📖 تقویم شیعه
☀️ جمعه:
شمسی: جمعه - ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
میلادی: Friday - 03 May 2024
قمری: الجمعة، 24 شوال 1445
🌹 امروز متعلق است به:
🔸صاحب العصر و الزمان حضرت حجة بن الحسن العسكري عليه السّلام
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹امروز مناسبتی نداریم
📆 روزشمار:
▪️1 روز تا شهادت امام صادق علیه السلام
▪️6 روز تا ولادت حضرت فاطمه معصومه س و آغاز دهه کرامت
▪️16 روز تا ولادت امام رضا علیه السلام
▪️35 روز تا شهادت امام جواد علیه السلام
▪️42 روز تا شهادت امام محمد باقر علیه السلام
#یا_زهرا
#یا_ابا_عبدلله_حسین
#یا_صاحب_الزمان
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#تعجیل_در_فرج_مولایمان_صلوات
💠 @dastan9 💠
#نهج_البلاغه
▫️وَمَنِ اقْتَصَرَ عَلَى قَدْرِهِ کَانَ أَبْقَى لَهُ
🟤و آن کس که به ارزش و قدر خود اکتفا کند موقعيتش پايدارتر خواهد بود
✍تجربه نشان داده کسانى که پا را از گليم خويش فراتر مى نهند مردم را بر ضد خود مى شورانند و مردم نه تنها آن جايگاه نادرست را براى آنان به رسميت نمى شناسند، بلکه جايگاه سزاوارشان را هم از آنان مى گيرند. دليل آن روشن است، زيرا مردم اين گونه مدعيان نالايق و بلندپروازان بى مقدار و گاه ابله را افرادى متقلب و دروغگو و خائن مى شناسند و به همين دليل کمترين ارزشى براى آنها قائل نيستند; ولى افراد صادق و راستگو و قانع به حق خويش را انسان هاى با ارزشى مى دانند که هميشه حقشان را ارج مى نهند.
📘#نامه_31
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
http://Splus.ir/dastan9
https://eitaa.com/dastan9
✨﷽✨
#پندانه
✍ دعا کن خدا بهت توفیق بده...
🔹بزرگی میگفت:
اگر کسی برای درخواست کمک، برای حل مشکلی پیش تو اومد؛
🔸هرگز نگو:
فلانی هم که هر وقت کاری داشته باشه فقط ما رو میشناسه!
🔹بلکه بگو:
الحمدلله که خدا به من توفیق برطرفکردن نیازهای مردم رو عنایت کرده.
👤 امام حسین علیهالسلام در این باره میفرمایند:
🔺برآوردن حاجت و برطرفكردن مشكلات مردم به دست شما از نعمتهای خداوند است نسبت به شما، بنابراین با منتگذاری و اذیت آنان، جلوی این نعمتها را نگیرید.
📚بحارالانوار، ج۷۴، ص۳۸
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
http://Splus.ir/dastan9
https://eitaa.com/dastan9
25.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴🎬 کلیپ خروج سفیانی
یکی از حوادثی که در آغاز #قیام حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) رخ می دهد و از علائم حتمی ظهور به شمار می رود، #خروج_سفیانی در سرزمین شامات و شکست او توسط یاران مهدی موعود علیه السلام است. این مطلب در روایات متعددی ذکر شده است و از حتمیات است .
🔴جهت تعجیل در فرج صلوات بفرستید
#امام_زمان
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
http://Splus.ir/dastan9
https://eitaa.com/dastan9
داستانهای کوتاه و آموزنده
داستان های کوتاه و آموزنده: بسم الله الرحمن الرحیم 🔥 #نه 🔥 ✍️نویسنده: محمدرضا حدادپور جهرمی 💥 «قس
بسم الله الرحمن الرحیم
🔥 #نه 🔥
✍️نویسنده: محمدرضا حدادپور جهرمی
💥 «قسمت سی و ششم»
🔺هرکس تاریخش را نداند و نخوانده باشد، قادر به آیندهسازی نخواهد شد!
خب اجازه بدهید برگردیم از اوّل و سیستم آموزشی، دروس و مطالب پژوهشکده خودمان را برایتان توضیح بدهم.
تمام امور مربوط به ثبت نام و خوابگاه در کمتر از نصف روز انجام شد. وارد راهرویی شدیم که اسم هر کشوری را بر سر در آن اتاق زده بودند. پاکستان، ارمنستان، ترکیه، عربستان، ایران، افغانستان و...
وارد اتاق دفتر هماهنگی و مطالعات مباحث زنان افغانستان شدیم. یک مرد نسبتاً چهلساله و دو خانم بین سی تا چهلساله آنجا بودند. تا با آنها سلام و احوالپرسی کردیم، فهمیدیم که سه نفرشان افغانستانی و مسلمان هستند.
خیلی تعجّب کردم، با خودم گفتم آنها اینجا چه می¬خواهند؟! خیلی مؤدّب، شیک و باسواد به نظر می¬رسیدند با لحن و لهجه غلیظ خودمان، طوری که هر کاری می¬کردند نمی¬توانستند لحن و لهجه را مخفی کنند. با آنها معاشرت کردیم و ما از خودمان گفتیم و آنها هم کمی از خودشان گفتند. آن دو تا خانم خواهر بودند، با این آقا هیچ نسبتی نداشتند و فقط همکار بودند، رابطه¬ای خیلی رسمی و همکاری معمولی.
برنامه کلاس¬ها و ساعات مطالعات را گرفتیم. از صبح تا عصر برنامه داشتیم، دو کلاس عمومی و یک کلاس اختصاصی داشتیم، بقیّه¬اش هم زمان مطالعه بود که به آن «زمان تجمیع داده¬ها و پردازش اطّلاعات» می¬گفتند.
بین کلاس¬ها هم اسـتراحـت آزاد بـود و با حفظ نظم کلاس و مطالعه می¬شد به بوفه رفتوآمد کرد. به هرکسـی یک سیستم با پسورد مشخّص دادند با دامنه اینترنت نامحدود و بیش از چهل کتابخانه آفلاین و آنلاین که دسترسی به آنها از طریق سیستم آن مرکز، مثل دسترسی به لیوان آب خنک یخچال خانه¬مان بود! به همین راحتی. بعداً فهمیدم که این امکان فقط برای ده تا کشور وجود دارد و بقیّه جهان از آن منابع علمی محروم¬اند.
و امّا اساتیدمان...
بنا به دلایلی نمی¬توانم از اسامی حقیقی اساتید فعّال در حوزه زنان پژوهشکدههای اسرائیل حرفی بزنم، امّا یک نفرشان با نام مستعار «عایشه» بسیار باسواد، خوش برخورد و سر و زبان¬دار، حدوداً پنجاه ساله و مجرّد، دارای پنجاه مقاله جهانی و اصالتاً اهل اسد آباد افغانستان بود. این شخصیّت بر فکر، اندیشه و اعتماد به نفس من و خیلی از زنان فعّال در این عرصه اثر مثبت داشت. یکی از خصوصیّات جالب او بیش از پانزده ساعت مطالعه روزانه است که واقعاً تحسین برانگیز است.
اجازه بدهید اوّلین درسی را که در طول دو جلسه به ما داد و حسابی من و امثال مرا ترغیب و تحریک کرد برایتان بگویم تا دیگر درباره من فکر بد نکنید یا فکر نکنید خیلی آدم سست و شُلی هستم و به راحتی تسلیمشان شدم و خیلی زود خودم را باختم.
عایشه در اوّلین کلاس دو جلسه¬ای که داشت، به ما گفت:
سلام بر دختران و زنان آینده¬ساز کشورم! اسم مرا می¬دانید. حدوداً 20 سال است که در فرانسه زندگی می¬کنم و هر سال به مدّت شش ماه در اسرائیل تدریس می¬کنم.
