eitaa logo
دفاع همچنان باقیست
1.1هزار دنبال‌کننده
38.6هزار عکس
10هزار ویدیو
858 فایل
«لا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ» مؤمن انقلابی، از صحنه مبارزه کناره‌گیری نمی‌كند. کسانی که از میدان مبارزه عقب‌نشینی می‌کنند، گروهى بی‌ایمان هستند. @Admin_Channel_Defa لینک ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
قبل از حسین، عشق که در به دری نداشت حقا که عشق غیر شما مظهری نداشت زهراست مادر همه ی پاک زاده ها بیچاره آن که مرحمت مادری نداشت عباس مثل باز شکاری به آب زد اما میان علقمه بال و پری نداشت صحرا اگر چه پر شده بود از تن حسین اما به روی پیکر پاکش سری نداشت در راه شام جای همه تازیانه خورد در کربلا چه می شد اگر خواهری نداشت؟ در کربلا خدا هنرش را به رخ کشید آری! خدا از این قلم بهتری نداشت جز اینکه یک دقیقه به دوری اضافه شد برای ما اثر دیگری نداشت : 💔 دوری‌ات قلب مرا سخت بدرد آورده‌ست التیام دل بیچاره فقط پابوس است سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
چه خوب شد به غلامی‌اش انتخاب شدیم دعای فاطمه بودیم مستجاب شدیم به هر کتیبه قسم مادرش صدامان زد اگر که گریه کن محفلش حساب شدیم به قدر بال مگس چشمهایمان تر شد و صاحب دو سه تا کوهی از ثواب شدیم همیشه بیشتر از احتیاجمان دادند به من بگو درِ این خانه کی جواب شدیم؟ میان این همه عنوان به لطف حضرت حق گدای گل‌پسر فاطمه خطاب شدیم میان روضه‌ی سنگین ماتمش هرشب شبیه شمع همه ذره ذره آب شدیم همین که از لب خشکیده و عطش خواندند کنار تک تک اهل حرم کباب شدیم حسین خواسته که ما دخیل دستانِ گره گشای علی اصغر رباب شدیم : 💔 هرچه میخواهی بگیر اما سلامم را نگیر من به عشق این سلام صبحگاهی زنده ام سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
می نشینم در خیالم با تو خلوت می کنم باز هم دل را به پابوسیت دعوت می کـنم میروم با سر فرو، بین فُراتِ اشکِ خویش ارتمـاسی هم شده غـسـل زیارت می کنم من از اُفتــادن به خاکِ پایت عزّت یـافتم شاهدم،این سجده هایی که به تُربت می کنم بی بضاعت هستم امّـا باز خوشحالم لااقل عُـمرِ خودم را صرفِ هیئت می کنم کاملاً حِـس می کنم ابواب رحمت وا شـدند آن زمانهایی که در باب تو صحبت می کنم خوب یا بد، زشت و زیبا،چون به تو وابسته اند با تمــام سینه چاکانت رفاقت می کنم نَفْـس هم حاضر نشد حـرف دلم را بشــنود از خودم دارم به درگاهت شکایت می کـنم مرهم دردت نبودن جای خود، طوری شده دردهایم را نشـستم با تو قـسمت می کنم خیمه های روضه ات وقتی که خلوت می شوند بیشتر از هر زمان احساسِ غُربت می کنم نـیّـتم تنها تأسّـی کردن است و بس، اگر شب به شب در روضه ها ذکر مصیبت می کنم من مُرید روضه خوانهای تو هستم ورنه کی در محـضر جسارت می کنم روضه خوانهای تو آنانـند که افتاده اند در دل ویرانه ها پای سرت جان داده اند : 💔 ز اشک دیده جهان را به آب خواهم بست کنون که مرهم تو گریه‌ی محبین است.. سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
این روز ها که روضه میسّر نمی شود بی روضه، روزگارِ دلم سر نمی شود دل زنده شد به عشقِ تو ارباب و زندگی بی اشک و ذکر و زمزمه دیگر نمی شود خوش گفت آن شهید: به دردم نمی خورد چشمی که در مصیبتتان  تر نمی شود این قول بهجت است که حتی نمازِ شب با گریه بر حسین برابر نمی شود ای روضه خوان، بخوان و مرا کربلا ببر حالم بدونِ روضه که بهتر نمی شود سنجیده تر بخوان و مراعات کن مرا قلبم حریف روضه ی اکبر نمی شود افتاده بود پیش پدر غرق خاک وخون با جسم چاک چاک، که باور نمی شود حرفی بزن قرارِ دلم، نورِ دیده ام چیزی بگو که از همه دنیا بریده ام افتاده ای مقابل چشمم به خاک و خون ای جان من، به آخر عمرم رسیده ام : کم کم ز هجر کرب و بلا پیر می شوم لطفـی برای خـادم این خانواده کن سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير روزتون معطر بنام
زیباترین ترانه ی روی لبم، حسین نامی که هست علّت تاب و تبم، حسین من در کلاس هیئت تو درس خوانده ام شاگرد پا رکاب همین مکتبم حسین من عهد کرده ام که به پایت بایستم سرباز لشکر حرم زینبم حسین گریه برای توست همان اصل دین ما با این حساب مؤمن این مذهبم حسین با یاد گریه می کنم شکر خدا که خادم این موکبم حسین شیرینترین عبادت من گریه بر شماست شیرینترین عبادت روز و شبم حسین من را غلام خانه ی زینب حساب کن نه مقبلم، نه محتشم و حاجَبم حسین لطفی کن و دوباره به من کربلا بده رحمی کنید، کـرببـلا واجبم حسین تا وقت مرگ نام تو را جار میزنم زیباترین ترانه ی روی لبم حسین... : تا زمانی که حُسین است رفیق دل من میل همـراه شدن بــا دگـران نیست مرا سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
فطرس شدم که بال و پرم را شفا دهد یا بر دل شکسته ز عشقش صفا دهد بی اذن حضرتش که نباید نفس کشید باید که او اجازه به این سینه ها دهد حتما نفس کشیدن ما از دعای اوست آری هم اوست آنکه به سینه نوا دهد من زنده ام به عشق عنایات اهل بیت رزق مرا به خاطر ایشان، خدا دهد حق آفریده عالـم هستی برای تو بیچاره آن کسی که به تو کم بها دهد نوکـر زیاد دور و برت دست و پا زند اما کم است آنکه سر و دست و پا دهد عیسی نشسته بر سر راهش امیدوار تا آنکه بر دمش اثر کیمیا دهد آذر به یک نظر شده جنت برای دوست آقای ماست آنکه به موسی عصا دهد یوسف کجاست همچو ذلیخا شود اسیر یک لحظه گر که ذلف خودش را هوا دهد جنت نشین شوم همه عمر خویش را یک شب اگر میان حـرم جا مرا دهد اینجا فقط به عشق همین سینه می زنیم آیا بود که روزیمان دهد؟ : بی بضاعت هستم امّا، باز هم خوشحالم لااقل این عُمرِ خودم را صرف هیئت می‌کنم سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
هرکجا نام تو را بردیم “کوه ِطور” شد آفت و شَرّ و بلا فوراً از آنجا دور شد جای ِلبهای ِتو دیشب اشک ِهجران خوردم و کام ِمن شیرین با این قطره های ِشور شد در فراق ِیوسفش افتاد بر جان ِخودش آنقَدَر گریه زلیخا کرد آخر کور شد روضه های ِخانگی برکت به خانه میدهند خانه یِ تاریک ِما با روضه غرق ِنور شد جفت و جور اصلاً نمیشد کارهایم تا شبی کفش ِروضه جفت کردم کارهایم جور شد صبح ِمحشر که شَوَد ، مأمور ِقَصرَت میشود آنکه در روضه دم ِدر خادم و مأمور شد وای بر آن روضه خوان و شاعری که پاکتی ست یا که با سواستفاده نامی و مشهور شد شاه ِما خیلی سفارش کرده: “فَابْکِ لِلْحُسَیْن” نزد ِما ایرانیان این جمله اش دستور شد قبل از آنکه شمر در گودال مَذْبوحَش کند بر گلویش نیزه ای بوسه زد و مَنْحور شد آنقَدَر خنجر زدند و آنقَدَر نیزه زدند که بِلاتشبیه مثل ِلانه ی ِزنبور شد موقع ِدفن ِپدر وقتی پسر، انگشت را از زمین پیدا نمود اعضای بابا جور شد از دلش اصلاً نیامد بوریا پیچش کنند اولش نگذاشت اما آخرش مجبور شد : روی ِ قـبـرم بنویسـید به یک خط درشت دوری از شـارع بینِ الحرمین او را کـشت سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
خدا کند که نرانند عبد سر به هوا را به نوکری بنویسند نام و منسب مارا خدا کند که نگیرند اشک چشم غلام و خدا کند که نگیرند طبع شعر گدا را اگر بناست که روزی زنم زغیر شما دم همان به است بگیرند این طنین صدا را فقط نه اینکه طنین صدای بی تو نخواهم خدا گواست نخواهم دگر ز نای نوا را نرفته است زیادم هنوز اینکه چه بودم و اینکه باز نراندی منه تمام خطارا هزار مرتبه دادی تو ابرو به دو عالم همین غلام سیاه به شهر، شهره نمارا در این مسیر گدایی تمام کرده ای آقا به حق نوکرخود لطف و بذل و جود و عطا را تمام هست، دخیلت، همین نشانه که دارد چقدر دست کریم تو با فقیر مدارا به حال و روز خودم هی نگاه میکنم آقا چه قدر خوب خریدی گدای بی سرو پارا : مڹ و خورشید نشستیم و توافق کردیم صبح را با طپش اسم  تو  آغاز  کنیم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
وقتش شده، كه دل به غمت مبتلا شود راهـی به سوی تربت كرب و بلا شود آن تربتی كه هركه نظر كرد، ديده‌اش گريان برای شاهِ سر از تن جدا شود فرقی نمی‌كند كه گدايت كجايی است آقا،به يک نگاهِ شما هر گـدا شود باب الحوائجی كه كنار تو خفته است بی شک به دست او گره بسته وا شود آئينه ی دلی كه شده تار، از گناه با اشک و ناله در غمت آقا جلا شود مُـزدِ رسالتِ نَـبـی اصلأ روا نبود با سنگ و تيغ و نيزه و خنجر ادا شود جز كـربلا و كـوفـه و شـامِ بلا و غـم بر ميهمانِ خود ستم اینسان كجا شود رأس حسین و بزم شرابی و خيزران در پيشِ چشم زينب كبری بپا شود جان ميدهد رقیه در آندم که ناگهان با حـنـجـرِ بريـده، لـبش آشنـا شود : لطفِ شیرِ مادر و نانِ پدر دارم اگر تا که گفتم واحسینا چشمهایم گریه کرد سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
یا سیدی به بنده ی رسوا امان بده بر این گدای بی کس و تنها امان بده میترسم از حساب و کتاب تو یاکریم کن با اسیر خویش مـدارا، امان بده من خورده ام زمین تو دیگر مرا نزن این بنده ی فراری خود را امان بده آن روز که پدر ز پسر میکند فرار دست مرا بگیر خدایا امان بده پیش تو آبرو که نمانده برای من امشب بیا به خاطر امان بده این سینه نیز مثل نجف جای است دیگر بیا به حُـرمَتِ مـولا امان بده تضمین ست به هر زائر گوید به احترام من او را امان بده بر قبله ی شش گوشه اش قسم ما را میان عـرش معلا امان بده تنها به عشق گریه برای تو زنده ام در آرزوی کـرب و بلای تو زنده ام 💔 خدا گواست که این قلب تنگ و نا٫آرام همیشه می‌شود آرام با نوای حسین سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
از بس گناه بر دل خود بار میکنم خود را میان نفْس گرفتار میکنم پلـهای بازگشت خودم را شکسته‌ام دارم علیه خویش فقط کار میکنم قلبی که جایگاه تو و اهل بیت توست در حیرتم چگونه لجن‌زار میکنم تو عاشقانه حاجت من را نمی‌دهی من جاهلانه این همه اصرار میکنم من بنده‌ی توام، چه کنم؟ "دوست دارمت" باشد بزن... دومرتبه تکرار میکنم دنیا نشد ببینمش اما به روز حشر سجده به پای حیدر کرّار میکنم تشنه شدن بهانه‌ی ذکر مصیبت است یاد حسین لحظه‌ی افطار میکنم یاد مدافعان حرم آه میکشم گریه به یاد زینب و بازار میکنم اصلا کسی به عمه‌ی ما ناسزا نگفت سیلی به او زدند؟ نه... انکار میکنم دست خودم که نیست، فقط داد میزنم وقتی که یاد مجلس اغیار میکنم : 💔 سری برون کُن از آن خاک و حال ما بنگر که از فراق تو یک چشم خون و دیگری آب است سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
از تو ممنون که چنین راه نشانم دادی هدیه از جنس خودت در رمضانم دادی داشتم غرق به گرداب گنه می گشتم حال در ماه خودت خط امانم دادی در مسیر گنه و معصیت افتاده منم باز  هم با کرمت مژده به جانم دادی شدم آلوده ی دنیای گنه تا اینکه تو ز احسان خودت جا و مکانم دادی روزه با اذن تو از عشق خودت میگیرم شاکر هستم که مرا باز توانم دادی لحظه های سحری یا که دم افطاری تو چه احساس خوشی وقت اذانم دادی از تو ممنون که مرا در نظرت آوردی وقت افطار کمی خرده ی نانم دادی کربلایی شدنم فوق بهشتی شدن است لطف کردی که چنین شوق جنانم دادی : هرچه را می‌خواستم با یاعلی مقدور شد هرچه می‌خواهی بگیر از ما الهی،جز سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام