🍂
🔻 یازده / ۴۳
خاطرات پروفسور احمد چلداوی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🔹 در تمام این مدت ارتباط مان با محمد، همان نگهبان شیعه عراقی حفظ شده بود. هر وقت نوبت نگهبانی او میرسید همه اسرا خوشحال می شدند. محمد برای اسرا خیلی دل میسوزاند و در حد توانش کار بچه ها را راه می انداخت. بعضی وقت ها غذای اضافه میآورد ولی از همه مهمتر اخبار جبهه و جنگ را برای مان میآورد. معمولاً او فقط با من ارتباط میگرفت و بقیه بچه ها بعد از رفتن او اخبار جدید را از من می پرسیدند.
یک روز محمد بالای سرم آمد و بعد از احوال پرسی گفت: «تدری اش صایر» یعنی میدونی چی شده؟ گفتم: «لا» یعنی نه گفت: «بعد اشويه تسقط بصره . الايرانيه لحد هل الساعه سقطو سبعين طائره من صدام. هذا العمليه اهوايه كبيره" یعنی؛ نزدیکه که بصره سقوط کنه. ایرانیا تا حالا ۷۰ تا هواپیما رو از صدام زدند. واقعاً عملیات بزرگی کردند. بعدش ساکت شد و با حالتی غمگین گفت: با اینکه ایرانیا توی این عملیات پدر بعثی ها رو در آوردند، ولی توی عملیات قبلی، بعثی ها شما را مثل مرغ جمع کردن و آوردند اینجا». وقتی میگفت شما را مثل مرغ جمع کردند، حالتی داشت که می خواست بفهماند از آن عملیات ما خیلی ناراحت است. دلش با ما بود و از شکست ایران در عملیات کربلای چهار که بعثی ها نامش را "حصاد الاكبر" گذاشته بودند خیلی ناراحت بود. نگاهی به اطراف انداخت و گفت: «ما اگدر اهوایه احاچیک خاف ایشوفونی و ایجابرون علی" یعنی؛ نمیتونم زیاد باهات صحبت کنم؛ چون ممکنه بعثی ها منو ببینند و گزارش کنند بعد هم رفت.
در یکی از صحبت هایمان از من راجع به تفسیر المیزان پرسید. من با وجود نداشتن اطلاعات کافی چیزهایی سرهم کردم و به او گفتم. راستش خجالت می کشیدم یک نفر عراقی که برایش داشتن تفسیر المیزان جرم محسوب می شد، اطلاعاتی راجع به این کتاب از من که به راحتی به آن دسترسی داشتم، بپرسد و من نتوانم پاسخی به او بدهم. او می گفت بالعراق بیع و شرى هذا الكتب ممنوع فقط و شری کتب فساد مومشکله. یعنی توی عراق خرید و فروش این کتابها ممنوعه و فقط کتابهای فاسد خرید و فروش میشن.
بعد از مدتی ما را از آن اتاق کوچک به سالن کناری اش منتقل کردند. آنجا اسرای دیگری هم بودند که بیشترشان در عملیات کربلای ۴ اسیر شده بودند. یکی از آن ها محمد فریسات بود که تازه یک پایش را قطع کرده بودند. یک اسیر هم به نام احمد اهل آبادان بود که پایش داشت سیاه میشد و بعدها آن را قطع کردند. اسیر دیگری بود که یک چشمش را از دست داده بود هم آنجا بود. یکی دیگر از اسرا، یک جوان نوشهری بود به نام اسفندیار کُرد که موهای بلند و پژمرده ای داشت. او در گوشه ای از سالن افتاده بود و ناله میکرد و بخاطر بوی بد جراحت هایش کسی نزدیکش نمی شد. رضا افسر ارتشی که اهل زاهدان بود هم آنجا بود. ترکش مختصری به دماغش خورده بود. ابراهیم همان اسیری که در بیمارستان الرشید از اتوبوس پایینش بردند را هم آوردند. کنار تخت من، جواد بچه مشهد خوابیده بود. طرف دیگر تخت هم حاج محسن جام بزرگ، فرمانده گردان غواصهای لشکر ۳۲ انصار همدان بود که حالش روز به روز بدتر میشد. قبل از او یک اسیر همدانی کنارم بود که پایش داغون بود و ظاهراً گلوله دوشکا خورده بود.
یک روز یک دفعه شیلنگ از سینه ام بیرون آمد. پرستار با دیدن این وضعیت، انتظار داشت که نفسم بند بیاید، پشت سر هم می پرسید: "میتونی نفس بکشی؟" من هم که تنفسم هیچ تفاوتی نکرده بود گفتم: «تنفس معمولی». به یکی از پرستارها گفت:«دروغ میگه خودش رو به نفس نفس زده». من متوجه قضیه نشدم؛ چون نه خودم را به نفس نفس زده بودم و نه نفسم بند آمده بود. با گذشت زمان حالم بدتر میشد. دیگر شیلنگ مکنده توی سینه ام نبود، خون ریزی داخلی همینطور ادامه داشت. کم کم ریه ام پر از خون شده بود. یک شب حالم به شدت دگرگون شد. احساس کردم جانم به لبم رسیده و دارم میمیرم. نفسم به سختی بالا میآمد. شروع کردم به استفراغ خونی. آن قدر خون بالا آوردم که فرصت دراز کشیدن نداشتم. همه تختم پر از خون شده بود. بچه ها وحشت زده نگهبان ها را صدا زدند و خودشان مات و مبهوت نگاهم میکردند. از دستشان کاری بر نمی آمد. نگهبان ها هم که وضعیت من را دیدند پرستارها را صدا زدند. آنها هم بلافاصله دکتر را صدا کردند. بعد از مدتی دکتر آمد من از ترس استفراغ، به حال سجده روی تخت افتاده بودم. دکتر از من خواست سرم را بلند کنم تا سرم را بلند کردم استفراغم شروع شد. دکتر از من خواست دراز بکشم، ولی باز هم خون توی دهانم جمع میشد. دوباره نشستم و خون دهانم را بالا آوردم. دکتر دستور داد کمی پنبه آوردند و داخل دهانم گذاشتند تا مجبور نباشم برای بالا آوردن خون بنشینم.
•┈••✾○✾••┈•
ادامه دارد
#یازده
کانال حماسه جنوب/ ایتا
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
8.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍂 نماهنگ "کیمیا"
🔸 با نوای
حاج صادق آهنگران
حجتالاسلام حاجتی
#کلیپ
#نماهنگ
🔹 کانال خاطرات دفاع مقدس
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
@defae_moghadas
🍂
🍂 کربلای ۵، تحمیل اقتدار
به جمع دشمنان
🔹 عملیات کربلای پنج در تاریخ ۱۹ دیماه سال ۱۳۶۵ انجام شد. رمز عملیات کربلای پنج یا زهرا (س) بود و میدان این عملیات بزرگ برای ایران بسیار اهمیت داشت.
🔹 کربلای پنج تا ۷۰ روز ادامه داشت و تقریباً به تمام اهداف خود رسید و توانست بخشی زیادی از تجهیزات دشمن و عراق را منهدم کند و صدام رئیس جمهور معدوم بعثی در شوک بسیار شدیدی قرار گرفت.
🔹 در عملیات کربلای پنج که سرلشکر محسن رضایی آن را تعیینکنندهترین حمله ایران در جنگ هشت ساله علیه صدام میداند، ۱۵۰ کیلومتر از خاک ایران آزاد شد و رزمندگان اسلام برای تنبیه صدام به دروازههای شرقی بصره رسیدند.
🔹رزمندگان اسلام در عملیات کربلای پنج ۱۴ کیلومتر از جاده شلمچه به بصره را تصرف کردند و ۱۰ روستا را در عراق آزاد کرده و بصره در خطر جدی سقوط قرار گرفت و صدام برای آزادی این مناطق دست به دامن سران کشورهای اسلامی، عربی و غربی شد.
🔹 در این عملیات ایران توانست ۴۰ جنگنده، پنج هلیکوپتر، ۸۰۰ تانک و نفربر، هزار و ۵۰۰ خودروی نظامی و ۵۸۰ خمپارهانداز دشمن را منهدم کند و بیش از ۳۰ هزار کشته و زخمی روی دست صدام به جای گذاشت. عراق در این عملیات دو هزار و ۶۵۰ اسیر متحمل شد و ۷۰ هزار نفر مجروح داشت.
🔹 بسیاری از تحلیلگران معتقدند، عملیات کربلای پنج سبب شد، جهانیان و آمریکا به این نتیجه برسند که باید جنگ پایان بپذیرد.
#کربلای_پنج
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
🍂 دستاوردهای کربلای ۵
🔸 حسین سالمی (تحلیلگر):
عملیات کربلای پنج به صورت واضح، جنگ بین ایران و تمامی کشورهای قدرتمند حامی رژیم بعث عراق بود، زیرا در این عملیات ارتش بعث تمامی توان نظامی خود را به کار گرفته بود و از پیچیدهترین موانع جهت جلوگیری از پیشروی ایران استفاده کرده بود.
🔸 در این عملیات بیش از ۷۰ درصد منطقه عملیاتی کربلای پنج آبگرفتگی بود و ارتش عراق نه تنها در مناطق خشکی بلکه در آب نیز از موانع متعددی استفاده کرده بود. بر اساس آمارهای رسمی بیش از ۹۰ درصد منطقه عملیاتی کربلای پنج مسلح بود.
🔸 پس از پیروزی یگانهای نظامی ایران در عملیات کربلای پنج، تمامی قدرتهای نظامی جهان به مهارت فرماندهان نظامی ایران پی بردند.
🔸 پیروزی ایران در این عملیات احتمال سقوط رژیم صدام را تقویت کرد و در این راستا تمامی استکبار جهانی که پشتیبان رژیم بعث عراق بودند با فشار به سازمان ملل خواستار پایان جنگ شدند و تمام شروط ایران را برای قطعنامه ۵۹۸ پذیرفتند.
#کربلای_پنج
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
🍂 ارقام وآمار
نیروهای عملیات کربلای ۵
🔹 عرض منطقه عملیاتی کربلای ۵ بین ۱۰ تا ۱۳ کیلومتر و عمق آن بین ۱۲ تا ۱۵ کیلومتر بود. در این عملیات، ۲۴ یگان سپاه شامل ۳۰ هزار پاسدار، ۶۵ هزار سرباز و ۱۲۰ هزار بسیجی شرکت داشتند که این نیروها در سه قرارگاه کربلا، نجف و قدس سازماندهی شده بودند.
🔹 ارتش عراق ۹۴ تیپ را وارد عملیات کرد. در این عملیات ۱۶ تیپ به طور ۱۰۰ درصد و ۲۲ تیپ بیش از ۶۰ درصد منهدم شد و باقیمانده یگانها نیز ۱۰ تا ۶۰ درصد آسیب دیدند.
🔹 این عملیات روز ۱۹ دی ماه سال ۱۳۶۵ با رمز یا زهرا (س) آغاز شد و بیش از ۷۰ روز به طول انجامید.
🔹 با شکست رژیم بعث در شلمچه، شرایط جدیدی در عرصه نبرد ایجاد شد، چرا که توانایی نظامی عراق مورد تردید قرار گرفت. تحلیل رفتن قوای نظامی رژیم بعث در رسانههای غربی بازتاب فراوانی داشت و آنها، برتری نظامی ایران در عملیات کربلای ۵ را شوک بزرگی برای عرصه بینالملل دانستند.
#کربلای_پنج
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
🍂 نتیجه عملیات کربلای ۵
از زاویهای دیگر
🔸 در کنار انجام عملیات کربلای ۵ تلاشها در شورای امنیت و مجمع عمومی سازمان ملل نیز جریان داشت و همه این تلاشها، راه را برای تصویب قطعنامه ۵۹۸ فراهم ساخت. علت این امر حتی از نگاه روزنامه گاردین هم مخفی نماند: تحلیلگران پنتاگون که معمولاً عزم و قوه ابتکار ایرانیها را در مقابل مواضع کمتر از آنچه هست، ارزیابی میکردند، دیگر احتمال پیروزی بزرگتر ایران را رد نمیکردند.
🔸 روزنامه نیویورک تایمز پس از عملیات کربلای ۵، از شکست راهبرد آمریکا برای تحمیل صلح بر ایران نوشت: اینکه کفه به نفع ایران چرخیده و عراق از برابری با نیروهای ایران عاجز مانده و نه تنها آمریکا و متحدانش، بلکه شوروی نیز خود را در آستانه بازندگی میبیند.
🔸 با این وجود یکی از تأثیرات مثبت عملیات کربلای ۵، این بود که برای اولین بار شورای امنیت ناچار به پذیرش قطعنامهای شد که تا حدودی نظرات جمهوری اسلامی در آن اعمال شد و در نهایت روز ۲۰ ژوئیه ۱۹۸۷ میلادی (۲۹ تیر ماه سال ۱۳۶۶) قطعنامه ۵۹۸ تصویب شد.
#کربلای_پنج
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