وقتی كه سوغات فرشته تربت توست
عرش خدا هم گوشه ای از هیئت توست
پس تا كه در عرش خدا روضه بگیرند
پیراهن پاره نشان هیئت توست
بالاترین تسبیح در بین ملائک
هنگام روضه اشک و ذكر غربت توست
چشمان دریایی فطرس داد می زد
بال و پری دارم اگر از منت توست
ای آفرینش بر مدار چشمـهـایت
عزت اگر داریم ما از عزت توست
فردای محشر پرده ها تا كه بیفتد
چشم همه بر بخشش و بر رحمت توست
آه ای قتیل گریه ها ای صاحب اشک
چشمـان بارانـی ما در خدمت توست
#نـوكــر_نـوشـت:
#حسین_جان💔
هوشِ من را هوس كـرب و بلايت برده
#شب_جمعه شده و بوى #حرم مى آيد
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
#روزيتون_زیارت_كـربلای_مـعـلـی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_علی_امرایی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
منی که غرق گناهم، شکسته بال و پرم
چگونه نام بلند تو را به لب ببرم؟
اگر که دوست نداری "خدا خدای" مرا
اجازه هست صدایت کنم به چشم ترم؟
خودم نیامده ام نیمه شب به درگاهت
تو خواستی که بیافتد به این حرم گذرم
بیا مرا جلوی دیگران خراب مکن
بگیر دست مرا که به سنگ خورده سرم
مرا ببخش و دوباره بگیر در آغوش
قسم به حرمت خون مدافعان حرم
بنا نبود فقط خوبها حـرم بروند
شبی بیا و مرا هم به کـربلا ببرم
تمام هستی من هست مادر و پدرم
فدای حضرت ارباب مادر و پدرم
اگر حسین نشد عاقبت کفن بشود
چگونه نوکرم و بهر خود کفن بخرم؟
هنوز نیمه ی شبهای جمعه می آید
نوای مادر او: تشنه ذبح شد پسرم
#نـوكــر_نـوشـت:
#حسین_جان💔
گرچه دوریم، به یادِ تو سخن میگوییم
بُعد منزل چه بلاها به سرِ ما آورد
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
#روزيتون_زیارت_كـربلای_مـعـلـی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_ابوعیسی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
به ساغر غمت ای شاه تا حواله شدم
خراب باده ی عشقت به یک پیاله شدم
گناه، از من اگر ساخت یک بت سنگی
به هیئت آمدم و در دم استحاله شدم
در این زمانه که هرکس خوش است با صنمی
شبی بدون تـو مـاندم، هـزارساله شدم
همیشه آه کشیدم غـم فـراقت را
از این که وصل ندیدم همیشه ناله شدم
به دوش بردم از این داغ سوزنی، امّا
شکسته شد کمرم، از غمت مچاله شدم
#حسین گفتنِ من ناگهان و آنی نیست
من از قدیم گرفتار این #سلاله شدم
غلام حلقه به گوشم مرا مران از خود
بس است هرچه در این راه بی قباله شدم
#نـوكــر_نـوشـت:
#حـسـیـن_جــان
شب جمعهاست به گیسوی پریشان سوگند
عـاشـق یک سحـر کـرب و بلائیم همه
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
#روزيتون_زیارت_كـربلاي_مـعـلـی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_هـادی_باقـری
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
نام مـن را بنویسید، بدهکــار حـــرم
لـقـبم را بنویسید، گــــرفتـار حـــرم
شده مضمون تمامیّ غزلهام، "حسین"
دفترم هم شده مجموعه ی اشعار حرم
خط خطی های مرا نمره ندادید، که هیچ
خط زدید اسم مـرا از صف زوار حــرم
اصلا انگار زیادی تر از این سائل نیست
حسم این است شدم "نوکر سربار" حرم
بارها هم شده گـفتم به خـودم، بیچاره
یک کمی زار بزن ،نوکـر بی عـار حــرم
زائــران تـو همـه مثل گـل و گـلــزارند
این وسط من شدم انگار، فقط خار حرم
برده ای هستم و بی قیمتی ام کشته مرا
کـاش مـن را بفــروشید، به بازار حــرم
حال من سخت وخیم است، دوایی بفرست
یک عیادت بکــن از نوکــرِ بیمـار حــرم
دل من سوخته از دوری شش گوشه ی تو
آتش حسرتش افتاده به نــی زار حــرم
کاشکی خانه ی من کـرب و بلا بود، حسین
بودم، همسایه ی دیـوار به دیـوار حــرم
#نـوكــر_نـوشـت:
#حسین_جان💔
حرم ندیده تر از من میان عالم نیست
برای مثل منی قاب کـربلا کافیست
توقعی کـه ندارم مـرا حـرم ببری
برای منتظران خواب کربلا کافیست
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
#روزيتون_زیارت_كـربلای_مـعـلـی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_محمود_هاشمی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
آمدم اینجا دوباره، لشگرت یادش بخیر
قاسم و عون و زهیر و جعفرت یادش بخیر
اولین باری که اینجا آمدم یادت که هست؟
شد رکابم ساقی آب آورت یادش بخیر
اولین باری که اینجا پهن شد سجاده ام
با اذان دلـربای اکبرت یادش بخیر
حال، من برگشته ام اما نه مثل بار قبل
قامت مانند سرو خواهرت یادش بخیر
از امانتداری ام دارم خجالت می کشم
بچه های من فدای دخترت، یادش بخیر
روضه ی دیروزمان این بود با بی بی رباب
ای عروس مادر من اصغرت یادش بخیر
من خودم اینجا به جسمت پیرهن پوشانده ام
دستباف یادگار مادرت یادش بخیر
رفتی و با اشکهایم بدرقه کردم تو را
ای برادر آن وداع آخرت یادش بخیر
مثل جدم می شدی در پیش چشمان همه
وای من عمامه ی پیغمبرت یادش بخیر
ساربان در پیش چشمان خودم حراج کرد
گوشواره هام...نه انگشترت... یادش بخیر
#نـوكــر_نـوشـت:
#حسین_جان💔
ای سایه ی روی سر #زینـب نظری کن
در دل به جز از حسرت دیدار شما نیست
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
#روزيتون_زیارت_كـربلای_مـعـلـی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_احمد_گودرزی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
توبه ام توبه نشد هر چه که همت کردم
من به ستاری تو سخت جسارت کردم
هر چه تو دوست شدی با من آلوده ولی
بی حیاتر شده با نفس رفاقت کردم
رمضان است و دل از خواب نکندم افسوس
مثل هر سال من از لطف تو غفلت کردم
من از این فلسفه روزه از این فیض عظیم
به همین تشنگی ساده قناعت کردم
روزه هم چشم مرا باز نکرده،نکند
عادتم بود اگر هرچه عبادت کردم
هر چه هستم سر دیوانگی ام میمانم
روزه ام را فقط افطار به تربت کردم
خواستم از عطش روزه بگویم اما
از لب تشنه اش احساس خجالت کردم
روزه ام روضه شد و روضه مرا میکُشدم
یاد آن تشنه لب کـرببلا میکُشدم
#نـوكــر_نـوشـت:
#حسین_جان💔
به خاک کربلای تو سجده کرده ام عمری
که بوی تربت پاکِ تو خیزد از کفنم
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
#روزيتون_زیارت_كـربلای_مـعـلـی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_بهروز_واحدی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
هرکه سوز جگر و اشک روانش دادند
بر سرکوی مناجات امانش دادند
آنکه گردید نظر کرده ی صاحبنظران
جلوه ی حضرت معشوق نشانش دادند
دیده ای را که مطهر شده با اشک سحر
جام وصلی ز سبوی رمضانش دادند
آن دلی را که عیارش به دعا خالص شد
نیمه شب وقت مناجات زبانش دادند
زیر و رو می کند عالم، نفس آن واعظ
که ز انفاس #عـلـی فن بیانش دادند
بنده ای که شده تسلیم به تقدیر خدا
هرچه دادند به ابرار همانش دادند
باغ آن سینه که شد زنده به باریدن اشک
سبزیِ عشق به اوقات خزانش دادند
نوکری را که ملقب شده بر نام #حسین
ظلّ رحمانیّت عرش مکانش دادند
هرکه خود را برساند #حرم_کرب_و_بلا
مستقیماً ز خدا برگ امانش دادند
با سلامی همه عشاق بریزند به هم
آنکه با دست حسین لقمه ی نانش دادند
#نـوكـر_نـوشـت:
#حسین_جان💔
شهره ی شهر شدم، بس که ز عشقت آقا
هرکجا رفتم و گفتم، #یااباعبدالله....
