eitaa logo
دشت جنون 🇵🇸
4.3هزار دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
825 ویدیو
2 فایل
ما و مجنون همسفر بودیم در #دشت_جنون او به مطلبها رسید و ما هنوز آواره ایم #از_شهدا #با_شهدا #برای_دوست_داران_شهدا خصوصاً شهدای نجف آباد ـ اصفهان همه چیز درباره ی #شهدا (زندگینامه،وصیت نامه، خاطرات،مسابقه و ...) آی دی ادمین : @shohada8251 09133048251
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊 جوان‌ترین خلبان دوران دفاع مقدس امیر سرتیپ خلبان عباس نژادی یکی از همرزمان خلبان است که این بزرگوار را اینگونه نقل می‌کند: با گذشت پنج روز از شروع جنگ، نیرو‌های زرهی عراق، به فاصله‌ای کمتر از بیست کیلومتری شهر‌های دزفول و اندیمشک رسیدند. روز ششم مهرماه ۱۳۵۹ بود که نام خود را در تابلوی عملیات پروازی پایگاه جهت انجام ماموریت جنگی دیدم؛ لذا راس ساعت مقرر در سالن اجرای توجیه پایگاه حاضر شدم. دسته اول، به رهبری ؛ دسته دوم به رهبری سرگرد مجید تقوی؛ و دسته سوم هم من به همراه بودیم. ماموریت ما منهدم کردن نیرو‌های پیاده وزرهی دشمن در محدوده غرب دزفول (دشت عباس) بود. به دلیل اهمیت بالای ماموریت، بایستی در سکوت مطلق رادیویی پرواز می‌کردیم و در صورت لزوم، با اشاره دست به یکدیگر علامت می‌دادیم. با رسیدن به منطقه هدف، هر کدام مجاز به شلیک به هر هدفی بودیم. قبل از طلوع خورشید، دسته اول پرواز کرد و به فاصله پنج دقیقه، دسته دوم و نهایتا دسته سوم به پرواز در آمدیم. با رسیدن به هدف، نیرو‌های پراکنده دشمن و کمی جلوتر، مقر تجمع آن‌ها را دیدم؛ به سرعت، مهمات جنگنده را مسلح کرده، به سمت هدف شیرجه رفتم. در حین شیرجه، متوجه گلوله‌های ضد هوایی شدم که به طرف ما می‌آمد؛ لذا را مطلع نموده، در یک لحظه، دکمه شلیک مهمات را فشردم و تمامی راکت‌ها را پرتاب کردم. 🥀 @dashtejonoon1🕊🌹