🍀💐🌺🌼🌺💐🍀
پدرت شاه خراسان وخودت گنج تمامی
غنچه ای نیست که عطر نفست را نشناسد
تو که ذکر صلواتی و درودی و سلامی
#یا_جوادالائمه_ع
💐 #عیدتون_مبارک🌺
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🍀 @dashtejonoon1🌼💐
🌺🌼💐🍀💐🌼🌺
نـوزادِ ربابه محشــــری برپا کرد
گهواره نشیـنِ کربـــلا غوغا کرد
هر جا که گِره به کارِ نوکـر افتاد
با روضه یِ او خدا گِره را وا کرد
#یاعلی_اصغر_ع
💐 #عیدتون_مبارک🌺
🌺 @dashtejonoon1💐🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐🍀🌺🌼🌺🍀💐
#السلام_علیک
#یا_امیرالمؤمنین
#علی_علیه_اسلام
🕌 ايوان نجف عجب صفائي دارد
💐 حيدر بنگر چه بارگاهي دارد
🕌 اي كعبه به خود مناز از روي شرف
💐 جايت بنشين كه هر كه جائي دارد
🕌 هرگز نكند واهمه از روز جزا
💐 هر كس چو علي پشت وپناهي دارد
🌺🍀 #عیدتون_مبارک 🍀🌺
🌺 @dashtejonoon1🍀💐
💐🌼🌺💐🌺🌼💐
#حدیث_روز
#پيامبر_اکرم_ص
خداوند #جواني که #جواني خويش را در راه اطاعت خداي تعالي بگذراند ، دوست دارد .
🌺 #عیدتون_مبارک 🌺
💐 @dashtejonoon1💐🌺
🌺🍀💐🌼💐🍀🌺
#طنز_جبهه_ها
#مجروح_جنگی
بار اولم بود که مجروح می شدم و زیاد بی تابی می کردم .
یکی از برادران امدادگر بالاخره آمد بالای سرم و با خونسردی گفت : چیه ، چه خبره ؟
تو که چیزیت نشده بابا !!!
تو الان باید به بچه های دیگه هم روحیه بدهی آن وقت داری گریه می کنی ؟!
تو فقط یک پایت قطع شده !
ببین بغل دستی ات سر نداره هیچی هم نمیگه ، این را گفت بی اختیار برگشتم و چشمم افتاد به یه بنده خدایی که شهید شده بود !!!
بعد توی همان حال که درد مجال نفس کشیدن هم نمی داد کلی خندیدم و با خودم گفتم عجب عتیقه هایی هستن این امدادگرا !!!
#عیدتون_مبارک
💐 @dashtejonoon1🌼🌺
🌺🌼💐🍀💐🌼🌺
#ختم_ویژه
#صلوات
هدیه به پیشگاه
#حضرت_ولیعصر_عج
#به_نیت
🌺 سلامتی و تعجیل در فرج
#آقا_امام_زمان_عج
💐 سلامتی #مقام_معظم_رهبری
🍀 سلامتی همه #خادمین به #نظام_مقدس جمهوری اسلامی ایران ، در هر #لباس و #منصب ( امنیت ، سلامتی و ... )
🌺 سلامتی و شفای #جانبازان_عزیز و #بیماران ، خصوصاً #بیماران سفارش شده
💐 هدیه به روح پاک
#معصومین_علیه_السلام
🌼 هدیه به روح #اموات و گذشتگان از مؤمنین و مؤمنات
🌺 برآورده شدن #حاجات ، رفع گرفتاری ، رفع بیماری و بلایا از همه مسلمین
🍀 رفع مشکلات همه خصوصاً مشکلات #جوانان_عزیز ( ازدواج ، کار ، مسکن و ... )
🌹 هدیه به روح پاک
#امام_راحل و #شهدا
💐 سهم من ... 💐
👇🌹👇
🆔 @shohada8251
💐 #عیدتون_مبارک🌺
@khotoomate_shohadai
🌺🌼💐🍀💐🌼🌺
🌺🌼🍀💐🍀🌼🌺
#طنز_جبهه_ها
خُر و پُف #شهید
صحبت از شهادت و جدایی بود و اینکه بعضی جنازهها زیر آتش میمانند و یا به نحوی شهید میشوند که قابل شناسایی نیستند.
هر کس از خود نشانهای میداد تا شناسایی جنازه ممکن باشد. یکی میگفت: «دست راست من این انگشتری است.»
دیگری میگفت: «من تسبیحم را دور گردنم میاندازم.»
نشانهای که یکی از بچهها داد برای ما بسیار جالب بود. او میگفت: « من در خواب خُر و پُف میکنم، پس اگر شهیدی را دیدید که خُر و پُف میکند، شک نکنید که خودم هستم .»
💐 #عیدتون_مبارک💐
💐 @dashtejonoon1🌺🌼
🍀🌺💐🌼💐🌺🍀
#حدیث_روز
#امام_صادق_عليه_السّلام
إذا كانَ يَومُ النَّيروزِ فَاغْتَسِل وَ البَسْ أنظَفَ ثِيابِكَ
هرگاه نوروز فرار رسيد ، غسل كن و پاكيزه ترين لباس هايت را بپوش .
📚 وسائل الشيعه ، جلد5 ، صفحه288
#عیدتون_مبارک
🌺 @dashtejonoon1💐🌼
🍀💐🌺🌼🌺💐🍀
#عیدتون_مبارک
ان شاءالله امسال براتون
سالی باشه پر از
🌼 سلامتی
🌺 خیر و برکت
🍀 معنویت
💐 رشد
🌼 شادی
🌺 اتفاقات خوش
🍀 و ....
دعا کنیم ان شاءالله امسال
#سال_ظهور_باشه
یادمون نره که امنیت ، آرامش ، شادی ، بودن و ...... را از چه کسانی وام گرفتیم و مدیون چه کسانی هستیم .
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🌺 @dashtejonoon1💐🍀
💐🌼🍀🌺🍀🌼💐
🌸 خودت گفتی که وعده در بهار است
🌼 بهار آمد دلم در انتظار است
🌺 بهار هر کسی عید است و نوروز
🌸 بهار عاشقان دیدار یار است
🌴 اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
💐 #عیدتون_مبارک🌺
🍀 @dashtejonoon1🌼💐
🌺🌸💐🌼💐🌸🌺
#طنز_جبهه
#لبخند_بزن_رزمنده
وقتے دید همہ اتوبوس ها سرو تہ ڪردند و دارند بہ سرعت منطقہ رو ترڪ مےڪنند ، دور زد و پشت سر آنها راه افتاد .
آتیش هر لحظہ سنگین تر مےشد .
دژبانے وقتی بہ اولین راننده رسید در حالے ڪہ جلوی او را گرفتہ بود و طناب را در دست داشت گفت :
« اخوی ڪجا ؟
گفت : « شهید دارم»
راه رو باز ڪرد و رو بہ دومے گفت : «شما ڪجا برادر ؟ »
او هم بلافاصلہ گفت « مجروح دارم »
راه رو باز ڪرد .
و رو بہ سومے ڪہ فوق العاده دست پاچہ بود ڪرد و گفت : « شما دیگہ ڪجا ؟ »
او ڪہ دیگہ نمےدونست چے مےگہ و فقط براے اینڪہ چیزے گفتہ باشہ ،
با عجلہ گفت : مفقود الاثر دارم !
🌺 #عیدتون_مبارک 🌺
💐 @dashtejonoon1💐🍀
😄💐😄🌺😄💐😄
#کمی_بخندیم
#طنز_جبهه_ها
#قاطر_چشم_سفید
دو طرف خورجین را پر از گلوله خمپاره کرده، به همراه دو گالن آب بر روی قاطر قرار دادیم.
به طرف ارتفاعات صعب العبور مشرف بر شهر "پنجوین" حرکت می کردیم که ناگهان در حال عبور از "مال رو" که عبور از آن تنها تخصص خود قاطر ها بود، دیدم قاطر زیر بار مهمات خوابید و حرکت نکرد.
او را نوازش کردم، دست به سر و صورت او کشیدم، فایده ای نداشت. لگدی نثارش کردم اما اثری نبخشید و به خود هیچ تکانی نداد.
راه عبور سایر قاطر ها و تدارکات را بند آورده بود. کارشناسان امور قاطر ها جمع شدند و طرح می دادند و اما هیچ کدام فایده ای نداشت تا اینکه متخصص تمام عیاری از راه رسید و گفت:" بروید کنار"
دم قاطر را گرفت و محکم چرخ داد. قاطر از جای خود بلند شد و به سرعت به طرف بالا حرکت کرد.
هنوز در حال تشکر از آن برادر بودم که قاطر تمام مهمات و گالن های آب را به ته دره خالی کرد و به سرعت به راه خود ادامه داد!
💐 #عیدتون_مبارک 💐
😄 @dashtejonoon1💐😄
😄💐😄🌺😄💐😄
#طنز_جبهه_ها
پوستشو نكنيد!
داشتم تو جبهه مصاحبه می گرفتم، کنارم ایستاده بود که یهو خمپاره اومد و بوم.... نگاه کردم دیدم ترکش بهش خورده و افتاده زمین. دوربینو برداشتم، رفتم سراغش. بهش گفتم: تو این لحظات آخر زندگی اگه حرفی، صحبتی داری، بگو ...
در حالی که داشت اشهد و شهادتینش رو زیر لب زمزمه می کرد گفت: من از امّت شهید پرور ایران یه خواهش دارم. اونم اینه که وقتی کمپوت می فرستید جبهه، خواهشاً پوستشو نکنید!
بهش گفتم : بابا این چه جمله ایه! قراره از تلویزیون پخش بشه ها.... یه جمله بهتر بگو برادر. با همون لهجه اصفهانیش گفت: اخوی آخه نمی دونی تا حالا سه دفعه به من رب گوجه افتاده.
اين شهيد بزرگوار، تا لحظه آخر زندگی خود دست از شوخی و مزاح بر نمی داشت و حتی در لحظاتی قبل از شهادت هم شوخ طبع بود. روحش شاد و يادش گرامى باد.
💐 #عیدتون_مبارک💐
#یاد_شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
💐 @dashtejonoon1🌺 🌼
💐🍃🌸🍃🌸🍃💐
#طنز_جبهه_ها
خرمشهر بوديم ، آشپز وكمك آشپز ، تازه وارد بودند و با شوخي بچه ها ناآشنا . آشپز ، سفره رو انداخت وسط سنگر و بعد بشقاب ها رو چيد جلوي بچه ها .رفت نون بياره كه عليرضا بلند شد و گفت : بچه ها ! يادتون نره !
آشپز اومد و تند و تند دوتا نون گذاشت جلوي هر نفر ورفت . بچه ها تند نون هارو گذاشتند زير پيراهنشون . كمك آشپز اومد نگاه سفره كرد . تعجب كرد . تند و تند براي هرنفر دوتا كوكو گذاشت و رفت . بچه ها با سرعت كوكوها رو گذاشتند لاي نون هائي كه زير پيراهنشون بود . آشپز و كمك آشپز اومدن بالا سر بچه ها . زل زدند به سفره . بچه ها شروع كردند به گفتن شعار هميشگي « ما گشنمونه ياالله ! » ، كه حاجي داخل سنگر شد و گفت : چه خبره ؟ آشپز دويد روبروي حاجي و گفت : حاجي ! اينها ديگه كيند ! كجا بودند! ديوونه اند يا موجي ؟!! .
فرمانده با خنده پرسيد چي شده ؟ آشپز گفت تو يه چشم بهم زدن مثل آفريقائي هاي گشنه هرچي بود بلعيدند !! آشپز داشت بلبل زبوني مي كرد كه بچه ها نونها و كوكوهارو يواشكي گذاشتند تو سفره . حاجي گفت اين بيچاره ها كه هنوز غذاهاشون رو نخوردند ! آشپز نگاه به سفره كرد . كمي چشماشو باز و بسته كرد . با تعجب سرش رو تكوني داد و گفت : جل الخالق !؟ اينها ديونه اند يا اجنه ؟! و بعد رفت تو آشپزخونه ..
هنوز نرفته بود كه صداي خنده ي بچه ها سنگرو لرزوند...
💐 #عیدتون_مبارک 💐
🍃 @dashtejonoon1🍃💐
🌺🍀💐🌸💐🍀🌺
#طنز_جبهه
ایام ماه رجب بود و هر روز دعای یا مَن اَرجوه لِکُلِّ خَیر را میخواندیم .
روحانی گردان قبل از مراسم ، بـرای آن دسته از دوستان که بلد نبودند ، توضیح میداد
بـرادران وقتی بـه عـبارت یا ذوالجلال و الاکـرام رسیـدید ، کـه در ادامـه آن جمله حَرِّم شَیبَتی عَلَی النّار می آیـد ، با دست چپ، محاسن خود را بگیرید و انگشت سبـابـه دست دیگـر را بـه چـپ و راست حرکت دهید
هنوز حرف حاج آقا تمام نشده بود، یکی از بچـه هـای شوخ و بسیجی ، از انتهای مجلس بلند شد وگفت حاج آقا اگر کسی محاسن نداشت ، چه کار کنه؟
حاج آقا هم کـم نیاورد و در جـواب گفت محاسن بغل دستی اش را بگیره! چارهای نیست ، فعلاً دوتایی استفاده کنند تا بعد!
و رزمنده ها زدند زیر خنده
💐 #عیدتون_مبارک💐
💐 @dashtejonoon1🍀🌺
💐🌼🌺🍀🌺🌼💐
🌺 خورشید، محمد است و صادق ماه است
💐 خورشید همیشه با قمر همراه است
🌸 یعنی که ولادت امام صادق
🌼 در روز ولادت رسول الله است
💐 #عیدتون_مبارک 💐
🌴 #لبیک_یا_رسول_الله
💐 @dashtejonoon1🍀🌺
💐🍀🌺🌸🌺🍀💐
#طنز_جبهه_ها
#حوری
چشم باز کرد خودش را روی تخت بیمارستان دید
بدنش کرخت بود و چشماش خوب نمی دید
فکری شد که #شهید شده و حالا در بهشتِ و هنوز حالش سر جا نیامده تا بلند نشود و تو دار و درخت ها شلنگ تخته بزند و میوه های بهشتی بلمباند و تو قصر های زمردین منزل کند
پرستاری که به اتاق آمده بود متوجه او شد، اومد بالا سرش ...
مجروح با دیدن پرستار اول چشم تنگ کرد و بعد گفت: «تو حوری هستی»
پرستار که خوش به حالش شده بود که خیلی زیباست و هم احتمال میداد که طرف موجی شده و به حال خودش نیست ریز خنده ای کرد و گفت: «بله من حوری هستم»
مجروح باتعجب گفت: «پس چرا اینقدر زشتی»
پرستار ترش کرد و سوزن را بی هوا در باسن مجروح فرو برد و نعره ی جانانه مجروح در بیمارستان پیچید .
🍀 #عیدتون_مبارک🍀
💐 @dashtejonoon1🌺💐