eitaa logo
داناب (داستانک+نکات‌ناب)
12.2هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
4.8هزار ویدیو
108 فایل
﷽، #داناب (داستانک‌های آموزنده و نکات ناب کاربردی) 🔹کاری از مؤسسه جهادی #مصباح 🔻سایر صفحات: 🔹پاسخ به‌شبهات؛ @shobhe_Shenasi 🔹سخنرانی‌ها: @ghorbanimoghadam_ir 🌐 سایت: ghorbanimoghadam.ir 🔻تبادل و تبلیغ @tabligh_arzan
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ / پدر تو یکی را در میارم! 🆔 @dastanak_ir برف سنگینی در حال باریدن بود، ناصرالدین شاه هوس درشکه سواری به سرش زد... دستور داد اتاقک درشکه را برایش گرم و منقل و وافور شاهی را هم در آن مهیا سازند، آن‌گاه در حالی که دو سوگلی‌اش در دو طرف او نشسته بودند، در اتاقک گرم و نرم درشکه، دستور حرکت داد، کمی که از تماشای برف و بوران بیرون و احساس گرمای مطبوع داخل کابین سرخوش شد، هوس بذله‌گویی به سرش زد و برای آن‌که سوگلی‌هایش را بخنداند، با صدای بلند به پیرمرد درشکه‌چی که از شدت سرما می‌لرزید، گفت: درشکه چی! به سرما بگو ناصرالدین شاه "تره هم واست خرد نمی‌کنه!" .درشکه‌چی بیچاره سکوت کرد... اندکی بعد ناصرالدین شاه دوباره سرخوشانه فریاد زد: درشکه‌چی! به سرما گفتی؟؟!! درشکه‌چی که از سردی هوا نای حرف زدن نداشت، پاسخ داد: بله قربان گفتم!!! - خب چی گفت؟؟؟ گفت: با حضرت اجل همایونی کاری ندارم، اما پدر تو یکی رو درمی‌یارم... 🔹 مسولان عزیز! گرانی پدر ملت را در آورده، به جای اینکه مشکلات جسمی ناشی از تن آسایی و تنبلی و ورزش نکردن را گردن #چادر بیندازید... یه کاری کنید.... ــــــــــــــــ ☑️ هر روز یک داســـتانڪــ در👇 http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
﷽ / پدر تو یکی را در میارم! 🆔 @dastanak_ir برف سنگینی در حال باریدن بود، ناصرالدین شاه هوس درشکه سواری به سرش زد... دستور داد اتاقک درشکه را برایش گرم و منقل و وافور شاهی را هم در آن مهیا سازند، آن‌گاه در حالی که دو سوگلی‌اش در دو طرف او نشسته بودند، در اتاقک گرم و نرم درشکه، دستور حرکت داد، کمی که از تماشای برف و بوران بیرون و احساس گرمای مطبوع داخل کابین سرخوش شد، هوس بذله‌گویی به سرش زد و برای آن‌که سوگلی‌هایش را بخنداند، با صدای بلند به پیرمرد درشکه‌چی که از شدت سرما می‌لرزید، گفت: درشکه چی! به سرما بگو ناصرالدین شاه "تره هم واست خرد نمی‌کنه!" .درشکه‌چی بیچاره سکوت کرد... اندکی بعد ناصرالدین شاه دوباره سرخوشانه فریاد زد: درشکه‌چی! به سرما گفتی؟؟!! درشکه‌چی که از سردی هوا نای حرف زدن نداشت، پاسخ داد: بله قربان گفتم!!! - خب چی گفت؟؟؟ گفت: با حضرت اجل همایونی کاری ندارم، اما پدر تو یکی رو درمی‌یارم... 🔹مسولان عزیز! گرانی پدر ملت را در آورده، به جای اینکه مشکلات جسمی ناشی از تن آسایی و تنبلی و ورزش نکردن را گردن بیندازید یه کاری کنید... داستانک👇 🆔 @dastanak_ir
🌟خوب کردی که رخ از آینه پنهان کردی ✨هر پریشان نظری لایق دیدار تو نیست 👉 ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @dastanak_ir
به نام نامی ، بسمه‌ تعالی بلندمرتبه پیکر، بلندبالا سر 🌴 فقط به تربت اعلات، خواهم کرد که بنده‌ی تو نخواهد گذاشت، هرجا سر 🌷 قسم به معنی لا یمکن الفرار از که پر شده است جهان، از سرتاسر 🌹 نگاه کن به زمین! ما رأیت إلا تن به آسمان بنگر! ما رأیت إلا سر 🌞 سری که گفت: «من از اشتیاق لبریزم به سرسرای خداوند می‌روم با سر 💐 هر آنچه رنگ تعلق، مباد بر بدنم مباد جامه، مبادا کفن، مبادا سر » 🌴 همان سری که “یحب الجمال” محوش بود جمیل بود، جمیلا بدن، جمیلا سر 🌷 سری که با خودش آورد بهترین‌ها را که یک به یک، همه بودن سروران را سر 🌹 زهیر گفت: حسینا! بخواه از ما جان گفت: حبیبا! بگیر از ما سر 💐 سپس به معرکه عابس، ” أجنّنی"گویان درید پیرهن از شوق و زد به صحرا سر 🌞 بنازم ” أم وهب” را، به پاره تن گفت برو به معرکه با سر ولی میا با سر 🌴 خوشا به حال غلامش، به آرزوش رسید گذاشت آخر سر، روی پای سر 🌹 چنان که یک تن دیگر به آرزوش رسید به روی زهرا گذاشت سقا، سر 💐 در این قصیده ولی آنکه حسن مطلع شد همان سری است که برده برای لیلا سر 🌴 همان که احمد و محمود بود سر تا پا همان سری که خداوند بود، پا تا سر 🌴🌷🌴 پسر به کوری چشمان فتنه کاری کرد پر از شود آغوش دشت، سرتاسر 🌴 میان خاک، کلام مقطعه شد میان خاک؛ الف، لام، میم، طا، ها، سر 🌹 حروف اطهر و نعل تازه‌ي اسب چه خوب شد که نبوده است بر بدن‌ها سر 🌷 تنش به معرکه سرگرم فضل و بخشش بود به هرکه هرچه دلش خواست داد، حتی سر 💐 جدا شده است و سر از نیزه‌ها درآورده است جدا شده است و نیفتاده است از پا سر 🌞 صدای کهف الرقیم می‌آید بخوان! بخوان و مرا زنده کن سر 🌴 بسوزد آن همه ، بمیرد آن که آفتاب درآورد از سر 🌹 ، غصه و درد و گلایه را به که گفت؟ به چوب، چوبه محمل، نه با زبان، با سر 💐 دلم هوای کرده است می‌دانی دلم هوای دو رکعت نماز بالا سر 🌴🌷🌴 ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @dastanak_ir
🌹دختر خانمی روی تابوت یکی از شهدای غواص نوشته بود: پدرم را قانع کن بپوشم... (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
🔻 بانوی پارسیِ عصر هخامنشی، چادر به سر دارد 👈🏻 تصویری از یک زن پارسی از خاندان اشرافی فارناکیان (Pharnacid) که در داسکیلیون (در ترکیه امروزی) یافت شده است: بانویی که به سر دارد! 📚 منبع Encyclopædia Iranica : Clothing ii. In the Median and Achaemenid periods, Figure 58. @DasTanaK_ir | داناب
| ماجرای مسلمان شدن شمعون یهودی به برکت حضرت زهرا سلام الله علیها امام علی(ع) مقداری جو (برای پخت نان) از یک یهودی قرض خواست. او از امام(ع) خواست تا برای ضمانت این وام، چیزی را به عنوان رهن نزد وی بگذارد. علی(ع) نیز چادر فاطمه(س) را که از پشم بود به او داد. آن یهودی چادر را به خانه خود برد و در اطاقی گذاشت. هنگام شب، همسرش برای انجام کاری داخل آن اطاق شد و نوری را دید که اطاق را روشن کرده بود و فورا (به دلیل ترس و یا تعجب) از اطاق خارج شد و آنچه دیده بود را به اطلاع شوهرش رساند. مرد یهودی که فراموش کرده بود چادر فاطمه(س) در آن اطاق است، با تعجّب و به سرعت داخل اطاق شد و دریافت که آن نور از چادر فاطمه(س) است که علی(ع) آن‌را نزد وی گرو گذاشته بود. مرد یهودی و همسرش از خانه خارج شده و هر یک به سوی خویشان خود رفته و آنان را از این معجزه آگاه نمودند. در اثر این اتفاق بود که هشتاد نفر از آنها به اسلام متمایل شده و ایمان آوردند. 🔻 پی‌نوشت ✍️ حجت‌الاسلام دکتر ۱. این ماجرا در برخی نقل‌ها این چنین نقل شده که فرد یهودی با دیدن وصله‌های زیادی که به چادر بود و نشان زهد بی‌نظیر دختر پیامبر اسلام بود و در تورات خبرش را خوانده بود، مسلمان شد. این نقل امر مربوط به ماجرای دیگری نباشد با نقل قبلی منافاتی ندارد و می‌تواند هر دو عامل سبب اسلام آن فرد یهودی باشد. ۲. این اعجاز شاید به این دلیل بوده که فرد یهودی واقعاً خواستار هدایت بوده و در مناجات‌های خود، از خدا طلب نشانه‌ای بر حقانیت اسلام کرده که دعایش اینگونه مستجاب شده است. 📚 الخرائج و الجرائح، ج۲ ص ۵۳۷ ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
| ماجرای مسلمان شدن شمعون یهودی به برکت حضرت زهرا سلام الله علیها امام علی(ع) مقداری جو (برای پخت نان) از یک یهودی قرض خواست. او از امام(ع) خواست تا برای ضمانت این وام، چیزی را به عنوان رهن نزد وی بگذارد. علی(ع) نیز چادر فاطمه(س) را که از پشم بود به او داد. آن یهودی چادر را به خانه خود برد و در اطاقی گذاشت. هنگام شب، همسرش برای انجام کاری داخل آن اطاق شد و نوری را دید که اطاق را روشن کرده بود و فورا (به دلیل ترس و یا تعجب) از اطاق خارج شد و آنچه دیده بود را به اطلاع شوهرش رساند. مرد یهودی که فراموش کرده بود چادر فاطمه(س) در آن اطاق است، با تعجّب و به سرعت داخل اطاق شد و دریافت که آن نور از چادر فاطمه(س) است که علی(ع) آن‌را نزد وی گرو گذاشته بود. مرد یهودی و همسرش از خانه خارج شده و هر یک به سوی خویشان خود رفته و آنان را از این معجزه آگاه نمودند. در اثر این اتفاق بود که هشتاد نفر از آنها به اسلام متمایل شده و ایمان آوردند. 📚 الخرائج و الجرائح، ج۲ ص ۵۳۷ 🔻 پی‌نوشت ✍️ حجت‌الاسلام دکتر ۱. این ماجرا در برخی نقل‌ها این چنین نقل شده که فرد یهودی با دیدن وصله‌های زیادی که به چادر بود و نشان زهد بی‌نظیر دختر پیامبر اسلام بود و در تورات خبرش را خوانده بود، مسلمان شد. این نقل امر مربوط به ماجرای دیگری نباشد با نقل قبلی منافاتی ندارد و می‌تواند هر دو عامل سبب اسلام آن فرد یهودی باشد. ۲. این اعجاز شاید به این دلیل بوده که فرد یهودی واقعاً خواستار هدایت بوده و در مناجات‌های خود، از خدا طلب نشانه‌ای بر حقانیت اسلام کرده که دعایش اینگونه مستجاب شده است. ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @dastanak_ir
🔺 دختر خانمی روی تابوت یکی از شهدای غواص نوشته بود: پدرم را قانع کن بپوشم... @DasTanaK_ir | داناب 👈
لباس رزم زنان شیعه در جنگ با شیاطین مبارز بدون لباس رزم جدی گرفته نمیشه، ✔️مبارزی که جدی گرفته نشه در دل دشمن ترس ایجاد نمی کنه، 🔹چــــــــــادر لباسِ رزمِ زنانِ شیعه در جنگ با شیاطینِ که از هر تیری کشنده تر و از هر جنگه ترکیبی ای، قوی تر است. ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب)👇 📚 @dastanak_ir