eitaa logo
داستانهای کوتاه و آموزنده
3.5هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
5.2هزار ویدیو
36 فایل
﷽   کپی مطالب و نشر با ذکرصلوات تبلیغ و تبادل  🇮🇷https://eitaa.com/dastan9 🇮🇷http://Splus.ir/dastan9 🇮🇷 https://rubika.ir/dastan9 مدیریت کانال  https://eitaa.com/yazahra_9
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺 💖 سلام اقای خوبم🌹 خیلی دلم هوایتان را کرده ای امام خوبی ها میدانم گناهانمان مانع ظهورتان هست شرمنده ام😔 اقا جانم هر روز که به غربتتان فکر میکنم دوست دارم از غصه بمیرم کاش میشد همین جمعه بیایید 🌸 اقای خوبم دستمان خالی ست و کوله بارمان پر از گناه اقا جانم نگاهم کن و دستم را بگیر تا بتوانم در این جهاد اکبر (مبارزه با نفس ام)پیروز شوم ⭕️ @dastan9 🇮🇷 ⭕️ Sapp.ir/dastan9 🇮🇷 ⭕️ https://gap.im/dastan9 🇮🇷 ⭕️ https://eitaa.com/dastan9 🇮🇷
🌺 ‌✍ 👌از خود آغاز مي‌ڪنم ڪہ هر ڪس از خود شروع ڪند، امر فرج اصلاح خواهد شد. 🌺🍃مولایم مي خواهم بہ سوے تو بر گردم. یقیڹ دارم بر گذشتہ هاے پر از غفلتم ڪریمانہ چشم مي‌پوشي؛ 🍁🍂مي دانم توبہ ام را قبوڸ ڪرده، با آغوش باز مرا مي‌پذیرے؛ 🌱مي‌دانم در هماڹ لحظہ ها، روزها و ساڸ‌هاے غفلت هم، برایم دعا مي‌ڪردے. 🌹مڹ از تو گریزاڹ بودم؛ اما تو همچوڹ پدرے مہرباڹ، دورادور مرا زیر نظر داشتي... 💔العفو.... العفو!💔 ⛅أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج⛅ ⭕️ @dastan9 🇮🇷 ⭕️ Sapp.ir/dastan9 🇮🇷 ⭕️ https://gap.im/dastan9 🇮🇷 ⭕️ https://eitaa.com/dastan9 🇮🇷
‌✍ 🌺 💖 👌از خود آغاز مي‌ڪنم ڪہ هر ڪس از خود شروع ڪند، امر فرج اصلاح خواهد شد. 🌺🍃مولایم مي خواهم بہ سوے تو بر گردم. یقیڹ دارم بر گذشتہ هاے پر از غفلتم ڪریمانہ چشم مي‌پوشي؛ 🍁🍂مي دانم توبہ ام را قبوڸ ڪرده، با آغوش باز مرا مي‌پذیرے؛ 🌱مي‌دانم در هماڹ لحظہ ها، روزها و ساڸ‌هاے غفلت هم، برایم دعا مي‌ڪردے. 🌹مڹ از تو گریزاڹ بودم؛ اما تو همچوڹ پدرے مہرباڹ، دورادور مرا زیر نظر داشتي... 💔العفو.... العفو!💔 ⛅أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج⛅ ⭕️ @dastan9 🇮🇷 ⭕️ Sapp.ir/dastan9 🇮🇷 ⭕️ https://gap.im/dastan9 🇮🇷 ⭕️ https://eitaa.com/dastan9 🇮🇷
✨مولای من!! یوسف زیبای زهرا!!! شنیده ام از ما دلتنگ ترے براے آمدنت.. شنیده ام دل نگرانِ مایے.. شنیده ام گریہ مے کنے براے ما.. کے تمام مے شود.. غروب هایے ک "دلِ" ما "گیرِ" دلتنگے ات است آقا؟؟تسبیحی بافته ام، نه از سنگـــــــ.... نه از چوبــــــــ.... نه از مرواریــــــــد... من بلور اشکـــــــهایم را به نخ کشیده ام.. تا برای ظهورتـــــــان دعا کنم. به اميد ظهورش صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِینَ. أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ⭕️ @dastan9 🇮🇷 ⭕️ Sapp.ir/dastan9 🇮🇷 ⭕️ https://eitaa.com/dastan9 🇮🇷
🦋🦋:🦋🦋 میدانی مولا جـــــان.. مرا از کودکی به جدایی ها عادت دادند...😔 همان جایی که می نوشتند:خوب ها.. بدها.. و من بدترین بد ها هستم.. آری! قبول دارم بد بودنم را.. اما ای آقایی که از همه کس به من نزدیک تری.. من که جز شما کسی را نمی شناسم.. بد بودم..میدانم.. بد کردم..میدانم.. اما جز تو کسی را ندارم.. ای امیدِ نا امیدان.. رهایی ام بخش از این دلتنگی و فراقی که اسیر آن شده ام...🌹 آقا جان... عجیب خستـــه ام از خودم.. میشود برای من اَمَّن یُجیب بخوانی..؟ السلام علیک یا صاحب الزمان.. 🕊🌹أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌹🕊 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌⭕️ @dastan9 🇮🇷 ⭕️ Sapp.ir/dastan9 🇮🇷 ⭕️ https://eitaa.com/dastan9 🇮🇷 ⭕️ https://gap.im/dastan9 🇮🇷
‌ 🌸 و انتظار 🌸 🌱شعبان همیشه بوی آمدنتان را دارد... دلخوشیم به اینکه جشن میلادتان را در محضرتان برپا کنیم... ⭕️ @dastan9 🇮🇷
✨﷽✨ ✍منتظر آسانسور ایستاده بودیم، سلام و احوالپرسی که کردم انگار حواسش پرت شد و موبایل از دستش افتاد. تازه متوجه شدم دو تا گوشی دارد، آن که بزرگتر بود و جدیدتر به نظر می آمد، سفت و محکم بین انگشتانش خودنمایی می کرد، آن یکی که کوچکتر بود و قدیمی تر، روی زمین افتاده بود و بند بندش از هم جدا شده بود; باتری اش یک طرف، در و پیکرش طرف دیگر. از افتادن گوشی ناراحت نشد، خونسرد خم شد و اجزای جدا شده را از روی زمین جمع کرد، لبخند به لب باتری را سر جایش گذاشت و گفت:« خیلی موبایل خوبی است، تا به حال هزار بار از دستم افتاده و آخ نگفته.» موبایل جدید را سمتم گرفت و ادامه داد:« اگر این یکی بود همان دفعه ی اول سقط شده بود... این یکی اما سگ جان است.» دو باره موبایل قدیمی را نشانم داد. گفتم:« توی زندگی هم همین کار را می کنیم، همیشه مراقب آدم های حساس زندگی مان هستیم، مواظب رفتارمان، حرف زدنمان، چه بگویم چه نگویم هایمان، نکند چیزی بگوییم و دلخورش کنیم، اما آن آدمی که نجیب است، آن که اهل مدارا است و مراعات، یادمان می رود رگ دارد، حس دارد، غرور دارد، آدم است. حرفمان، رفتارمان، حرکت مان چه خطی می اندازد روی دلش.» چیزی نگفت، فقط نگاهم کرد. سوار آسانسور که شدیم حس کردم موبایل قدیمی را محکم توی مشتش فشار می دهد... ✍مریم سمیع زادگان ⭕️ splus.ir/dastan9 🏴 ⭕️ https://eitaa.com/dastan9 🏴
✨﷽✨ 🌻💛 گاهی باید به روند طبیعی زندگی اعتماد کرد، منتظر ماند و کارها را به نوبت پیش برد و صبور بود تا مشکلاتِ آزار دهنده با گذار زمان حل شوند. همیشه که نمی‌شود دقت کرد و عمیق بود و غصه‌ خورد! همیشه که نمی‌شود عذاب وجدان داشت برای مشکلاتِ در انتظار حل شدن و بخاطرشان به تک تک لحظات، جامه‌ی سیاهِ اندوه پوشاند و عزادار بود... نمی‌شود که از چیزهای کوچک هم لذت نبرد، چرا که مشکلات بزرگ، شاهراه دلخوشی را مسدود کرده‌اند! باید همچنان لبخند زد و همچنان لذت برد و همچنان دلخوش بود و تلاش هم کرد و احساس مسئولیت هم داشت و محتاط هم بود و به وقتش، با حالی خوبتر، موانع عظیمِ خوشبختی و آرامش را هم کنار زد. بعضی مسائل، قدرت عظیم‌تری می‌طلبند اما نمی‌شود که از مسائل و خوشحالی‌های کوچک هم چشم‌پوشی کرد!!! باید صبور بود و از زندگی و از مسیر، لذت برد و به خاطر سپرد که همه چیز به وقتش اتفاق می‌افتد... ↶【 】↷ https://splus.ir/joingroup/ACMqFOFVG7FbqizKhNmoBw 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤 https://eitaa.com/joinchat/1069613067Ce5c712d8ed
✨﷽✨ 🌻💛 ✍️ یک دعای عاشقانه 🔹روز جمعه جوانی با پدرش در منزل نشسته‌اند. 🔸پدر می‌گوید: پسرم، ماشین را استارت بزن تا برویم جایی! 🔹وقتی پدر سوار می‌شود، می‌گوید: امروز برو ترمینال، جمعه است و خیلی‌ها از سفر برمی‌گردند. برو شاید خدا یک عمل صالحی به ما رساند. شاید کسی بود پولش را گم کرده و پول لازم داشت. شاید کسی بود که در این شهر برای دکتر آمده و شب را جای خواب ندارد. برو ان شاءالله خداوند انجام یک عمل صالحی بر ما هدیه می‌کند. 🔸پسر می‌گوید: وقتی به ترمینال می‌رسیدیم، پدرم با چشم منتظر بود و با زبان یا الله می‌گفت و از خدا می‌خواست برساند و اجابت کند دعای او را، این کار همیشگی پدر رحیم بود. 🔹گاهی می‌گفت: برخیز چند کمپوت بگیریم و روز جمعه می‌رفتیم بیمارستان دنبال بیمارانی می‌گشت که بی‌کس هستند و منتظر ملاقات کسی. 🔸گاهی پدرم دو ساعت داخل ماشین در ترمینال می‌نشست و می‌گفت: پسرم اصلا غصه نخور. همین که با نیت انتظار برای انجام کار خیر نشسته‌ایم، چه کار خیری برساند چه نرساند دستمزدمان محفوظ است و ضرر نمی‌کنیم. 🔹وقتی داستان به اینجا رسید، اشک بر دیدگانش جاری شد. 🔸من با حیرت گفتم: دوباره تکرار کن. واقعا چه صحنه عاشقانه‌ای و چه دعای دیوانه‌کننده‌ای. بروی ترمینال برای پیداکردن ابْن السَّبیل بنشینی و بگویی: «خدایا دعای مرا اجابت کن...» 🔹چه دعاهایی هستند که واقعا از آن‌ها بی‌خبریم. این دعا شاید بهترین دعا باشد که دعا کنی خداوند در زمانی که کسی او را دعا می‌کند و حاجتی می‌خواهد تو هم دعا کنی و از خدا توفیق عمل صالح طلب کنی و التماس کنی دعای تو را اجابت کند و برای دعای آن کسی که او را می‌خواند تو را بفرستد. 🔸پسر می‌گوید: برای پدرم بارها خداوند نیازمندانی را در اجابت دعایشان سمت او فرستاده بود، که اعتراف کردند مستأصل ایستاده بودند که دعا می‌کردند خدایا کمکم کن و خدا تو را رساند. ❓آیا تاکنون یک‌بار از دعاهای این پدر کرده‌ایم؟ ↶【😘 😘】↷ https://splus.ir/joingroup/ACMqFOFVG7FbqizKhNmoBw ❤️🌴❤️🌴❤️🌴❤️🌴❤️🌴❤️ https://eitaa.com/joinchat/1069613067Ce5c712d8ed
✨﷽✨ 🌻💛 گاهی فقط لازم است یک استکان چای بریزی و در آرام‌ترین نقطه‌ی خانه بنشینی و چای‌ات را بنوشی و به مسائل منفی، ذره‌ای فکر نکنی. گاهی باید دلت به حالِ خودِ خسته و اندوهگینت بسوزد و قدری بار سنگین اندوه را از روی شانه‌هاش برداری و اینقدر سخت نگیری و از خودت توقعات بیجا نداشته باشی. گاهی لازم است برای خودت استراحت تجویز کنی و هرکاری که حالت را بهتر می‌کند انجام بدهی؛ بزنی بیرون و بروی کافه و خرید کنی و دنبال دلخوشی‌ها و آدم‌ها و اتفاقات ناب بگردی و به لبی لبخند بنشانی و دستِ نیازمندی را بگیری و قدم بزنی و نگاه کنی و بشنوی و حرف بزنی و تجربه کنی و تا خوب نشدی، بر نگردی... باید خودت را دوست داشته‌باشی، باید بیشتر از هرکسی خودت را دوست داشته باشی.... ↶【😘 😘】↷ https://splus.ir/joingroup/ACMqFOFVG7FbqizKhNmoBw ❤️🌴❤️🌴❤️🌴❤️🌴❤️🌴❤️ https://eitaa.com/joinchat/1069613067Ce5c712d8ed
🌹🕊🌹🕊 🕊🌹🕊 🌹🕊 آقای مهربانم‼️ عطر نرگس ها را که استشمام می کنم... هوای بهارتان به مشامم می رسد... و چقدر یاسها مرا به دقایق جمکران نزدیک می کنند... آرزو دارم بیایی مژده سبز بهارم ای تمام آرزویم ای همه دار و ندارم آرزو دارم بیایی در دل تاریک غم‌ها ای جمالت روشنای خلوت شب های تارم 🌷السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ 🌷 🕊✨اللهم عجل لولیک الفرج