eitaa logo
داستانهای کوتاه و آموزنده
2.7هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
36 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم بیایید از گذشتگان درس عبرت بگیریم تاخود عبرت آیندگان نشدیم ⭕️ @dastan9 🇮🇷 ⭕️ http://Splus.ir/dastan9 🇮🇷 ⭕️ https://eitaa.com/dastan9 🇮🇷 ادمین کانال https://eitaa.com/yazahra_9 تبادلات 🌹 https://eitaa.com/yazahra_9
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️چطوری افراد طعمه رو شناسایی و شکار می‌کردید؟ 🔴از روی شون؛ طرز و و و... ولی اصلی‌ترین کلید شناسایی‌مون همون بود؛ با وجود دخترای سراغ محجبه‌ها نمی‌رفتیم🚫 دزدا با وجود ماشینی که درش بازه و موتورش روشنه، سراغ ماشین خاموشی که قفل شده نمیرن❌ ▪️ولی خیلیا هرچند که کامل و درستی ندارن اما تمایلی به انجام خطاهای دیگه و ارتباط با ندارن✋ 🔴خب اونا اگه خیلی داشتن که طرز شون بهتر بود...😏 وقتی می‌بینیم کسی ظاهرش به آدمای باحیا نمیخوره انتظار دارید فکر کنیم خیلی عفیفه⁉️🙄😒 👈به هر حال بدحجابی یه خانم برای ما علامت اینه که اون خانم حیاش کامل نیست و میشه بهش دستبرد زد⚡️ 📖برگرفته از: «بهای یک لباس»، ص۳۰ نویسنده: یوسف غلامی ⭕️ @dastan9 🏴 ⭕️ splus.ir/dastan9 🏴 ⭕️ https://eitaa.com/dastan9 🏴
سلام عزیزان..چند وقت پیش من و همسرم به دیدن دوست همسرم رفتیم که تازه با مهناز ازدواج کرده بود.مهنازو من روز عروسیم دیده بودم....در حد یه تبریک و احوالپرسی باهاش اشنا بودم...دختری جدی با قیافه و اندام بسیار که حتی در رده خوب هم دسته بندی نمیشه...ما چند وقت پیش یه صبح تا شب توی یه مهمونی یک روزه با مهناز و شایان بودیم....و مهناز به معنای واقعی یک بود...یک زن تمام عیار....حالا من چند تا ویژگیشو واستون میگم: به هیچ عنوان اسم هم همسرش رو بدون پسوند صدا نمیزد....ولی توی کلامش عجز و نیازمندی نبود...جدی...محکم در عین حال مهربون...شایان جان فلان کارو بکن....شایان جان.... نکته بعدی اینکه و تن صدای بسیاااار اروم و ظریفی داشت خیلی فصیح صحبت میکرد ناخوداگاه منم مثل اون شده بودم.وقتی حرف میزد چنان صداشو مثل یه طنین اروم رها میکرد که همه ریز میشدن ببینن چی میگه....نه مثل من که میکشم گاهی شوهرم میگه عزیزم یواشتر من همین جام... نکته بعدی اینکه توی نشستن وارد شدن به جایی خارج شدن از جایی حتی توی یه دست شستن ساده یا تعویض لباس بسیار صبور و اروم بود.اصلا عجله نمیکرد.براش مهم نبود که همه منتظرشن...طمانیه شو هرگز از دست نمیداد...مثلا برای صرف غذا همه با عجله شلپ شلوپ دستاشونو گربه شور کردن ولی این خیلی اروم دستاشو با دقت و شست و خشک کرد ...یا مثلا همه کفش پوشیده بودن منتظر بودن خیلی اروم با همون ریتم همیشگی راه رفتنش اومد...این کارش باعث میشد همیشه براش درو باز کنن...همیشه متوجه عدم حضورش باشن...همه چشم به راهش بودن...برخلاف من که چنان با عجله مثل شتر پله ها رو دوتا یکی میکنم که مثلا من زرنگم....همیشه هم جلوتر از شوهرم دم درم.....(ینی خااااااک)😒😒😒😒😒 مسئله بعدی اینکه توی هر شرایطی....تکرار میکنم هررر شرایطی از کوتاه نمیومد...نماز اول وقتش...شستن دستاش....پاک کردن خاک کفشش...و همه منتظر میشدن تا اون اصولشو رعایت کنه چون کاره درستو اون میکرد...مثل من هپلی نبود که با دست کثیف جوجه کبابو به دندون بکشه...نمازش قضا بشه یا تا زانو تو خاک غرق باشه... من واقعا توی اون مهمونی شکستم...خورد شدم...ولی خیلی چیزا یاد گرفتم ....ایشالله به دردتون خورده باشه ⭕️ splus.ir/dastan9 ⭕️ https://eitaa.com/dastan9