eitaa logo
دشت جنون 🇵🇸
4.4هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
1هزار ویدیو
3 فایل
ما و مجنون همسفر بودیم در #دشت_جنون او به مطلبها رسید و ما هنوز آواره ایم #از_شهدا #با_شهدا #برای_دوست_داران_شهدا خصوصاً شهدای نجف آباد ـ اصفهان همه چیز درباره ی #شهدا (زندگینامه،وصیت نامه، خاطرات،مسابقه و ...) آی دی ادمین : @shohada8251 09133048251
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 یاد باد یاد جبهه ها یاد دفاع مقدس ارسالی از اعضاء شادی روح و و سلامتی رزمندگان اسلام 🥀 @dashtejonoon1🌹🕊
💐🍀🌺🌼🌺🍀💐 امروز سالروز طلوع چند آسمون نشین شهرستانمونه تولدتان مبارک 💐 جهادگر محمد سلحشور🍀 (رمضان) 💐 کارگر علی مردانی 🍀 (لطفعلی) 💐 نظامی علی ابوتراب 🍀 (غلامعلی) 💐 @dashtejonoon1🌺🌼
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 🌹 بسم رب الشهداء والصدیقین 🌹 🌷 سلام بر مردان بی ادعا 🌷 خوشا آنانڪ جان را می‌شناسند طریق عشق و ایمان را می‌شناسند بسے گفتند و گفتیم از را مے شناسند 🕊 🌹 تمام این" لحظہ ها" ✨بهانہ است باور ڪن براے خرید نگاهت ، دلم خورشید را هم پس مے زند باور ڪن ... ✍️ امروز سالروز عروجتان است🕊 🌹 والامقام 🌹شهرستان نجف آباد 🌹ڪہ در چنین روزی 🌹 آسمانی شده اند 🌹 این والامقام محل تولد و یا قبور پاڪ و مطهرشان در شهرستان نجف آباد است ڪہ در معرفے ایشان محل مزار ذکرمی گردد : 🌹 پاسدار عباسعلی کاظمی 🕊 (ابوالقاسم) ـ 18 ساله ـ نجف آباد 🌹 بسیجی محمدرضا قیصریان 🕊 (حسینعلی) ـ 17 ساله ـ نجف آباد 🌹 بسیجی مهدی معینی 🕊 (اسداله) ـ 20 ساله ـ نجف آباد 🌹 بسیجی یعقوب خسروی🕊 (لطف اله) ـ 31 ساله ـ نجف آباد 🌹 سالگرد 🌹آسمانی شدنتان 🌹 مبارڪ باد ... 🕊 🌹 🕊 🥀 @dashtejonoon1🌹🕊
🍀🌺🌼💐🌼🌺🍀 ای ملت عزیز، قوی باش که پشتیبان تو خداست. با اراده مصمم به پیش برو که نگهدار تو خداست. تو برای خدا، برای جمهوری اسلامی قیام کردی، قویدل باش که پیروز خواهی شد. 📚 صحیفه نور ، جلد ۱۰ ، صفحه ۱۲۹ شادی روح و 💐 @dashtejonoon1
🌴🥀🍀🌴🍀🥀🌴 یعنی عطر نرگس در هوا سر میکشد یعنی قلب عاشق سوی او پر میکشد یعنی روشن از رویش بگردد این جهان یعنی انتظار مَهدی صاحب زمان عج 💐 🌴 @dashtejonoon1🌴🍀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دشت جنون 🇵🇸
.🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹 #خاطرات_رزمندگان #شهید_زنده #حسین_یوسفی #قسمت_ششم درگیری‌ها زیاد شده بود آنقدر که به جن
.🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹 در همان وضعیت بی‌هوشی، احساس کردم سیدی بالای سرم نشسته و سرم را روی زانوی خود گذاشته. دستی را هم اطراف جایی که جراحت داشت حس می‌کردم. آن لحظه تصور می‌کردم یکی از این بزرگواران بالای سرم بوده... از آن زمان به این نتیجه رسیدم که هرچه را خالصانه نیت کنیم خداوند به ما عنایت می کند، چراکه من تنها نیت کردم که ائمه علیهم السلام بالای سرم حاضر شوند و خداوند از من دریغ نکرد. بعد از چند دقیقه چشمانم را که باز کردم، دیدم دوباره سرم روی سنگ‌ها برگشته است. روحیه‌ام بسیار عوض شده بود و دیگر احساس درد نداشتم, اما هنوز نمی‌توانستم حرکت کنم. پیرمردی که در چند متری من بر اثر مجروحیت بر زمین افتاده بود، پیش من آمد و گفت: «برادر شما چه کسی هستید؟» گفتم: «منظور شما چیه؟» گفت: «دیشب بالای سر شما چه کسی آمده بود؟» می‌ترسیدم هرچه بگویم، بگوید خواب دیده‌ای یا انکار کند اما او خودش گفت: «من دیدم که دیشب سیدی بالای سر شما بود و دستش را روی جراحت شکم تو گذاشته بود». هرچه می‌گفت با خواب من مطابقت داشت. انگار مواردی را که در خواب دیده بودم، او در بیداری دیده بود! نامش احمدی بود از یکی گردان‌های مشهد که آن زمان 60 ساله نشان می‌داد. 🥀 @dashtejonoon1🌴🌹