خنده هم
پیش لبهای تو
کم آورده است!
شهیدِ خندهروی ما ....
#شهید_حاج_حسین_خرازی
@defae_moghadas2
🍂
دلتنگ تر میشویم
با دیدنِ لبخندهایی که
جاماندن را ،
بیشتر به رُخِمان میکِشند
#شهید_حاج_حسین_خرازی
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
❣فكرش را بكن. دور تا دور، همه فرمانده لشكر، نشستهاند. من فقط فرمانده گردان بودم آن وسط. همه حرفشان را زدند. مأموريت من را هم گفتند. حاج حسين رو كرد به من. گفت: «خب تو چى میگى؟»
گفتم: «چه عرض كنم؟»
گفت: «يعنى چى چه عرض كنم؟ میگم نظرت چيه، چه طور میخواى عمل كنى؟»
گفتم: «حاجى! من میگم اين يگان كنار ما يا زودتر، يا هم زمان با گردان ما عمل كنه بهتره.»
ديگران گفته بودند من با فاصله، زودتر بزنم به خط. يكى گفت: «تو چى كار دارى به اين حرفا. تو كارى رو كه بهت میگيم بكن.»
ساكت شدم، سرم را انداختم پايين. حاجى دست گذاشت روى شانهام گفت «نه! چرا؟ اتفاقا نظرش خيلى هم درسته. اين میخواد بره اون جا عمليات كنه، نه ما.»
رو كرد به من. گفت: «خب، میگفتى. چى كار كنيم بهتره؟»
#شهید_حاج_حسین_خرازی
@defae_moghadas2
❣
❣💠#نماز_اول_وقت 💠
اذان را که داد
بلا فاصله رفتیمـ برای نماز جماعت،
نماز مغرب رو خوندیمـ به جماعت
و تمومـ شد.
یکی از بچه ها اومد
و خبری داد به #حاج_حسین!
.
#حاج_حسین از من که امامـ جماعت بودمـ
عذر خواهی کرد و
گفت ؛نماز عشاء رو باید فرادا بخونمـ
و برمـ قرارگاه
.
وقتی شروع کرد به #نماز خوندن
چهرش رو دیدمـ
در حالت قنوت بود و
در حالی که قطرات #اشک
روی گونه هاش می غلتید
دعای حضرت نوح(ع)رو میخوند و
.
معناش این بود:
خدایا از تو میخواهمـ
که همه ی کفار را از تمامـ
بلاد زمین محو و نابود سازی...
#نماز_اول_وقت_شهدا
🌹 #شهید_حاج_حسین_خرازی 🌹
@defae_moghadas2
❣
میگفت:
"اسیر بازی دنیا نشیم
بخندیم به این بازی و
با صاحبِ بازی معامله کنیم؛
که معاملهای سراسر سود است"
آری ، شهداء دنيا و دنياييان را لايق خود نيافتند و وجود خاكی خود را در بازار معامله با خدايشان سودا كردند و از فرش به عرش پرگشودند...
#علمدار_جبههها
#شهید_حاج_حسین_خرازی
#فرمانده_لشکر۱۴_امامحسین
@defae_moghadas2
❣