eitaa logo
دفاع همچنان باقیست
1.1هزار دنبال‌کننده
36.9هزار عکس
8.7هزار ویدیو
825 فایل
«لا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ» مؤمن انقلابی، از صحنه مبارزه کناره‌گیری نمی‌كند. کسانی که از میدان مبارزه عقب‌نشینی می‌کنند، گروهى بی‌ایمان هستند. @Admin_Channel_Defa لینک ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
هر صبح و ظهر و شام و سحر ضجه میزنی همراه اشک و سوز جگر ضجه میزنی خانواده ای و وقت نافله بر آخرین نماز پدر ضجه میزنی از داغ آن سفر که تورا پیر کرده است وقتی که میروی به سفر ضجه میزنی حق داری ای امام جوانم به دیدنِ شمشیر و تیغ وتیر و تبر ضجه میزنی بر پاره پاره پیکر پیغمبر بر گریه پای نعش پسر ضجه میزنی گاهی به سوی مشک و علم خیره میشوی با ضجه میزنی وقتی که میرسی به کنار شریعه ای بر سر عبا و دست به کمر ضجه میزنی با دیدن سواره نظامهای لشکری با دیدن عمود و سپر ضجه میزنی لالاییِ... امانت بریده است با یاد حلق و تیر سه پر ضجه میزنی وقت غروب... ...، "علیکن بالفرار..." با آتش و خیام و خطر ضجه میزنی در کربلا چه دیده ای آخر که روضه خوان تا میرسد به و ضجه میزنی اینطور که پیش میروی از دست میروی آقای من بس است چقدر ضجه میزنی؟ : 💔 پلک بر‌ هم میزدی کرب ‌و بلا میشد مرور مَـقتلى کاملتر از چشمت در این عالم نبود سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، شهادت علیه السلام تسلیت باد🏴
السلام ای بدن بی سر گرما دیده السلام ای سرمجروح کلیسا دیده با چه وضعی ته گودال کشاندند تورا ما شنیدیم ولی زینب کبری دیده ای به قربان نگاهش که از این دشت بلا هربلایی به سرش آمده زیبا دیده زینت دوش نبی بودی و بی وجدان ها سربریدند و گرفتند تو را نادیده ای که شد مهریه ی مادر تو آب فرات ترک روی لبت را لب دریا دیده؟ خنجر انداخت مسیحی و مسلمان برگشت به گمانم ته گودال مسیحا دیده ای عزیزی که تنت پیش همه عریان شد بر سرپیرهنت فاطمه دعوا دیده دختری که همه ی دلخوشی اش بابا بود عوض دیدن بابا، سربابا دیده : 💔 غیر شیعه به حریم تو بسیارند چه بگویم‌ من که تو راهم بدهی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
دلم گرفته بهانه، سلام شاه نجف كه قبله گاه دلم گشته بارگاه نجف تمام صحن بوی دارد شمیم سیب بیاید میان راه نجف صفای هر سحرش، گریه بر غم به گوش میرسد آرام سوز و آه نجف قدم زده دل شب در میان نخلستان امان ز كوفه و خونابه های چاه نجف قرار ما همه همان جایی كه سوی شاه خراسان بُوَد نگاه نجف قسم به نم نم اشكم پس از اذان صبح چقدر بوی میدهد پگاه نجف : دستِ خودم که نیست دلربا شده دل شب به شب برای تو تنگ است سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
غزلی از حرمت ساخته‌ام با «مثلا» گرچه خاک است روی قبر تو؛ اما مثلا گنبدِ زرد تو خورشید شده می‌تابد نور می‌گیرد از آن؛ گنبدِ خضرا مثلا چه ضریحی شده کارِ هنرِ فرشچیان جنسِ هر پنجره‌اش هست، مُطلّا مثلا چقدَر پارچه‌ی سبز، گره خورده به آن می‌کنی باز، تمـام گـره‌ها را مثلا خادمانت همه دورِ سرمان می‌گردند ما عزیزیم، در این صحنِ مُعلّا مثلا تشنه‌ها مست شوند از مِـیِ سقاخانه ساقیِ میکده هم «حضرت سقا» مثلا هیئتی شکل گرفته‌ست، میان حـرمت نام هیئت شده «یا حضرت زهرا» مثلا روضه‌خوانی وسطِ صحن، حکایت می‌خواند قصه‌ی کوچه‌ای از شهر تو؛ حالا مثلا مادری با پسرش رد شده از آن؛ امــــا هیچ کس راه نبسته‌ست بر آنها مثلا دست نامردِ کسی هم وسط کوچه نبود چادری خاک نخورده‌ست، در آنجا مثلا مادرِ قصه‌ی ما رفت، صحیح و سالم وَ نپوشاند، رخ از دیده‌ی مـولا مثلا بعدِ مجلس همه رفتند، زیارت کردند تربتِ حضـرت زهـرا شده پیدا مثلا : 💔 گفتی و ز تاب رفت دیگر تو از عزای ، ای مگو سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
خوشا به حال رفیقی که چشم تر دارد خوشا کسی که هوای حرم به سر دارد همیشه مرغ دل آدمی به پرواز است خوشا دلی که برای تو بال و پر دارد هبوط میکند انسان به غیر زائرتو به زائر حرم تو خدا نظر دارد برای سینه زنت نیست ترسی از دوزخ برای آتش فردای خود سپر دارد دعای هرشبم این است با شما باشم که زندگی بدون تو درد سر دارد نوشته ام بنویسند گوشه ی کفنم نفس کشیدن بی عشق تو ضرر دارد بدا به حال کسی که ز اشک محروم است خوشا دلی که غم عشق بر جگر دارد بیا برو روضه اگر که کسی جوابت کرد بیا به روضه دعا کن دعا اثر دارد کجا دهند جوابی که از تو می گیریم مرام لطف شما را کسی مگر دارد : 💔 هرچه دارم همه از لطف پدر بود كه او عوض ِ قِصه به بالين ِ سرم گفت سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
هیچ کس مثل حسن فکر غم ماها نیست دست و دلبازتر از او به همه دنیا نیست در سرایی که کرمخانه و بیت الحسن است منصب حضرت جبریل، فقط دربانی ست با وجودی که بود خانه ی او پُر ز گدا هرگز اینگونه نگفته ست، که دیگر جا نیست کل دارایی خود را به گدا می بخشد هرگز اینطور نگوید که "ندارم" یا "نیست" مطمئن باش هر آن چیز که خواهی بدهد درِ این خانه سخن از "اگر" و "اما" نیست ثبت رسمی بکنم، هر چه که دارم از اوست هر چه دارم بخدا جز کرم مولا نیست ما "حرمساز"، حسن نیز "حرم دار" شود زودِ زود است، وقوعش بخدا رویا نیست سر به مُهر است، غمی که به دلش داشت حسن هیچ کس باخبر از غصه ی این آقا نیست همره مادر خود بود، ولی کودک بود داد میزد که نزن ، مادر من تنها نیست داد میزد که نزن، صورت او برگ گل است مگر این را که زدی، انسیة الحورا نیست؟ وای از آن لحظه که فریاد برآورد حسن به روی چادر صدیقه که جای پا نیست باز ، با این همه غصه، به حسینش میگفت هیچ روزی بخداوند، چو عاشورا نیست : فکرکردن به غم و غصه ی مادر سخت است خواندن روضه ی چند برابر سخت است از این همه اصرار حرف بزن از حسن بغض پی بغض، برادر سخت است سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
زبان عرض دعای مرا درست کنید نمی روم که مرا با درست کنید رفیق‌ها همه دورم زدند و تنهایم خراب کردم اما شما درست کنید خریدنیست بنای دل شکسته اگر از این شکسته بنا درست کنید هوای کار مرا داشتی نفهمیدم دوباره کار مرا بی هوا درست کنید حساب هم بکشید از گناه من امشب ولی حساب مرا با درست کنید نمی روم ز در خانه اش به جایی تا ز بنده، بنده‌ی خوب خدا درست کنید اگر که راه ندارد مرا ولی یکی دو سفر درست کنید اگر که کرببلا گوشه‌ی حرم هم نه بناست عاشقانت را کجا درست کنید فقط به حرمت گودال قتلگاه مرا میان همین روضه‌ها درست کنید : 💔 دوست دارم که فقط غرق غمت باشم و بس یک شب جمعه ی دیگر، حرمت باشم و بس سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
از جهانی که پر از تیرگی ما و من است می‌گریزم به هوایی که پر از زیستن است می‌گریزم به جهانی که پر از یکرنگیست به جهانی که پر از گریه‌کن و سینه‌زن است به همانجا که نفس قیمت دیگر دارد اشکها دُرّ نجف، سینه عقیق یمن است به همانجا که در آن باد صبا بسته دخیل به عبایی که پر از رایحه ی پنج تن است چه خراسان چه مدینه چه عراق و چه دمشق هر کجا پرچم روضه‌ست همانجا وطن است دم مـن زندگـی و بازدمـم زندگی است تا که روی لب من ذکر حسین و حسن است قلب آن است که لبریز محبت باشد تا ابد خانه ی اولاد علی قلب من است : دوشنبه ها به لُطف حضرت عِشق خـواست کـه دوروبَرِ باشم سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، دوشنبتون امام حسنی
گریه های شب جمعه چه خریدن دارد نوکرت تا خود تو شوق رسیدن دارد شده هفتاد و دو سر با سر تو بر نیزه سر بازار شما زجر کشیدن دارد دل من لک زده تا اسم مرا بنویسند به سر بام حرم میل پریدن دارد‍ رخ یوسف اگرم هرچه که زیباست ولی چهره نه ٰنام شما دست بریدن دارد من شفا یافته ی دست شما بودم وبس شکر با ذکر قلب تپیدن دارد همه زوار تو بی دل شده بر میگردند که نیازی دلشان بر تو شدیدا دارد هر کجا مینگرم عکس حرم میبینم این در خانه ی عشق است دویدن دارد دم محشر که حسین بن علی وارد شد حال و روز دل عشاق چه دیدن دارد بدنی بی سرو پر زخم فدایش جانها کمر آنجا به خدا جای خمیدن دارد الکی نیست که سر خود میشکند دیدن روی شما سینه دریدن دارد : 💔 خواهم که شبی در حرمت پای ضریحت آن قدر به لب ذکر تو گویم که بمیرم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
عالم تمام غـرق تـمـنای فاطمه سـت اصلا دلیل خلق، تماشای فاطمه ست باشد به زیر سایه ی مهرش تمام خلق هـرذره ای کـه زیر قدمـهـای فاطمه ست هاجر که زمزم از قدم کودکش شکفت در آرزوی بوسه ای از پای فاطمه ست عیسی که مرده از نفسش جان گرفته بود در آرزوی فـیـض نـفـس هـای فـاطـمـه ست موسی که با عصاش دل بحر می شکافت بی بادبان فـتـاده به دریـای فـاطـمه سـت مـریـم کجا و رسیدن بر گرد پای او مریم کنیز زینب کبرای فاطمه ست او زن بُــوَد ولـی بــه خـداونـد تا به ابد مردانگی خلاصه ی معنای فاطمه ست امـا بـه جـز علی که سزاوار مدح اوست؟ آری فقط علیست که همتای فاطمه ست رخسار نیلی و قدِ خم، بازوی كبود اینها همه نشان ز تولای فاطمه ست : هرچه دارم همه از عطر لب مادرم است عوض قصّه به بالین سرم گفت ❤️ سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، سالروز میلاد خجسته ی حضرت سلام الله علیها، سرور بانوان جهان و مبارک باد. . @Quranahlebayt
می نشینم در خیالم با تو خلوت می کنم باز هم دل را به پابوسیت دعوت می کـنم میروم با سر فرو، بین فُراتِ اشکِ خویش ارتمـاسی هم شده غـسـل زیارت می کنم من از اُفتــادن به خاکِ پایت عزّت یـافتم شاهدم،این سجده هایی که به تُربت می کنم بی بضاعت هستم امّـا باز خوشحالم لااقل عُـمرِ خودم را صرفِ هیئت می کنم کاملاً حِـس می کنم ابواب رحمت وا شـدند آن زمانهایی که در باب تو صحبت می کنم خوب یا بد، زشت و زیبا،چون به تو وابسته اند با تمــام سینه چاکانت رفاقت می کنم نَفْـس هم حاضر نشد حـرف دلم را بشــنود از خودم دارم به درگاهت شکایت می کـنم مرهم دردت نبودن جای خود، طوری شده دردهایم را نشـستم با تو قـسمت می کنم خیمه های روضه ات وقتی که خلوت می شوند بیشتر از هر زمان احساسِ غُربت می کنم نـیّـتم تنها تأسّـی کردن است و بس، اگر شب به شب در روضه ها ذکر مصیبت می کنم من مُرید روضه خوانهای تو هستم ورنه کی در محـضر جسارت می کنم روضه خوانهای تو آنانـند که افتاده اند در دل ویرانه ها پای سرت جان داده اند : 💔 ز اشک دیده جهان را به آب خواهم بست کنون که مرهم تو گریه‌ی محبین است.. سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
تو مرا نوكر خود كردی و من در عجبم كه مثال من ِ بد، ارج و مقامی دارد نوكرت معتبر از سوی تو ميباشد و بس لطف تو باشد اگر عز و سلامی دارد هركه در زندگی اش با تو خدا را حس كرد بيمه ی عشق تو شد، بَه چه امامی دارد ذكر هر ثانيه ام را تو خودت ميدانی بأبی انت و امی چه صفایی دارد نام تو در شريان بدنم ميجوشد اسم زيبای حال و هوایی دارد هر كه نامت به لب آورد يقيناً دق كرد راه عشق است كه زلفت چه بهایی دارد من در اين وادی غم نوكر دربار توام غيز از اين كار گدايت چه نشانی دارد شب جمعه حَـرَمَـت مادر تو می آيد هركه آنجاست به لب شور و نوایی دارد آرزو دارم اگر مُردم و در گور شدم به سرم آیی و گويم چه وفایی دارد : 💔 سرگرمِ روضه های ام ولی دلـتنگِ شدنم را چه می کُنی؟ سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،