آمد محرم ماه غم هنگام افغان و الم
شد کشته ی تیغ ستم، بر سینه ی صحرا حسین
سنگر به سنگر رو به رو، منزل به منزل، کوه به کوه
دارم حکایت مو به مو از حر بی همتا حسین
از بند تن یکسر رها، فیض دو عالم خون بها
سر داده هر دم این ندا، با جمله ی اعضا حسین
اینجاست منزلگاه ما، آزادگی شد راه ما
دست خدا همراه ما، دین را کند احیا حسین
هنگامه ای بر پا کنم، عالم پر از غوغا کنم
تا نور حق پیدا کنم، ببریده از دنیا حسین
اکنون شما ای کوفیان، سر بسته قتلم را میان
هشدار میگویم عیان هیهات ذلت را حسین
رسم شهادت خوی من، شد مصطفی الگوی من
گو مرگ آید سوی من، آماده سر تا پا حسین
اینجاست منزلگاه ما، آزادگی شد راه ما
دست خدا همراه ما، دین را کند احیا حسین
من زاده ی پیغمبرم، فرزند پاک حیدرم
صد چاک گر شد پیکرم، چون کوه پا بر جا حسین
گر زنده دین مصطفی، گردد به خیل خون ما
شمشیرها را گو بیا، ایستاده بی پروا حسین
دشمن هزاران در کمین، هم در یسار و هم یمین
با نام رب العلمین زد بر صف اعدا حسین
🏴فرارسیدن ماه حزن و اندوه اهل بیت علیهم السلام ، تسلیت باد.
❣#خاطرات_فرماندهان
3⃣ سردار شهید سید حسین علم الهدی
فرمانده سپاه هویزه
•••
🔹 در اولـین دسـتگیرى حـسین، او را در بنـد نوجوانان زندانى میکردند.
پس از مدتى که به ملاقاتش رفتیم، دیـدیم اوضاع سلولهـا بـه شـدت نامناسـب اسـت؛
سلولهایی بسیار کوچـک، قـدیمى و کـاملاً
غیر بهداشتى! از حسین سئوال کردیم: چـه چیز لازم دارى که برایت بیاوریم؟
گفت: فقط یک جلد قرآن برایم بیاورید.
🔸در سال ۵۳ که حسین را دستگیر کردند، او را به بند نوجوانان بردند. زندانیان، نوجوانانى بزهکار بودند که به جرم دزدى و دعوا و... به زندان افتاده بودنـد. روزهـای اول، روزهـای سختی برای حسین بوده، چون دائماً توسط بعــضى از زنــدانیان مــورد تمــسخر قــرار میگرفته، اما طولی نمیکشد که او با صبر و حوصله چند نفر از آنها را نماز خوان میکند و دلبسته به خدا.
مأموران زندان ناگهان متوجه میشوند کـه همان نوجوانان بزهکار، حالا دارند به امامت حسین، نماز جماعـت میخواننـد و جلـسه قرائت قرآن بر پا کردهاند.
حسین را از بند خارج میکنند و با ریسمان، بــه درختـى کــه در حیـاط زنـدان بــوده، میبندند و در هواى سرد زمـستان رهـایش میکنند.
•••
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
🌹🌹🌹🌹🌹
میگویند #شهدا دعا میکنند
و ما را آسمانی میکنند.
پس برایم دعایی کن..
تا آسمانی شده و #شهادت نصیبم گردد.
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
🍂🌱🍂🌱🍂🌱🍂
دو رکعت عشق👇
💠سن او کمتر از حد لازم بود ، شناسنامه را تغییرداده بود ، اما مشکل امضاء سرپرست خانواده باقی بود .
به ناچار از برادر کوچکتر خود خواست تا پای برگه حضور در جرگه ی دوست داران معشوق را امضاء کند و سپس راهی جبهه شد...
قبل ازعملیات کربلای "5" عکس خویش را در قاب گذاشت و به مادرش گفت. " گل را خودتان تهیه کنید، این آخرین دیدار است..."
ابوالفضل با وفای گردان حمزه شهید بزرگوار"علی محمد طاهری"در همان عملیات به فیض عظمای شهادت نائل شد و یادش در قاب دل های دوست دارانش جای گرفت.
✍راوی :عباس اسلامی پور
اندیمشک
حماسه جنوب - شهدا
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
🍂🌱🍂🌱🍂🌱🍂