می¬خواهم امروز برای شما تصویری از زنان کشورم بگویم که تا حالا کسـی اینگونه آنها را به شما معرّفی نکرده است و حتّی بعید می¬دانم کسـی از شما اینقدر در این موضوع تحقیق کرده باشد.
می¬خواهم از زنانی بگویم که چندان قبولشان ندارم، امّا تحسینشان می¬کنم و به نظرم آغاز راه هستند و ادامه و آینده آن زن¬ها باید توسّط شما صد نفر دختر افغان در کشور خودمان و جهان رقم بخورد.
بعضی از آن زن¬ها مثل شما صد نفر، شاگردم بودند و حتّی تا حالا هم با هم ارتباط داریم، امّا اینها برای من افتخار نیست. هیچ کدامشان نتوانستند کارهایی را که ما از آنها می¬خواستیم به خوبی انجام بدهند و باری را از دوش ما بردارند. خیلی تلاش کردند، امّا کافی نبود. من به شما بیشتر امیدوارم تا آن بانوان محترمی که الان هم دارند به اسم آب و خاک من و شما، هر چند با نگاه و سیاست متفاوت، اسم کشور من و شما را در جهان داد می¬کشند و تبدیل به نمایندگان زنان افغان شدند.
لطفاً خیلی با دقّت گوش بدهید تا بعد بگویم قرار است که چهکار کنیم.
فقط این را فعلاً داشته باشید که: «هرکس تاریخش را نداند و نخوانده باشد، قادر به آینده¬سازی نخواهد شد.»
رمان #نه
ادامه دارد...
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
http://Splus.ir/dastan9
https://eitaa.com/dastan9
•
🌹خاطره🌹.
چندين سال قبل، بعد از نماز، خدمت استاد اخلاق، آيت الله جاودان رسيده بودم و به ايشان عرض کردم قرار است به فلان سفر زيارتی بروم؛ چه توصیهای میفرمایید؟
ایشان بعد از پایان اذکار نمازشان فرمودند:
خودت را درست کن!
من که در اوایل جوانی بودم منظورشان را درست متوجه نشدم ولی به حکم ادب گفتم: چشم، و میخواستم بلند شوم بروم که ایشان با صدای نسبتا بلندی گفتند: بشین!
و دوباره فرمودند: خودت را درست کن…!
سپس توصیههایی فرمودند و در آخر در مورد سفری که در پیش رو داشتم فرمودند:
« این ارزش دارد که انسان فلان مقدار پول بدهد و فیش و بلیط سفر زیارتی را تهیه کند و به بهانه آن سفر از همه حلالیت بطلبد؛ و در آخر هم آن سفر را نرود!».
🌹
حال خوب است به بهانههای مختلف، مانند ماه رمضان، شبهای قدر، سالگرد تولد، سفر زیارتی، شروع سال نو و…هم کینه دیگران را (هر چند جگرمان را سوزانده باشند!) از دل بیرون کنیم و حلالشان کنیم و هم از دیگران حلالیت بطلبیم که اینکار زمینه ساز انواع رزقهای مادی و معنوی، و دفع و رفع کننده بسیاری از بلایا در دنیا و آخرت میشود.
🌹
بنده را هم حلال کنید🙏
🌹
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
http://Splus.ir/dastan9
https://eitaa.com/dastan9
داستانهای کوتاه و آموزنده
بسم الله الرحمن الرحیم 🔥 #نه 🔥 ✍️نویسنده: محمدرضا حدادپور جهرمی 💥 «قسمت سی و ششم» 🔺هرکس تاریخش
بسم الله الرحمن الرحیم
🔥 #نه 🔥
✍️نویسنده: محمدرضا حدادپور جهرمی
💥 «قسمت سی و هفتم»
🔺زن کیست؟ زن چیست؟!
کلاس ما همه افغانستانی بودیم. حدود 100 نفر زن و 20 نفر مرد بودیم که آنها هم افغانستانی بودند و بعضـی واحدها را با هم داشتیم. از مناطق مختلف افغانستان، شهرها و روستاهای سراسر افغانستان دور هم جمع بودیم. میگفتند این دوره اوّلش نیست و حتّی شلوغترین دوره هم نیست. این یعنی حدّاقل چهار پنج دوره تا آن موقع تشکیل شده و اگر بر فرض هر دوره همین تعداد شرکت کننده داشته؛ یعنی چیزی بالغ بر 500 نفر خروجی داشته است.
