوان به مهربانی، دلسوزی و خانواده دوست بودنش اشاره کرد
شهید رضا قدیری
#عاشقانه_شهدایی😍
«بِسمِ رَبِّ الشُّهَدا وَ صِدّیقین»
✧شهید (پژمان بابادی عکاشه)✧
◈❘ تاریخ ولادت: 1354/06/01
◈❘ محل ولادت: شهررضا
◈❘ وضعیت تاهل: متاهل
◈❘ تاریخ شهادت:1385/11/10
◈❘ محل شهادت: منطقه کوهستاني سميرم قريه هشت
◈❘ محل مزار: گلزار شهدای شهر رضا
📚مـنـبـع: شهدای ناجا
❅اَلـلّـﮪُمَّ عـَجـِّل لـِوَلـٻَۧـکَ الـفـَࢪَج وَ الـعـافـٻَۧـه وَ النَّصࢪَ❅
#شهید__
#با_شهدا_تا_ظهور
─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
https://eitaa.com/joinchat/3954049171Cf6769d72fb
─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
فرازی از زندگینامه شهید:
شهید در خانواده ای متدین و عاشق امام حسین (ع) چشم به جهان گشود. پدر محترم شهید برای نشر معارف حسینی و راه اندازی هیئت¬های مذهبی فعالیت های بسزایی ایفا نموده و فرزندان خود را با ذکر و یاد امام حسین (ع) و حضرت ابوالفضل العباس (ع) بزرگ نموده است. پژمان از اوان کودکی با مجالس وعظ و سوگواری حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) آشنا شد در همان ایام به علت نداشتن مکان عزاداری در شهرک محل سکونت در منزل پدر بزرگوارش مردم تجمع می-کردند و در غم شهادت مولایشان حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) به عزاداری و زنجیرزنی می پرداختند. آن شهید بزرگوار در سال 1361 تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان شهدای «اسلام آباد» آغاز نموده و پس از گذراندن دوران ابتدایی وارد مدرسه راهنمایی «سلمان فارسی» گردید و پس از پایان دوران راهنمایی در رشته علوم انسانی دبیرستان «امام خمینی» ثبت نام نمود و پس از 2 سال تحصیل در این رشته به نقاشی و مینیاتور علاقمند گردید و در این رشته در هنرستان هنرهای تجسمی شهرضا ادامه تحصیل داد و در سال 1375 مدرک دیپلم را اخذ نمود.
در اردیبهشت ماه سال 1376 به خدمت سربازی رفت و دوران آموزش خود را در پادگان «مالک اشتر» مبارکه سپری و بقیه ی خدمت خود را در منطقه مقاومت بسیج سپاه اصفهان سپری نمود. شهید پژمان در سال 1372 به عضویت پایگاه بسیج «امام حسن عسگری (ع)» درآمده و با فعالیت مداوم خود نقش سازنده ای در امر ترویج دین و امر به معروف و نهی از منکر ایفا نمود. ابتدا در پایگاه بسیج به عنوان عضو عادی و پس از چندی به عنوان عضو فعال و سپس به عضویت در گردان عاشورا به عنوان جانشین دسته ی پشتیبانی آتش منصوب گردید. سپس به عنوان مسئول نیروی انسانی پایگاه و بعد از آن به عنوان معاونت پایگاه بسیج انجام وظیفه می نمود و با توجه به کارآمدی و فعالیت های شاخص و بی شائبه ایشان طی صلاحدید فرماندهی حوزه ی شهید «طباطبایی» شهرستان، وی به عنوان فرمانده پایگاه «امام حسن عسگری (ع)» منصوب گردید و به مدت 30 ماه فرماندهی پایگاه را به عهده داشت و در طی این مدت پیرامون جذب و آگاه سازی جوانان محل نسبت به قداست بسیج و دین اسلام فعالیت¬های درخشانی نمود. پیرامون امر به معروف و نهی از منکر اقدامات بسزایی انجام داد و در سال 1379 به عنوان بسیجی نمونه معرفی شد. در دوره ای که احساس نیاز به حضور بسیجیان در جنگ لبنان بود وی با تکمیل فرم شهادت در حوزه، آمادگی خود را اعلام نمود. شهید بزرگوار با حضوری فعال در کلاس های اوقات فراغت و جلسات فرهنگی مذهبی شرکت می کرد و با حضور مداوم در مسجد و نماز جماعت پیرامون تقویت این رکن اساسی دین اقدام می نمود. وی به عنوان بازویی برای روحانیون اعزامی از طرف سازمان تبلیغات اسلامی محسوب می¬شد و در سازمان دهی و برگزاری کلاس¬های تابستانه به عنوان مسئول برگزاری طرح همکاری صمیمانه داشت. با برپایی نمایشگاه کتاب عکس و فیلم شهدا یاد و خاطره شهدای جنگ تحمیلی را زنده نگه داشت و ضمناً با برگزاری مسابقات ورزشی در سطح شهرک روحیه ی ورزشکاری را بین افراد گسترش داد.
شهید بزرگوار در تاریخ 28 تیرماه سال 1380 ازدواج کرد که ثمره ی این ازدواج یک دختر چهارساله به نام محدثه و یک پسر به نام محمد صالح می باشد. وی از اسفندماه سال 80 وارد نیروی انتظامی شد و پس از گذراندن سه ماه دوران آموزشی با درجه گروهبان یکمی به خدمت در نیروی انتظامی مشغول گردید. ابتدا در ایست و بازرسی رامشه، سپس در دایره ی مبارزه با مواد مخدر و کلانتری 12 مشغول به کار گردید و با توجه به تعدیل نیروها هر چند یکبار در یک کلانتری انجام وظیفه می¬نمود. با شهرستان شدن دهاقان و تشکیل ستاد نیروی انتظامی در این شهرستان به ستاد نیروی انتظامی منتقل گردید و در قسمت مرفوک مشغول به انجام وظیفه گردید. سپس به سمت افسر پست کلانتری 11 منصوب شد.
سرباز گمنام امام زمان (عج):
↺پست های امࢪوز تقدیم بھ↶
#شهداگمنام
#شهید_پژمان_بابادی عکاشه
شبتون فاطمے°•
عشقتون حیـــ♥️ـــدࢪۍ
مھࢪتون حسنے🌱•°
آࢪزوتون هم حࢪم اࢪباب ان شاءالله💫°`
یا زینب مدد...
نمازشب ، وضو و نماز اول وقت
یادتون نࢪه🤞🏻••
التماسدعا➣
•••┈❀🌿♥️🌿❀┈•••
@darshaiazshahad
•••┈❀🌿♥️🌿❀┈•••
♥السلام علیک یا ابا صالح المهدے♥
❣ قرار شبانہ❣
✨بسماللهالرحمنالرحیم✨
🕊اِلـهی عَظُمَ الْبَلاءُ
وَبَرِحَ الْخَفاءُ،
وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ،
وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ
وَضاقَتِ الاْرْضُ،وَمُنِعَتِ السَّماءُ
واَنْتَ الْمُسْتَعانُ،
وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى،
وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِوالرَّخاءِ؛اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد ،
اُولِي الاْمْرِ
الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْناطاعَتَهُمْ ،
وَعَرَّفْتَنابِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم،
فَفَرِّجْ عَنا
بِحَقِّهِمْ فَرَجاًعاجِلاً قَريباً
كَلَمْحِ الْبَصَرِاَوْهُوَاَقْرَبُ؛
يامُحَمَّدُياعَلِيُّ ياعَلِيُّ يامُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُماكافِيانِ،
وَانْصُراني فَاِنَّكُماناصِرانِ؛
يامَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ؛
الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ،
اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني،
السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ،
الْعَجَلَ الْعَجَلَ،الْعَجَل،
يااَرْحَمَ الرّاحِمينَ،بِحَقِّ مُحَمَّدوَآلِهِ الطّاهِرين🕊
•••┈❀🌿♥️🌿❀┈•••
@darshaiazshahad
•••┈❀🌿♥️🌿❀┈•••
🔥 تنبیه نفس!!!
🔹 گفتم: «امروز دربی پایتخت است بیا خانه ما تا با هم تماشا کنیم»
🔸خندید و گفت : «کمیته انضباطی مرا از دیدن این بازی محروم کرده است!»
🔹 با تعجب پرسیدم: «کمیته انضباطی؟»
🔸گفت: «پریروز که نماز می خواندم در نماز مدام به فکر بازی دربی بودم بعد از نماز خیلی خجالت کشیدم و با خودم گفتم این نماز بود یا فوتبال؟ برای اینکه دیگر در نماز حواسمان به فوتبال نرود خودم را جریمه کردم و عهد بستم که این دربی را نبینم!!»
🔹 از همتش خوشم آمد. خندیدم و گفتم: «من اگر بخواهم به خاطر فکرهایی که در نمازم میآید خودم را جریمه کنم، از زندگی ساقط می شوم!!»
👌 #نفس انسان سرکش است اگر مهار نگردد افسارگسیخته آینده را به تباهی می کشاند، تنبیه نفس را رام کرده به اصلاح می رساند.
📚 هشت گام تا حضور قلب ؛ اصغر آیتی و حسن محمودی ؛ صفحه ۱۴۶
#مبارزه_با_هوای_نفس
⊰•💛⛓🕊•⊱
.
اگھبرآیخدآڪارڪنۍ🖐🏼
شھآدتمیآدبغلتمےگیرھ :)
آخرشمیشےالگویِچندتاجوون🌱•
ڪھآرزویشھآدتدآرن!
همینقدرقشنگودلبر♥️
خدآهمہچیومیچینھوآست☕️•
توفقطبآیدبرآیخودشڪآرڪنے... !
.
⊰•💛•⊱¦⇢#داداشبابـڪم
⊰•💛•⊱¦⇢#مجنــوناݪحسیـن
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
یکی نیست به اسرائیل بگه مرررررد
به خودت بیا، تو خیر سرت دشمن مایی🤒
آخه بار دستکش یکبارمصرف و پوشک بچه؟!
با بهداشت فردی مشکل داری شما؟؟؟
نظافت که چیز خوبه 😉🤦🏻♂️
#نه_به_پوشک_کُشی👊🏻😵💫
#صرفاجھتاطلاع..
رفقاخودِ مولا اینو گفتہها،
به خودمون بیایمها..
اگرشیعیان ما بہ اندازهۍ
یک لیوان آب تشنهۍ مابودند
ما ظهور میکردیم
_امامزمان(عج)
⊰•💚🌵🌿•⊱
.
جانمفدايت؛تاچهزمانىنسبتبهتو،
سرگردانباشمآقایمن؟!
فقطبدانکهمنهم،حیرانم:)!
.
⊰•🌵•⊱¦⇢#امام_زمان
⊰•🌵•⊱¦⇢#فدایۍ_وݪایٺ
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
#خودسازیباشهدا🌹
ده سال با محمد زندگی کردم ،
هیچوقت یاد ندارم بی وضو باشه ، به نماز اول وقت فوق العاده اهمیت می داد ،
مسافرت که می رفتیم تا صدای اذان رو می شنید ، توی بیابون هم بود می ایستاد ،
بارها بهش می گفتم ،
مقصد که نزدیکه ، نمازتون رو شکسته نخونین ، بذارین برسیم خونه ، نمازتون رو کامل و با خیال راحت بخونین.
ولی محمد می گفت ،
شاید توی همین راه کوتاه ، عمرمون تموم شد و به خونه نرسیدیم ؛ الان می خونم تا تکلیفم رو انجام داده باشم ؛
#سردار_شهید_محمّد_بروجردی
وانتیه تو کوچه120کیلومتر سرعت میرفت پشت بلندگو دادمیزد
بدو لیموشیرین بدم.
ینی یوزپلنگم لیموشیرین میخواس بهش نمیرسید 😂😂
#طنز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا