روز اول با همان خاکی که قنبر ساختند
از من و تو سمت باب القبله نوکر ساختند
پرچمی بر عرش کوبیدند اینجا روضه است
دسته ی سینه زنی پشت پیمبر ساختند
شیشه شیشه گریه ی مارا ملائک برده اند
قطره قطره ریختند و حوض کوثر ساختند
چشم هرکس خیس باشد جای پای فاطمه ست
چشم مارا با حسینیه برابر ساختند
میشود بابا حسین و میشود مادر رباب
سینه زنها را به این صورت برادر ساختند
هرکسی بهتر برایش سوخت مزدش را گرفت
سوخت فطرس از همان خاکسترش پر ساختند
با وضو باید دراین ده روز از هرجا گذشت
هر محله بچه ها صحنی مطهر ساختند
شاهراه آسمان در کوچه های کربلاست
تا خدا از مرقد شش گوشه یک در ساختند
کربلا تاریک شد پیکر ته گودال ماند
آفتاب نیزه را با یک سر آخر ساختند
#نــوكـــر_نـوشـــت:
#حـسـیـن_جــان
همواره -رفتن است- که با گریه آشناست
تنها تویی که آمدنت گریه آور است
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #ارباب_بی_کفن
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_افشین_زورقی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
روی جسمش نیزه و تیر و سنان افتاده بود
زیر خنجر سر پناه کاروان افتاده بود
شمر، با چکمه به روی سینه اش می ایستاد
در کنارش مادری قامت کمان افتاده بود
جای خود را با لگدهای "سَنان" تعویض کرد
خنجر کُندی که دیگر از توان افتاده بود
یادگار مادر او را به غارت برده اند
جامهی شاهی به دست این و آن افتاده بود
شمر از گودال بیرون آمد و از بخت بد
برق انگشتر به چشم ساربان افتاده بود
نعل ها طوری عمل کردند که از پیکرش
گوشهی گودال قدری استخوان افتاده بود
در نگاه تار او اهل حرم می سوختند
قرعهی آتش به نام کودکان افتاده بود
روی نیزه بستن سر، کار آسانی نبود
از قضا این کار، دست کاردان افتاده بود
بارش ظلمت، بیابان را به خون آغشته کرد
بر زمین آیات ناب آسمان افتاده بود
دخترش کنج خرابه ناگهان تبخال زد
چون که یاد ضربههای خیزران افتاده بود
#نـوكــر_نـوشـت:
#حسین_جـان💔
روضه خوانت میشوم با روضه ای تک مصرعی
بر زمین بودی و بر جسـم تـو پیـراهـن نبود
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #ارباب_بی_کفن
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_محمد_احمدی_جوان
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
ای سر که در مقابل چشمان زینبی
داغِ نشَسته بر دل سوزان زینبی
ای سر بریدهای که تنت روی خاکهاست
تو کشتهی غریب بیابان زینبی
ای سربریده! بیسروسامانیام ببین
میبینمت که بیسر وسامان زینبی
از چشم نیمهباز تو ای غیرتخدا
معلوم شد هنوز نگهبان زینبی
با اینکه نیزهای به گلویت نشسته است
اما هنوز قاری قرآن زینبی
گیسوی درهمت سر نی فاش میکند
آشفتهی رباب و پریشان زینبی
پایین نی، مراقب طفلان تو منم
بالای نی، مراقب طفلان زینبی
#نـوكـر_نـوشـت:
#حـسین_جـان💔
از سر نیزه بخوان آیهای از کهف که هست
خواهر خستهات از ره به صدایت دلخوش
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #ارباب_بی_کفن
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_سیدجواد_اسدی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
لب تشنه غرق خون شدی آخر، زبانم لال
پا میکشی بر خاکِ دور و بر، زبانم لال
سرنیزه ها در پیکرت محکم فرو رفتند
محکم، چنانکه زرد شد پیکر، زبانم لال
میکرد اثر زهری که بر سرنیزه ها دادند
هر لحظه میشد حال تو بدتر، زبانم لال
شمرآمد و شد قتلگاهت گوشه ی گودال
زد بی ه وا بر حنجرت خنجر، زبانم لال
افتاد بی رحمانه موهایِ تو در دستش
افتاد یک گوشه تنت بی «سر»، زبانم لال
انگشتِ تو افتاد زیر تیغِ یک نامرد
شد غرقِ در خونِ تو انگشتر، زبانم لال
یک لحظه بین خاک و خون چشمت تکانی خورد
از داغ تو افتاد تا خواهر، زبانم لال
میبُرد با خود خاطراتِ خوبِ مادر را
پیراهنت را بُرد، ای مادر، زبانم لال
رفتند و برگشتند، دیدم حرمله هر بار
انداخت نعلِ تازه ای دیگر، زبانم لال
#نـوكــر_نـوشـت:
#حـسـیـن_جـان
تا سرت بر نیزه دیدم ای هلالِ یک شبه
سرزدم برمحمل و روضه نمایان شد حسین
#صلی_الله_عليک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #ارباب_بی_کفن
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_جبار_عراقی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
با اشک بیزوال خودم گریه میکنم
بر روز و ماه و سال خودم گریه میکنم
این پلک ها به روضهی تو زخم شد حسین
پس با زبان حال خودم گریه میکنم
حالا دگر بدون عصا میخورم زمین
گاهی خودم به حال خودم گریه میکنم
میپرسم از خودم که چرا بی کفن شدی؟
بر پاسخ سوال خودم گریه میکنم
گاهی که یاد عصر دهم میکند دلم
بر غارت جلال خودم گریه میکنم
من آن کبوترم که ز شلاق ها هنوز
هر شب ز درد بال خودم گریه میکنم
ای بهترین برادر دنیا برای تو
تا وقت ارتحال خودم گریه میکنم
#نـوكــر_نـوشــت:
#حسین_جان💔
همه با دست پُر از كرب و بلا مى رفتند
غير زينب كه همه زندگى اش غارت شد
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #ارباب_بی_کفن
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_جلیل_خادمی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
اصلا خبر داری که ما را شام بردند؟
ما را میان کوچه ای بدنام بردند؟
در معرض چشمان خاص و عام بردند؟
وقتی میامد سنگها از بام، بردند
یک گوشه ی بازار زنها جمع بودند
یک گوشه قومی بهر دعوا جمع بودند
بازاریان دور و بر ما جمع بودند
خیلی کتک خوردیم هر جا جمع بودند
بر چادر من رد پا مانده از آنروز
روی تنم جای عصا مانده از آنروز
در طشت بودی اضطرابش کشت مارا
هی چوب خوردی و عذابش کشت مارا
آن بی حیا ظرف شرابش کشت مارا
بوی غذا بوی کبابش کشت مارا
یک خیرران روز و شبم را ریخت برهم
زد به لبت وقتی، لبم را ریخت برهم
جان داد آخر دخترت یک گوشه ی تنها
شرمنده ام از این امانتداری آقا
#نـوكـــر_نـوشـت:
#حسین_جان💔
غیر شیعه به حریم تو #حسین بسیارند
چه بگویم من #نوکر که تو راهم بدهی
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #ارباب_بی_کفن
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_سیدمصطفی_موسوی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
تا در نگاه لطفِ تو دیده شدیم ما
شکر خدا به دست تو چیده شدیم ما
نارس میان خاکِ زمین، پا گذاشتیم
با #تربتِ تو بود، رسیده شدیم ما
ما را به زیرِ پرچم تو دیده اند و بس
با ذکرِ #یا_حسین شنیده شدیم ما
تا جار می زنیم تو را، جمع می شوند
در نفخ صورِ عشق دمیده شدیم ما
با سن و سال، کار ندارد عزای تو
پیر و جوان ز غصه خمیده شدیم ما
از آن زمان که تیغ، گلویِ تو را گرفت
از این جهان، حسین بریده شدیم ما
تا که شنیده ایم به روی تو تاختند
انگار رویِ خاک کشیده شدیم ما
#نـوكـــر_نـوشـت:
#حـسـیـن_جـان
با خیال #کربلا هر روز هق هق میکنم
ظهر روز اربعینت من نباشم کربلا، دق میکنم
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #ارباب_بی_کفن
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_فخرالدین_اکبری
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
گفتم از آب بگویم لب من گفت حسین
رفتم از گل بسرایم که چمن گفت حسین
چه شده؟ موسم روضه است، ببین از داغش
فاطمه باز زمین خورد، حسن گفت حسین
زخم دل باز شد و باز مصیبت جوشید
باز شد از دل هر روضه دهن گفت حسین
از شهیدان حرم، وقت شهادت هر کس
کشته شد دورتر از شهر و وطن گفت حسین
نوکری مرد و غسال همین که او را
غسل داد و به تنش کرد کفن گفت حسین
جای هر زخم که زینب ز تنش نیزه کشید
به سخن آمد از آن پاره بدن گفت حسین
عمه جای همه بوسید گلو را، آنجا
هرچه شلاق پذیرفت به تن گفت حسین
#نـوكـــر_نـوشـت:
#حـسـیـن_جـان
سرِ صبحی هوسِ کـرب و بلا کـردمـو دل
از سر عـادت هر روزه ی خود گفت #حسین
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #ارباب_بی_کفن
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_محمدرضا_ابراهیمی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
از اتاقِ خلوتم، از حسّ و حالِ دور و بر
با خودم آورده ام بغض گلو و چشم تر
خسته از بارِ گناهم، شانه ام سنگین شده
تو فقط از حال نامعلوم ِ من داری خبر
سالها رزق مرا تا پشتِ در آورده ای
سالها حاجت گرفتم دوستت دارم اگر
نفْس از قبر و قیامت غافلم کرده حسین
نیستم آماده! نزدیک است هر لحظه سفر
توبه های نیمه کاره، قولهایِ سَرسری
خیرهایم را مبدّل کرده همواره به شر
خوش بحال آنکه حیرانت شد و جز تو ندید
شد تمام تار و پودش از نگاهت شعله ور
شک ندارم می پذیری مهربان، با جان و دل
هرکه بردارد قدم سمت تو، حتی مختصر
مثل آنها که به عشقت رفت #سر از یادشان
این وصیت را شنیدم از شهیدان مستمر
هرکسی که چشم خود را بست از نامحرمان
میشود در روضه رزق اشک چشمش بیشتر
روضه گفتم! دل تکانی خورد و از داغت شکست
یادِ آن ساعت که آمد مادرت بالای سر
یاد آن ساعت که افتادی میان قتلگاه
خواهرت افتاد بعد از تو میان دردسر
همسرت را که نگو، دق کرد از داغ توو
از غم ِ قنداقه و آغوش ِ خالی از پسر
زیر لب با گریه شاید گفته باشد اینچنین
حرمله گهواره اش را پس بده! با خود نبر
#نـوكــر_نـوشـت:
#حسین_جان💔
با گریه رو به کربوبلا میدهم سلام
دوری زِ تو امـانِ دلـم را بریده است
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #ارباب_بی_کفن
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_ابوالفضل_سرلک
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
چه می شود که مجال عبادتی می شد
نصیب حلقه به گوشت لیاقتی می شد
قدیمها که کمی صاف و ساده تر بودم
پس از شکستن دل استجابتی می شد
چه خوب چشمه ی چشمم همیشه جاری بود
همین که محضرتان عرض حاجتی می شد
زمان شور حسینی شعور غالب بود
میان سینه زنی ها کرامتی می شد
خلاف حالت امروز طعم نان شبم
شبیه طعم غذاهای حضرتی می شد
به زیر بیرق عباس قد کشیدم من
همیشه فرصت عرض ارادتی می شد
به این گدای شکسته هنوز امیدی هست
اگر که قسمتم آقا زیارتی می شد
من و تو و حرم و لحظه های رویایی
میان شاه و گدا گر رفاقتی می شد
#نـوكــر_نـوشــت:
#حسین_جان💔
چه داند آنکه ندارد خـبر ز عالم عشق
که با خـیال تو بودن چه عالـمی دارد
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #ارباب_بی_کفن
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_مهدی_دهقان
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
التماست میکنم با من کمی تا کن حسین
در میان خیل زوارت مرا جا کن حسین
چند روزی میشود چندین گره پیش آمده
جان مولا یک نظر کن این گره وا کن حسین
اشک چشمم چند روزی میشود خشکیده است
چشمه ی چشم مرا مانند دریا کن حسین
قصه ی عشق من و تو قدمتش دیرینه است
پس بیا در راه عشقمان تو غوغا کن حسین
در کلاس تو ندارد دانشی این بی سواد
پس بیا از دانشت من را تو برنا کن حسین
من ارادت دارم آقا از قدیم بر ساقی ات
یک نظر کن و مرا مجذوب سقا کن حسین
پادشاهی میکنی بر عرشیان و فرشیان
از کرم فکری به حال زار دنیا کن حسین
بس در این دنیا بجز تو دیدم آقا کور شدم
من تو را میخواهم و من را تو بینا کن حسین
آری حقا من همانم کز گناه آلوده ام
التماست میکنم با من کمی تا کن حسین
#نـوكــر_نـوشـت:
#حسین_جـان💔
تو آرزوی بلندی و دست من كوتاه
تو دوردست امیدی و پای من خستهست
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #ارباب_بی_کفن
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_کاظم_رحیمی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
درمیان میکده ساغر بدردم میخورد
باده وقتی میشودکوثربدردم میخورد
دستهای خالیم خالی بماند بهتر است
اینکه هستم پیش تونوکربدردم میخورد
گریه وقتی میکنم #زهرا دعایم میکند
پس محرم چشمهای تر بدردم میخورد
خوب میدانم که درتاریکی قبرم حسین
دستمال گریه ام آخر بدردم میخورد
بی خیال نسخه های بی دوای این و آن
بوسه برشش گوشه ات بهتربدردم میخورد
دخترت وقتی بخواهدخاک چادر پاره اش
بیشتر از کیسه های زر بدردم میخورد
دختر زهرا خودش زهراست ثابت میکنم
دستهای کوچکش محشر بدردم میخورد
گفت بابا از تمام یادگاریهای تو
چادروسجاده ی مادر بدردم میخورد
آستین پاره ام را نخ نماتر کرده اند
حرف سوغاتی شده، معجربدردم میخورد
مُردَمُو زنده شدم درکاخ مثل خواهرت
دشمنت تاگفت این دختربدردم میخورد
#نـوكــر_نـوشـت:
#حسین_جان💔
گاهی به دیده اشک غم و گاه اشک شوق
این است حال ما، زِ فراق و وصال تو
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #ارباب_بی_کفن
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_سعید_مجیدی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم