eitaa logo
حماسه جنوب،شهدا🚩
1.5هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
866 ویدیو
20 فایل
اینجا سرزمین دل است سرزمینی به بزرگی تاریخ از یاسر و سمیه تا دفاع مقدس و تا آخرین شهد عشق گر خواهان درک آنی......... لحظه‌ای با ما بنشین و جرعه ای سرکش ادمین: @Jahanimoghadam
مشاهده در ایتا
دانلود
« خدایا ما به‌ جبهه‌ نیامده‌ ایم‌ که‌ برای‌ خاک‌ بجنگیم‌ چون‌ عاقبت‌ خاک‌ ما را می بلعد برای‌ آن‌ به‌ جبهه‌ و جنگ‌ آمده ایم‌ که‌ پیغمبر {ص} در خندق‌ و احد جنگید برای‌ آن‌ می‌ جنگیم‌ که‌ علی‌ {ع‌} در جنگ‌ خوارج‌ و نهروان‌ و صفین‌ جنگید برای‌ آن‌ می‌ جنگیم‌ که‌ حسین‌ {ع‌} در کربلا جنگید. .  با فکر و تدبیر باشیم‌ که‌ نشانه‌ هر مومن‌ و مسلمان‌ است‌ به‌ مسائل‌ سیاسی‌ دنیا و کشور و اطراف‌ خودمان‌، کاملا آگاه‌ باشیم‌ ضد انقلاب‌ را شناخته‌ و سرکوبش‌ کنید »   https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣️ 6⃣ خاطرات سردار مهدی باکری "لشکر ۳۱ عاشورا" ••• 🔹 توی خانه افتاده بودم، یک پای شکسته، دو دست شکسته، فکِ ترکش خورده. پدرم ازم دلخور بود. می گفت «ببین خودت رو به چه روزی انداختی!» آقا مهدی آمده بود عیادت. با پدرم حرف می زد. سیر تا پیاز شب عملیات را برایش گفت. نیم ساعت هم بیشتر خانه مان نماند. پدرم می گفت «اومده ی این جا تعمیرگاه. زود بازسازی می شی، میری پیش آقا مهدی. اون بنده ی خدا دست تنهاس» 🔸 یک ماه بعدِ عملیات، تقریبا همه چیزمان تمام شده بود. عراقی ها تک زده بودند و دویست متری‌مان بودند. گفت «سه راه بیشتر نداریم. یا همین امشب بریزیم سرشون و کارشون رو یک سره کنیم، یا فردا لباس های سفید مون رو براشون تکون بدیم، یا این که راه بیافتیم توی هور و یکی یکی غرق بشیم» ••• کانال شهدا https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1 ❣️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نام و نام خانوادگی : 🕊🌹 تولد:1343 شهادت : 1361/2/16 محل تولد :دزفول عملیات : بیت‌المقدس https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1 ❣️
حماسه جنوب،شهدا🚩
نام و نام خانوادگی : #شهید_عبدالحسین_نوروزی_نژاد🕊🌹 تولد:1343 شهادت : 1361/2/16 محل تولد :دزفول عملی
📜 🕊🌹 اولین باری که لباس بسیجی به تن کرد ، 16 سال بیشتر نداشت و جنگ هم هنوز شروع نشده بود ! او آموزش‌های لازم نظامی را در همان سن کم گذرانیده بود ، به‌طوری‌که وی برای ماجرای کودتای نوژه در تابستان سال 59 به نیروهای ذخیره سپاه دزفول آماده‌باش دادند ، او به‌عنوان یک نیروی آموزش‌دیده لباس رزم پوشید و آماده دفاع از دین و انقلاب شد . https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1 ❣️
🕊🌹 با شروع جنگ تحمیلی در روز 31 شهریور 59 خیلی سریع خود را به ستاد نیروهای ذخیره سپاه معرفی کرد تا برای مقابله با دشمن متجاوز آماده نبرد باشد . https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1 ❣️
حماسه جنوب،شهدا🚩
#شهید_عبدالحسین_نوروزی_نژاد🕊🌹 با شروع جنگ تحمیلی در روز 31 شهریور 59 خیلی سریع خود را به ستاد نیروه
🕊🌹 آشنایی او با احکام شرعی و تکالیف دینی همزمان با دوران نوجوانی و آغاز سن بلوغش بود . کنجکاوی او برای فهمیدن و اجرا کردن احکام شرعی باعث شده بودگاه و بیگاه موضوعات شرعی خود را بپرسد و از سؤال کردن هم خجالت نکشد ! حجه الاسلام سید کاظم موسوی نقل می‌کند : در آغازین روزهای جنگ تحمیلی ، شب‌هایی که باهم در سطح خیابان‌های شهر به گشت زنی مشغول بودیم ، او سؤالات شرعی و احکام خود را می‌پرسید و جواب‌ها را با دقت گوش می‌داد. https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1 ❣️
🕊🌹 روزی که به شهادت رسید تازه‌پا به سن 18 سالگی گذاشته بود و تنها نیمی از بهار هجدهمین بهار عمر را تجربه می‌کرد . این نوجوان ، آن روز اما بزرگ‌مردی شده بود که یک‌تنه مقابل تانک‌ها و نفربرهای دشمن ایستاد و مقاومت کرد تا نیروهایی که تحت فرمانش بودند به‌سلامت از معرکه دور شوند . https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1 ❣️
🕊🌹 روز 16 اردیبهشت سال 61 در مرحله دوم عملیات بیت‌المقدس وقتی عراق برای بازپس‌گیری مواضع خود ، پاتک کرد ، او که فرمانده دسته بود مجبور شد براثر فشار دشمن و بنا به دستور فرماندهی نیروهای خود را عقب بفرستد ، بقیه ماجرا از زبان شهید محمد گل اکبر : آن روز که دشمن پاتک سنگینی کرد دشمن با تانک به ما هجوم آورد ، دستور عقب‌نشینی صادر شد ، من معاون دسته بودم عبدالحسین گفت تو نیروها را به عقب ببر ! و خودش با آرپی‌جی مقابل دشمن ایستاد و گفت من شلیک می‌کنم تا شما فرصت عقب رفتن پیدا کنید . و این‌گونه او در آخرین لحظات خود را سپر جان هم‌رزمانش می‌کند و به شهادت می‌رسد و پرواز می‌کند ... https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1 ❣️
از 🕊🌹 تنها کلاهی نیم سوخته برگشت .... https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1 ❣️
🕊🌹 قبل از عملیات بیت المقدس بخاطر گرمای هوا ، همراه با تعدادی از بچه های ذخیره کلاه پارچه ای تهیه کردیم و هر کدام اسم و مشخصات خود را روی لبه کلاه نوشتیم و به شوخی می گفتیم اگر چیزی از بدن مان نماند لااقل از روی کلاه مان شناسایی بشویم ! این شوخی ما در مورد این شهید عزیز واقع شد ، یک روز بعد از بازپس گیری جاده دوم ، وقتی ما برای جستجوی مفقودین رفتیم ، فقط قسمتی از کلاه شهید عبدالحسین پیدا شد، روح این شهید و شهدای ذخیره سپاه با مولایشان اباعبدالله الحسین (ع) محشور گردد و شفیع ما در روز قیامت باشند. : محسن فرزان پور https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1 ❣️