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم ورحمة الله، صبحتون بخير #روزيتون_زیارت_كـربلای_مـعـلـی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_سجاد_حبیبی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
دارند عجب حال و هوایی، سینه زنها
در قلبشان باشد نوایی، سینه زنها
#شبهای_جمعه عالمی دارند با خود
با قاب عکس کربلایی، سینه زنها
با #یاحسین و یاحسین پرواز کردند
تا گوشه ی صحن و سرایی، سینه زنها
لبیک می گویند بر #زهرای_اطهر
دارند حس با وفایی، سینه زنها
جز هیئت ارباب جایی که ندارند
پس میرسند اینجا به جایی سینه زنها
دورند اگر از مرقدش، غصه ندارند
در سینه دارند یک بنایی سینه زنها
دمهایشان، احیا کند مثل مسیحا
دارند عجب سوز صدایی سینه زنها
هر درد درمان می شود در روضه خانه
دارند یقین دارالشفایی، سینه زنها
#نـوكــر_نـوشـت:
#حسین_جان💔
حرمی باشدومن باشم واشکی کافیست
سرمان گرم حسین است همین مارابس
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
#روزيتون_زیارت_كـربلای_مـعـلـی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_رحمان_پایی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
نمی فهمد کسی حال مرا این روزها آقا
دلم تنگ است تنگ روضه های کربلا آقا
شدم دور از بهشت روضه ات، تنها و سرگردان
شبیه پیرمردی خسته حال و بی عصا آقا
جهان بی روضه جای زندگانی نیست، یک لحظه
جهان، بی اشک و روضه می شود زندان ما آقا
قفس تنگ و نفس تنگم، چنان ماهی که افتاده
به روی خاکهای گرم، بی آب و هوا آقا
همیشه اشکهایم شوق زنده ماندنم می داد
مگیر از عمر من این شوق را محض خدا آقا
اذان عشق می بارد هنوز از مأذن هیأت
نمی خواهم نماز گریه ام گردد قضا آقا
برایت روضه می خوانم الا ای کشته ی گریه
فدای زخم زخم پیکرت ای سرجدا آقا
سیاهی پا به روی سینه ات بگذاشت اما دید
نمی افتاد از لبهای خونینت دعا آقا
مرا در بیت آخر میبری آنجا که #زینب دید
تنت افتاد زیر دست و پای نیزه ها آقا
#نـوكــر_نـوشـت:
#حـسـیـن_جــان
آتش گرفته دل، ز #فراق هوای تو
دارد بهانه ی #حرم باصفای تو
آقا دوای زخم دلم یک #زیارت است
جان میدهم به خاطر #کرببلای تو
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
#روزيتون_زیارت_كـربلای_مـعـلـی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_بهار_حسین
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
حال و روزش با نوای عشق بهتر میشود
هر که چشمش در میان روضه ها تر میشود
این دل سنگم که جای خود، شنیدم از کسی
ریگـهای دشت با نام تو گوهر میشود
نوکری پستم ولیکن دلخوشم از اینکه من
روزگارم با غلامی شما سر میشود
از شما دورم ولی شبهای جمعه این دلم
میپرد تا صحن تو، مثل کبوتر میشود
با نوای #یاحسین و ذکر شور #یاحسن
دل اسیر نامـهـای دو برادر میشود
کاروان را باز گردان ای عزیز #فاطمه
در همین جا قلب زینب زار و مضطر میشود
بازگـرد آقـا کـه با دست پلید حرمله
غنچهی ششماههی باغ تو پرپر میشود
#نـوكـر_نـوشـت:
#حـسیـن_جـان
کـربلا و شبِ جمعــه حرمِ حضرتِ عشـق
در کجا بوده چنین بخت میسّـــــر باشد
در حرم روضه ی مقتل چقدر می چسبد
چه شود مرثیه خوان حضرتِ مادر باشد
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
#روزيتون_زیارت_كـربلای_مـعـلـی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_ظریف_یعقوبی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
به نام آنکه دلم را زده به نام حسین
که جلد کس نشوم تا که هست بام حسین
خوش است اینکه شب جمعه جان دهم از شوق
بدون دغدغه در پاسخ سلام حسین
غلام همت آنم که زیر چرخ کبود
به لطف بندِ تعلق، شده غلام حسین
چقدر حال جهانِ مرا عوض کرده
شدهست گریه به کام من و به نام حسین
برای گریه نبود و به لطف توبه نبود
خدا گذشت از آدم به احترام حسین
به این امید که یک جمعه عاقبت بدمد
به برق تیغ دعا صبح انتقام حسین
#نـوكــر_نـوشـت:
#حسین_جان💔
کی شود قسمت من هم بشود کرببلا
دلم عطرِ حرمِ شاهِ ولا می خواهد
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
#روزيتون_زیارت_كـربلای_مـعـلـی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_ابوالفضل_نيكزاد
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
چه می شود که مجال عبادتی می شد
نصیب حلقه به گوشت لیاقتی می شد
قدیمها که کمی صاف و ساده تر بودم
پس از شکستن دل استجابتی می شد
چه خوب چشمه ی چشمم همیشه جاری بود
همین که محضرتان عرض حاجتی می شد
زمان شور حسینی شعور غالب بود
میان سینه زنی ها کرامتی می شد
خلاف حالت امروز طعم نان شبم
شبیه طعم غذاهای حضرتی می شد
به زیر بیرق عباس قد کشیدم من
همیشه فرصت عرض ارادتی می شد
به این گدای شکسته هنوز امیدی هست
اگر که قسمتم آقا زیارتی می شد
من و تو و حرم و لحظه های رویایی
میان شاه و گدا گر رفاقتی می شد
#نـوكـر_نـوشـت:
#حـسیـن_جـان
دلم گرفته و درد فراق درد کمی نیست
خلاصه اینکه دوباره به کـربلا برسانم
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
#روزيتون_زیارت_كـربلای_مـعـلـی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_محمد_هادی_نژاد
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
روی جسمش نیزه و تیر و سنان افتاده بود
زیر خنجر سر پناه کاروان افتاده بود
شمر، با چڪمه به روی سینه اش می ایستاد
در کنارش مادری قامت کمان افتاده بود
جای خود را با لگدهای سَنان تعویض کرد
خنجر کُندی که دیگر از توان افتاده بود
یادگار مادر او را به غارت برده اند
جامه ی شاهی به دست این و آن افتاده بود
شمر از گودال بیرون آمد و از بخت بد
برق انگشتر به چشم ساربان افتاده بود
نعلها طوری عمل کردند که از پیکرش
گوشهی گودال قدری استخوان افتاده بود
در نگاه تار او اهل حرم می سوختند
قرعهی آتش به نام کودکان افتاده بود
روی نیزه بستن سر، کار آسانی نبود
از قضا این کار ار، دست کاردان افتاده بود
بارش ظلمت، بیابان را به خون آغشته کرد
بر زمین آیات ناب آسمان افتاده بود
دخترش کنج خرابه ناگهان تبخال زد
چون که یاد ضربههای خیزران افتاده بود
#نـوكـر_نـوشـت:
#حـسیـن_جـان
دست و پا كمتر بزن خيلى اذيت مى شوم
مى شود زير لگد چشمى به خواهر وا كنى
بى حيا آهسته تر، آهسته تر خنجر بزن
كاشكى از گريه هاى مادرش پَروا كنى
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
#روزيتون_زیارت_كـربلای_مـعـلـی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_مصطفی_تاش_موسی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
کوله بار معصیت دارم ببین دلواپسم
باز هم درمانده ام خوردم زمین دلواپسم
دل به بیگانه سپردم قسمتم آخر نشد
تا که باشم باتو یک شب همنشین دلواپسم
بسکه از تو دور ماندم شاهدی آخر دلم
با ریا و بی حیایی شد عجین دلواپسم
بد ضرر کردم که وابسته به این دنیا شدم
تیره شد قلبم که حالا این چنین دلواپسم
شهر پر شد ازگناه و بی تفاوت مانده ام
وای بر من که ندارم دردِ دین دلواپسم
دربه رویم باز کن آقا که غیر از خانه ات
دائما شیطان نشسته در کمین دلواپسم
میشود لطفی کنی آقا بگویی میرسی
در کنارم لحظه های واپسین دلواپسم
تو فقط دست مرا بگذار در دست حسین
راهی ام کن کربلا در اربعین دلواپسم
#نـوكـر_نـوشـت:
هوشِ من را هوَس کربُبلایش بُرده
شب جمعه شده و بویِ حرم می آید
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
#روزيتون_زیارت_كـربلای_مـعـلـی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_علیرضا_قلی_پور
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
بادها عطر خوش پیرهنش را بردند
سوختند و خبر سوختنش را بردند
نیزه ها بر عطشش قهقهه سر میدادند
زخمها لاله ی باغ بدنش را بردند
دشنه ها دور و بر پیکر او حلقه زدند
حلقه ها نقش عقیق یمنش را بردند
این عطش یوسف معصوم کدامین مصر است
که روی نیزه بوی پیرهنش را بردند
تا که معلوم نگردد به کدام آئین است
اهل صحرای تجرّد کفنش را بردند
بادها سینه زنان زودتر از خواهر او
تا مدینه خبر آمدنش را بردند
یوسف آهسته بگویی که نمیرد یعقوب
گرگها یوسف گل پیرهنش را بردند
#نـوكـر_نـوشـت:
#حسیـن_جـان
هرچه میخواهی بگیر از من، ولی ای باوفا
گریههای روضهی گودال را از من نگیر
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
#روزيتون_زیارت_كـربلای_مـعـلـی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_شعبان_نصیری
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
یا بسوزان در میان شعله خاکستر شوم
یا ببخش این بنده را، آدم شوم، بهتر شوم
بندهی بد را زدن کاری ندارد، تو نزن
جای آن، راهم بده در خانهات نوکر شوم
من "قیامت" پیشِرو دارم که گریه میکنم
وای اگر آنروز عریان وارد محشر شوم
هر عذابی هست، باشد من تحمل میکنم
نه نمیخواهم که ننگِ آلِ پیغمبر شوم
رحمت تو بیشتر از این گناهان من است
مرگ بر من، گر که یک لحظه جدا زین دَر شوم
من از اول خاک بودم، خاکِ نعلین علی
پس خدا! نگذار تا روزی که هستم زَر شوم
ای گنهکاران! گرفتاران! علیکم بالنجف
دارم امشب میروم در محضرش قنبر شوم
فاطمه امشب میآید کربلا پیشِ حسین
کاش منهم همسفر با حضرت مادر شوم
یا بُنیَّ! دِشنه دَست اَز حَنجر تو بَر نَداشت
حَق بِده اَز داغِ ذِبحت دَمبهدَم مُضطر شَوَم
#نـوكـر_نـوشـت:
#حسیـن_جـان
اگرچه غرق گناهم ولی دلم طفلی ست
که میشود شب جمعه بهانه گیر حسین
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
#روزيتون_زیارت_كـربلای_مـعـلـی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_رضا_حاجی_زاده
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
گل از گلم وا میشود در هر شب جمعه
غم از دلم پا میشود در هر شب جمعه
گلهای اشکم با سلام گریهداری باز
تقدیم آقا می شود در هر شب جمعه
زخمی که از دوریِّ تو دیگر شده ناسور
کمکم مداوا میشود در هر شب جمعه
وقتی خدا از عرش میآید به دیدارت
صحن تو غوغا میشود در هر شب جمعه
با نالههای " یا بنیَّ " " یا بنیَّ " باز
خون بر دل ما میشود در هر شب جمعه
تا روضهخوان میگوید از شرحِ وداعِ تو
غم تا کمر تا میشود در هر شب جمعه
جمعه تو را کشتند پس " عَجّل فرج " گفتن
با گریه معنا میشود در هر شب جمعه
پیراهن خونین و صد چاکت که با مهدیست
تحویل زهرا میشود در هر شب جمعه
میراثی از چشم کبود حضرت یاس است
چشمی که دریا میشود در هر شب جمعه
#نـوكــر_نـوشـت:
#حسین_جان💔
شب جمعه شده و باز سلامي از دور
كاش فطرس خبر پاسخ آن را بدهد
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، #روزيتون_زیارت_كـربلای_مـعـلـی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_محمود_رادمهر
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
از اسب واژگون شدی اما بلند شو
خورشید خاک خورده ی صحرا بلند شو
گیرم که شمر روی تن تو نشسته است
بر هم بزن قواعد و از جا بلند شو
باجسم چاک چاک مزن چنگ روی خاک
تنها امید خیمه ی زنها بلند شو
دارند می زنند عصا به تو پیرمردها
از دستشان بگیر عصا را بلند شو
تا اسبها به روی تنت تاختند، شمر
با ریشخند گفت: که حالا بلند شو
از آب هم مضایقه کردند کوفیان
ای تشنه ی مقطع الاعضا بلند شو
مادر رسیده آبرویش را بخر حسین
یک #یاعلی بگو و ازین جا بلند شو
این خاکها مناسب این خواب ناز نیست
آتش گرفته خیمه ات آقا بلند شو
#نـوكـر_نـوشـت:
#حسیـن_جـان
چقدر بوسـه به مُهـرت زدم و می ترسم
خـدا نکــرده مرا بت پرست بنویسند
گناه اگر دل تنگ است و عشقِ شش گوشه
بگو دُرُشت و به صد نازِ شصت بنویسند
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
#روزيتون_زیارت_كـربلای_مـعـلـی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_جواد_کوهساری
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
روزی به پات غم نخورم شب نمی شود
این دلشکسته صاحبِ منصب نمی شود
مُردن به پای #یار، ملاک تَقَرُّب است
پروانه تا نسوخت مُقَرَّب نمی شود
حُر را ادب به مرتبه ی حُرّیَت رساند
هرگز قفس سرای مودب نمی شود
در بارِگاه شاه، یکی جُون می شود
هر نوکری، غلامِ مُجَرَّب نمی شود
هیئت کلاس #حضرت_زهرا برای ماست
جز او کسی معلم مکتب نمی شود
این روضه ها ستون بنای تشیُّع است
مذهب بدون روضه که مذهب نمی شود
هرکس که صحبت از تو کند، گریه می کنم
دیوانه پیش خلق مُعَذَّب نمی شود
ما گریه کرده ایم ولی هیچ گریه ای
مانند گریه بر غم #زینب نمی شود
قربان جسم دَرهَم شاهی که اهل دِه
هر کار می کنند مرتب نمی شود
#نـوكــر_نـوشـت:
#حـسـیـن_جـان
روضه خوانت میشوم با روضه ای تک مصرعی
بر زمین بودی و بر جسـم تـو پیـراهـن نبود
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
#روزيتون_زیارت_كـربلای_مـعـلـی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_حمیدرضا_زمانی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
هر شب جمعه که دلتنگ زیارت میشوم
میروم در گوشه ای غرق عبادت میشوم
یا سلامی میدهم از بام خانه بر حرم
چون کبوتر راهیه صحن و سرایت میشوم
با دوبال حسرتم پر میكشم تا شهر عشق
تا که مهمان تو و گنبد طلایت میشوم
من کبوتر نیستم هستم کلاغی رو سیاه
گر بخواهی ام، غلام رو سیاهت میشوم
مثل جون و مثل عابس، مثل مسلم، مثل حر
گر دهی رخصت مرا، من هم فدایت میشوم
گر برات کـربلایم را به دستانم دهی
#جان_زهرا تا قیامت وامدارت میشوم
چون قسم دادم تو را بر نام زهرا، مادرت
مطمئناً شامل لطف و عطایت میشوم
#نـوكــر_نـوشـت:
#حـسین_جـان💔
شب جمعه ست دلم دوروبر کرببلاست
حسرت پیر غلامت، سفر کرببلاست
#صلی_الله_عليک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
#روزيتون_زیارت_كـربلاي_مـعـلـی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_محمد_زهره_وند
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
بر شاه تشنه نیزه و شمشیرها زدند
چون ماجرای کوچه به او بی هوا زدند
آنانکه در مدینه نبودند آمدند
مُحکم به روی پهلوی او ضرب پا زدند
سر دسته ی اراذل کوفه اشاره کرد
یکباره با اشاره ی آن بی حیا زدند
تشویق می شدند کسانی که میزدند
او را میان هلهله با مرحبا زدند
بودند نان خور پدر و جدّ او ولی
این صید را طایفه ای آشنا زدند
جز سنگ و تیر و نیزه و تیغ این درنده ها
با هرزه گی به معرکه با ناسزا زدند
در پیش چشم خواهر او بین قتلگاه
بر جای جای پیکر او هر کجا زدند
عبّاس تا که بود که جرأت نداشتند
شه را جدا زچشم یلِ با وفا زدند
با پا به روی سینه ی زخمش پریده و
با قهقهه چقدر به او بی اِبا زدند
بازی شان گرفت که تا خنده ای کنند
با پنجه بر محاسن خون خدا زدند
تا ضربه ی دوازدهم هِی ادامه داد
بی وقفه ضربه تا که سرش شد جدا زدند
بر روی خاک با شکم افتاده بود چون
دیوانه وار گَردن او از قفا زدند
زینب رسیده بود که خاکی بسر کند
با پشت دست خواهر او را چرا زدند
یک عدّه پیرمردِ سیه دل رسیده و
با نیّت ثواب به او با عصا زدند
#نـوكـر_نـوشـت:
#حسیـن_جـان
ز وصف حالت زینب زبانماݧ لال است
گریز روضه چرا باز سمت گودال است؟
کشید خنجر و بر سینه ات نشست و...
ونوکرت #شب_جمعه دوباره بدحال است
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
#روزيتون_زیارت_كـربلای_مـعـلـی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_محمد_اسفندیاری
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
میرسد روضه به یک طشت خدا رحم کند
خیزران کاش به زخم دل ما رحم کند
چند جای لبت از چوب ترک خورده حسین
زخم چشمان ترت باز نمک خورده حسین
با سرت خنده کنان حرمله بازی می کرد
خیزران با دل یک قافله بازی می کرد
مگر از خاطره ام میرود آن بزم عذاب
میچکید از لب آن مردک سرمست شراب
خواهرت میرسد از راه طنابی بر دست
دشمنت دور سرت پیک شرابی در دست
مست بود و به دهانش غزلی کفر آمیز
تکیه می کرد به ضرب المثلی کفر آمیز
دخترت خواست روی پنجه ی پا برخیزد
به تماشای تو در طشت طلا برخیزد
هرچه کردم نگذارم به تو سوگند نشد
خیزران از لب و دندان تو دل کند نشد
#نـوكـر_نـوشـت:
#حسیـن_جـان💔
بیا دو آیه بخوان، غم شود فراموشم
بجای بالای نیزه، بیا در آغوشم😭
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
#روزيتون_زیارت_كـربلای_مـعـلـی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_حمدالله_سلطانی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
در هر قنوت، وقت دعا گریه کرده ام
تنها به یاد کرب و بلا، گریه کرده ام
جایی به غیرِ روضه ی تو، گریه خوب نیست
در هر کجا، همیشه به جا گریه کرده ام
پای "هَجا" "هَجای" شما پیرتر شدم
"حا" "سین" و "یا" و "نونِ" تو را گریه کرده ام
با روضه های تو که به جای خودش حسین
با عکس کـربلای شما، گریه کرده ام
روز ازل که مجلس روضه به عرش بود
با روضه های شخصِ خدا، گریه کرده ام
تا سوز ناله ام نشود زحمتِ کسی
هرنیمه شب، بدون صدا، گریه کرده ام
این تیرِ اشکها به هدف خورده غالبا
هر چند، با تمام خطا گریه کرده ام
خواب و خوراک من به فنا رفت، بی حرم
گاهی شده بدون غذا، گریه کرده ام
گفتی به دوستم تو بیا، غبطه خوردم و
با جمله ی "تو نَه ، تو نیا" گریه کرده ام
#نـوكــر_نـوشت:
#حـسین_جـان💔
غمعشـقتومراکشـت، ولی حرفی نیسـت
عمردرعشقتوخوباسـتبه پایانبرسـد😭
#صلي_الله_عليک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
#روزيتون_زیارت_كـربلای_مـعـلـی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_رمضان_فضل_زاده
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
خسته ی خسته ام ای یار چه باید بکنم
رفتم از یاد تو انگار! چه باید بکنم
این دوماه از کف من رفت و نکردم کاری
وای از غفلت بسیار، چه باید بکنم
اهل دل با تو شب خویش سحر میکردند
منِ محروم ز دیدار چه باید بکنم
با همه خوب شدم با تو ولی بد بودم
چشم من بود به اغیار چه باید بکنم
هرچه گفتی تو به من گوش ندادم! العفو!
شدم امروز گنهکار چه باید بکنم
مثل هربار زدم زیر قرارم با تو
تو بگو تا که من اینبار چه باید بکنم
نروم کرببلا خاک به سر خواهم شد
تا روم محضر دلدار چه باید بکنم؟
#نـوكــر_نـوشـت:
#حسین_جان
برای من که بهشتم فقط گـدایی توست
بهشت را چه شباهت به یک شب حرمت
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، #روزيتون_زیارت_كـربلای_مـعـلـی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_عیسی_حیدری
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
روسیاه آمده در این دل شب در وا کن
مهربان عیب نداردکه مرا دعوا کن
قدرنشناس منم باهمه خوبم جز تو
لااقل با من بد مثل خودم بد تا کن
من خودم معترفم بنده ی ابلیس شدم
بازهم مثل همیشه تو بیا حاشا کن
یک بهانه بتراش و دل من را بشکن
دل من سنگ شده زود مرا احیا کن
به من بی سروپا ربط ندارد که نبخش
نوکر فاطمه ام حال مرا رسوا کن
چادر مادر من تابه قیامت کهف است
پس مرا روز جزا کلب در زهرا کن
نمک سفره ی او دست حسین است فقط
داخل موکب او قلب مرا هم جا کن
احتیاجی به کفن نیست فقط هرطوراست
مرگ من را وسط کرب و بلا امضا کن
#نـوكـر_نـوشت:
#حسین_جان💔
نوکر اینجا هم که باشد روح او در کربلاست
هر #شب_جمعه غلام افتخاری می شود
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
#روزيتون_زیارت_كـربلای_مـعـلـی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_علیرضا_صفرپور
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم