🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💖رمان عشق ناگهانی 💖
قسمت هفدهم
بعد از پیدا کردن صندلی خودم نشستم سارا هم دو ردیف جلوی من بود
کم کم همه ی صندلی ها پرشد و شروع کردن به توزیع دفترچه کنکور ؛ سوال هارویکی یکی پشت سر میذاشتم متوجه گذر زمان نشدم وقتی به سوال اخر رسیدم دو ساعتی گذشته بود و کم کم همه جواب هاشونو تحویل میدادند منم بعد از سوال آخر ورقه ی پاسخ هامو تحویل دادم و بیرون رفتم ، جلوی در منتظر سارا بودم که با قیافه ای خندون به سمتم اومد
ــ وای پروانه سوال ها سخت بود ولی من همشو جواب دادم
ــ من متوجه هیچی نشدم وقتی به خودم اومدم داشتم ورقه پاسخ هارو تحویل میدادم .
از اونجا خارج شدیم و به یک پارک نزدیک به اونجا رفتیم و روی یکی از نیمکت ها نشستیم
ــ پروانه میرفتیم کافه ای چیزی چرا اینجا اومدیم
خوراکی های مامانم از هرچیزی خوبتره عزیز دلم
ــ باشه بابا باشه
بعد از اینکه کلوچه ها و خرما های مامانمو خوردیم به سمت کافه ای رفتیم
وقتی رسیدیم به انتخاب سارا روی میزی نشستیم .
به قلم : مینو محبوبه
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🏴 #ان_الحسین_باب_من_اءبواب_الجنة 🏴
╭┅┅┅┅┅❀🇮🇷❀┅┅┅┅┅╮
🖤 🌐 @DASTAN9 🖤
╰┅┅┅┅┅❀🇮🇷❀┅┅┅┅┅╯
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💖رمان عشق ناگهانی 💖
قسمت هجدهم
سفارش هامون رو داده بودیم که با دیدن شخصی که در میز جلوییمون نشسته بود خشکم زد
سارا دستشو جلوی صورتم تکان داد و من به خودم آمدم
ــ سارا پاشو بریم
ــ کجا بریم تازه اومدیم هنوز سفارش هامون هم نیومده
ــ سارا ناصر اینجاست پاشو گفتم
ــ چی کجاست ؟
ــ اون میز جلویی رو ببین
ــ کومشونه؟
نگاهی به میزشون انداختم یک پسر و دو دختر کنار ناصر نشسته بودند
ــ سارا ول کن قهوه هارو بگیر بریم الان میبینه مارو
ــ تو ول کن پروانه چی کار به اونا داریم
من چشم هامو بستم و خدا خدا میکردم که قهوه ها زود برسه و بریم که با صدای ناصر آب دهنمو قورت دادم و چشم هامو باز کردم
ــ به به ببین کی اینجاست
ــ سارا پاشو بریم
ــ کجا خانم تازه همدیگه رو دیدیم
با پسری که کنارش بود نشست پشت میزمون ؛ میز چهار نفره دایره ای که حالا پر شده بود
یه قلم : مینو محبوبه
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🏴 #ان_الحسین_باب_من_اءبواب_الجنة 🏴
╭┅┅┅┅┅❀🇮🇷❀┅┅┅┅┅╮
🖤 🌐 @DASTAN9 🖤
╰┅┅┅┅┅❀🇮🇷❀┅┅┅┅┅╯
🌸🌸🌸🌸🌸
💖عشق ناگهانی💖
قسمت نوزدهم
ناصر با پوزخند زشتی رو به پسری که کنارش نشسته بود گفت : معرفی میکنم ، یک جوجه مذهبی که به من( نه) گفت یعنی میتونم بگم اولین دختری که به من نه گفت و بعد به من خیره شد، چشم هایش خیلی ترسناک شده بود
سارا : پاشید برید پی کارتون مزاحم نشید
ناصر : پروانه خانم من که تو رو معرفی کردم تو هم منو معرفی کن دیگه
از حرص پوست لبمو میکندم که از جام بلند شدم و رو به سارا گفتم : پاشو بریم ول کن
ناصر : چی شد نمیخواین پیش دو تا پسر خیلی خوشتیپ بشینید؟
همون موقع که سارا لب باز کرد برای گفتن چیزی از اخم هاش فهمیدم که چیز خوبی نمیگه
اینجا بود که دست سارا رو گرفتم و به سمت پیشخوان بردم .
قهوه هارو گرفتم و از کافه خارج شدیم
ــ سارا من بهت گفتم بریم چرا حرف گوش نمیکنی
ــ گفته بودی خیلی پسره بدی هست ولی تا این ند نمیدونستم
ــ سارا ول کن روزمونو خراب نکنیم
ــ باشه فقط یک چیزی میخوام بهت بگم
ــ چی بگو
ــ یکی از دختر هایی که پیش اونا بود داشت از میزمون فیلم میگرفت من بخاطر اون پا شدم اومدم بیرون واگرنه خیلی خوب بلد بودم بیچاره شون کنم
ــ ای وای سارا
ــ نگران نباش ما که زود اومدیم بیرون و همینطور از صورت عصبی مون هم معلوم بود اونا به زور نشستند رو میزمون
ــ قبل از اینکه اون فیلم به دست بابام برسه باید خودمون بگیم واگرنه دردسر میشه
به قلم : مینو محبوبه
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🏴 #ان_الحسین_باب_من_اءبواب_الجنة 🏴
╭┅┅┅┅┅❀🇮🇷❀┅┅┅┅┅╮
🖤 🌐 @DASTAN9 🖤
╰┅┅┅┅┅❀🇮🇷❀┅┅┅┅┅╯
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💖رمان عشق ناگهانی💖
قسمت۲۰
به اصرار سارا نهار رو خونه شون مهمان بودم ولی بعد از نهار به خانه مان رفتم تا قبل از اتفاقی خودم همه چیزو به پدرم بگم ، اصلا از هدف این کار ناصر سر در نیاوردم
به خانه که رسیدم کردم و بعد از سوال هایی در مورد اینکه کنکور چطور گذشت سر صحبت رو باز کردم :
ــ بابا جان
ــ بله دخترم
ــ امروز بعد از اینکه از محوطه آزمون خارج شدیم برای اینکه یک قهوه بخوریم به کافه ای که نزدیک محوطه بود رفتیم
ــ خب
ــ اونجا ...... خب اونجا
ــ اونجا چی
ــ ناصر رو دیدیم ؛ هم اینکه وارد شدیم و سفارش دادیم روی میزی نشستیم که دیدیم ناصر با پسری اومد و پشت میزمون نشستند
ــ اذیتتون که نکردن ؟ چیزی گفتن؟؟
ــ نه بابا جون چیز خاصی نگفتن همین که اومدن ما از اونجا رفتیم ولی ...
ــ ولی چی
ــ چند تا دختر همراهشون بود یکی از دخترا وقتی که ناصر با دوستش پشت میزمون نشستن شروع به فیلم گرفتن کرد.
بابا از عصبانیت سرخ شده بود ، بدون اینکه حرفی بزند از خانه خارج شد و منم همه چیو با جزئیات کامل برای مامانم تعریف کردم و با دلهره ی بدی که به جانم افتاده بود منتظر بابا شدم .
به قلم : مینو محبوبه
🌸🌸🌸🌸🌸
🏴 #ان_الحسین_باب_من_اءبواب_الجنة 🏴
╭┅┅┅┅┅❀🇮🇷❀┅┅┅┅┅╮
🖤 🌐 @DASTAN9 🖤
╰┅┅┅┅┅❀🇮🇷❀┅┅┅┅┅╯
22.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📦 میدونستی برای محتوای داخل جعبه سازمان ملل متحد قطعنامه صادر کرد؟
◾️میخوای بدونی داخل جعبه چیه؟! پس تا آخر کلیپ رو ببین شگفت زده میشی...
🏴 #ان_الحسین_باب_من_اءبواب_الجنة 🏴
╭┅┅┅┅┅❀🇮🇷❀┅┅┅┅┅╮
🖤 🌐 @DASTAN9 🖤
╰┅┅┅┅┅❀🇮🇷❀┅┅┅┅┅╯
9.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله:
ملعون است، ملعون! کسی که بارِ(امور زندگی) خود را بر دوش مردم بیفکند!
