eitaa logo
داناب (داستانک+نکات‌ناب)
12.3هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
4.7هزار ویدیو
108 فایل
﷽، #داناب (داستانک‌های آموزنده و نکات ناب کاربردی) 🔹کاری از مؤسسه جهادی #مصباح 🔻سایر صفحات: 🔹پاسخ به‌شبهات؛ @shobhe_Shenasi 🔹سخنرانی‌ها: @ghorbanimoghadam_ir 🌐 سایت: ghorbanimoghadam.ir 🔻تبادل و تبلیغ @tabligh_arzan
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹آیا شما یک رهبر هستید؟ + تست شخصیت شناسی خیلی از ما این ویژگی ها را درون خود می بینیم که رهبری یک گروه، جمع، هدایت یک تیم یا مدیریت افکار سیاسی و فلسفی جمعی را برعهده بگیریم و برخی نیز از این ویژگی های خود آگاه نیستیم. برای خودآزمایی به پیوند زیر مراجعه کنید👇 ghorbanimoghadam.ir/1078 ‌‌‌‌ــــــــــــــــ 🚩 و نکات 👇 📚 @dastanak_ir
ابوطالب، مظلوم تاریخ به مناسبت ۲۶ رجب سالروز رحلت ایشان ‌‌‌‌ــــــــــــــــ 🚩 و نکات 👇 📚 @dastanak_ir
مبعث پیامبر عظیم الشأن اسلام صلی الله علیه وآله و سال جدید را به شما همراهان عزیزم و شادباش میگم❤️ 🚩 پاسخ‌به‌شبهات‌فــجازی👇 🆔 @shobhe_shenasi
موفق ترین آدما کسایی هستن که با دوستان خود مشورت میکنن و دقیقا برعکسش عمل میکنن😂😂👍😂😂 ✅ مشورت و تفکر دو بال اصلی برای حرکت و تصمیم های صحیحه. نمونه ی امروزیش تصمیم برای مسافرت رفتن یا حتی صله رحم کردن. کاش دوستانی که از شهر و دیارشون زدند بیرون، چند دقیقه با خودشون خلوت میکردند، تفکر میکردند و به عواقب کارشون توجه میکردند. کاش با یه عالم دینی مشورت میکردند تا دستشون به خونِ هموطنانشون آلوده نشه. خدا عاقبت همه مون رو ختم به خیر کنه 💠 امام علی علیه السام: تفكّر قبل أن تعزم و شاور قبل أن تقدم و تدبّر قبل أن تهجم , پيش از آنكه تصميم بگيرى انديشه كن، پيش از آنكه اقدام كنى مشاوره و رايزنى كن،و پيش از آنكه ناگهان وارد كارى شوى تدبّر كن. غرر الحکم و درر الکلم، جلد ۱، ص ۳۲۲ ‌‌‌‌ــــــــــــــــ 🚩 و نکات 👇 📚 @dastanak_ir
در این شب عید به توان ۲ همه باهم به چندین زبان زنده دنیا تکرار میکنیم.... مرگ برکرونا(امریکا)👊🏻 Don't with corona(Amrika)👊🏻 الموت لکرونا(امریکا)✊🏻 کرونا(امریکا) مردا باد✊🏻 امام خمینی: هرچه فریاد دارید بر سر آمریکا بکشید. ‌‌‌‌ــــــــــــــــ 🚩 و نکات 👇 📚 @dastanak_ir
درس ملانصرالدین به دوستان! 📚 @dastanak_ir در نزديکي روستاي ملا نصرالدين مکان مرتفعي بود که شبها باد مي وزيد و فوق العاده سرد مي شد. دوستان ملا به او گفتند: اگر بتواني يک شب تا صبح بدون آنکه از آتشي استفاده کني در آن تپه بماني، ما يک سور به تو مي دهيم و گرنه تو بايد يک مهماني مفصل به همه ما بدهي. ملا نصرالدين قبول کرد. شب به آنجا رفت و تا صبح به خود پيچيد و سرما را تحمل کرد و صبح که برگشت گفت: من برنده شدم و بايد به من سور دهيد. گفتند يعني از هيچ آتشي استفاده نکردي؟ ملا گفت: نه! نزديک ترين شعله به من در يکي از دهات اطراف بود که گويا شمعي در آنجا روشن بود. دوستان گفتند: همان آتش تو را گرم کرده و بنابراين شرط را باختي و بايد مهماني بدهي. ملا نصرالدين قبول کرد و گفت: فلان روز ناهار به منزل ما بياييد. دوستان يکي يکي آمدند اما نشاني از ناهار نبود. گفتند: انگار نهاري در کار نيست. ملا نصرالدين گفت: چرا ولي هنوز آماده نشده، دو سه ساعت ديگر هم گذشت باز ناهار حاضر نبود. ملا نصرالدين گفت: آب هنوز جوش نيامده که برنج را درونش بريزم. دوستانش به آشپزخانه رفتند ببيننند چگونه آب به جوش نمي آيد. ديدند ملا نصرالدين يک ديگ بزرگ به طاق آويزان کرده دو متر پايين تر يک شمع کوچک زير ديگ نهاده. گفتند: ملا اين شمع کوچک نمي تواند از فاصله دو متري ديگ به اين بزرگي را گرم کند. ملا نصرالدين گقت: چطور از فاصله چند کيلومتري مي توانست مرا روي تپه گرم کند، شما هم بنشينيد تا آب جوش بيايد و غذا آماده شود. ‌‌‌‌ــــــــــــــــ 🚩 و نکات 👇 📚 @dastanak_ir
ترجمه آیه نصب‌شده در حسینیه امام خمینی (ره) 🔹إنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِينَ 🔸رحمت‏ خدا به نيكوكاران نزديک است 🔹 سوره اعراف آیه ۵۶ ‌‌‌‌ــــــــــــــــ 🚩 و نکات 👇 📚 @dastanak_ir
یه روز سه نفر بودیم، دو تا ماسک داشتیم .... ‌‌‌‌ــــــــــــــــ 🚩 و نکات 👇 📚 @dastanak_ir
▪️‏نام: کرونا/ کووید۱۹ اندازه: میکروسکوپی ،یک هزارم میلیمتر،500نانومتر مجموع حجم اطلاعات ژنوم: ۸ کیلوبایت مقدار موجود در جهان: نهایتا چند گرم اثر: -بیش از ۱۰ هزار کشته و 300هزار مبتلا درحدود ۲ماه! -تعطیلی تمامی اجتماعات بشر! -خسارت هزاران میلیاردی به اقتصاد جهانی! يا أَيُّهَا الإِنسانُ ما غَرَّكَ بِرَبِّكَ الكَريمِ؟ ‌‌‌‌ــــــــــــــــ 🚩 و نکات 👇 📚 @dastanak_ir
امام باقر عليه السلام: از افكندن كار امروز به فردا بپرهیز؛ زيرا اين كار دريايى است كه مردمان در آن غرق و نابود مى شوند إيّاكَ و التَّسويفَ؛ فإنّهُ بَحرٌ يَغرَقُ فيهِ الهَلْكى تحف العقول صفحه 285 💡حواسمون به اتلاف عمرمون هست؟ ‌‌‌‌ــــــــــــــــ 🚩 و نکات 👇 📚 @dastanak_ir
در زمان تدريس در دانشگاه پرينستون، دکتر حسابي تصميم مي گيرند سفره ي هفت سيني براي انيشتين و جمعي از بزرگترين دانشمندان دنيا از جمله "بور"، "فرمي"، "شوريندگر" و "ديراگ" و ديگر استادان دانشگاه بچينند و ايشان را براي سال نو دعوت کنند... 📚 @dastanak_ir آقاي دکتر خودشان کارت هاي دعوت را طراحي مي کنند و حاشيه ي آن را با گل هاي نيلوفر که زير ستون هاي تخت جمشيد هست (لوتوس) تزئين مي کنند و منشا و مفهوم اين گل ها را هم توضيح مي دهند. چون مي دانستند وقتي ريشه مشخص شود براي طرف مقابل دلدادگي ايجاد مي کند. دکتر مي گفت: "براي همه کارت دعوت فرستادم و چون مي دانستم انيشتين بدون ويالونش جايي نمي رود، تاکيد کردم که سازش را هم با خود بياورد. همه سر وقت آمدند اما انيشتين 20دقيقه ديرتر آمد و گفت: چون خواهرم را خيلي دوست دارم خواستم او هم جشن سال نو ايرانيان را ببيند. من فورا يک شمع به شمع هاي روشن اضافه کردم و براي انيشتين توضيح دادم که ما در آغاز سال نو به تعداد اعضاي خانواده شمع روشن مي کنيم و اين شمع را هم براي خواهر شما اضافه کردم. به هر حال بعد از يک سري صحبت هاي عمومي، انيشتين از من خواست که با دميدن و خاموش کردن شمع ها جشن را شروع کنم. من در پاسخ او گفتم: ايراني ها در طول تمدن 10هزار ساله شان حرمت نور و روشنايي را نگه داشته اند و از آن پاسداري کرده اند. براي ما ايراني ها شمع نماد زندگيست و ما معتقديم که زندگي در دست خداست و تنها او مي تواند اين شعله را خاموش کند يا روشن نگه دارد." آقاي دکتر مي خواست اتصال به اين تمدن را حفظ کند و مي گفت بعدها انيشتين به من گفت: "وقتي برمي گشتيم به خواهرم گفتم حالا مي فهمم معني يک تمدن 10هزارساله چيست. ما براي کريسمس به جنگل مي رويم درخت قطع مي کنيم و بعد با گلهاي مصنوعي آن را زينت مي دهيم اما وقتي از جشن سال نو ايراني ها برمي گرديم همه درخت ها سبزند و در کنار خيابان گل و سبزه روييده است." بالاخره آقاي دکتر جشن نوروز را با خواندن دعاي تحويل سال آغاز مي کنند و بعد اين دعا را برای مهمانان تحليل و تفسير مي کنند... به گفته ي ايشان همه در آن جلسه از معاني اين دعا و معاني ارزشمندي که در تعاليم مذهبي ماست شگفت زده شده بودند. بعد با شيريني هاي محلي از مهمانان پذيرايي مي کنند و کوک ويلون انيشتين را عوض مي کنند و يک آهنگ ايراني مي نوازند. همه از اين آوا متعجب مي شوند و از آقاي دکتر توضيح مي خواهند. ايشان پاسخ می دهند که موسيقي ايراني يک فلسفه، يک طرز تفکر و بيان اميد و آرزوست. انيشتين از آقاي دکتر مي خواهند که قطعه ي ديگري بنوازند. پس از پايان اين قطعه که عمدأ بلندتر انتخاب شده بود انيشتين که چشم هايش را بسته بود چشم هايش را باز کرد و گفت: "دقيقا من هم همين را برداشت کردم و بعد بلند شد تا سفره ی هفت سين را ببيند..." آقاي دکتر تمام وسايل آزمايشگاه فيزيک را که نام آنها با "س" شروع مي شد توي سفره چيده بود و يک تکه چمن هم از باغبان دانشگاه پرينستون گرفته بود. بعد توضيح مي دهد که اين در واقع هفت چين يعني 7 انتخاب بوده است. تنها سبزه با "س" شروع مي شود به نشانه ي رويش... ماهي با "م" به نشانه ي جنبش، آينه با "آ" به نشانه ي يکرنگي، شمع با "ش" به نشانه ي فروغ زندگي و ... همه متعجب مي شوند و انيشتين مي گويد آداب و سنن شما چه چيزهايي را از دوستي، احترام و حقوق بشر و حفظ محيط زيست به شما ياد مي دهد. آن هم در زماني که دنيا هنوز اين حرف ها را نمي زد و نخبگاني مثل انيشتين، بور، فرمي و ديراک اين مفاهيم عميق را درک مي کردند. يک کاسه آب هم روي ميز گذاشته بودند و يک نارنج داخل آب قرار داده بودند. آقاي دکتر براي مهمانان توضيح مي دهند که فلسفه ی اين کاسه 10هزارسال قدمت دارد. آب نشانه ي فضاست و نارنج نشانه ي کره ي زمين است و اين بيانگر تعليق کره زمين در فضاست. انيشتين رنگش مي پرد عقب عقب مي رود و روي صندلي مي افتد و حالش بد مي شود. از او مي پرسند که چه اتفاقي افتاده؟ مي گويد: "ما در مملکت خودمان 200 سال پيش دانشمندي داشتيم که وقتي اين حرف را زد کليسا او را به مرگ محکوم کرد اما شما از 10هزار سال پيش اين مطلب را به زيبايي به فرزندانتان آموزش مي دهيد. علم شما کجا و علم ما کجا؟!" خيلي جالب است که آدم به بهانه ي نوروز يا هر بهانه ي خوب ديگر، فرهنگ و اعتبار ملي خودش را به جهانيان معرفي کند. ‌‌‌‌ــــــــــــــــ 🚩 و نکات 👇 📚 @dastanak_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ طاقچه؛ بانک محتوای فرهنگی ویژه بحران کرونا ❇️ دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم شعبه اصفهان 💠 موشن گرافی 💠 بازی و اسباب بازی 💠 فیلم و کلیپ 💠 معرفی محصولات فرهنگی 💠 یادداشت و محتوای متنی 🚨 هرچه میخواهید از طاقچه بردارید و منتشر کنید 🌐 eitaa.com/joinchat/3147038762Cd21e2925a7
04. Ya Rasul Allah (Part1).mp3
8.85M
🎼 یارسول‌الله ‌‌‌‌ــــــــــــــــ 🚩 و نکات 👇 📚 @dastanak_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنرانی تکان‌دهنده آیت الله مجتهدی : هر طوری می‌خوای زندگی کن فقط بدون آخرش مرگِ ... چقدر رفتند و باورمان نشد که ما هم رفتنی هستیم تا آخر سر ما هم به سنگ لحد خواهد خورد ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب)👇 📚 @dastanak_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وضعیت باباها روز ۲۴ ام قرنطینه 😂 ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir
دکتر روانشناسي بود که هر کس مشکلات روحي و رواني داشت به مطب ايشان مراجعه مي کرد و ايشان با تبحر خاصي بيماران را مداوا مي کرد و آوازه اش در همه شهر پيچيده بود. يک روز بيماري به مطب اين دکتر آمد که از نظر روحي به شدت دچار مشکل بود. دکتر بعد از کمي صحبت به ايشان گفت در همين خياباني که مطب من هست، تئاتري موجود هست که يک دلقک برنامه هاي شاد و خيلي جالبي اجرا مي کند. معمولا بيماراني که به من مراجعه مي کنند و مشکل روحي شديدي دارند را به آنجا ارجاع مي دهم و توصيه مي کنم به ديدن برنامه هاي آن دلقک بروند و هميشه هم اين توصيه کارگشا بوده و تاثير بسيار خوبي روي بيماران من دارد. شما هم لطف کنيد به ديدن تئاتر مذکور رفته و از برنامه هاي شاد آن دلقک استفاده کرده تا مشکلات روحي تان حل شود. بيمار در جواب گفت: آقاي دکتر من همان دلقکي هستم که در آن تئاتر برنامه اجرا مي کنم...! 🔹 پی‌نوشت ۱. هميشه هستند آدم هايي که در ظاهر شاد و خوشحال به نظر مي رسند و گويا هيچ مشکلي در زندگي ندارند، اما ... ۲. گول ظاهر کسی را نخورید، خود من یه بار یه نفر گول ظاهر من را خورد، من الان دیگه گول ظاهر ندارم😂 ۳. بعضی ها با اینکه خودشون غرق مشکلند، اما حال دیگران را خوب می‌کنند. ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir
کدام یک از جملات دعاهای ماه رجب برای شما جذاب تر بود؟ خداحافظ ماه رجب!!! 🚩 پاسخ‌به‌شبهات‌فــجازی👇 🆔 @shobhe_shenasi
🔰به شوخی به یکی از دوستانم گفتم: من ٢٢ ساعت متوالی‌خوابیده‌ام! 🔻گفت: بدون ؟! 🔰 همین را به دوست دیگرم گفتم: 🔻گفت: بدون ؟! 🔰و اینگونه خدای هرکس را شناختم ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir
دلایل بدگمانی2 Mix.mp3
8.63M
18 دلایل بدگمانی2 / کاری مشترک از گروه تبلیغی خانواده موفق و حجره مجازی ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir
دلایل بدگمانی1 Mix.mp3
5.54M
17 دلایل بدگمانی1 / کاری مشترک از گروه تبلیغی خانواده موفق و حجره مجازی ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir
دو گدا بودند يک بسيار چاپلوس و ديگري آرام و ساکت. 📚 @dastanak_ir گداي چاپلوس وقتي سلطان محمود و يا وزيرنش را مي ديد بسيار چاپلوسي مي کرد و از سلطان محمود تعريف مي کرد و هديه ميگرفت ولي اون يکي ساکت بود. اون گداي چاپلوس روزي به گداي ساکت گفت چرا تو هم وقتي شاه رو مي بيني چيزي نميگي تا به تو هم پولي داده بشه. گداي ساکت گفت: کار، خوبه خدا درست کنه... سلطان محمود خر کيه؟ براي سلطان محمود اين سوال پيش اومده بود، که چرا يک گدا ساکته و هيچي نمي گه. وقتي از اطرافيان خود پرسيد، به او گفتند که اين گدا گفته کار، خوبه خدا درست کنه... سلطان محمود خر کيه؟ سلطان محمود ناراحت شد و گفت حالا که اينطوري فکر مي کنه فردا مرغي بريان شده که در شکمش الماسي باشد را به گدايي که چاپلوسي مي کند بدهيد تا بفمد سلطان محمود خر کيه؟ صبح روز بعد همينکار را انجام دادند غافل از اينکه وزير بوقلموني براي گدا برده و گداي متملق سير است. پس وقتي که مرغ بريان شده را به او دادند او که سير بود. مرغ را به گداي ساکت داد و گفت: امروز چند سکه درآمد داشتي و او گفت سه سکه. گداي متملق گفت: اين مرغ رو به سه سکه به تو مي فروشم و آن گدا قبول نکرد و آخر سر پس از چانه زني مرغ بريان را بدون دادن حتي يک سکه صاحب شد. لقمه اول را که خورد چشمش به آن سنگ قيمتي افتاد و به رفيق خود گفت: فکر مي کنم از فردا ديگه همديگر را نبينيم. فرداي آن روز سلطان محمود ديد که باز گداي متملق اونجاست و گدايي مي کنه از او پرسيد چرا هنوز گدايي مي کني؟ گفت: خوب بايد خرج زن و بچه ام را درآورم. سلطان محمود با تعجب پرسيد: مگر ما ديروز براي شما تحفه اي نفرستاديم؟ گداي متملق گفت: بله دست شما درد نکنه وزير شما قبل از اينکه شما مرغ را بفرستيد بوقلموني آوردند و من خوردم چون من سير بودم مرغ را به رفيقم دادم و ديگر خبري هم از رفيقم ندارم. سلطان محمود عصباني شد و گفت: دست و پايش را ببنديد و به قصر بياريدش! در قصر به گدا گفت بگو کارو بايد خدا درست کنه سلطان محمود خر کيه. گدا اين را نمي گفت و سلطان محمود ميگفت بزنيدش تا بگه! سلطان خطاب به گداي چاپلوس ميگفت: من مي گم تو هم بگو... «کار، خوبه خدا درستش کنه... سلطان محمود خر کيه؟» ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حرکت بر لبه‌ی 🔴امام خامنه ای؛ بازار شبهات رواج دارد..... برای جهاد لازم نیست فقط شمشیر برداریم. مواجهه با این شبهات است. برای این جهاد خودتان را آماده کنید... 👈 جهاد روشنگری همراه با کانال فضای مجازی (تقدیر شده از سوی نهاد رهبری در دانشگاه‌ها) ــــــــــــــــ 🚩 پاسخ‌به‌شبهات‌فضای‌مجازی👇 http://eitaa.com/joinchat/1042808834C1d4becaa06
(منبر کوتاه) کرونایی 📚 @dastanak_ir ⭕️ آن قدر اسارتش طولانی شده بود که یک افسر عراقی گفته بود تو به ایران باز نمی گردی بیا همین جا تشکیل خانواده بده!... همسر شهید لشگری می گفت خدا حسین را فرستاد تا سرمشقی برای همگان شود...او اولین کسی بودکه رفت و آخرین نفری بود که برگشت.... اسیر که شد پسرش علی۴ ماهه بود و دندان نداشت و به هنگام آزادیش علی پسرش دانشجوی دندانپزشکی بود... 🌷 وقتی بازگشت از او پرسیدند این همه سال انفرادی را چگونه گذراندی و او می گفت: برنامه ریزی کرده بودم و هرروز یکی از خاطرات گذشته خود را مرور می کردم سالها در سلول های انفرادی بوده و با کسی ارتباط نداشت، قرآن راکامل حفظ کرده بود، زبان انگلیسی می دانست و برای ۲۶ سال نماز قضا خوانده بود... 🌹 حسین می گفت: از هجده سال اسارتم ده سالی که در انفرادی بودم سالها با یک "مارمولک" هم صحبت می شدم!! بهترین عیدی که این ۱۸ سال اسارت گرفتم، یک نصفه لیوان آب یخ بود! عید سال ۷۴ بود، سرباز عراقی نگهبان یک لیوان آب یخ می خورد می خواست باقی مانده آن را دور بریزد، نگاهش به من افتاد، دلش سوخت و آن را به من داد، من تا ساعت ها از این مساله خوشحال بودم.... این را بگویم که من ۱۲ سال در حسرت دیدن یک برگ سبز، یک منظره بودم، حسرت ۵دقیقه آفتاب را داشتم... 🌷 کتاب خاطرات دردناک الهی بمیرم😔 آدم یاد روضه موسی بن جعفر میفته😞 14روز نمیتونیم توخونه هامون با وجودتمام امکانات بمونیم🤔 چه کشید آقاامام کاظم علیه السلام. 14سال ازاین زندان به اون زندان🥺 اما امان اززندان آخری سندی بن شاهک یهودی چنان به امام هفتم ماسخت میگرفت که آقا دست به دعا بلند کرد که🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏 ای خدایی که دانه را ازدل تاریک خاک بیرون کشیدی ای خدایی که جنین را ازشکم تاریک مادر بیرون فرستادی ای خدایی که شیر را از بین خون وسرگین حیوان پاکیزه بیرون آوردی دیگه مرگ مرا برسان😔 بزرگان میفرمان این کلمات وقسمها کلمات فرج وگشایشند🙏🙏🙏🙏🙏🙏 پس دم اذان مغرب وموقع اجابت دعا عرضه بداریم که ای خدایی که دانه را ازدل تاریک خاک بیرون کشیدی ای خدایی که جنین را ازشکم تاریک مادر بیرون فرستادی ای خدایی که شیر را از بین خون وسرگین حیوان پاکیزه بیرون آوردی دیگه فرج مهدی فاطمه رو برسان التماس دعا🙏😔🙏 ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir
1_119008003.mp3
3.44M
داستان شب اول قبر میرزا عبدالله گلپایگانی (نقل از آیت الله اراکی) 🔹 کوچک‌های بزرگ!! ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir
دو خاطره متفاوت و قابل تأمل از گم شدن مداد سياه‌ دو نفر در دوران دبستان: 📚 @dastanak_ir ۱. مرد اول مي‌گفت: «چهارم ابتدايي بودم. در مدرسه مداد سياهم را گم کردم. وقتي به مادرم گفتم، سخت مرا تنبيه کرد و به من گفت که بي‌مسئوليت و بي‌حواس هستم. آن قدر تنبيه مادرم برايم سخت بود که تصميم گرفتم ديگر هيچ وقت دست خالي به خانه برنگردم و مدادهاي دوستانم را بردارم. روز بعد نقشه‌ام را عملي کردم. هر روز يکي دو مداد کش مي‌رفتم تا اينکه تا آخر سال از تمامي دوستانم مداد برداشته بودم. ابتداي کار خيلي با ترس اين کار را انجام مي‌دادم ولي کم‌کم بر ترسم غلبه کردم و از نقشه‌هاي زيادي استفاده کردم تا جايي که مدادها را از دوستانم مي‌دزديدم و به خودشان مي‌فروختم. بعد از مدتي اين کار برايم عادي شد. تصميم گرفتم کارهاي بزرگتر انجام دهم و کارم را تا کل مدرسه و دفتر مدير مدرسه گسترش دادم. خلاصه آن سال برايم تمرين عملي دزدي حرفه‌اي بود تا اينکه حالا تبديل به يک سارق حرفه‌اي شدم!» ۲. مرد دوم مي‌گفت: «دوم دبستان بودم. روزي از مدرسه آمدم و به ماردم گفتم مداد سياهم را گم کردم. مادرم گفت خوب چه کار کردم بدون مداد؟ گفتم از دوستم مداد گرفتم. مادرم گفت خوبه و پرسيد که دوستم از من چيزي نخواست؟ خوراکي يا چيزي؟ گفتم نه. چيزي از من نخواست. مادرم گفت پس او با اين کار سعي کرده به ديگري نيکي کند، ببين چقدر زيرک است. پس تو چرا به ديگران نيکي نکني؟ گفتم چگونه نيکي کنم؟ مادرم گفت دو مداد مي‌خريم، يکي براي خودت و ديگري براي کسي که ممکن است مدادش گم شود. آن مداد را به کسي که مدادش گم مي‌شود مي‌دهم و بعد از پايان درس پس مي‌گيرم. خيلي شادمان شدم و بعد از عملي کردن پيشنهاد مادرم، احساس رضايت خوبي داشتم آن قدر که در کيفم مدادهاي اضافي بيشتري مي‌گذاشتم تا به نفرات بيشتري کمک کنم. با اين کار، هم درسم خيلي بهتر از قبل شده بود و هم علاقه‌ام به مدرسه چند برابر شده بود. ستاره کلاس شده بودم به گونه‌اي که همه مرا صاحب مدادهاي ذخيره مي‌شناختند و هميشه از من کمک مي‌گرفتند. حالا که بزرگ شده‌ام و از نظر علمي در سطح عالي قرار گرفته‌ام و تشکيل خانواده داده‌ام، صاحب بزرگترين جمعيت خيريه شهر هستم.» ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir