eitaa logo
حماسه جنوب،خاطرات
5.7هزار دنبال‌کننده
13.1هزار عکس
2.9هزار ویدیو
73 فایل
سرزمین عشق، جایی جز وادی پر جریان دشت عاشقی نیست بشنویم این قصه‌ی ناگفته‌ی انسانهای نام آشنای غریب را 💥 مجله دفاع مقدس 💥 ------------------ ادمین: @Jahanimoghadam @defae_moghadas2 (کانال‌دوم(شهدا 🔸️انتقال مطالب با لینک بلااشکال است.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 روایت لحظه ‌ها ۲۸ گردان کربلا در کربلای ۴ ┄┅═✼✦✦✼═┅┄ روایتی دیگر از رییس ستاد گردان 🔹 محسن پویا - کتاب ستاد گردان حوادث در آن لحظه اي كه دارد اتّفاق می افتد، خیلی انسان را می گیرد. به هر صورت، تصوّرش هم، بسیار سخت و سنگین است. الآن بعد از آن همه سال که آن صحنه ها را تعریف می کنم، واقعاً برایم قابل تحمّل نیست. صحنه های بسیار سختی بود. تا آن لحظه، هیچ خبر یا اطّلاعی از آقای معینیان و [نادر و رحیم ] نداشتم. در آن شرایط، خبردار شدیم که تعدادی از نیروهای گردان از محورهای دیگر برگشته‌اند و در شهر آبادان پخش هستند. تعداد زیادی از نیروهای یگان های مختلف هم، بعد از عقب‌نشینی، به دلیل نزدیکی به ساحل، در ساختمان فردوگاه [جمع] شده‌بودند. یکی از بچّه های مخابرات گردان به من گفت که آقای معینیان آمده و در اتاق هستند. بلافاصله به سراغش رفتم. در اتاق نشسته و یک پتو روی خودش کشیده‌بود. لرز زیادی به بدنش افتاده‌بود. چند لحظه پیشش ماندم، ولی حالش خوب نبود و بهتر دیدم تا استراحت کند. بعد از آن، سری به ساختمان های گروهان‌ها زدم تا وضعیّت را از نزدیک ببینم. اوضاع، خوب نبود و تعداد زیادی از نیروها هنوز به مقر نیامده‌بودند. معلوم نبود که آن طرف آب مانده‌اند یا هنوز به ساختمان نرسیده‌اند. حدود ساعت یک ظهر بود که گفتم هر چه سریع تر آماری از نیروهای گردان گرفته‌شود تا وضعیّت نیروها معلوم شود. چند نفر از بچّه‌های گردان را با ماشین فرستادم تا چرخی در سطح شهر بزنند تا اگر کسی را دیدند، به مقرّ بیاورند. آتش عراقی‌ها تا حدودی کم‌تر شده‌بود. آن روز، خیلی به ما سخت گذشت. هر لحظه، منتظر یک خبر بودیم. در اوّلین لحظه ای که آقای معینیان را دیدم، سراغ حاج‌اسماعیل را گرفتم. با بی‌حالی گفت: «حاج‌اسماعیل ماند.» این خبر، خیلی متأثّرم کرد، ولی مشکلات و خبر شهادت‌ها آن قدر زیاد بود که خبر شهادت حاج‌اسماعیل هم عادی شده‌بود. به پرسنلی گردان سپرده‌بودم که هر ساعت، آماری از گروهان‌ها بگیرند. تا شب، به تدریج به تعداد نیروهایی که به مقر می رسیدند اضافه می‌شد. هر چه به غروب نزدیک تر می‌شدیم، سکوت بیشتری بر شهر حاکم می شد. فضای بسیار سنگینی در سطح شهر حاکم شده‌بود و همه در التهاب این اتّفاق بودند. وضعیّت روحی بچّه‌های گردان خیلی خراب شده‌بود. خستگی توأم با یک شوک و اضطراب، بر نیروها حاکم بود. سراغ هیچ کس را نمی شد از آنها گرفت. هر کس در خلوتی استراحت می کرد. @defae_moghadas
🍂 روایت لحظه ‌ها ۲۹ گردان کربلا در کربلای ۴ ┄┅═✼✦✦✼═┅┄ روایتی دیگر از رییس ستاد گردان 🔹 محسن پویا - کتاب ستاد گردان بعد از نماز مغرب، پرسنلی گردان، اطّلاعاتی از آمار نیروهای گردان به من داد. این آمار نشان می داد که بالای صد و پنجاه نفر از نیروهای گردان، هنوز به مقر نیامده اند. این تعداد یعنی حدود نصف نیروهای گردان. این آمار، تعداد شهدا، مجروحین و اسرای گردان را مشخّص نمی کرد. فقط می دانستیم این تعداد از نیروهای گردان تا آن موقع، به مقر برنگشته‌اند. شهادت بعضی از آنها برای ما محرز شده‌بود، ولی باید جمع‌بندی می شد. با گرفتن اطّلاعات از نیروهایی که برگشته‌بودند، تا حدودی این اطّلاعات، دقیق می شد، ولی حدّاقل چند روز طول می کشید. التهاب عجیبی در شهر به وجود آمده‌بود. با شنیدن خبر برگشتن نیروها به شهر، بسیاری از خانواده ها و بچّه های مساجد برای کسب خبر می آمدند. هرکس سراغ ما می آمد، می گفتم: «هنوز آمار [دقيقي] موجود نیست.» به هیچ‌کس نگفتم که کسی شهید شده‌است، مگر این که شهادت او را به چشم دیده‌باشم و جسدش در دسترس باشد. علی رغم این که یک سری آمار در گردان گرفته‌بودیم، می گفتم فعلاً هیچ خبری نیست. *** گردان کربلا در این عملیات بیش از ۹۰ شهید ، قریب به ۱۰ اسیر و تعداد زیادی مجروح داد و در عملیات کربلای ۵ با مجروحین بانداژ شده ای که دوره درمان خود را هنوز کامل نکرده بودند مجددا حضور پیدا کردند و معرکه دیگری را تجربه نموند. پایان @defae_moghadas
سلام و تشکر از شما 🌺
با تشکر از برادر قادری
تشکر جناب احمدی 🌺
احمد احمد با تشکر از تذکرتون گردان‌های کربلا و جعفرطیار از جمله یگان‌هایی بودند که توانستند در محور خود، علاوه بر شکستن موفق خط دشمن، تا عمق جاده پیشروی کنند و خط را تا ساعت ۱۱ صبح حفظ کنند. همچنین یگان‌های دیگری که نام بردید در منطقه ابوالخصیب موفقیت‌هایی به دست آوردند؛ موفقیت‌هایی که بعدها زمینه‌ساز شکل‌گیری عملیات کربلای ۵ از همان محور شد.