#شهید_محمدرضا_حقیقی❣️
عزیزان و هموطنان، در برابر مسائل پایدار باشید. از مشکلات و سختی ها ناراحت و دل سرد نباشید.اگر خدای نکرده چنین حالتی برایتان پیش آمد و دچار یاس شدید مروری به تاریخ انقلاب از آغاز تاکنون بیاندازید…
ببینید که این انقلاب چگونه پیش رفت. چگونه مصائب و سختی ها آسان شد. تا چه رسد به حالا که این شجره طیبه، درختی تنومند شده و به خواست خدا پابرجاتر خواهد شد. پس در سختی ها از حرکت نایستید که: ان مع العسر یسرا
با مسائل فانی و زودگذر دنیا همدیگر را آزار ندهید. دنیا را برای اهل آن که همانا غافلان هستند واگذارید.
در برابر مشکلات صبر داشته باشید. توسل را فراموش نکنید.
هموطنان، اطاعت از ولایت فقیه را فراموش نکنید ، از ولی فقیه عقب نمانید که هلاک می شوید و جلوتر نروید که گمراه خواهید شد….
#وصیت_شهدا
شب ۲۱ بهمن ۱۳۶۴ یعنی در هفتمین سالگرد انقلاب اسلامی، محمد رضا ابتدا در ترکیب گردان کربلا بود و بعد به علت زبده بودن با جمعی دیگر از غواصان زبده در گردان بلال دزفول ، در عملیات والفجر ۸ فاو شرکت داشت و درهمین عملیات در ساحل فاو به شهادت رسید.
نکته عجیب و حیرت انگیزی که درباره ی این شهید زبانزد همگان است ، لبخند زیبایی است که چند روز پس از شهادت به هنگام تدفین بر روی لبهای این شهید نقش بست.
وجود فیلم ۸ میلی متری از لحظات تدفین شهید در سندیت این حادثه عجیب که نشان از اعجاز شهیدان دارد هیچ شک و تردیدی باقی نمی گذارد.
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_صلوات
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
9.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ندای الله اکبر شهید حاج قاسم سلیمانی در شب ۲۲ بهمن سال۱۳۹۴
هيچكس جای تو را در خاطراتم پر نكرد
بردی از يادم ولی يادت فراموشم نشد
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پویا و باوقار، شهوار میرویم
ایستاده بر مسیر، بیدار میرویم
در باغ انقلاب، شاد و بلند و سبز
هر روز تازهتر، پر بار میرویم
دانش سلاح ما، حق است یار ما
از ذکر یا حسین سرشار میرویم
۲۲ بهمن سالروز پیروزی انقلاب اسلامی مبارک باد
❣❣❣❣❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣ مرحوم حلیمه سعیدی مادر شهید رضا لشکری: من آقای خامنهای رو از همه بیشتر دوست دارم حتی از پسر شهیدم.
روحش شاد
حماسه جنوب،شهدا🚩
شهید تواب
#شهید_محمدعلی_پورعلی
معروف به علی طلا
محمدعلی پورعلی جوان زیبا و سفیدرویی بود که به خاطر طلائی رنگ بودن موهایش در روستای گراخک شاندیز، به "مندلی طلا" معروف بود.وی تا قبل از شهادت در روستا، اقدام به تولید و پخش مشروبات الکلی بصورت بشکه ای می کرد.تا اینکه توسط کمیته انقلاب اسلامی آن زمان دستگیر و پس از محاکمه به شلاق محکوم شد.
وی را جلوی مسجد روستا آورده و روی چهارپایه ای خواباندند و در برابر مردم، حد شلاق را بر بدنش جاری کردند.
بعد از اجرای حد، پدر پیرش به او گفت: خیر نبینی که آبروی مرا بردی و مرا از نماز در مسجد محروم کردی.بعدها مندلی طلا به یکی از دوستانش گفته بود: از حرف پدرم خیلی تکان خوردم و دلم بسیار شکست.
موقعی که زیر بغل هایم را گرفته بودند و از روی چهار پایه پایین می آوردند، رو به خانه خدا (مسجد) ایستادم و همان جا از خدا طلب بخشش کردم.
بعد از چند روز هم دلم هوای جبهه کرد. متوسل به ابیعبدالله شدم و تصمیم گرفتم به جبهه بروم.
اهالی روستا میگویند: مندلی طلا عزم جبهه کرده بود، اما بسیج روستا بخاطر سابقه خرابش، ثبت نامش نکرد. از پایگاه بسیج شاندیز و ابرده هم اقدام کرد، آنها هم ثبت نامش نکردند.
دوست مندلی طلا که از بسیجیان روستای زشک میباشد، او را از طریق پایگاه بسیج روستای زشک ثبت نام کرده و او را به آموزش جبهه اعزام کرد.
وی می گوید: مندلی طلا بعد از طی دوران آموزش و هنگام اعزام به جبهه به من گفت، من 27 روز دیگر شهید می شوم و پیکرم 20 روز در بیابان می ماند.
وقتی بعد از 47 روز جنازه ام را به روستا آوردند، در همان نقطه ای که حد شلاق بر بدن من جاری شده، پیکرم را روی زمین بگذارید و پدرم را بالای سرم بیاورید. بگوئید پدرم کنار سرم بایستد و جلوی چشم مردم مرا حلال کند و به آنها بگوید: مندلی طلا توبه کرد تا هم خودش خدایی شود و هم مایه آبروی پدرش شود.دقیقا 47 روز پس از اعزام، پیکر مطهر این شهید را به روستا می آورند و تشییع می کنند.
مردم روستا می گویند: با وجود اینکه جنازه این شهید 20 روز در بیابان روی زمین مانده بود، در مسیر تشییع جنازه بوی عطری در فضا پیچیده بود که همه به هم می گفتند تو عطر زدی؟
پدر شهید می گوید: مندلی زمانیکه می خواست به جبهه برود، برای خداحافظی پیش من آمد و یکساعت دست و صورت مرا می بوسید.اما من حاضر نشدم حتی یک بار صورتش را ببوسم و الآن در حسرت یک بوسه هستم.من هیچوقت فکر نمی کردم که مندلی من یک روزی طلا بشود. جنازه پسرم بوی خیلی خوشی می داد.تمام اهالی روستای گراخک در تشییع پیکر این شهید تواب شرکت کرده اند. مثل آقایان شجاعی، احمدی، رضایی و ....، گواهی می دهند که تمام کوچه مسیر تشییع را بوی عطر خوشی فرا گرفته بود و تا مدتها این بو را حس می کردیم.
کتاب_زندگی_به_سبک_شهدا ناصرکاوه
راوی: برادر مداح حاج حسن رضایی
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
سردارشهید #بهروز_مرادی در حال نقاشی بر روی دیواری کنار مسجد جامع خرمشهر..
#حماسه_جنوب_شهدا
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
نشستم ڪنارش
گفت پاشو برو
گفتم چـرا ...؟
گفت براي حرف هاي به #زمین_مانده_ام .
#شهید گریه ڪن نمیخواهد
#رهرو_میخواهـد ...
#گمنام
#بهشت_زهـرا