eitaa logo
داستانهای کوتاه و آموزنده
3.1هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
3.8هزار ویدیو
36 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم بیایید از گذشتگان درس عبرت بگیریم تاخود عبرت آیندگان نشدیم ⭕️ @dastan9 🇮🇷 ⭕️ http://Splus.ir/dastan9 🇮🇷 ⭕️ https://eitaa.com/dastan9 🇮🇷 ادمین کانال https://eitaa.com/yazahra_9 تبادلات 🌹 https://eitaa.com/yazahra_9
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 لبخند امام زمان... 📩 بچهٔ روستا بود. چند سالی شاگرد من بود، اما برای ادامهٔ تحصیل مجبور شد به شهر برود. برایم پیام گذاشت: «آقا معلم! اینجا من رو به خاطر چادری بودنم، مسخره می‌کنن! برای نماز خوندنم، مسخره‌ام می‌کنن! 🏫 آقا معلم! من هر روز موقع برگشت از مدرسه، راه دورتر به خونه رو انتخاب می‌کنم که به پیشنهادهای وسوسه‌انگیز پسرها آلوده نشم. اما فکر می‌کنم که همهٔ این سختی‌ها به لبخند آقامون امام زمان می‌ارزه. مگه نه؟» ⁉️ اشک توی چشمانم جمع شد. حالا اون معلم من شده بود و من شاگردش! و چه درس بزرگی بهم می‌داد. با خودم گفتم: «راستی تا حالا کاری کردی که امام زمانت بهت لبخند بزنه؟» 📆 ۲۱ تیر سالروز قیام مسجد گوهرشاد و روز حجاب و عفاف گرامی باد. ⭕️ @dastan9 ❤️🦋
@taqvim_shia📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: جمعه - ۲۴ تیر ۱۴۰۱ میلادی: Friday - 15 July 2022 قمری: الجمعة، 15 ذو الحجة 1443 🌹 امروز متعلق است به: 🔸صاحب العصر و الزمان حضرت حجة بن الحسن العسكري عليهما السّلام ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹ولادت امام هادی علیه السلام، 212یا214ه-ق 📆 روزشمار: ▪️3 روز تا عید الله الاکبر، عید سعید غدیر خم ▪️15 روز تا آغاز ماه محرم الحرام ▪️24 روز تا عاشورای حسینی ▪️39 روز تا شهادت امام سجاد علیه السلام ▪️48 روز تا شهادت حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها ▪️۶۴روز تا اربعین ⭕️ @dastan9 ❤️🦋
🌱 ضرورت استغفار و توبه ☘️ 🔹حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: 🔸حوادثی که اتفاق می‌افتد، نتیجه کارهای ماست که بر سر ما می‌آید: «وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْديكُمْ؛ هر مصیبتی به شما می‌رسد، به‌واسطه اعمال شماست». 🔸آیا نباید به فکر باشیم و از گناهان گذشته که باعث این همه بلاها و مصیبت‌ها شده است، توبه کنیم؟ ⚠️ ولی ما توبه نمی‌کنیم! چون کارهای خود را بد نمی‌دانیم! 📚کتاب حضرت حجت(عج)، ص٢٢٠ ⭕️ @dastan9 ❤️🦋
🌺یادی از مرحوم شیخ محمد تقی پاره دوز تهرانی 💠مرحوم شیخ محمد تقی پاره دوز تهرانی که در خیابان مولوی اول چهار راه مولوی در یک کوچه فرعی ساکن بود هنوز ازدواج نکرده بود از یکی از حاجیان بازار یک زیر زمین اجاره کرده بود وهمیشه سحرها برای تهجد بیدار می شد وپس از چند دقیقه از خانه بیرون می رفت با آنکه کلید نداشت و هنگام مراجعت هم بدون کلید وارد می شد. روزی همسر صاحب خانه جریان را به شوهر نقل کرد آن شب صاحب خانه تا سحر بیدار ماندو از پنجره اتاق تاریکی ایشان را زیر نظر گرفت دید امشب هم مثل هر شب دو ساعت قبل از اذان بیدار شده نخست وضوی باحالی گرفت و به آسمان نگاه کرده : ربنا اننا سمعنا ئ/منادی للایمان ان امنو ابربکم فامنا ربنا فاغفرلنا ذنوبنا و کفرعنا سیاتنا و توفنامع الابرار سپس قبل از اینکه از خانه بیرون رود صاحب خانه به داخل حیاط آمد و به ایشان سلام داد و جریان را سوال نمود که چگونه می روی و چگونه بر می گردی؟ کفاش گفت : حالا مگر اشکال چیست صاحب خانه گفت : من نمی گویم ولی حاجیه خانم می گوید نکند شیخ محمد تقی دزد باشد شیخ گفت من که زن و بچه ندارم خرجی هم ندارم دزدی کنم کجا بگذارم حالا که این  طور است امشب بیا با هم دزدی کنیم سپس گفت شما وضو بگیرید چهار کعت نماز نافله شب را در همان منزل خواندند وبعد دست او را گرفت واز خانه بیرون رتند او کلید برای گشودن در استفاده نکرد ..فقط دستش را به روی در گذاشت وجمله ای گفت ودر باز شد. چند قدمی بیشتر نرفته بودند وارد حرم امام رضا علیه السلام شدند وگفت حاج اقا اینجا را میشناسی ؟گفت بله مشهد است . حرم مشرف شدند . زیارتنامه مختصری خواندند باز دست اورا گرفت و از صحن بیرون شدند وارد صحن جدیدی شدند .مرحوم شیخ محمد تقی پرسید اینجا را هم میشناسی ؟وی دقتی کرد وگفت :اینجا نجف اشرف است.چون قبلا رفته بودند وسپس حرم سایر ائمه را به همان کیفیت رفت و حرمین شریفین به طوری که اول اذان صبح در مسجد الحرام بودند . پس از نماز صبح کمی نشسته و مراجعت نمودند .هنگام ورود به منزل حاج اقا روی دست وپای ایشان افتاد و معذرت خواهی کرد و گفت همه منزل را به نام شما میزنیم وما مستاجر شما خواهیم بود و در همین زیر زمین خواهیم بود. شیخ گفت من امروز اخر عمرم هست . استادم گفت اگر اسرارت را فاش کنی یا به نحوی فاش بشود همان روز آخر عمر توست . حالا هم خسته هستم باید بخوابم 9صبح در بزنید اگر جواب ندادم مرا حلال کنید واگر جواب دادم با هم صحبت خواهیم نمود . حاج آقا به منزل رفت وجریان را به همسرش گفت هرد و از شرمساری تا نه صبح نخوابیدند و گریه کردند .صبح در اتاق را آهسته زدند جوابی نیامد محکمتر زدند بازهم نیامد دفعه سوم محکمتر باز هم جوابی نیامد... در را باز کردند دیدند ایشان رو به قبله دراز کشیده و جان را به جان آفرین تسلیم نموده .حاج آقا همسایه هارا خبر کرد .بیایید یکی از اولیاالله با ما هم نشین بوده وما آنرا نمیشناختیم .صاحب خانه و همسایگان جنازه این ولی خدا را دفن نمودند و عمری را با شرمندگی سپری نمودند. 📚برگرفته از سایت آیت الله شوشتری 💐 ⭕️ @dastan9 🦋❤️
🔆 با نامهربانی همسرم چه کنم؟ ✍این یک حقیقتی است که اگر من انتخاب می‌کنم، شرایطی می‌گذارم، می‌گویم این آدم، آدم است؛ این‌طوری نیست که تا آخرین لحظه زندگی‌اش همین خط مستقیم محبت را طی کند. لحظه‌هایی هم می‌شود که در دلش بغض می‌آید، نفرت می‌آید، خستگی می‌آید. حالا یا به حق یا به ناحق. مسأله این است که من با بغض و خستگی و او چگونه برخورد کنم. ما خیال می‌کنیم اگر دوستی گرفته‌ایم که است خوب است تا آخر مراحل زندگی‌اش همین خط مستقیم را سیر می‌کند. نوسان‌های آدم‌ها، فراز و نشیب آن ‌ها، ارتجاع و اقتحام آن‌ها را ارزیابی نمی‌کنیم. چه بسا در یک مرحله‌ای برگردد، در یک مرحله‌ای فرو برود. فرو رفتن آدم‌ها، عقب‌گرد آدم‌ها را اگر حدس بزنیم، آن ‌وقت در ارتباط با آن‌ها این را می‌آموزیم که برای شرایط گوناگون آن‌ها چگونه حساب باز کنیم. 📕 برگرفته از کتاب «روابط متکامل زن و مرد» ص۵۱ 👤 علی صفایی حائری 💐 ⭕️ @dastan9 🦋❤️
✨﷽✨ ✅بذر اعتقادات دینی را از خردسالی در ذهن کودکت بکار ✍پدری به پسر خردسالش یک بطری کوچک داد که داخل آن یک عدد پرتقال بزرگ بود. کودک با تعجب درون بطری را نگاه می‌کرد و با خود می‌گفت: پرتقال به این بزرگی چطوری داخل این بطری کوچک رفته؟ کودک خیلی تلاش کرد تا پرتقال را از بطری خارج کند اما بی‌فایده بود. از پدرش پرسید: چه‌جوری این پرتقال بزرگ داخل بطری رفته؟ آخه دهنه این بطری خیلی کوچیکه! پدر، پسر را به باغ برد و یک بطری خالی کوچک را به یکی از شاخه‌های درخت پرتقال بست. سپس یکی از شکوفه‌های کوچک پرتقال را درون بطری گذاشت. روزها سپری شد و شکوفه، تبدیل به یک پرتقال بزرگ شد تا جایی که خروج آن از بطری غیرممکن شده بود. بعد از مشاهده این موضوع، کودک راز پرتقال را فهمید و جایی برای تعجب نمانده بود. پدر رو به پسر کرد و گفت: چیزی که امروز مشاهده کردی همان دین است. اگر از خردسالی بذر اعتقادات دینی را درون ذهن کودک بکاریم، هنگام بزرگی خارج‌کردنش خیلی سخت می‌شود. دقیقا مثل این پرتقال که خارج‌کردنش محال است. مگر اینکه شیشه را بشکنیم و از بین ببریم. ⛔ یکی از دلایل وضعیت امروز جامعه که لات درگیرش هستیم و وضعیت بد خانواده ها همین نبودن انتقال درست اعتقادات دینی هستش متأسفانه اکثر ماها مسلمون زاده هستیم و اصلا چیز ی از دینمون نمیدونیم وگرنه به این راحتی خودمون رو لخت⛔😔 نمی‌کردیم به این راحتی بی غیرت⛔😔 نمی‌شدیم و به این راحتی......... 💐 ⭕️ splus.ir/dastan9 🎉 ⭕️ https://eitaa.com/dastan9 🎈
داستانهای کوتاه و آموزنده
جلسه پرسش و پاسخ، بخش اول(۱۴۰۱/۰۳/۲۶): استقبال بی نظیر از مباحث شنود سوالات بسیار زیاد و در زمینه ه
02_Mostanade_Soti_Shonood_Aminikhaah.ir.mp3
16.23M
جلسه پرسش و پاسخ، بخش دوم(۱۴۰۱/۰۳/۲۶): آینده کشور را روشن دیدم. انقلاب ایستا نیست؛ دائما در حرکت است. دائره فعالیت شیطان چگونه وسوسه شیطان را خنثی کنیم؟ شیطان به چه کسانی کار ندارد؟ متوجه عبور شیطان شدم. شیاطینی که درهم می لولیدند چرا شیطان اینقدر قوی است؟ ملائکه ای برای مقابله شیطان‌ پرستش شیطان مظهر اسم فتان خداوند معنای فتان قبر آقا علی مدرس آیا شیطانک ها، به کودکان نزدیک می شود؟ جهنم کودکان دعای کودکان اثر دارد. 💐 ⭕️ splus.ir/dastan9 💐 ⭕️ https://eitaa.com/dastan9 💐
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: شنبه - ۲۵ تیر ۱۴۰۱ میلادی: Saturday - 16 July 2022 قمری: السبت، 16 ذو الحجة 1443 🌹 امروز متعلق است به: 🔸پبامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلّم ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹امروز مناسبتی نداریم 📆 روزشمار: ▪️2 روز تا عید الله الاکبر، عید سعید غدیر خم ▪️14 روز تا آغاز ماه محرم الحرام ▪️23 روز تا عاشورای حسینی ▪️38 روز تا شهادت امام سجاد علیه السلام ▪️47 روز تا شهادت حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها ▪️63روز تا اربعین ⭕️ @dastan9 ❤️🦋
🔰 *حقوق فرزندان* 📍 پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم 🔸قالَ رَجُلٌ: یا رَسولَ اللّه! ما حَقُّ ابنى هذا؟ قالَ: تُحسِنُ اسمَهُ و َأَدَبَهُ وَ تَضَعُهُ مَوضِعا حَسَنا. 🔹مردى به رسول خدا (ص) عرض کرد: حقّ این فرزند بر من چیست؟ پیامبر فرمودند: *اسم نیکو برایش انتخاب کنى و به خوبى او را تربیت نمایى و به کارى مناسب و پسندیده بگمارى.* 📚 وسایل الشیعه ج ۲۱ 🦋 ⭕️ @dastan9 ❤️🦋
✍️ 🔸نجات با پرداخت هفده ریال دوستی داشتم دارای کمالات ایمانی و فوق العاده عاشق حضرت سیدالشهداء علیه السلام، نزدیک عید غدیر از دنیا رفت، خودم متکفل کفن و دفن و غسل او بودم. با وصیت جالبی که داشت تصور می کردم در عالم برزخ از هر جهت آزاد است، ولی چند روز پس از مرگش، به خواب یکی از عاشقان حق که وصی او نیز بود آمد و به او گفت: گوشه یکی از دفاتر مغازه ام هفده ریال مربوط به حساب فلان شخص است که از قلم افتاده، آن را بپردازید، دفاتر را بررسی کردند همان طور بود که گفته بود؛ هفده ریال را به صاحبش برگرداندند و او را از رنج آن راحت کردند. 🔸منبع : انصاریان، حسین؛ عرفان اسلامی: 7/ 24 💐 ⭕️ @dastan9 ❤️🦋