فقط 500 نفر خروجی از دانشجویان یک کشور، فقط هم در همین رشته؛ یعنی رشته مطالعات زنان با رویکرد بومی و استراتژی همان منطقه! اگر فعلاً با بقیّه رشته¬ها کار نداشته باشیم و تعداد رشته¬های مدرن، تجربی و یا انسانی دیگری را هم در نظر نگیریم؛ (که اگر آنها در نظر گرفته بشود، آمار وحشتناکی می¬شود!) یعنی برنامه برایش دارند! یعنی موضوع و دعوا سر «زن» است و هر چه هم دارند خرج می¬کنند و بهترین¬ها را دور هم جمع کرده بودند، فقط برای در دست گرفتن نبض«زن» است! نبض و حیات سیاسی، اعتقادی، بین¬المللی و اجتماعی موجود پیچیده¬ای به نام «زن»!
این را در کلام یکی دیگر از اساتیدمان میشد به صراحت شنید. یکی از اساتید ما حدود 70 سال سن داشت؛ خانمی بسیار زیبا و ورزشکار که سالها در انگلستان درس خوانده و به دعوت اسرائیل، چند دوره استاد افتخاری بود. یک نکته بسیار جالب در مورد این شخصیّت این بود که هر سال با ویزای جعلی به مدّت دو هفته بهصورت ناشناس به افغانستان میرفت و به قبر پدر و اجدادش رسیدگی می¬کرد.
این خانم درسی با عنوان «زن کیست؟ زن چیست؟» با رویکرد پدیدارشناسی و شناخت کامل از زن ارائه میداد. در یک قسمت از جزوهاش نوشته بود:
«زن یعنی همهچیز در خلقت! وقتی دعوا، آشتی، قهر و صلح دنیا با من و تو عوض می¬شود؛ وقتی هیچ مذاکره و هیئت دیپلماسی در دنیا نیست که من و تو در آن از مهره¬های اصلی نباشیم؛ وقتی ایمان، کفر، تقوا و ناپاکی دنیا به دست تن، بدن، تدبیر و خواست من و توست؛ وقتی اگر فیلمی از جنس من و تو در آن نباشد کسی به آن نگاه نمی¬کند؛ حتّی اگر کارگردانش فرانسیس فورد کاپولا باشد؛ هیچ نویسنده¬ای قادر نیست داستان و یا متنی بنویسد که من و تو در آن نباشیم، امّا خوب فروش کند و هنرش را به رخ همه بکشد؛ حتّی اگر جان آپدایک و یا آیزاک آسیموفو یا پل استر باشند و هزاران دلیل و شاهد دیگر، این؛ یعنی من و تو همهچیز هستیم! نه اینکه با من و تو همهچیز کامل می-شود، دقیقاً؛ یعنی همهچیز برابر است با زن!»
خب وقتی نگاه یک ملّت، کشور، حکومت، رژیم یا حالا هر چیز سیستماتیکی به یک مسأله اینطوری باشد؛ حتّی اگر آن چیز، چوب خشک باشد، حاضر است برایش هزینه کند، وقت بگذارد، برنامه¬ریزی کند و حتّی دوستی و دشمنی بورزد! حالا چه برسد به اینکه آن چیز گرانبها «زن» باشد.
سر کلاس «زن کیست؟ زن چیست؟» خیلی یاد پدرم میافتادم. همیشه با مادرم چالش داشت. با اینکه همین اعتقاد را درباره جنس زن داشت، امّا خیلی نمیفهمیدیم چه میگوید. فقط یادم است که مادرم راضی به برگزاری کلاس برای خانم¬ها توسّط پدرم نبود.
حتّی اگر کلاسها و دورههای آن مؤسّسه هیچ اثری نداشت، امّا یک اثر خیلی خاص بر ذهن و فکرم گذاشت. آن هم این بود که چیزی بالاتر از اعتماد به نفس به من داد. چیزی که دربارهاش کمی خلجان داشتم که آیا واقعاً درست است یا نه. چیزی که اینقدر نو و تازه به نظر میرسید که گاهی اوقات از آن میترسیدم و متوجّه میشدم که دارم کمی در برابرش مقاومت میکنم. با وجود اینکه بارها از زبان پدرم و هم لباسیهای پدرم شنیده و خوانده بودم، امّا اثر شنیدنش از زبان کشور دشمن پدرم و هم لباسیهایش اینقدر قوی بود که حتّی من دختر ملّای شهرمان را تحت تأثیر قرار داد.
با اینکه در خانهای بزرگ شده بودم که احترام و عزّت به جنس خودم را در حدّ اعلا دیده بودم و سفارش پدرم و برادر شهیدم درباره احترام به من و خواهرهایم خیلی در محلّ و فامیلمان مشهور و مشهود بود.
چه برسد به کسانی که تا حالا این همه عزّت و احترام را تجربه نکرده بودند؛ دیگر آنها چقدر دیدگاه اساتید آن مؤسّسه برایشان جذّاب و غریب بود.
رمان #نه
ادامه دارد...
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
http://Splus.ir/dastan9
https://eitaa.com/dastan9
9.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زن، زندگی، آزادی!
رفتار وحشیانه پلیس اروپا و آمریکا در سرکوب دانشجویان معترض علیه اسرائیل و نسل کشی در غزه
خداروشکر نمردیم و معنی آزادی رو هم دیدیم
اون عده ای که هرروز تو اختشاشات تو این 45 سال فقط و فقط اروپا و آمریکا رو زدن تو سر مردم و مسئولین ببینن و یا بگیرن این همون آزادی هستش که شما تعریف میکردید
حیف شد دیر دیدیم وگرنه مثل همینا باید برخورد میکردیم 😜
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
http://Splus.ir/dastan9
https://eitaa.com/dastan9
داستانهای کوتاه و آموزنده
بسم الله الرحمن الرحیم 🔥 #نه 🔥 ✍️نویسنده: محمدرضا حدادپور جهرمی 💥 «قسمت سی و هفتم» 🔺زن کیست؟ زن
بسم الله الرحمن الرحیم
🔥 #نه 🔥
✍️نویسنده: محمدرضا حدادپور جهرمی
💥 «قسمت سی و هشتم»
🔺مهمان داریم... چه مهمانی!
همهچیز خوب پیش میرفت. گاهی هم برای خانوادهام تماس میگرفتم، امّا هر چه اصرار میکردم که بتوانم با بابام هم حرف بزنم، یک بار میگفتند نیست؛ یک بار می¬گفتند حالا دستش بند است؛ یک بار میگفتند گفته است برای بعداً، امّا کمکم فهمیدم که خودش نمیخواسته با من حرف بزند!
این که بابام با من حرف نزند، خیلی داغانم میکرد. نمیدانستم علّتش چه بود. به من سخت میگذشت که فکر کنم بابام آنجاست، امّا گوشی را نمیگیرد که با من حرف بزند با اینکه میدانستم دلتنگم هست و خیلی دلش میخواهد با من حرف بزند.
یک شب که خیلی از بابت این مسئله ناراحت بودم، ماهدخت فهمید و کنارم نشست و گفت: «چی شده خواهر؟»
با ناراحتی گفتم: «بابام!»
گفت: «این بار هم باهات حرف نزد؟!»
گفتم: «نه!»
گفت: «خب شاید حق داره بنده خدا!»
گفتم: «اون نباید از طرف خودش برام تصمیم بگیره و فکر کنه اگه باهام حرف بزنه، من دلتنگتر میشم. من اینجوری میمیرم اگه صداش رو نشنوم.»
گفت: «فکر نکنم علّتش این باشه! با اینکه بابات مرد بزرگی هست و معمولاً مردان بزرگ، احساسیترین مردها برای خونوادهشون هستن، ولی بعیده علّتش این باشه.»
با تعجّب گفتم: «ینی چی؟ پس علّتش چی میتونه باشه؟»
گفت: «احتمالاً اونا فهمیدن که تو از اسرائیل تماس میگیری. بابات مثلاً داره جوانب احتیاط رو رعایت میکنه. چرا با کارت مخصوص و از طریق تلفن ماهوارهای تماس نگرفتی؟ مگه نگفتم با اونا زنگ بزن؟!»
گفتم: «ینی واقعاً علّتش اینه؟ من نمیدونستم... عجب! حالا چیکار کنم؟»
گفت: «اگه نظر منو بخوای، خودتو برای روزای بدتر آماده کن! چون ممکنه دیگه هیچ کدومشون جواب تِلفنات ندن.»
گفتم: «نه!!»
گفت: «پس چی خیال کردی؟ هی گفتم، امّا تو گوش ندادی! اینم نتیجَش!»
راست میگفت. چند بار تأکید کرد که اگر میخواهی برای خانوادهات زنگ بزنی، بزن، امّا اوّلاً با تلفن ماهوارهای بزن و ثانیاً خیلی نمیخواهد آمار بدهی! امّا من گوش ندادم. نتیجهاش هم این شد که بابام جوابم را نمیداد و خودش را از من محروم میکرد.
بگذریم!
در آن خانه آپارتمانی که با ماهدخت زندگی میکردم، چندین واحد دیگر هم بود که بچّههای هم دوره ما در کلاسهای دیگر در آن زندگی میکردند. ماهدخت تصمیم گرفت برای اینکه حال و روحیه من بهتر بشود، کمی بیشتر با بقیّه مراوده و رفتوآمد کنیم و مهمانی برویم و بیاییم.
اسم یکی از همسایههایمان «شیرین» بود، زنی با قدّ نسبتاً کوتاه، موهای تقریباً کوتاه و تا حدّی پسرانه، بسیار کم حرف، امّا سیّاس! هیچ کار خاصی برای جذّاب شدنش نمیکرد. کمی سنّش از بقیّه بیشتر میزد، امّا بعداً فهمیدیم که سنّ و سالش از ما خیلی بیشتر بوده است، شاید حدوداً پنجاهو خوردهایساله، از همه مهمتر: اهل «ایران»!
در کلاس خودشان؛ یعنی کلاسی که ایرانیها بودند «شیرین» حالت نماینده و رابط داشت. رابطهاش با اساتید و سیستم مدیریّتی آنجا خیلی خوب بود و معمولاً یکی دو روز قبلاز همه کنفرانسها شیرین میفهمید و همه بچّههای کلاسشان را ثبتنام میکرد. از بس زرنگ و آب زیرکاه بود این زن!
تعداد ایرانیهای آنجا کم نبود. بعضیهایشان که از مرز ترکیه به آن دوره آمده بودند، مشخّص بود که زن خانهدار و معمولی نبودند. حتّی دو سه نفرشان خیلی آشنا به نظر میرسیدند و به نظرم یک جایی، شبکهای، کلیپی... نمیدانم، امّا یک جایی آنها را دیده بودم.
بقیّهشان هم اینطوری که از حرفهایشان برمی¬آمد یا پناهنده به کشورهای اروپایی بودند یا اواخر حکومت پهلوی و همزمان با انقلاب 57 ایران به اروپا رفته بودند.
همهشان یک طرف...
#نه
ادامه...👇
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
http://Splus.ir/dastan9
https://eitaa.com/dastan9
2_144217444376255541.mp3
4.73M
🔊 #صوتی | #پادکست
📝 رحمت امام صادق به مردی از بنیامیه
👤 حجتالاسلام #انصاریان
🏴 شهادت #امام_صادق علیهالسلام بر تمامی مسلمانان جهان تسلیت باد.
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
http://Splus.ir/dastan9
https://eitaa.com/dastan9