eitaa logo
داناب (داستانک+نکات‌ناب)
11.6هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
5هزار ویدیو
110 فایل
﷽، #داناب (داستانک‌های آموزنده و نکات ناب کاربردی) 🔹کاری از مؤسسه جهادی #مصباح 🔻سایر صفحات: 🔹پاسخ به‌شبهات؛ @shobhe_Shenasi 🔹سخنرانی‌ها: @ghorbanimoghadam_ir 🌐 سایت: ghorbanimoghadam.ir 🔻تبادل و تبلیغ @tabligh_arzan
مشاهده در ایتا
دانلود
یکی از شیعیان محضر امام سجاد(ع) و اظهار پریشانی و عیالمندی نمود و گفت: چهارصد درهم بدهکاری دارم، حضرت از شنیدن سخنان وی بسیار متأثر شده و گریه کرد، وقتی علت را پرسیدند، فرمود: کدام محنت بالاتر از آن است که برادر مؤمنی را مقروض ببینی و نتوانی مشکل او را حل کنی؟ هنگامی که مردم متفرق شدند یکی از منافقین گفت: عجیب است که ایشان یک بار می گوید آسمان و زمین در اختیار ماست و یک بار می گوید که از اصلاح برادر مؤمنی عاجزیم! آن مرد فقیر از شنیدن این سخن آزرده شد و خدمت امام سجاد (ع) رفت و گفت: شخصی چنان و چنین گفت و به من سخت آمد به گونه ای که رنج و محنت و پریشانی های خودم را فراموش کردم. حضرت فرمود: خداوند تو را فرج عطا فرمود؛ و دستور داد: آنچه برای افطار من آماده کرده اید بیاورید. دو قرص نان خشک شده را آوردند. حضرت فرمود: این نان ها را بگیر که در خانه ما به غیر از این ها وجود ندارد ولیکن خداوند به برکت این دو قرص نان نعمت و مال زیادی به تو می دهد. آن مرد دو قرص نان را گرفت و به بازار رفت و نمی دانست چه کار کند. نفس و شیطان وسوسه اش نمود که نه دندان بچه ها می تواند این نان ها را بخورد و نه شکم تو و خانواده ات را سیر می کند و نه قرض تو ادا خواهد شد. همان طور که در بازار راه می رفت، به ماهی فروشی برخورد کرد که یک ماهی در دستش مانده بود و کسی آن را نمی خرید. به ماهی فروش گفت: من دو نان جو دارم بیا با ماهی مبادله کنیم. ماهی فروش قبول کرد مرد ماهی را گرفت و یک نان جو را به او داد و به راهش ادامه داد و بقالی را دید که مقداری نمک مخلوط با خاک دارد که هیچ کس از او نمی خرد، به او پیشنهاد کرد بیا این قرص نان را بگیر و آن نمک را بده تا این ماهی را کباب کرده و استفاده کنم. و نمک را نیز گرفت و به خانه رفت در فکر بود که ماهی را پاک کند کسی در زد. وقتی در را باز کرد، دید هر دو مشتری نان ها را پس آورده اند و گفتند: بچه های ما این نان های خشک را نمی توانند بخورند و ما فهمیدیم که تو از ناچاری این نان ها را به بازار آورده ای بیا و نان خود را بگیر، ما از تو راضی هستیم و آن ماهی و نمک را به تو حلال کردیم. آن مرد آنها را دعا کرد و ایشان رفتند و چون کودکانش نمی توانستند آن نان ها را بخورند، تصمیم گرفت ماهی را کباب کند و به کودکانش بدهد. وقتی شکم ماهی را پاره کرد که آن را تمیز کند دید پر از در و مروارید است که نظیر ندارند، پس خداوند متعال را شکر کرد و در فکر بود که آنها را به چه کسی بفروشد و چه کار کند که شخصی از طرف امام سجاد(ع) آمد و پیغام آورد که امام سجاد (ع)فرمود: خداوند متعال در کار تو گشایش ایجاد کرد و از پریشانی نجات داد. اکنون قرص های نان را به ما برگردان که آن ها را به غیر از ما کسی نمی خورد. 📚الامالی ، ص۵۳۷ ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈 ذکر سجده‌های امام سجاد(ع) چه بود؟! 💐 ویژه ولادت امام سجاد علیه السلام 📚 @DasTanaK_ir
یه توییت قابل تأمل از خانم مایا صباغ قابل توجه براندازان گرامی 📚 @DasTanaK_ir
بیشتر سراغ دُلارو می‌گیری یا دِلارو ....؟! @DasTanaK_ir | داناب 👈
۸ اسفند: سالروز شهادت علمدار بی دست جبهه‌ها ، شهید حاج حسین خرازی گرامی باد🌺 @DasTanaK_ir | داناب 👈
✨﷽✨ صحبتهای جالب رهبر معظم انقلاب‌ درباره‌ی همسرشان 🔹باید به صبر و شکیبایی فراوان او (همسرم)، در تحمل سختی و مشقت زندگی در دوران پیش از انقلاب و اصرار او بر ساده زیستی، در دوران پس از انقلاب اشاره کنم. 🔹بحمدالله خانه ما همواره تاکنون از زوائد زندگی و دنیوی، که حتی در خانه‌های معمولی مردم یافت می‌شود به دور مانده است و در این امر بالاترین سهم و مهمترین نقش را داشته است. درست است که من زندگی‌ام را به همین شکل آغاز کردم و همسرم را نیز در این مسیر هدایت کردم و این روحیه را در او زنده کردم، اما صادقانه می‌گویم که او در این زمینه بسیار از من پیشی گرفته است. 🔹من درباره زهد و پارسایی این بانوی صالحه تصویرهای بسیاری در ذهن خود دارم که بیان برخی از آنها خوب نیست. از جمله مواردی که می‌توانم بگویم این است که: هرگز از من درخواست نکرده است، بلکه نیاز خیلی ضروری خانواده به لباس را به من یاد آور می‌شد و خود می‌رفت و می‌خرید. 🔹هیچ وقت برای خود نخرید. مقداری زیورالات داشت که از خانه پدری آورده بود و یا هدیه برخی بستگان بود. همه آنها را فروخته و پول آنها را در راه خدا صرف کرد. او اینک حتی یک قطعه زر و زیور و حتی یک انگشتر معمولی هم ندارد. 📘 کتاب "خون دلی که لعل شد"، فصل دهم، ص ۱۵۹ ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
7.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ما شاء الله !!! فدراسیون را کمپلت داده دست فک و فامیل 😳😳 وقتی در برابر چند تا سوال خبرنگار اینطور به پته پته می‌افتی، جواب خدا را در روز قیامت چطوری می‌خوای بدی؟ @DasTanaK_ir | داناب 👈
موفقیت 📚 @DasTanaK_ir
بوستان حدیث ؛ تفاوت نگرش مومن و کافر به گناه @DasTanaK_ir | داناب 👈
معاد از دیدگاه امام خمینی ره (۳) @DasTanaK_ir | داناب 👈
یک دقیقه با قرآن @DasTanaK_ir | داناب 👈