مَلعونٌ مَلعونٌ مَن ألقى كَلَّهُ عَلى النّاسِ!
الکافی جلد4 صفحه12
🏴 #ان_الحسین_باب_من_اءبواب_الجنة 🏴
╭┅┅┅┅┅❀🇮🇷❀┅┅┅┅┅╮
🖤 🌐 @DASTAN9 🖤
╰┅┅┅┅┅❀🇮🇷❀┅┅┅┅┅╯
🍃🍃
❇️پندانه
براى "اتفاق خوب" زندگى ات منتظر باش
هر قدر كه لازم است!
اصلاً هر روز خودت را براى اتفاق افتادنش
آماده كن و هر لحظه دنبالش بگرد!
روزى نرسد كه اتفاق خوبت،
لابه لاى مشكلات و مسائل روزمره گم
شود و ديگر هرچه بگردى پيدايش نكنى...
يا اين كه
هى بيايد پشت پنجره ى اتاقت
هى بنشيند روى يقه ى پيراهنت
هى خودش را روى ميز كارَت برقصاند
و تو ناديده اش بگيرى!
و بعد ها در آلبوم هاى جوانى ات
به دنبال يافتن اثرى از "اتفاق خوب" به
چشم هايت توى عكس ها خيره شوى
و...!
نكند كه دير شود
نكند كه فكر كنى اتفاق نمى افتد..!
زندگى پر از اتفاق هاى خوب ريز ريز است
فقط بايد نگاهشان كنى!
🏴 #ان_الحسین_باب_من_اءبواب_الجنة 🏴
╭┅┅┅┅┅❀🇮🇷❀┅┅┅┅┅╮
🖤 🌐 @DASTAN9 🖤
╰┅┅┅┅┅❀🇮🇷❀┅┅┅┅┅╯
3.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انتظار شدید بشه نزدیک میبینی #فرج رو ...
🏴 #ان_الحسین_باب_من_اءبواب_الجنة 🏴
╭┅┅┅┅┅❀🇮🇷❀┅┅┅┅┅╮
🖤 🌐 @DASTAN9 🖤
╰┅┅┅┅┅❀🇮🇷❀┅┅┅┅┅╯
.
و بالاخره رسیدیم به این دست نوشته سید شهیدان اهل قلم، سید مرتضی آوینی عزیز که سال ۱۳۶۶ آن را نوشت:
«انقلاب اسلامی به عنوان یگانه مظهر حق در جهان امروز، تنها در نبرد رو در رو با باطل است كه به تمامیت ميرسد و این چنین، رو در رویی ما با آمریكا به عنوان مظهر بزرگ شیطان اجتنابناپذیر و حتمی است.
اگرچه هنوز شیطان بزرگ بر این قصد نیست كه پای در عرصهی آن نبرد سرنوشت بگذارد، اما به هر تقدیر، مبارزهی كنونی ما با آمریكا مبین این حقیقت است كه نور انقلاب اسلامی با سرعتی بسا بیشتر از آن چه بتوان تصور كرد، پهنهی سیاه شب جاهلیت را تسخیر ميكند و پیش ميرود.
وقتی انقلاب اسلامی توانسته است به مرحلهای از تكامل خویش دست یابد كه آمریكا را به دخالت نظامی وادار كند، چه بسا كه صیرورت انقلاب خیلی زودتر از آن چه ما انتظار داریم به مراحل انتهایی رشد و تمامیت خویش نزدیك شود.»
🏴 #ان_الحسین_باب_من_اءبواب_الجنة 🏴
╭┅┅┅┅┅❀🇮🇷❀┅┅┅┅┅╮
🖤 🌐 @DASTAN9 🖤
╰┅┅┅┅┅❀🇮🇷❀┅┅┅┅┅╯
7.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌐ابطال قطعی سحر و جادو/دکتر عزیزی
🎥#دکتر_عزیزی
🏴 #ان_الحسین_باب_من_اءبواب_الجنة 🏴
╭┅┅┅┅┅❀🇮🇷❀┅┅┅┅┅╮
🖤 🌐 @DASTAN9 🖤
╰┅┅┅┅┅❀🇮🇷❀┅┅┅┅┅╯
‼️تنها کشوری که در جهان از اختراعهای خودش واسه کشورش استفاده نمیکنه و در اصل برای ایران تولید میشه اسراییل است!
‼️نمونه ۱:لباسهای زیر زنان و مردان که از پلاستیک تشکیل شده...عامل بعدی سرطانه از همیناست.
‼️نمونه ۲:صنعت مایکروفر؛
واسه ما درست کردن. دیدی که چقدر آسان، خوراک زود آماده میشه! اما نمیدونی وقتی روشن میشه انگار ۲۰۰تا موبایل همزمان روشن شده و این امواج سرطان زا هستن
‼️نمونه ۳:لوازم آرایشی
۹۸%لوازم آرایشی جهان زیر نظر یهود انجام میشه. درون همین رژ لبی که خانمها به کار میبرن سرب به کار رفته. چون خورده میشه و جذب بدن میشه، باعث سرطان مثانه میشه. اکنون حدود سه هزار سرطان مثانه تو ایران داریم.
امیدوارم کمتر استفاده کنید.
‼️نمونه ۴:رابرت مورداک یهودی
کارگردان شبکه Farsi1 وپشتیبان شبکهGEM
وقتی ازش پرسیدن: هدفت از راه اندازی این شبکه چی بوده؟!
گفت:میخوام از هر ۵ زوج ایرانی ۴تاش طلاق بشه وزن و دختر رو به لجن بکشم و بنیان خانواده ها رو بپاشونم.
‼️نمونه ۵:بیماری دیابت
تنها بیماری که درمان نداره.
جالبه بدونی که داروهاشو خودشون دارن اما تنها یهودی ها استفاده میکنن واسه من و تو گفتن:
اول پرهیز غذایی....قرص بخور حالا...انسولین تزریق کن...آخی انگشتت سیاه شده؟؟ از مچ قطعش کن...از زانو...آخرشم مرگ به همین سادگی.
چون تلمود پزشک یهودی میگه:نباید جز یهودی کسی درمان شه.
‼️نمونه ۶:آشپزخانه اوپن؛
اسلام میگه دستشویی باید بیرون از خونه باشه اما واست مدش کرد و وارد همه ساختمانها شد. از اون طرف وقتی آشپزخانه اوپنه، گازهای آلوده دستشویی وارد آشپزخانه میشه
‼️نمونه ۷:حذف حجامت از دوره بوعلی سینا توسط یاکوپ پولاک یهودی.
چون حجامت باعث میشد کسی بیمار نشه. خیلی آسان دستور حذفشو از رضا شاه پهلوی میگیره. حالا چند ساله دوباره دارن میگن: باید حجامت کرد.
اکنون به اولین هدفش رسید. پاول زیمت سال نود گفت:
تا سه سال آینده سونامی سرطان وارد ایران میشه.
همین هم شد. سالانه بیش از ۴۶هزار نفر فوت بر اثر سرطان تو ایران گزارش شده که بیشترم میشه.
تو فاصله ای که این مطلب رو خوندی یک نفر بر اثر سرطان تو ایران فوت کرد به همین راحتی...
🏴 #ان_الحسین_باب_من_اءبواب_الجنة 🏴
╭┅┅┅┅┅❀🇮🇷❀┅┅┅┅┅╮
🖤 🌐 @DASTAN9 🖤
╰┅┅┅┅┅❀🇮🇷❀┅┅┅┅┅╯
💖رمان جدید کانال با نام 💖
💖 #عشق_ناگهانی 💖
پروانه دختری مذهبی و زیبا که به درس هایش اهمیت زیادی میدهد ولی وقتی پا به دانشگاه میگذارد استاد دانشگاهش یکی از خواستگار های قبلی هست که از پروانه جواب رد شنیده و این باعث میشه که بین این استاد و دانشجویی که دلداده پروانه هست اتفاقات ناگواری بیوفته
🏴 #ان_الحسین_باب_من_اءبواب_الجنة 🏴
╭┅┅┅┅┅❀🇮🇷❀┅┅┅┅┅╮
🖤 🌐 @DASTAN9 🖤
╰┅┅┅┅┅❀🇮🇷❀┅┅┅┅┅╯