✍گفته شد که:
این مطالب باید سرمایه ی عمرمان باشد تا آخر عمر در تمام عبادات و مراحل زندگی ما می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
اینکه :
وقتی خداوند ما را مورد خطاب قرار داده است و مثلا فرموده :
أَقِمِ الصَّلَاةَ
یا
إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ
خدای متعال انسان را به تمامه مورد خطاب قرار داده نه فقط بُعد ظاهری
هم بعد باطنی و هم بعد ظاهری را مورد خطاب قرار داده است
و بر همین اساس اگر من یک بعد را مورد توجه قرار بدهم این خطاب و امر را عمل نکرده ام. و این میشود عمل ناقص.
📚استاد سعادتفر
#پنجشنبه
#طهارت
#جلسه_51
@davat_namaz
نکته :
خدای متعال ما را به تمامه مورد خطاب قرار داده ابتدا باطن مورد خطاب واقع شده و اصل باطن است.
و ظاهر ما به تبع باطن ما مورد خطاب واقع شده.
و ما اصل را رها کرده ایم و فقط نسبت به ظاهر عنایت ویژه داریم.
اصل باطن است که از جمله ی اینها امر به طهارت است.
وقتی در مورد نماز خدای متعال می فرماید :
إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ
در حقیقت ابتدا باطن من مامور به تطهیر شده است.
ظاهر من به تبع باطن، مامور می شود .
نکته ی دیگری که باید سرمایه ی عمرمان بشود تا بتوانیم با این حالت از دنیا برویم :
خدای عزوجل آنچه را به ما داده است به تعبیر قرآن همه منزل از خزانه ی غیب او است.
از خزانه ی غیب نازل شده اند.
قرآن می فرماید : وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلَّا عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ
هیچ چیزی در این عالم نیست الا اینکه خزینه و باطنشان در نزد ما است و ما آنها را به یک اندازه ی معینی نازل کرده ایم.
حتی این اعضا و جوارح ظاهری ما
این دست و گوش و چشم ما! اینها در حقیقت "منزل من عند الله" است.
چون اینها همه منزل من عند الله هستند، دارای طهارت باطنی و صاحب آن نور فطری هستند.
ابتدا همه ی اینها دارای نور فطرت هستند و به تعبیر دیگری اینها اماناتی هستند که به دست ما سپرده شده اند.
انسان وقت از دنیا رفتنش باید امانتها را همانطور که پاک تحویل گرفته پاک هم تحویل بدهد.
اگر وقت از دنیا رفتن ما این چشم را پاک تحویل ندادیم در حقیقت امانت را مراعات نکرده ایم.
و یکی از موارد ظلم این می شود.
ظلمت نفسی یک مصداقش اینجاست که انسان این امانتهای الهی را آلوده شان می کند و بعد یک امانت آلوده را تحویل می دهد.
مثل یک امانت ظاهری که کسی به شما بدهد و آن را حفظ نکنید و آن را طوری که تحویل گرفته ایم تحویل ندهیم.
شیطان هم تلاش می کند وقت تحویل اینها آلوده باشند.
📚استاد سعادتفر
#پنجشنبه
#طهارت
#جلسه_51
@davat_namaz
در روایت داریم :
اگر کسی بتواند در وقت جان دادنش با وضو باشد با طهارت باشد، این بسیار با فضیلت است و مقام بسیار ارجمندی است.
این وضو تنها وضوی ظاهری ملاک نیست.
یعنی با آن طهارتی که از وضو ملاک هست. هم وضوی ظاهری هم آن امر باطنی که مورد نظر است.
در رواتی دیگر فرموده اند :
درقیامت بتها در پیشگاه الهی از صاحبانشان شکایت می کنند.
بت می آید شکایت می کند،
می گوید :
خدایا ! این شخص مرا در جایگاهی قرار داد، که تو من را در آن جایگاه قرار نداده بودی.
این مرا خدا دانست! این در مقابل من سجده کرد !
من یک مخلوق بودم. و بعد می گوید:
این به من ظلم کرده است و از خدای متعال درخواست انتقام ظلمش را می کند.
یعنی بتها می خواهند که از آن کسی که بت پرستی کرده انتقام بگیرند .
و همچنین داریم که :
چشم ما هم همین درخواست را می کند !
و می گوید: او مرا در جایگاهی قرار داد که تو قرار نداده بودی !
این گوش من هم شکایت می کند ….
قرآن می فرماید : ما در قیام مهر می زنیم بر دهانهای شما و دست و اعضا و جوارح شما را به حرف در می آوریم.
و چقدر سنگین است که انسان مورد باز خواست اعضا و جوارح خودش قرار بگیرد.
این امر به طهارت هم شامل ظاهر است و هم باطن و باید من این امانات را که تحویل گرفته ام آنچنان که هستند تحویل بدهم.
و اما
این که خدای عزوجل باب توبه را باز گذاشته برای همین است.
اگر شخص نفهمیده و اینها را در جایگاه خودش استفاده نکرده بیاید و برگردد
آن وقت :
التَّائِبُ مِنَ الذَّنبِ كَمَن لا ذَنبَ لَه
خدای عزوجل ظلم اینها را می بخشد .
چون اینها همه مخلوق اویند و صاحب اختیار آنچه در عالم هست اوست.
📚استاد سعادتفر
#پنجشنبه
#طهارت
#جلسه_51
@davat_namaz
این بحث طهارت بسیار اساسی است و با این طهارت است که بقیه ی امور برای ما شکل می گیرد.
تا به حال بحث ها کلی و عام بود و تعاریفی از طهارت بود و از این به بعد روایاتی را بحث می کنیم و امشب فهرستی را مطرح می کنیم.
می فرمایند :
انسان در هر مقامی که باشد طهارت برای او معنای آن مقام خاص خودش را پیدا می کند.
تا وقتی ما در مقام ظاهریم و از این ظاهر جدا نشده ایم قطعا طهارت برای ما آن طهارت ظاهری است.
و طهارت ظاهری همین مصداق است که این امانت هایی که از خداوند متعال دریافت کرده است، آنها را حفظ بکند و وقت جان دادن این امانت ها همان طور که تحویل گرفته است تحویل بدهد.
آنچه باعث آلودگی می شود را خداوند بیان کرده است.
اگر شخص موفق بشود از این مقام ظاهر قدمی را بالاتر بردارد و به باطن راهی پیدا بکند گویی از این طهارت گذشته .
این مراتب طهارت مترتب بر یکدیگرند.
تا مادامی که مرتبه ی پایین تر صورت نگیرد مرتبه ی بالا تحقق پیدا نمی کند.
پس کسی که می خواهد به باطن راهی را پیدا بکند از این طهارت ظاهری باید بگذرد.
اگر من هنوز در مقام خیانت هستم، ( اگر امانت را رعایت نکردم می شود خیانت !) راهی به مقام بالاتر ندارم.
این ظاهر باید حفظ شود و آلوده به گناه نشود.
وقتی شخص از مرتبه ظاهر بالاتر رفت؛ نوبت به باطن می رسد. در این مرحله طهارت باطنی شروع می شود
وبعد از طهارت باطن می رود به حالت قلبی و حالات روحی.
با رفع و برداشتن ان رذائل اخلاقی که اشاره شد، این مرحله شروع می شود .
اگر شخص موفق شد که این طهارت باطن را هم پشت سر بگذارد؛ آنوقت وارد مراتب بعدی و مراحل بعدی می شود.
در مرحله ی طهارت روح که مرتبه ی سوم و مرتبه ی بالاتر است، آنوقت در این مرحله تعلقات مزاحمند و شخص باید تعلقات را کنار بگذارد.
و بعد در مراحل بعد که به تطهیر سر می رسد و مرتبه ی تطهیر سر مراحل خاص خودش را دارد.
تا آخرین مرحله که خداوند عزوجل درباره ی اهل بیت فرموده است که :
وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا
و امام صادق فرمودند :
اینکه خدای متعال در سوره ی مبارکه ی دهر فرموده است که خدا به اهل بیت شرابا طهورا را نوشانده است، این گویا از آخرین مراتب طهارت است که میتواند یک مخلوق کسب بکند.
و خداوند آنها را از هرچه غیر خودش هست تطهیر کرده است.
إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا
📚استاد سعادتفر
#پنجشنبه
#طهارت
#جلسه_51
@davat_namaz
در روایات بسیاری به خواندن
🌷 *نماز امام علی (ع)* 🌷 در هر زمان به خصوص شب و روز جمعه توصیه شده است.
روایت است که گناهان گذشته و آینده نمازگزار آمرزیده شود و چنان باشد که دوازده مرتبه قرآن را ختم کرده باشد و حق تعالی گرسنگی و تشنگی قیامت را از او دفع کند.(گنج های معنوی)
این نماز چهار رکعت است: در هر رکعت یک‌بار سوره «حمد» و پنجاه بار «قُلْ هُوَ اللّٰهُ أَحَدٌ» تلاوت شود و چون از نماز فارغ شود این دعا را بخواند که تسبیح آن حضرت است:
سُبْحَانَ مَنْ لَاتَبِیدُ مَعالِمُهُ، سُبْحانَ مَنْ لَاتَنْقُصُ خَزائِنُهُ، سُبْحَانَ مَنْ لَا اضْمِحْلالَ لِفَخْرِهِ، سُبْحانَ مَنْ لَایَنْفَدُ مَا عِنْدَهُ، سُبْحَانَ مَنْ لَاانْقِطَاعَ لِمُدَّتِهِ، سُبْحَانَ مَنْ لَایُشَارِکُ أَحَداً فِى أَمْرِهِ، سُبْحانَ مَنْ لَا إِلٰهَ غَیْرُهُ.
پس‌ازاین تسبیح، دعا کند و بگوید:
یَا مَنْ عَفَا عَنِ السَّیِّئاتِ وَلَمْ یُجازِ بِهَا ارْحَمْ عَبْدَکَ یَا اللّٰهُ، نَفْسِى نَفْسِى أَنَا عَبْدُکَ یَا سَیِّدَاهُ، أَنَا عَبْدُکَ بَیْنَ یَدَیْکَ أَیَا رَبَّاهُ، إِلٰهِى بِکَیْنُونَتِکَ یَا أَمَلَاهُ، یَا رَحْمَانَاهُ یَا غِیَاثَاهُ، عَبْدُکَ عَبْدُکَ لَاحِیلَةَ لَهُ یَا مُنْتَهىٰ رَغْبَتَاهُ، یَا مُجْرِىَ الدَّمِ فِى عُرُوقِى، یَا سَیِّدَاهُ یَا مَالِکَاهُ، أَیَا هُوَ أَیَا هُوَ، یَا رَبَّاهُ، عَبْدُکَ عَبْدُکَ لَا حِیلَةَ لِى وَلَا غِنىٰ بِى عَنْ نَفْسِى، وَلَا أَسْتَطِیعُ لَهَا ضَرّاً وَلَا نَفْعاً، وَلَا أَجِدُ مَنْ أُصَانِعُهُ، تَقَطَّعَتْ أَسْبَابُ الْخَدَائِعِ عَنِّى، وَ اضْمَحَلَّ کُلُّ مَظْنُونٍ عَنِّى، أَفْرَدَنِى الدَّهْرُ إِلَیْکَ فَقُمْتُ بَیْنَ یَدَیْکَ هٰذَا الْمَقامَ، یَا إِلٰهِى بِعِلْمِکَ کانَ هٰذَا کُلُّهُ فَکَیْفَ أَنْتَ صَانِعٌ بِى؟ وَلَیْتَ شِعْرِى کَیْفَ تَقُولُ لِدُعَائِى؟ أَتَقُولُ نَعَمْ أَمْ تَقُولُ لَا؟
فَإنْ قُلْتَ: لَا، فَیَا وَیْلِى یَا وَیْلِى یَا وَیْلِى، یَا عَوْلِى یَا عَوْلِى یَا عَوْلِى، یَا شِقْوَتِى یَا شِقْوَتِى یَا شِقْوَتِى، یَا ذُلِّى یَا ذُلِّى یَا ذُلِّى، إِلَىٰ مَنْ؟ وَمِمَّنْ؟ أَوْ عِنْدَ مَنْ؟ أَوْ کَیْفَ؟ أَوْ مَاذَا؟ أَوْ إِلىٰ أَیِّ شَىْءٍ أَلْجَأُ؟ وَمَنْ أَرْجُو؟ وَمَنْ یَجُودُ عَلَىَّ بِفَضْلِهِ حِینَ تَرْفُضُنِى یَا وَاسِعَ الْمَغْفِرَةِ؟ وَ إِنْ قُلْتَ نَعَمْ، کَمَا هُوَ الظَّنُّ بِکَ، وَالرَّجَاءُ لَکَ، فَطُوبَىٰ لِى أَنَا السَّعِیدُ وَ أَنَا الْمَسْعُودُ، فَطُوبَىٰ لِى وَأَنَا الْمَرْحُومُ.
یَا مُتَرَحِّمُ یَا مُتَرَئِّفُ یَا مُتَعَطِّفُ یَا مُتَجَبِّرُ یَا مُتَمَلِّکُ یَا مُقْسِطُ، لَا عَمَلَ لِى أَبْلُغُ بِهِ نَجَاحَ حَاجَتِى، أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِى جَعَلْتَهُ فِى مَکْنُونِ غَیْبِکَ وَاسْتَقَرَّ عِنْدَکَ فَلَا یَخْرُجُ مِنْکَ إِلَىٰ شَىْءٍ سِوَاکَ، أَسْأَلُکَ بِهِ وَبِکَ وَبِهِ فَإنَّهُ أَجَلُّ وَأَشْرَفُ أَسْمائِکَ، لَاشَىْءَ لِى غَیْرُ هٰذَا وَلَا أَحَدَ أَعْوَدُ عَلَىَّ مِنْکَ، یَا کَیْنُونُ یَا مُکَوِّنُ، یَا مَنْ عَرَّفَنِى نَفْسَهُ، یَا مَنْ أَمَرَنِى بِطَاعَتِهِ، یَا مَنْ نَهَانِى عَنْ مَعْصِیَتِهِ، وَ یَا مَدْعُوُّ یَا مَسْؤُولُ، یَا مَطْلُوباً إِلَیْهِ رَفَضْتُ وَصِیَّتَکَ الَّتِى أَوْصَیْتَنِى وَلَمْ أُطِعْکَ، وَلَوْ أَطَعْتُکَ فِیَما أَمَرْتَنِى لَکَفَیْتَنِى مَا قُمْتُ إِلَیْکَ فِیهِ، وَأَنَا مَعَ مَعْصِیَتِى لَکَ راجٍ فَلَاٰ تَحُلْ بَیْنِى وَبَیْنَ مَا رَجَوْتُ.
یَا مُتَرَحِّماً لِى أَعِذْنِى مِنْ بَیْنِ یَدَىَّ وَمِنْ خَلْفِى وَمِنْ فَوْقِى وَمِنْ تَحْتِى، وَمِنْ کُلِّ جِهَاتِ الْإِحَاطَةِ بِى. اللّٰهُمَّ بِمُحَمَّدٍ سَیِّدِى، وَبِعَلِیٍّ وَ لِیِّى، وَبِالْأَئِمَّةِ الرَّاشِدِینَ عَلَیْهِمُ السَّلامُ اجْعَلْ عَلَیْنا صَلَواتِکَ وَرَأْفَتَکَ وَرَحْمَتَکَ، وَأَوْسِعْ عَلَیْنَا مِنْ رِزْقِکَ، وَاقْضِ عَنَّا الدَّیْنَ وَجَمِیعَ حَوَائِجِنا یَا اللّٰهُ یَا اللّٰهُ یَا اللّٰهُ، إِنَّکَ عَلَىٰ کُلِّ شَىْءٍ قَدِیرٌ.
پس‌ازآن، حضرت فرمود: هرکه این نماز را بجا آورد و این دعا را بخواند، چون از آن فارغ شود، بین او و خداوند گناهی نماند جز آنکه آمرزیده شود.
4⃣1⃣ روز مانده تا عید بزرگ غدیر🎉
#روز_شمار_غدیر
@davat_namaz
سلام، من امام جماعتم (قسمت سوم)
روزهای اول حتی پرچم و کتیبه برای سیاهپوش کردن محله هم نداشتیم؛ به چند جا سر زدم و آبرو گرو گذاشتم، کسی باور نمیکرد از دل این منطقه مسجد و هیئت بیرون بیاید اما بالاخره و به لطف خدا یک میلیون جور شد؛ باورتان نمی‌شود چه غوغایی شد، تمام شهر یکسره احسنت میگفت و کم‌کم اسم مسکن مهر بود که داشت می‌پیچید.
یادم می‌آید آن روزها یک نفر برای یکی از بچه‌ها پیام فرستاد که من مبتلا به کرونا هستم و امسال نتوانستم برای عزاداری جایی بروم و خیلی دلگیر بودم که یکهو صدای نوحه را شنیدم، کنار پنجره که آمدم چشمم به هیئت سیار شما افتاد، انگار دنیا را به من داده باشند مثل بچه‌ها زجه می‌زدم، خدا خیرتان بدهد.
خب این یک انرژی مثبت برای من و بچه‌هایی شد که هر روز از پر و بال گرفتن مسجدشان بیشتر ذوق‌زده می‌شدند.
قومیت
فاصله‌گذاری اجتماعی را با خط‌گذاری مشخص کردم، مواد ضدعفونی و ماسک بعد از پیگیری تهیه و محله سیاهپوش شد؛ می‌خواستم که همه با هم عزا را برگزار کنند، با هم سیاه بپوشند، با هم نذری بدهند و با هم یا حسین بگویند.
چون ساکنان، فارس و عرب هستند بعد از نماز، روضه فارسی با من و یک مداح جوان و از ساعت ۹ و نیم با یک مداح عرب بود تا همه از مجلس استفاده کنند؛ یک پارچه‌ی بزرگِ ما ملت امام حسینیم را هم به کمک خیرین تهیه و نصب کردم؛ مسجد کم‌کم شروع به نشان دادن خودش کرد، انگار مردم تازه به خودشان آمده باشند از تمام وجود برای مراسم‌ها سنگ تمام می‌گذاشتند.
احیا
از آشتی مسکن مهری‌ها با مسجدشان خوشحال بودم اما این تازه شروع راه بود، کفش آهنی پوشیدم و پیگیری‌ها جان گرفت: میز پینگ‌پونگ، تخته وایت‌برد، میز و صندلی، تلویزیون برای پخش فیلم و کلیپ و توپ و دارت؛ مسجد باید آماده‌ی جذب نوجوان‌ها میشد، مسجدی که به غیر از در و دیوار چیزی نداشت.
اما وقتی همه‌ی اینها جور شد تازه مشکل اصلی یادش آمد که سرخوشانه دست تکان دهد، نفس‌های مسجد، تب‌دار بود!
استوری گذاشتم، مطالبه کردم، رو زدم و در نهایت موتور کولر خراب مسجد با ۵ میلیون تعمیر شد اما هنوز جوابگوی شلاق شرجی خوزستان نبود، دیگر به کفش‌های آهنی پیگیری عادت کرده بودم، بست درِ فرمانداری و بخشداری نشستم و پس از یک ماه توانستم یک کولر ۳۰ هزار با نزدیک ۲۰ میلیون تومان هزینه را جور کنم؛ بچه‌ها نفس راحتی کشیدند، مسجد داشت احیا میشد.
خانه‌ی امید
کلاس‌های مختلف را در مسجد فعال کردم؛ تنها در دوره تحکیم خانواده بیش از ۱۰۰ نفر ثبتنامی داشتیم و برای والدین، جوان‌ها و نوجوان‌ها به صورت جداگانه استاد آوردیم؛ پذیرایی شدند و حتی مسابقه برگزار کردیم.
روزهایی که نوبت خانواده‌های جوان بود، بیرون از مسجد فرش پهن می‌کردیم و به نوبت من و یکی از خواهران طلبه تا اتمام کلاس والدین، بچه‌ها را سرگرم می‌کردیم؛ در موفقیت دوره همین‌قدر بگویم که در کمال تعجب و ناباوری دیدیم خیلی جاهای دیگر هم از آن الگوبرداری کرده‌اند؛ اما حرکتی که مسجد را ویژه کرد و باعث شد توجه‌ها به سمت آن جلب شود خانه‌ی امید بودنش بود، محل مقدسی که پناهگاه همه شد.
#خاطرات_یک_امام_جماعت
#جمعه
#مسجد_موفق
@davat_namaz