eitaa logo
داناب (داستانک+نکات‌ناب)
11.6هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
5.8هزار ویدیو
127 فایل
﷽، #داناب (داستانک‌های آموزنده و نکات ناب کاربردی) 🔹کاری از مؤسسه جهادی #مصباح 🔻سایر صفحات: 🔹پاسخ به‌شبهات؛ @shobhe_Shenasi 🔹سخنرانی‌ها: @ghorbanimoghadam_ir 🌐 سایت: ghorbanimoghadam.ir 🔻تبادل و تبلیغ @tabligh_arzan
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ رفع شبهات، ماموریت مهم امام حسن عسکری علیه‌السلام (۱) | @dastanak_ir على بن حسن بن سابور نقل کرده است: «در زمان امام حسن عسکری‌(ع) قحطی سختی پیدا شد، به همین جهت خلیفه وقت دستور داد که مردم از شهر بیرون روند و نماز استسقا (نماز باران) بخوانند. پس مردم سه روز بیرون رفتند و دعا خواندند و نماز گزاردند، اما باران نیامد، در روز چهارم جاثلیق بزرگ مسیحیان به همراه تعدادی از مسیحیان و راهبان به صحرا رفتند تا برای نزول باران دعا کنند. در میان اینان راهبى بود که چون دست به دعا برداشت، از آسمان باران بارید. مسیحیان، در روز دوم نیز بیرون رفتند و پس از دعای آن راهب، باران بارید. در نتیجه این واقعه، بسیاری از مردم دچار شک و تردید شده و تعجب کردند و حتی برخی به دین مسیحیت میل پیدا کردند. خلیفه به نزد امام حسن عسکرى(ع) فرستاد در حالی‌که او زندانی بود. او را بیرون آوردند و به او گفتند: به فریاد امت جدّت برس که بیم از هلاک آنها است. امام(ع) فرمود: من فردا بیرون می‌روم و ان‌شاء اللَّه شک را از میان مردم زایل می‌کنم. جاثلیق در روز سوم و در حالی‌که راهبان با وى بودند، بیرون رفت. امام حسن عسکرى(ع) نیز با تعدادی از اصحاب خود به بیرون رفتند، پس چون امام آن راهب را در حالی دید که دست خود را بلند کرده بود، دستور داد که دست راست آن راهب را باز گردانند و آنچه در میان دو انگشت او است، بیرون بیاورند. از میان دست راهب، یک استخوان سیاهى را بیرون آوردند. آن‌حضرت استخوان را گرفت و به آن راهب فرمود: الآن دعا کن تا هوا ابری شود و باران ببارد. او دعا کرده و طلب باران نمود، اما هوا گشوده شد و آفتاب نمایان گشت؛ خلیفه وقت به امام رو کرد و گفت: ای ابا محمد!(ابا محمد کنیه امام بوده است) این چه استخوانی است؟ فرمود: این مرد از قبر پیامبرى از پیامبران خدا، عبور می‌کرد و این استخوان را یافت و آن‌را در دست گرفت. و «مَا کُشِفَ عَنْ عَظْمِ نَبِیٍّ إِلَّا هَطَلَتِ السَّمَاءُ بِالْمَطَر»؛ استخوان پیامبری نمایان نمی‌شود مگر این‌که از آسمان باران خواهد بارید». گفتنی است؛ این روایت با اندک تفاوتی در برخی منابع اهل سنت آمده است. (اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، محقق و مصحح: رسولی محلاتی، هاشم، ج 2، ص 429، نشر بنی هاشمی، تبریز، چاپ اول، 1381ق.) (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
داناب (داستانک+نکات‌ناب)
✅ رفع شبهات، ماموریت مهم امام حسن عسکری علیه‌السلام (۱) #اختصاصی_داناب | @dastanak_ir على بن حسن ب
✅ رفع شبهات، ماموریت مهم امام حسن عسکری علیه‌السلام (۲) | @dastanak_ir «ابن شهر اشوب» مى ‏نویسد: «اسحاق کِنْدى» که از فلاسفه اسلامو عرب به شمار مى‏ رفت و در عراق اقامت داشت، کتابى تالیف نمود به نام «تناقضهاى قرآن»! او مدتهاى زیادى در منزل نشسته و گوشه نشینى اختیار کرده و خود را به نگارش آن کتاب مشغول ساخته بود. روزى یکى از شاگردان او به محضر امام عسکرى(علیه السلام) شرفیاب شد. هنگامى که چشم حضرت به او افتاد، فرمود: آیا در میان شما مردى رشیدوجود ندارد که گفته‏ هاى استادتان «کندى» را پاسخ گوید؟ شاگرد عرض کرد: ما همگى از شاگردان او هستیم و نمى‏ توانیم به اشتباه استاد اعتراض کنیم. امام فرمود: اگر مطالبى به شما تلقین و تفهیم شود مى‏ توانید آن را براى استاد نقل کنید؟ شاگرد گفت: آرى، امام فرمود: از اینجا که برگشتى به حضور استاد برو و با او به گرمى و محبت رفتار نما و سعى کن با او انس و الفت پیدا کنى. هنگامى که کاملاً انس و آشنایى به عمل آمد، به او بگو: مسئله‏ اى براى من پیش آمده است که غیر از شما کسى شایستگى پاسخ آن را ندارد و آن مسئله این است که: آیا ممکن است گوینده قرآناز گفتار خود معانى اى غیر از آنچه شما حدس مى‏ زنید اراده کرده باشد؟ او در پاسخ خواهد گفت: بلى، ممکن است چنین منظورى داشته باشد. در این هنگام بگو شما چه مى‏ دانید، شاید گوینده قرآنمعانى دیگرى غیر از آنچه شما حدس مى‏ زنید، اراده کرده باشد و شما الفاظ او را در غیر معناى خود به کار برده ‏اید؟ امام در اینجا اضافه کرد: او آدم باهوشى است، طرح این نکته کافى است که او را متوجه اشتباه خود کند. شاگرد به حضور استاد رسید و طبق دستور امام رفتار نمود تا آنکه زمینه براى طرح مطلب مساعد گردید. سپس سوال امام را به این نحو مطرح ساخت: آیا ممکن است گوینده‏اى سخنى بگوید و از آن مطلبى اراده کند که به ذهن خواننده نیاید؟ و به دیگر سخن: مقصود گوینده چیزى باشد مغایر با آنچه در ذهن مخاطب است؟ فیلسوف عراقى با کمال دقت به سوال شاگرد گوش داد و گفت: سوال خود را تکرار کن. شاگرد سوال را تکرار نمود. استاد تاملى کرد و گفت: آرى، هیچ بعید نیست امکان دارد که چیزى در ذهن گوینده سخن باشد که به ذهن مخاطب نیاید و شنونده از ظاهر کلام گوینده چیزى بفهمد که وى خلاف آن را اراده کرده باشد. استاد که مى ‏دانست شاگرد او چنین سوالى را از پیش خود نمى‏تواند مطرح نماید و در حدّ اندیشه او نیست، رو به شاگرد کرد و گفت: تو را قسم مى‏ دهم که حقیقت را به من بگویى، چنین سوالى از کجا به فکر تو خطور کرد؟ شاگرد: چه ایرادى دارد که چنین سوالى به ذهن خود من آمده باشد؟ استاد: نه، تو هنوز زود است که به چنین مسائلى رسیده باشى، به من بگو این سوال را از کجا یاد گرفته‏اى؟ شاگرد: حقیقت این است که، «ابو محمد» (امام حسن عسکرى (علیه السلام)) مرا با این سوال آشنا نمود. استاد: اکنون واقع امر را گفتى. سپس افزود: چنین سوال هایى تنها زیبنده این خاندان است. آنگاه استاد با درک واقعیت و توجه به اشتباه خود، دستور داد آتشى روشن کردند و آنچه را که به عقیده خود درباره «تناقضهاى قرآن» نوشته بود تماماً سوزاند! (سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق(علیه السلام)، قم، 1390ه.ش، ص 628.) (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
نکات ناب امام رضا و حضرت معصومه علیهما السلام 🔻در میان حدود 37 فرزند حضرت کاظم علیه السلام فقط امام رضا علیه السلام و حضرت معصومه علیها السلام از یک مادر، آن هم بانوی بزرگواری چون نجمه خاتون متولد شدند. 🔻 امام رضا علیه السلام 25 سال بزرگتر از حضرت معصومه علیها السلام بودند؛ زیرا آن حضرت در سال 148 ه. ق به دنیا آمدند و حضرت معصومه علیها السلام در سال 173 ه. ق. 🔻حضرت معصومه علیها السلام 21 سال تحت سرپرستی امام رضا علیه السلام بودند؛ زیرا امام کاظم علیه السلام در سال 179 ه. ق به دستور هارون زندانی گشت و حضرت معصومه علیها السلام در آن زمان 6 ساله بودند و تا زمان هجرت امام رضا علیه السلام- سال 200 ه. ق- تحت کفالت حضرت بودند. 🔻سفر حضرت معصومه به ایران به درخواست امام رضا علیهما السلام بوده است. امام رضا در نامه ای به خواهر گرامی خود از ایشان می خواهد تا به خراسان بیاید 🔻نهایتا حضرت معصومه سلام الله علیها در ساوه مریض (و طبق نقلی مسموم) می شوند و به درخواست خود به قم منتقل می شوند و پس از 17 روز در آنجا از دنیا می روند. ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
: در مناجات امام سجاد علیه‌السلام اومده گناهان دل را می‌میراند: إلهی ألبَسَتنی الخَطَایا لِباسَ مَسکنَتی وَأماتَ قَلبی عَظیمَ جَنایتی «مردن دل» دقیقاً یعنی چه؟ ✅ پاسخ ✍ حجت‌الاسلام دکتر قربانی مقدم 🔹 این داستان جواب کوتاه و رسایی به پرسش شما است: سوار تاکسی شد، راننده قرآن گذاشته بود، با بی‌حوصلگی گفت: مگه کسی مرده که قرآن گذاشتی؟ راننده جواب داد: بله! مسافر یه کم خودش را جمع و جور کرد و از سوال خودش خجالت کشید. راننده ادامه داد: بله! دلهامون مُرده، همینکه از خواندن و شنیدن کلام خدا نمی‌بریم، و فکر می‌کنیم قرآن فقط مخصوص قبرستانه، پیداست خیلی وقته که دلامون مرده است! مسافر هیچی نگفت و فقط به فکر فرو رفت. 🔹 پی‌نوشت شاخصه ظاهری فردی که مرده است اینه که دیگه آب و غذا نمی‌خورد، انسانی هم که احساس نکند دل او به غذای روحانی (رابطه با خدا از طریق نماز، قرآن، مناجات سحری و...) احتیاج دارد، هرچه سریعتر باید برای دل خود قبری تهیه کند و آن را دفن کند که احتمالا خیلی وقت است که مُرده یا اگر هنوز برخی علایم حیاتی دارد، بدون فوت وقت آن را احیاء کند! (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
از فرار سلبریتی‌ها به آمریکا و کانادا تعجب می‌کنید؟ فکر کردید اتفاق جدیدی افتاده؟ پس داستان سلبریتی معروف زمان حضرت علی علیه السلام به نام نجاشی را بخوانید 👇 | @DasTanaK_ir [قبس بن عمرو بن مالک از بنی حارث معروف به نجاشی] شاعری به نام ، از شاعران و مداحان امیرالمؤمنین بود؛ کسی‌که در جنگ صفین بهترین شعرها را در تحریض و تشویق مردم در مقابل معاویه سروده و از علاقه‌مندان امیرالمؤمنین و در حزب ایشان است و از لحاظ اخلاص و ولایت‌پذیری و سوابق، کارش مشهور است، [وی] در روز ماه رمضان مشروب خورد. وقتی امیرالمؤمنین مطلع شد، فرمود حد شراب معلوم است؛ او را بیاورید تا حد جاری شود. امیرالمؤمنین در مقابل چشم مردم او را حد شراب زد؛ هشتاد ضربه‌ی شلاق. خانواده و قبیله‌ی او پیش امیرالمؤمنین آمدند و گفتند: یا امیرالمؤمنین! تو ما را بی‌آبرو کردی. این‌که جزو جماعت تو بود؛ جزو دوستان تو بود - به تعبیر امروز - جزو جناح تو بود. فرمود من کاری نکردم؛ مسلمانی تخلفی کرد و حدی از حدود الهی بر او واجب شد و من آن حد را به‌جا آوردم. البته نجاشی بعد از آن‌که شلاق را از علی خورد، گفت حالا که این‌طور است، بعد از این می‌روم برای معاویه شعر می‌گویم. بلند شد از کنار امیرالمؤمنین رفت و به اردوگاه معاویه ملحق شد. امیرالمؤمنین هم نفرمود نجاشی از دست ما رفت و حیف شد؛ او را نگه داریم؛ نه، رفت که رفت! البته اگر می‌ماند، بهتر بود. منطق و روش امیرالمؤمنین اینها بود. به یاران نجاشی فرمود: «فهل هو الّا رجل من المسلمین انتهک حرمة من حُرَم اللَّه فأقمنا علیه حدّاً کان کفّارته»؛ حدّش را جاری کردیم، گناهش ریخت. (بیانات مقام معظم رهبری در خطبه‌های نمازجمعه ۱۵ آبان ۱۳۸۳) 🔻 پی‌نوشت‌ نجاشی اینقدر شرف داشت که وقتی معاویه به او گفت: «آفرین بر کسی که حق را شناخت و از آن پیروی کرد و باطل را دید و از آن فرار کرد.» نامردی نکرد و پاسخ گفت: «وای بر تو ای معاویه، من از عدالت و حق فرار کردم و به باطل پناهنده شدم» 📚 دانشنامه امام علی ج۱ ص۱۰۸۷ 👈 دانـــاب (داستانک و نکات ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b دانابی شو؛ دانا شو!
چه دعاهایی در سجده نماز بخوانیم؟ نگارش: استاد سید محمد جواد شبیری فرزند آیت‌الله‌العظمی شبیری زنجانی: پدرم امر فرمودند که دعاهای مأثوره را که مناسب است در سجده نماز خوانده‌ شود از کتب حدیثی استخراج کنم. این یادداشت کوتاه در امتثال امر معظم له نگارش یافت. 🔻 یکی از رسمهای شایع در میان مومنان دعا کردن در سجده آخر نماز، بویژه در نماز جماعت است. در این سجده، دعاهای چندی مرسوم است، از جمله: «یا ولی العافیة نسألک العافیة، عافیة الدنیا و الآخرة» «یا لطیف ارحم عبدک الضعیف» «یا من له الدنیا و الآخرة ارحم من لیس له الدنیا و الآخرة» از این دعاها مأثور نیست، نه در خصوص سجده و نه در جای دیگر. لذا پیشنهاد می‌شود به جای این دعاها در سجده، دعاهای وارد شده در احادیث، بویژه احادیث معتبر خوانده‌ شود. ما در اینجا را که در خصوص سجده نماز واجب و در سجده به طور کلی وارد شده نقل می‌کنیم. دعای اول: حدیث صحیح از زید شحام از امام باقر علیه‌السلام قال: ادع فی طلب الرزق فی المکتوبة و انت ساجد: «یا خیر المسؤولین و یا خیر المعطین ارزقنی و ارزق عیالی من فضلک فانک ذوالفضل العظیم» دعای دوم: «اللهم انی اسألک الراحة عند الموت و العفو عند الحساب» این دعا را که به نقل راوندی در دعوات، امام کاظم علیه السلام آن را در سجده خود بسیار می خوانده اند ــــــــــــــــ [دعای سوم: این دعا نیز از امام کاظم علیه السلام در سجده وارد شده است: «عظم الذنب من عبدک فلیحسن العفو من عندک» اعلام الوری ص۲۹۶] @DasTanaK_ir | داناب 👈
دعای حضرت زهرا سلام الله علیها در روز سه شنبه اللّهُمَّ اجعَل غَفلَةَ النّاسِ لَنا ذِکراً، وَاجعَل ذِکرَهُم لَنا شُکراً، وَاجعَل صالِحَ ما نَقولُ بِأَلسِنَتِنا نِیةً فی قُلوبِنا. اللّهُمَّ إنَّ مَغفِرَتَک أوسَعُ مِن ذُنوبِنا، ورَحمَتَک أرجی عِندَنا مِن أعمالِنا. اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، ووَفِّقنا لِصالِحِ الأَعمالِ وَالصَّوابِ مِنَ الفِعالِ. خداوندا! غافل بودن مردم [از یادت] را برای ما یادآوری و یادآوری آنان را برای ما سپاسگزاری قرار ده و سخنان شایسته ای را که به زبان ما جاری می شود، انگیزه قلبی ما قرار ده. خداوندا! آمرزش تو گسترده تر از گناهان ما و رحمت تو، امیدوارکننده تر از کارهای ما است. خداوندا! بر محمّد و آل محمّد درود فرست، و ما را به کارهای شایسته و افعال درست موفق بدار. بحار الأنوار: ج ۹۰ ص ۳۳۹ ح ۴۸ @DasTanaK_ir | داناب 👈
درباره علی اکرم همت‌زاده چه می‌دانید؟ روز پنجشنبه یک دی ماه سال ۱۴۰۱ خبر فوت یکی از تاثیرگذارترین چهره های سیاسی نظامی و فرهنگی تالشان در آن سوی مرزها منتشر شد. علی اکرم همت زاده ژنرال بلند پایه نظامی جمهوری آذربایجان که به سبب مبارزات خود با نفوذ پانترکیسم در نقاط تالش نشین کشور آدربایجان و همچنین مواضع صریح خود مبنی بر ایراندوستی و ایرانی بودن تالشان انسوی مرز و حفظ هویت قومی و فرهنگی همواره مورد غضب حکومت مرکزی آذربایجان بود، سرانجام پس از تحمل سالها زندان و تبعید در کشور هلند در گذشت. از قهرمان جنگ قره باغ تا تشکیل جمهوری تالش مغان پس از سقوط شوروی و به قدرت رسیدن حزب جبهه خلق در آذربایجان ، علی اکرم به سمت معاون وزارت دفاع منصوب گردید. او با آغاز جنگ قره باغ، به جبهه رفت و جنگ را تا آستانه پیروزی رهبری کرد . در آن زمان (سال ۱۹۹۳) در پارلمان جمهوری آذربایجان پیشنهاد شد که به سرهنگ علی اکرم به پاس سوابق درخشان و ابراز دلاوری در جنگ قره باغ ، مدال قهرمانی داده شود ولی حیدر علی اف رئیس وقت پارلمان با آن پیشنهاد مخالفت کرد و دلیل مخالفتش هم غیر آذری بودن علی اکرم عنوان شد . این عضو جبهه خلق و معاون وزیر دفاع جمهوری آذربایجان، پس از شنیدن این خبر و خشمگین از اینکه جریان حاکم بر کشورش تالشان را شهروند درجه دوم می داند و آنان را لایق قهرمان شدن نمی داند ، راهی زاد بوم خود شد و پس از انجام مذاکراتی با نخبگان فرهنگی و سیاسی تالش، و آن منطقه ( حد فاصل بین رود های آستارا رود و کورا) را جمهوری خودمختار تالش – مغان اعلام کرد و زمام امور آن جمهوری در دست یک شورای رهبری موقت قرار گرفت . شورای رهبری مذکور با استفاده از آن شرایط در روندی دمکراتیک با مراجعه مستقیم به آراء مردم مجلس ملی تالش مغان را تشکیل داد و سپس با برگزاری انتخاباتی دیگر ، سرهنگ همت اف به سمت رئیس جمهور تالش مغان برگزیده شد . در همان زمان اوایل ماه ژوئن سال ۱۹۹۳ در شهر گنجه تحرکاتی به رهبری «صورت حسین‌اف» با هدف کودتا بر علیه دولت مرکزی ابوالفضل ائلچی بیگ صورت گرفت. حیدر علی اف که ناظر وقایع جنوب کشور بود ، به سرعت با صورت حسین اف وارد مذاکره شد و با اعطاء سمت نخست وزیری به او ، امنیت را به باکو بازگرداند و سپس با ایجاد رعب و وحشت در دل ساکنین حوزه جمهوری خودمختار تالش – مغان ، توانست چند هزار تن از مردم استان لنکران را در مقابل مقر همت اف وادار به تجمع و تظاهرات علیه او نماید. همت اف و اعضای کابینه اش که می دانستند مقاومت در برابر ارتش تحت امر حیدر علی اف منجر به خون ریزی و برادرکشی خواهد شد ، دست از مقاومت کشید و در حالی که قصد خروج از کشور را داشت ، دستگیر گردید و راهی زندان شد . دادگاه آذربایجان در سال ۱۹۹۵ وی را به اعدام محکوم کرد، اما پس از فشارهای گوناگون جهانی و به ویژه وساطت جمهوری اسلامی، این حکم به حبس ابد تخفیف داده شد. او تا سال ۲۰۰۴ در زندان بسر برد. در سال ۲۰۰۴ از زندان آزاد شد اما تابعیت آذربایجانی از او گرفته شد از این رو از آن زمان تا پایان عمر خود را در هلند به همراه خانواده‌اش به سر برد. علی اکرم همت زاده از رهبری سیاسی تا رهبری فرهنگی تالشان همت زاده در مهرماه سال ۱۳۸۷ نامه‌ای به مردم ایران نوشت و ضمن اشاره به لغو قراردادهای گلستان و ترکمنچای پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، از آن‌ها برای احقاق حقوق هموطنانشان آن‌سوی مرزها درخواست کمک نمود 👈 دانـــاب (داستانک و نکات ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b دانابی شو؛ دانا شو!
دعای حضرت زهرا سلام الله علیها در روز سه شنبه اللّهُمَّ اجعَل غَفلَةَ النّاسِ لَنا ذِکراً، وَاجعَل ذِکرَهُم لَنا شُکراً، وَاجعَل صالِحَ ما نَقولُ بِأَلسِنَتِنا نِیةً فی قُلوبِنا. اللّهُمَّ إنَّ مَغفِرَتَک أوسَعُ مِن ذُنوبِنا، ورَحمَتَک أرجی عِندَنا مِن أعمالِنا. اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، ووَفِّقنا لِصالِحِ الأَعمالِ وَالصَّوابِ مِنَ الفِعالِ. خداوندا! غافل بودن مردم [از یادت] را برای ما یادآوری و یادآوری آنان را برای ما سپاسگزاری قرار ده و سخنان شایسته ای را که به زبان ما جاری می شود، انگیزه قلبی ما قرار ده. خداوندا! آمرزش تو گسترده تر از گناهان ما و رحمت تو، امیدوارکننده تر از کارهای ما است. خداوندا! بر محمّد و آل محمّد درود فرست، و ما را به کارهای شایسته و افعال درست موفق بدار. بحار الأنوار: ج ۹۰ ص ۳۳۹ ح ۴۸ @DasTanaK_ir | داناب 👈
در روايات به اين مضمون داريم كه پيامبر(ص) می فرمايند: اين كه می بينيد مثلاً در گله ی گوسفندان ناگهان يك گوسفند رَم می كند برای اين است كه عذاب يك كافر را احساس می نماید. يعنی يك حيوان می تواند احساس كند كه درون قلب ما چه می گذرد چون در مقام تسبيحش يگانه است. بنابراين اگر حيوانات گاهی به ما حمله می كنند به روح تجاوز كار ما كه نسبت به آنها داريم حمله می كنند. يك وقت نگاه می كنيم می بينيم يك مار در نزديكی ما هست و ما هم بدون هیچ گونه تصورِ اضافه ای، فقط نگاهش می كنيم و كاری با او نداريم ولی يك وقت تصور می کنیم آن مار بنا دارد که ما را بگزد و لذا تصور کشتن آن را در ذهن خود می پرورانیم، مار هم از ما احساس امنيت نمی كند در نتیجه می خواهد از خودش دفاع كند، به همين جهت حمله می كند و ما را نيش می زند. معلوم است که در این رابطه ترس و تصور ما از مار بود که ما را نيش زد، ما از ترس و تصور خودمان ضربه خورديم. این مسئله تا زمانی وجود دارد که ارتباط ما با واقعیات ارتباط مستقیم نیست، ذهنیات ما حاکم بر عملی است که انجام می دهیم، همین طور که تصورات امروز ما عمل فردای ما را در رویارویی با حادثه های فردا، می سازد. نحوه ی زندگی ما نشان می دهد که پر از تصورات ساختگی هستیم و به همین جهت وابستگی های ما، مانع می گردند تا درست عمل کنیم، وقتی پیش فرض های ذهنی خود را شناختیم می توانیم آزاد از آن پیش فرض ها با واقعیات روبه رو شویم و در آن صورت زندگی صورت دیگری پیدا می کند و نگاه ما به دنیا، نگاه دیگری خواهد شد. فرزندم اینچنین باید بود، استاد طاهرزاده @DasTanaK_ir | داناب 👈
دو نوع سفر هست، يك سفر عارضي يا ارضي که انسان از اين طرف زمين به آن طرف زمين می رود که جوهر و یا ذات موجودات در این نوع سفر مداخله ندارد و یک نوع سفر هست که درجه ی وجودی انسان تغییر می کند و خود را در عالمی برتر می یابد. (همانگونه که مثلاً دانه تبدیل به سیب یا غوره تبدیل به انگور می‌شود) همان طور كه سفر ظاهري آدابي دارد، سفر باطني هم آدابي دارد. سفر جوهري طی کردن آن هفت شهر عشق است كه بايد ابتدا در وادي طلب وارد شد و بعد وارد وادي عشق و بعد معرفت و بعد استغنا و بعد به وادي توحيد برسيد.... باید در سوداي آن سفر باشیم و در سوداي آن لذّات معنوي، سختی های راه را به چیزی نگیریم. لذّات دو نوع است: يكي لذّاتي كه انسان با آن ها مي رود ولی دوباره برمي گردد به جای اول، مثل آن که شما مي رويد اروپا و بر مي گرديد تهران، وقتي برگشتيد انگار كه اروپا نرفته ايد. لذّات دنيوي از جنسي است كه انسان با آن ها می رود ولی دوباره برمي گردد در همان حالت قبلی. شما صد هزار لذّت از امور دنیایی ببريد اگر دردي پيش بيايد يك دانه از آن لذّت ها نمي تواند جاي اين را پر كند و اگر غم و غصه ای بيايد آن لذّات دنیوی هيچ كمكي نمي توانند برای رفع آن غصه ها بکنند. يكي از مشخصات لذّات مادي مثل سفرهاي مادي اين است كه در نهایت انسان برمي گردد به همان جائی كه قبلاً بود اما اگر انسان به سرچشمه ی لذّات معنوي برسد، مهم ترین نکته اش همين است كه سطح لذّت بالاتر می‌رود. نکته دیگر اینکه تمام دعواها به جهت لذات پايين است، سر لذت هاي بالا كسي با کسی دعوا نمي كند. كسي دعوا نمي كند كه آقا من بايد اين كار خوب را انجام دهم و شما مانع می شوید در لذات معنوي غيريت نيست که یکی مانع حضور دیگران در صحنه ی آن لذّات باشد. 💬 استاد اصغر طاهرزاده ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
اباصالح در بعضي از کتاب‌ها، «اباصالح» به عنوان يکي از کنيه‌هاي حضرت مهدي ‌عليه السلام ياد شده است. کنیه در لغت عرب به کلمه ای گفته می شود که با لفظ اب (پدر) و یا کلمه ام (مادر) شروع شود مانند ابوالحسن که از کنیه های معروف علی (ع) است و مانند ام الائمه که از کنیه های معروف حضرت فاطمه (س) است. این کنیه در هیچ یک از منابع روایی شیعه برای حضرت ذکر نشده اما این احتمال وجود دارد که از حدیث امام صادق علیه السلام گرفته شده باشد که فرمودند: «إذا ضللت عن الطريق فناد: «يا صالح و يا أبا صالح أرشدونا إلى الطّريق يرحمكم اللّٰه» «هرگاه راه خود را در سفر گم‌ کردي، سپس بانگ برآور: «اي صالح» و «اي اباصالح». خداوند رحمتش را بر تو فرود آورد! راه را به ما نشان ده». (الفقیه، شیخ صدوق، ج۲ ص ۲۹۸) بنابراین به کار بردن آن برای ایشان اشکال ندارد و شاید بر همین اساس است که علمای ربانی و مؤمنین پیرو اهل بیت (ع) در جلسات و اجتماعات معنوی آن هم نه فقط در حال گم شدن در دشت و صحرا، بلکه در همه گمراهیهای فکری و عملی و علمی و نابسامانیهای مادی و معنوی در غیبت کبری، امام زمان را با کنیه «اباصالح» را به کمک و یاری می طلبند. (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b