🍂 نقش قرارگاه کربلا
در عملیات کربلای۵
به روایت اسناد ۱۰
غلامپور: من بهعنوان فرمانده قرارگاه ممکن است ابهام داشته باشم ولی نمیتوانم سنگ بندازم جلو پای فرماندهی. منطقه شما چهار مشکل زیر را دارد که باید حل بشود. پس امشب شما شناساییتان را شروع کنید. مهندسی شما عقب است و باید تلاش بیشتری کنید و سریع بیایید پای کار. واحدهایتان را به واحدهای قرارگاه وصل کنید تا هرچه داشتیم به شما بدهیم. جاده عقبهتان هم حسینیه است که باید آماده شود.
غلامپور پس از جلسه با فرمانده تیپ ۱۸ الغدیر و خواندن نماز، جلسهای با عبداللهی مسئول حفاظت اطلاعات قرارگاه کربلا گذاشت تا ضمن توصیههایی درباره نحوه تردد خودروها در روز و شب، دستورالعمل حفاظتی مورد نیاز برای عملیات را تهیه کند تا از یکسو فعالیت نیروهای خودی، هشیاری دشمن را بهدنبال نداشته باشد و ازسوی دیگر از سرعت عمل یگانها جلوگیری نکند. در پایان این جلسه غلامپور پس از خواندن نامههای محسن رضایی که در ارتباط با سرعت عمل در آمادگی یگانها صادر شده بود، گفت:
در ذهن فرماندهی و تدبیر ایشان سرعت عمل اهمیت فوقالعادهای دارد، ایشان سرعت را بر حفاظت ترجیح میدهند. ذهن فرماندهی سرعت عمل است. با سرعت عمل است که غافلگیری تأمین میشود.
با پایان یافتن جلسه، درحالیکه ساعت ۱۹:۳۰ را نشان میداد، برادر موحدیخواه یکی از مسئولان جهادسازندگی وارد اتاق فرماندهی شد. وی در ابتدای صحبت خود، جهادهای مربوط به قرارگاه کربلا را معرفی کرد که شامل جهادهای اراک، کهگیلویه و بویراحمد، فارس، باختران، نجفآباد، کرمان و سمنان بودند. وی در ادامه صحبتهای خود گفت، به این جهادها مأموریت جادهسازی، احداث مواضع توپخانه و تکمیل عقبهها را دادهایم. غلامپور نیز ضمن تأیید این موارد تأکید کرد که احداث و تکمیل مواضع توپخانه اولویت اوّل و احداث جادهها اولویت دوم است.
هنوز جلسه با مسئول جهادسازندگی پایان نیافته بود که سفره شام پهن شد، چند بشقاب پلوی ساده، پنج عدد کنسرو ماهی، دو کاسه ماست و چند تکه نان مجموع شامی بود که صرف شد، البته در این بزم، برادران صیافزاده و محرابی نیز حضور داشتند. پس از شام در ساعت ۲۱:۳۰ برادر فرهاد یعقوبی مسئول تیپ ۴۵ مهندسی جوادالائمه وارد قرارگاه شد. وی ضمن گزارش اقدامات یگان خود از مشکلات و کمبودها گفت و پیشبینی کرد برای تکمیل فعالیتها حداقل به پانزده تا بیست روز وقت نیاز است. آن هم اگر بتوان بهصورت شبانهروزی و ممتد کار کرد.
غلامپور نیز طبق معمول از حساسیت فرماندهی کل سپاه و تأکید وی بر سرعت عمل گفت و اشاره کرد:
کار شما یکی جاده شلمچه است یکی هم جاده سمت هلالیها که قرار است باقر [لشکر ۵ نصر] عمل کند. باید شنریزی جادهها را در سه فاز انجام دهید، یعنی هم صبح، هم عصر و هم شب، تا صبح باید کار کنید. کار سوم شما دپوی شن است. سعی کنید یک روال مشخص را دنبال نکنید. یعنی یک روز پانصد متر را کار کنید، بعد هزار متر را جا بگذارید و پس از آن دوباره پانصد متر را کار کنید. نقطه به نقطه کار کنید تا از توپخانه و آتش دشمن در امان باشید. بهطور ممتد و خطی کار نکنید. در ادامه عملیات هم باید آماده باشید که جاده شلمچه را بهطرف دشمن وصل کنید که بعد از عملیات از آن استفاده کنیم.
جلسه با آقای یعقوبی فرمانده تیپ مهندسی به اتمام نرسیده بود که اسماعیل قاآنی فرمانده لشکر ۲۱ امام رضا(ع)، احمدی فرمانده تیپ ۱۲ قائم، مهندس طبری و برادر مهدیانپور وارد شدند و به جمع حاضر در اتاق فرماندهی پیوستند. پس از سلام و احوالپرسی، برادر غلامپور گزارشی از پیشرفت اقدامات مهندسی داد و در ادامه بحث قبلی رو به آقای فرهاد یعقوبی کرد و گفت، اگر میتوانید دپوی شن را به کنار نهر عرایض انتقال بدهید که یگانها در چند محور بتوانند استفاده کنند. جمله آقای غلامپور هنوز به پایان نرسیده بود که برق قرارگاه رفت. سکوتی ناخواسته بر جلسه حاکم شد. شرکتکنندگان در جلسه یکی پس از دیگری چراغقوههای خود را روشن کردند. در همین لحظه یک سینی پر از پرتقال و چند بشقاب و چاقو در میان اتاق و شرکتکنندگان جلسه گذاشته شد. غلامپور بلافاصله نقشهای را که فرماندهان و مسئولان دور آن حلقه زده بودند، جمع کرد و به کناری گذاشت و همه با استفاده از تاریکی مشغول پوستکندن و خوردن پرتقال شدیم. اگر انصاف به خرج دهیم، مزه و شیرینی پرتقالهای دزفول کمنظیر است.
ساعت، ۱۰:۴۵ دقیقه را نشان میداد که موتور برق کنار قرارگاه روشن و برق وصل شد. با روشنشدن چراغ اتاق و پس از چند لحظه سینی پرتقالها به کناری گذاشته شد و مجدداً نقشه عملیاتی منطقه در میان حاضرین پهن شد.
پیگیر باشید
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#تاریخ_شفاهی #کربلای_پنج
کانال بچههای جبهه و جنگ
@defae_moghadas
◇◇ حماسه جنوب ◇◇
🍂
🍂 نقش قرارگاه کربلا
در عملیات کربلای۵
به روایت اسناد ۱۱
اسماعیل قاآنی فرمانده لشکر ۲۱ امام رضا(ع) از آقای غلامپور پرسید:
این نوک بوارین را چه کنیم؟
غلامپور بدون درنگ درحالیکه به نظر میرسید منتظر این سؤال است در پاسخ گفت:
درحالحاضر شما و لشکر ۱۷ آمادهترین یگانها هستید، بروید شناساییهایتان را شروع کنید.
قاآنی: الآن این تکه نوک بوارین که آبگرفتگی ندارد برای عملیات مساعدتر است.
غلامپور: ببینید، این انتهای بوارین مهم است، اگر روی دمش (انتهای جزیره بوارین) عمل کردیم و عقبهاش را بستیم، کل بوارین به خطر میافتد. حرکت بوارین زمانی موفق است که انتهایش زده شود. فرماندهی بوارین در انتهای آن مستقر است و این مهم است. شناساییهایتان را شروع کردهاید؟ آقا محسن گفته برای این محور لشکرهای ۲۱ و ۲۷ را به کار بگیرید.
طراحی مانور برای سمت چپ جاده شلمچه تا رودخانه اروند (شطالعرب)، بخشی از مانور عملیات آینده بود که هم میتوانست تکمیلکننده اهداف عملیات باشد و هم تضمین موفقیت عملیات در محور پنجضلعی و پیشروی بهسمت نهرهای جاسم و الدوعیجی محسوب شود که خطوط اوّل و دوم عملیات بودند.
قاآنی در پاسخ غلامپور گفت: شناساییها را شروع نکردهایم، آخه هنوز مشخص نیست کجا باید عمل کنیم!
غامپور: چرا! آقا محسن گفت ۲۱ و ۱۷.
قاآنی: اینجا اگر بخواهد عمل بشود یک لشکر با قوت باید بیاید. البته نه به لحاظ نیرو، بلکه به لحاظ فرماندهی و نیز توان زرهی، حداقل یک گردان زرهی که به چند دسته تقسیم شوند و در بوارین عمل کنند.
غلامپور: شما باید آتش زرهی را روی ساحل جزایر امالرصاص و ماهی متمرکز کنید که خط آنجا اذیتتان نکند. البته برای آن سوی جزیره ماهی، یعنی ساحل دشمن در اروندرود نیز باید آتش مناسبی طرحریزی کنید و به دشمن امان ندهید که از این مناطق شما را اذیّت کند. بنابراین، باید از مواضع مسلط خودی، خطوط اوّل و دوم دشمن را زیر آتش بگیرید.
مهدیانپور مسئول ستاد لشکر ۲۱ امام رضا(ع) درباره تدبیر آتش بر روی خطوط دشمن گفت:
اگر شما بهاندازه کافی به ما شن بدهید، سکوهای مناسبی برای تانکها میزنیم تا آتش متمرکزی روی خطوط دشمن در جزایر و ساحل اروند اجرا کنیم.
قاآنی: الآن خط اینجا (محور سمت چپ جاده شلمچه) نیاز به خاکریز دارد. جادههای خط نیاز به خاکریز دارند.
غلامپور: باشد کمکتان میکنیم تا مشکلاتتان حل شود.
با روشنشدن وضعیت لشکر ۲۱، احمدی فرمانده تیپ ۱۲ قائم نیز وارد بحث شد و گفت، پس تکلیف ما را هم مشخص کنید تا بیاییم پای کار.
غلامپور در پاسخ به درخواست احمدی فرمانده تیپ ۱۲ قائم گفت:
کار شما همان دستور قبلی است، شما باید در انتهای بوارین کنار آقای قاآنی (لشکر ۲۱ امام رضا(ع)) عمل کنید. اگر آقای قاآنی را برداشتیم (منطقه عملیات لشکر ۲۱ تغییر کرد)، یک یگان دیگر کنار شما میگذاریم. ... پس بروید آماده شوید. آقا محسن گفته تا ده یا پانزده روز دیگر عملیات است. میدانم که میگویید، شواهد این را نشان نمیدهد، اما آقا محسن مصمم است عملیات هرچهزودتر انجام شود.
درحالیکه شب از نیمه گذشته بود، با غلامپور به بیرون قرارگاه رفتیم. صدای فعالیت چند لودر و بولدوزر از دور شنیده میشد. هر از چند گاهی شلیک توپخانه خودی و بر زمینخوردن چند گلوله توپ دشمن، سکوت شب را میشکست. هوا سرد بود. رفتوآمد خودروها بر روی جادههایی که بهسمت شلمچه امتداد داشتند، حکایت از فعالبودن نیروهای خودی میکرد. غلامپور میگفت، خدا کند دشمن متوجه این تحرکات نشود، کشور دیگر تحمل یک شکست سنگین را ندارد. باید تمام تلاشمان را بکنیم تا این عملیات موفق شود. بیچاره آقا محسن چی میکشد که این همه بار مسئولیت را تحمل میکند.
با بیان این جملات غلامپور مشغول گرفتن وضو شد و پس از آن به داخل قرارگاه رفتیم و خوابیدیم.
پیگیر باشید
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#تاریخ_شفاهی #کربلای_پنج
کانال بچههای جبهه و جنگ
@defae_moghadas
◇◇ حماسه جنوب ◇◇
🍂
🍂 نقش قرارگاه کربلا
در عملیات کربلای۵
به روایت اسناد ۱۲
صبح روز ۶۵/۱۰/۱۰ پس از خواندن نماز و خوردن یک صبحانه مختصر با غلامپور و بهاتفاق برادران صیافزاده و محرابی عازم محورهای عملیاتی شدیم. غلامپور قصد داشت با سرکشی به یگانها جدیت فرماندهی در اجرای عملیات را به فرماندهان لشکرها و تیپها نشان دهد. غبار غلیظی آسمان منطقه را پوشانده بود و دید مناسبی وجود نداشت. در سرکشی به لشکر ۲۵ کربلا مرتضی قربانی را دیدیم که سوار بر موتور بود و چکمههایی در پا داشت که تا بالای زانویش را پوشانده بود. مرتضی در کنار خودرو غلامپور توقف کرد و به طعنه و مزاح گفت، به اهواز میروید؟ غلامپور هم با خنده گفت، نه، از اهواز میآییم. وی جمله خود را چنین ادامه داد:
وضعیت چطور است مرتضی؟ انشاءالله آماده هستی؟ مثل اینکه به آقا محسن گفتی میخواهی مثل شیر به دشمن حمله کنی؟ مراقب باشی شیر بییال و دم نشوی.
مرتضی قربانی در پاسخ با لهجه غلیظ اصفهانی گفت:
مراقبم، با بچهها قسم خوردهایم تلافی کربلای ۴ رو سر عراقیها در بیاریم. این منطقه جلو کانال ماهی، منطقه خوبی برای عملیات است، ما را بگذارید اینجا عمل کنیم. یک فکری هم برای نیروهای بسیجی بکنید، اینها پنج روز دیگر بیشتر نمیمانند.
غلامپور: خب به آقا محسن بگو!
مرتضی قربانی: گفتهام.
غلامپور با گفتن خداقوت و خداحافظی به راننده دستور حرکت داد و بهسمت لشکر ۵ نصر حرکت کردیم. قالیباف در مقر لشکر نبود، نیروهای مخابرات لشکر ۵ نصر گفتند، آقا باقر رفته بهسمت خط. ما هم بهسمت خط و دژ مرزی حرکت کردیم. قالیباف در کنار دو دستگاه مهندسی مشغول گفتوگو با فرهاد یعقوبی فرمانده تیپ مهندسی بود. او با دیدن غلامپور، همراه با برادر یعقوبی بهسمت خودرو آمد و غلامپور نیز از خودرو پایین رفت. پس از سلام و احوالپرسی، قالیباف پرسید، چه خبر و غلامپور هم گفت، خبر عملیات تا چند شب دیگر.
قالیباف درحالیکه میخندید، گفت:
ما مسلمانها ساده هستیم، باور کنید که این حرکت هم هولهولکی است و عجله میشود.
غلامپور نیز در پاسخ گفت: نه نمیگذاریم هولهولکی بشود.
برادر صیافزاده نیز در توجیه ضرورت عملیات گفت:
اگر این عملیات انجام نشود عراق یک جایی میآید داخل و به یکی از مناطق عملیاتی حمله میکند. من از فاو میترسم. باید آنجا را مراقبت کنیم.
قالیباف پاسخ گفت:
نباید سرعت عمل تدبیر را ضعیف کند. باید با احتیاط وارد عمل شد.
غلامپور: شما آماده باشید تا بهموقع وارد عمل شوید. جلسه با آقا محسن را هم شرکت کن و حرفهایت را بزن. فعلاً خداحافظ.
پس از جداشدن از فرمانده لشکر ۵ نصر و سرکشی به دژ مرزی و چند پد توپخانه، به قرارگاه برگشتیم. پس از خواندن نماز به امامت آقای صیافزاده، جلسه بررسی وضعیت دشمن برگزار شد که برادران پیشبهار جانشین اطلاعات نیروی زمینی سپاه و محرابی مسئول اطلاعات قرارگاه کربلا حضور داشتند. هنوز هیچکس زمان دقیق عملیات را نمیدانست و همین مسئله تردیدها را افزایش میداد. محرابی گزارش خود را از همین مسئله آغاز کرد..
پیگیر باشید
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#تاریخ_شفاهی #کربلای_پنج
کانال بچههای جبهه و جنگ
@defae_moghadas
◇◇ حماسه جنوب ◇◇
🍂
🍂 نقش قرارگاه کربلا
در عملیات کربلای۵
به روایت اسناد ۱۳
محرابی گزارش خود را شروع کرد و گفت، در این عملیات روز و ساعت شروع حساسترین مسئله است. دشمن روی منطقة آبگرفتگی کاملاً دید دارد. باید در تعیین روز و ساعت عملیات به این مسئله توجه کرد. امروز با سرعت شناسایی یگانها را آوردیم پای کار. نیروهای شناسایی لشکر عاشورا و لشکر فجر تا پانصد متری دشمن را شناسایی کردهاند. لشکر ثارالله را دیشب آماده کردیم، ولی نرفتند، قرار شد امشب آنها را ببریم زیر پای دشمن. به تیپ الغدیر هم دکل تحویل دادیم تا محورشان را دید بزنند. نیروهای شناسایی الغدیر را امشب میبریم بهسمت پاسگاه بوبیان. امشب دو نفر از لشکر ثارالله، دو نفر از لشکر عاشورا و یک نفر از تیپ الغدیر را میبریم برای شناسایی خط دشمن.
غلامپور: از محور سمت راست آبگرفتگی بهسمت کانال ماهی هم یک محور شناسایی بفرستید ببینیم چه خبر است، اگر شد اینجا هم یک فلش بگذاریم. مرتضی [فرمانده لشکر ۲۵ کربلا] چشمش اینجا را گرفته است، مایل است اینجا عمل کند.
پس از این جلسه و خوردن نهاری مختصر که شامل چند قوطی کنسرو بود، برادر وکیلی آمد تا گزارشی از توپخانه بدهد. طبق گزارش برادر وکیلی فرمانده گروه توپخانه پانزده خرداد، وضعیت مناسب نبود. او گفت:
تا حالا هیچ کاری نشده است، تازه امروز ما توجیهشان کردیم. آقای معادیخواه (یکی از مسئولان جهادسازندگی) میگوید ما پدهای توپخانه را تا پانزده یا بیست روز دیگر تحویل میدهیم. البته مواضعی که ما انتخاب کردهایم کار چندانی ندارد، فقط شنریزی میخواهد. معادیخواه گفت به ما نگفتهاند شنریزی.
غلامپور: نه بابا، من گفتهام بازسازی، یعنی شنریزی دیگر! آقای وکیلی بروید سریعتر آماده شوید. فرصت زیادی ندارید.
پس از جلسه توپخانه درحالیکه ساعت ۱۴:۳۰ را نشان میداد قاسم سلیمانی فرمانده لشکر۴۱ ثارالله وارد اتاق فرماندهی در قرارگاه کربلا شد. پس از او برادران دانایی جانشین آقای غلامپور و شمایلی از مسئولان جهادسازندگی وارد اتاق شدند. قاسم سلیمانی در کنار آقای غلامپور نشست و پس از باز کردن نقشه منطقه عملیاتی گفت:
من این منطقه مربعی شکل سمت پنجضلعی را دیدهام، اینجا منطقه مناسبی برای عملیات است، نیاز به کارکردن هم ندارد و عقبه قایقی هم نمیخواهد. میرحسینی (فرمانده تیپ ۱۸ الغدیر) راست میگفت، محور آبگرفتگی سمت پاسگاه بوبیان و کانال ماهی مشکلات بسیاری دارد.
غلامپور: آخرین خبری که من از آقا محسن دارم تمرکز ایشان روی همین منطقة جلو نوک کانال ماهی است.
سلیمانی: من الآن میگویم ما مشکل نیرو داریم. خدا شاهد است نیرو دیگه مال ما نیست. میخواهند بروند مرخصی. من صبح تا حالا داخل منطقه میچرخم و هیچ کاری انجام ندادهام. براساس تکلیف است که داخل منطقه هستم. هیچ کاری جز شناسایی دست من نیست. مأموریت من مشکل است. جای من و امین (فرمانده لشکر۳۱ عاشورا) را عوض کنید. نیروهای خطشکن امین دستنخورده است. نیروهای خطشکن من در کربلای۴ بهکارگرفته شدند، من نیروی خطشکن ندارم. دیشب هم رفتم پل کوثری تحویل بگیرم، گفتهاند بیستوپنج روز دیگر میدهیم.
غلامپور: خب به آقا محسن بگو، در جلسه امشب به آقا محسن گزارش بدهید.
سلیمانی: اگر میشد من امشب نیام جلسه، دیشب بچهها نرفتهاند شناسایی، من خجالت میکشم با آقا محسن روبهرو شوم.
غلامپور: نخیر، باید بیایید.
سلیمانی: الآن فکری برای نیروها بکنید. فردا میروند، چند ماه است آمدهاند و مرخصی نرفتهاند. الآن شعار میدهند ما اهل کوفه نیستیم، ولی فردا که دو نفرشان رفت مرخصی، همه میخواهند بروند. خدا وکیلی چهار ماه است که اینجا هستند و از منطقه خارج نشدهاند. ظلم است به بسیجیها، حالا نمیشود جای ما و امین (لشکر۳۱ عاشورا) را عوض کنید؟
غلامپور: ما پنجضلعی را دادیم به لشکر۱۹ فجر و لشکر۳۱ عاشورا. به لشکر۱۰ سیدالشهدا هم که جلو پنجضلعی عمل میکند گفتیم اگر نتوانستی خط شلمچه را بشکنی از پنجضلعی وارد شو و جاده شلمچه را باز کن. الآن وقت تغییر مانور یگان نیست. سریع بروید امشب شناسایی. یا علی.
پیگیر باشید
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#تاریخ_شفاهی #کربلای_پنج
کانال بچههای جبهه و جنگ
@defae_moghadas
◇◇ حماسه جنوب ◇◇
🍂
🍂 نقش قرارگاه کربلا
در عملیات کربلای۵
به روایت اسناد ۱۴
چند دقیقه پس از رفتن فرمانده لشکر۴۱ ثارالله، فرمانده لشکر۳۱ عاشورا وارد قرارگاه شد و گزارشی از وضعیت لشکر خود را ارائه کرد. گزارشهای او برخلاف گزارش فرمانده لشکر ثارالله امیدوارکننده بود. وی گفت:
دیشب تا پانصد متری موانع دشمن رفتیم. امشب میخواهیم کمینهای دشمن را شناسایی و معبرها را تعیین کنیم. از فردا شناساییها را تعطیل میکنیم، چون ممکن است لو برود و دشمن هشیار شود.
غلامپور ضمن تشویق فرمانده لشکر عاشورا، تذکراتی درباره مانور عملیات به امین شریعتی داد و گفت، حتماً روی مانورتان کار کنید، بچهها [فرمانده گردانها] را خوب توجیه کنید. البته یک پیشنهاد کلی این است که حد عملیات از پنجضلعی بهسمت پاسگاه زید و خشکیهای آنطرف زید گسترش پیدا کند. مرتضی (فرمانده لشکر۲۵ کربلا) نسبتبه این منطقه انگیزه پیدا کرده و میگوید من آمادهام از این محور وارد عمل شوم. امشب با آقا محسن مطرح میکنیم تا ببینیم نتیجه چه میشود. شما بروید به کارهایتان برسید. وقت را از دست ندهید.
با رفتن امین شریعتی از اتاق فرماندهی، غلامپور که میدانست جلسه امشب با فرماندهی کل به طول خواهد انجامید، دراز کشید و مشغول استراحت شد، اما هنوز پتویش را روی سرش نکشیده بود که برادران مهندسی سپاه و جهاد وارد اتاق شدند. غلامپور بلافاصله از جا برخاست و پتو را به گوشهای انداخت و با آنها سلام و احوالپرسی کرد. آنها هم با عذرخواهی در کنار اتاق نشسته و وارد بحث مهندسی شدند. آقای فروزش پس از گفتن خسته نباشید به غلامپور صحبت خود را چنین ادامه داد:
ظاهراً اصلیترین مشکل عملیات اقدامات مهندسی است که باید سریعاً انجام شود، ما همه توان جهاد را وارد منطقه کردهایم. البته کارهایی در فاو و هور داریم که نمیشود آنها را تعطیل کرد، بالاخره این مناطق هم مهم هستند و احتمال حمله دشمن به این مناطق هست. ما باید ضمن تقویت مناطق پدافندی، تمرکز را روی شلمچه بگذاریم که با این امکانات محدود، کمی دشوار است.
غلامپور که نمیخواست وارد بحثهای کلی و مناقشهانگیز شود، بلافاصله نیازهای اصلی عملیات آینده را مطرح کرد و گفت:
برای پل روی کارون باید فکر شود. اگر روی پل کار نشود، ما در عمل هنگام روز پل نداریم. باتوجهبه اینکه عقبه برخی یگانها آنسوی کارون است، ما به این پل در روز هم احتیاج داریم. غیر از این باشد، هیچ کارمان پیش نمیرود.
وفایی: خب ما میگوییم پل در روز هم دایر باشد.
مبلغ: جاده فجر چه شد؟
غلامپور: دارند کار میکنند، فعلاً داریم گلوشلها را میریزیم بیرون. الآن مشکل اساسی که داریم کار در خط یگانهاست. بچهها نیاز شدیدی به کمپرسی دارند. مشکل دیگر نداشتن لودر۱۲۰ است که تیپ مهندسی ۴۵ ندارد.
وفایی: خب با تیپ مهندسی ۴۲ قدر تعویض کنند.
غلامپور: مشکل دیگر ما پل خیبری است. اگر بتوانیم سه کیلومتر پل خیبری بزنیم. خیلی از مشکلاتمان حل میشود.
وفایی: هیچ کجا به این اندازه (سه کیلومتر) پل خیبری نداریم. باید پلهای خیبری یگانهای مهندسی سپاه و جهادها را جمع کنیم تا بشود سه کیلومتر. مشکل بعدی نصب پلهاست، شما نصبکننده را به ما معرفی کنید، ما پلها را میدهیم.
غلامپور: لشکر ۴۲ قدر نصب میکند. استحکامات هم مشکل بعدی است که حل نشده است.
مبلغ: پلها را با سازمان میخواهید یا فقط پلها را نیاز دارید؟
غلامپور: نه سازمانش را نیاز نداریم، فقط پلها را میخواهیم. آقای عطار (مسئول لشکر مهندسی ۴۲ قدر) توانایی زدنش را دارد. کمپرسی را چه کنیم؟! اینکه هنوز حل نشده است.
مبلغ: انشاءالله جور میشود، به شما واگذار میکنیم.
رضوی: آقای مبلغ اینطوری نگویید که اینها فردا دل ببندند.
فروزش: نه، اصلاً نمیتوانیم بدهیم، نداریم.
غلامپور: خب کمپرسیهای مردمی را ببریم پشت خط و کمپرسیهای خودمان را ببریم داخل خط.
فروزش با خنده: حالا اینجا هیچ کس نمیپرسد که عملیاتی که بیست روز کار دارد، ما چطور رفتهایم در خط؟!
غلامپور: آن موقع تدبیر چیز دیگری بوده و حالا تدبیر چیز دیگری است.
پیگیر باشید
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#تاریخ_شفاهی #کربلای_پنج
کانال بچههای جبهه و جنگ
@defae_moghadas
◇◇ حماسه جنوب ◇◇
🍂
🍂 نقش قرارگاه کربلا
در عملیات کربلای۵
به روایت اسناد ۱۵
غلامپور: ما مشکل بیمارستان هم داریم، این را چه میکنید؟
مبلغ: اینجا سه بیمارستان درحال تکمیل و راهاندازی است، بچهها دارند شبانهروزی کار میکنند تا آماده شود، ولی شما فقط میتوانید روی بیمارستان امیرالمؤمنین حساب کنید.
رضوی: نه بابا، بگویید بیمارستان بقایی.
غلامپور که تصور میکرد این بیمارستانها برای عملیات کربلای ۴ آماده شدهاند و قابل بهرهبرداری هستند، گفت:
قرار بود اینها برای عملیات قبلی (کربلای۴) آماده باشند. فاصله ما تا بیمارستان امیرالمؤمنین چهل کیلومتر است. رفتن به این بیمارستان عبور از آب (رودخانه کارون) دارد، جادهاش آماده نیست. در عملیات قبل خدا به ما رحم کرد. شهید ذوالفقاری پایش تیر خورده بود که شهید شد. وضع لشکرها خیلی بههم ریخته بود، برای تخلیه مجروح اتوبوس میخواستند که نداشتیم به آنها بدهیم. نباید این وضع دوباره تکرار شود.
رضوی: حالا کدام کار آماده میشود که این یکی بشود؟!
فروزش: بله کارشان یک ماه طول میکشد.
رضوی: پد توپخانهها یک ماه طول میکشد.
غلامپور که از برخوردهای منفی و مأیوسکننده برادران جهادسازندگی بسیار ناراحت و دلگیر شده بود و این نوع پاسخگویی را درست نمیدانست از برادر رضوی پرسید:
پس چرا اینها را به آقا محسن نمیگویید؟
رضوی مجدداً با خندهای کنایهآمیز پاسخ داد:
خب آقا محسن چیزی نپرسیده است. اینجا (منطقه) که بمباران میشود، کارها یک هفته تعطیل میشود.
غلامپور باخنده: پس بگویید کار چرا عقب است؟!... این هزار دستگاه کمپرسی که آقای زنگنه (وزیر جهادسازندگی) قول داد چه میشود؟
فروزش: قرار است ما از غرب سیصد دستگاه بیاوریم جنوب، حدود هفتصدوشصت دستگاه هم در منطقه فعال است و کار میکند.
در میان صحبتها، برادر فتحیان مسئول بهداری نیروی زمینی وارد جلسه شد و در کنار برادر مبلغ نشست. وی بلافاصله از آقای غلامپور سؤال کرد:
ما برای جمع کردن کارهایمان چقدر وقت داریم؟
آقای غلامپور درحالیکه پاسخ آقای فتحیان را میداد، گفت:
حداکثر یک هفته وقت دارید، اما آقای فروزنده میگفت اورژانسها تا بیست روز دیگر آماده میشود. مشکل استحکامات یگانها نیز حل نشده است. جاده فجر روی دژ مرزی نیز هنوز به پایان نرسیده است. کارها خیلی عقب است.
وفایی: اگر جاده فجر را قبل از عملیات آماده نکنید، دشمن در حین عملیات تلفات بالایی از ما میگیرد.
جلسه فرماندهی قرارگاه کربلا با برادران مهندسی بدون نتیجه مشخصی پایان یافت و غلامپور پس از رفتن آنها برادران صیافزاده و محرابی را برای کسب آمادگی ذهنی بهمنظور شرکت در جلسه امشب (۶۵/۱۰/۱۰) به اتاق خود فراخواند و پس از بحث مختصری درباره وضعیت دشمن و مانور عملیات، بهاتفاق هم عازم پادگان گلف در اهواز شدیم تا در جلسه فرمانده عالی جنگ (آقای هاشمی رفسنجانی) شرکت کنیم.
🔅قطعیشدن عملیات در حضور فرمانده عالی جنگ
آقای هاشمی رفسنجانی پس از آنکه در جلسه ۶۵/۱۰/۵ عملیات کربلای۵ را عملیات برمبنای دستور فرمانده عالی جنگ اعلام کرد، جهت پیگیری تصمیمات خود و پیشرفت فعالیتها در منطقه شلمچه، در پادگان گلف (قرارگاه مرکزی سپاه) حاضر شد تا از نزدیک روند فعالیت قرارگاهها و یگانها را بررسی کند. در این جلسات که از غروب روز ۶۵/۱۰/۱۰ آغاز و تا بامداد روز ۶۵/۱۰/۱۲ ادامه یافت، احمد غلامپور یکی از محورهای اصلی مباحث بود.
در این جلسات ضمن مرور مختصر عملیات کربلای۴ و نیز مأموریتهای دو قرارگاه قدس و نجف در هور و غرب کشور (سومار و نفتشهر)، بحث اصلی درباره عملیات شلمچه و مسائل کلی پیرامون جنگ بود.
در اولین روز که در غروب ۶۵/۱۰/۱۰ میان فرمانده کل سپاه، تعدادی از معاونان وی و فرماندهی نیروی زمینی سپاه با آقای هاشمی تشکیل شد، ابتدا درباره عملیات کربلای۴ و مزیتهای منطقه شلمچه نسبت به منطقه عملیاتی کربلای۴ مطالبی بیان شد و سپس بر ضرورت انجام عملیات در منطقه شلمچه تأکید شد.
این جلسه برای صرف شام و حضور فرماندهان قرارگاهها و یگانها در جلسه خیلی زود تعطیل شد و مقرر شد جلسه بعدی پس از شام تشکیل شود.
پیگیر باشید
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#تاریخ_شفاهی #کربلای_پنج
کانال بچههای جبهه و جنگ
@defae_moghadas
◇◇ حماسه جنوب ◇◇
🍂
🍂 نقش قرارگاه کربلا
در عملیات کربلای۵
به روایت اسناد ۱۶
در جلسه دوم که اکثر فرماندهان قرارگاهها و یگانها شرکت داشتند، ( تعدادی از فرماندهان اصلی حاضر در این جلسه عبارت بودند از آقایان هاشمی رفسنجانی، حسن روحانی، محسن رضایی، علی شمخانی، رحیم صفوی، غلامحسین بشردوست، احمد غلامپور، عزیز جعفری، حسین علایی، مصطفی ایزدی، نورعلی شوشتری، حسین خرازی، احمد کاظمی، مرتضی قربانی، قاسم سلیمانی، علی زاهدی، امین شریعتی، نبی رودکی، محمد کوثری، سیفالله حیدرپور، کاظم میرحسینی، باقر قالیباف، علی فضلی، غلامرضا صالحی، مرتضی صفار، محمد فروزنده، علی فدوی، احمد صیافزاده، غلامرضا محرابی و...)
ابتدا عزیز جعفری گزارشی از وضعیت عملیاتی منطقه هور ارائه کرد و سپس تعدادی از فرمانده لشکرهای درگیر در منطقه شلمچه گزارشی از پیشرفت کار خود را در منطقه شلمچه ارائه کردند. پس از گزارش مختصر فرماندهانی همچون نبیرودکی، باقر قالیباف و امین شریعتی، برادر محرابی گزارشی از وضعیت دشمن در منطقه شلمچه بهویژه تقویت محورهای پنجضلعی و بوارین ارائه کرد و بعد از آن احمد غلامپور به ارائه گزارش درباره منطقه شلمچه پرداخت. وی گفت:
در طول جنگ همیشه منطقه شلمچه ازنظر استحکامات مطرح بوده است. ما در اینجا بهخاطر ذهنیتی که [نسبتبه استحکامات دشمن] داشتهایم تاکنون کار اساسی نکردهایم. پس از کربلای4 متوجه شدیم که دشمن در اینجا [محور پنجضلعی در منطقه شلمچه] ضعف اساسی دارد و اگر در این محور سرمایهگذاری بیشتری میکردیم، نتایج بهتری از عملیات کربلای4 به دست میآوردیم. زمین این منطقه از بوارین تا زید به هم وابسته است و نمیشود قسمتی را عمل کرد و در قسمت دیگر عمل نکرد. دشمن باتوجهبه عملیات کربلای4 حساس شده و حداقل کاری که میکند توجه به خطوط پدافندیاش است که ما [در عملیات کربلای4] چگونه عبور کردیم. بعد از یک هفته هنوز حساسیت دشمن را میتوان مشاهده کرد که سخت مشغول ترمیم مواضعش است. راهکار اصلی عملیات آینده بهلحاظ عقبه، به یک جاده منتهی میشود که ما یک جهاد را کامل گذاشتیم روی آن کار کند و این زمان میبرد. اگر بوارین را عمل نکنیم، دشمن هم عقبههایمان را تهدید میکند و هم نیروهایش را بهراحتی وارد منطقه میکند. عقبهمان بهشدت محدود است. برادران توپخانه میگویند اگر دشمن پنج گردان توپخانه را به این محور اختصاص دهد، وجب به وجب آن توپ میخورد. ... عقبه عملیات باتوجهبه وضعیت آب ابهام دارد، اگر ده روز دیگر بخواهیم عمل کنیم خوب است ولی اگر زمان زیادی طول بکشد ضمانتی نیست که چه وضعی پیش خواهد آمد. دشمن درحال تقویت منطقه است. با شلیک اولین تیر احتیاطهای دشمن [بهدلیل نزدیکی به منطقه] سریع وارد منطقه میشوند. چون دشمن حساس است نیاز داریم با غافلگیری وارد عمل شویم و اگر بخواهیم با زمان کم وارد عمل شویم، غافلگیری رعایت نمیشود. اگر حفاظت هم رعایت نشود، مانند عملیات کربلای4 میشود. ما در فاو تجربه عبور یگان از یگان را داشتیم ولی اینجا نیاز به عبور قرارگاه از قرارگاه داریم. جناح راست عملیات با تیپ18 الغدیر است، اما اجرای این مأموریت در حد توان این یگان نیست و باید تقویت شود. و...
هرچند در صحبتهای برادر غلامپور بارقههایی از امید نسبت به اجرای عملیات آینده مشاهده میشد، اما بیان مشکلات متعدد نشان میداد که هنوز اطمینان چندانی نسبت به آمادگیها وجود ندارد. به همین دلیل آقای هاشمی پس از شنیدن صحبتهای فرماندهان قرارگاهها و یگانها مجدداً تأکید کرد:
کلیت مسئله این است که ما دیگر نمیتوانیم [در زمان عملیات] تأخیر بیندازیم. نقدترین منطقه شلمچه است. دراینمورد [عملیات شلمچه] نظرات متفاوت بود. بعضیها میگفتند اگر میخواهید بشود زودتر عمل کنید. غلامپور میگفت با این واحدها کم است و... این وضع را تا فردا روشن کنید. برای عملیات دوم ما فعلاً به هور نمیرسیم. ارتش هم نمیخواسته که تنها عمل کند و اگر شما [در جنوب] عمل نکنید، آنها شکست میخورند.
پیگیر باشید
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#تاریخ_شفاهی #کربلای_پنج
کانال بچههای جبهه و جنگ
@defae_moghadas
◇◇ حماسه جنوب ◇◇
🍂
🍂 نقش قرارگاه کربلا
در عملیات کربلای۵
به روایت اسناد ۱۷
روند جلسه نشان میداد که فرمانده عالی جنگ نمیتواند به تصمیم قاطعی دست یابد، به همین دلیل این نگرانی وجود داشت که عملیات تعجیلی به تعطیلی کشیده شود و سال ۱۳۶۵ که سال سرنوشتساز جنگ اعلام شده است بدون هیچ نتیجهای به پایان برسد.
علاوهبراین، گزارشهای ارائهشده ازسوی فرماندهان قرارگاههای قدس و نجف احتمال عملیات در مناطق هور و غرب کشور را منتفی میساخت و تنها منطقه باقیمانده برای عملیات آینده شلمچه بود که آن هم با تردید و ابهامات جدی روبهرو بود. آقای هاشمی با این جمله که ما آمادگی داریم اینجا بمانیم تا تکلیف را روشن کنیم، در بامداد ۶۵/۱۰/۱۱، ختم جلسه را اعلام و ادامه جلسه را به صبح موکول کرد.
جلسه بعدی در صبح روز ۶۵/۱۰/۱۱ با حضور اکثریت فرماندهان و مسئولان سپاه با حضور آقای هاشمی رفسنجانی آغاز شد. ابتدا فرمانده تیپ۱۸ الغدیر برادر میرحسینی و سپس فرمانده لشکر۴۱ ثارالله برادر قاسم سلیمانی، فرمانده لشکر ۸ نجف برادر کاظمی، فرمانده لشکر۲۱ امام رضا(ع) برادر قاآنی، فرمانده تیپ۱۲ قائم برادر احمدی، فرمانده لشکر۵ نصر برادر قالیباف، فرمانده لشکر ۱۰ سیدالشهدا برادر فضلی و فرمانده لشکر ۱۹ فجر برادر رودکی گزارش فعالیتهای خود را در منطقه شلمچه و نظرشان را در ارتباط با عملیات آینده بیان کردند. در ادامه جلسه به پیشنهاد محسن رضایی، فرماندهان لشکرهای ۸ نجف، ۱۴ امام حسین و ۲۵ کربلا گزارشی از شرح عملیات خود در کربلای۴ را ارائه دادند که سبب طرح بحثهای تندی میان آقای هاشمی و محسن رضایی شد و بهتدریج نیز پای افراد دیگری به بحث کشیده شد که ازنظر بیشتر حاضرین صورت خوبی نداشت. به هر تقدیر جلسه برای ادای نماز ظهر و عصر و صرف نهار تعطیل شد. در ادامه جلسه در بعدازظهر تعداد دیگری از یگانها به اظهارنظر درباره عملیات آینده پرداختند که تاحدودی مثبت به نظر میرسید. علاوهبراین گفتوگوی مفصلی درباره عملیات در غرب کشور انجام شد که نتیجه مشخصی بهدنبال نداشت. به همین دلیل جلسه برای اخذ تصمیم نهایی به پس از نماز مغرب و عشا موکول شد. فرماندهان یکی پس از دیگری از جلسه بیرون آمدند. غلامپور که تاحدودی خسته و ناراحت به نظر میرسید با اجرای عملیات در غرب مخالف بود و میگفت در میان مناطقی که میتوان در آنها عملیات انجام داد شلمچه از هر نظر مناسبتر است، باید تلاش کرد تا مشکلات آن را در زمان کوتاهی حل کنیم. محسن رضایی که تلاش داشت در میان فرماندهان سپاه وحدت نظر نسبی ایجاد کند پس از ادای نماز مغرب و عشا و خوردن شام آنها را به جلسهای فراخواند تا درباره عملیات آینده به گفتوگو بنشیند. در این جلسه وی پس از توضیح مقدماتی درباره پیوستگی انقلاب و جنگ گفت:
اگر ما نخواهیم در جنوب بجنگیم باید از جنوب دست برداریم (و به مناطق دیگر برویم). در فصل زمستان از سد دربندیخان به بالا نمیتوانیم برویم و باید در جبهه میانی کار بکنیم. اگر تا نیمه اسفند در جنوب کاری نکنیم، باید وقتمان را بگذاریم در جبهه میانی و آنجا را آماده کنیم. پس ما چه در جنوب بجنگیم یا نجنگیم، باید آنجا (جبهه میانی) را آماده کنیم. باید قرارگاه نجف را در آنجا فعال کنیم و یک یا دو یگان دیگر به آنها بدهیم. منطقه شلمچه را میشود مشروط کرد:
۱. یکی از جناحین را باید عمل کنیم. یا زید یا بوراین.
۲. مشکل پشتیبانی را حل کنیم. اگر سطحه و خشایار جواب بدهد و کانالی که لشکر سیدالشهدا کار میکند، جواب بدهد.
3. کار مهندسی در خط انجام شود ....
دشمن در عمق آبگرفتگی پیشبینی نمیکند که ما حمله کنیم. عملیات با حل مانور از جناحین و آمادهشدن عقبهها آینده روشنی دارد... شلمچه میماند بهعنوان آخرین راهکار و آخرین تجربه جنگ در جنوب. چون دیگر تاکتیک جدیدی وجود ندارد. باید روی این (شلمچه) سرمایهگذاری کنیم.
پیگیر باشید
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#تاریخ_شفاهی #کربلای_پنج
کانال بچههای جبهه و جنگ
@defae_moghadas
◇◇ حماسه جنوب ◇◇
🍂
🍂 نقش قرارگاه کربلا
در عملیات کربلای۵
به روایت اسناد ۱۸
جمعبندی فرمانده سپاه درباره تداوم جنگ نشان میداد که منطقه شلمچه آخرین گام عملیاتی سپاه در جنوب است. ازنظر وی با عمل در شلمچه، ابتکار عمل در جنوب پایان مییابد و سپاه چارهای جز اجرای عملیات در جبهههای میانی و شمال غرب کشور ندارد. تنها منطقه عملیاتی هور بود که به اعتقاد محسن رضایی نمیشد آن را بهطور قاطع رد کرد. وی در ادامه صحبتهای خود درباره راهبرد عملیاتی سپاه میگوید:
[درباره] هور الان نمیشود نظر قاطع داد، باید کار کرد، اگر شلمچه نشد، غرب شد، اینجا بشود کار کرد. ما باید از هم اکنون باب جدیدی باز کنیم که اگر بخواهیم در جنوب بجنگیم، تاکتیکهای جدیدی لازم است، منتها باید از استراتژی امام که هرجا میخواهید عمل کنید، نباید به دشمن زمان بدهید پیروی کنیم و آن را فراموش نکنیم. باید از امام سؤال کرد که آیا میشود بهخاطر هجومهای ایدهال از عملیات کوتاه مدت دست برداشت؟
در ادامه بحث، غلامپور که از معتقدین به منطقه شلمچه است میگوید:
درباره شلمچه فکر میکنم شرایط خاص فعلی است، وقتی ما به یگانها میگوییم، آنها باور ندارند که ده روز دیگر عملیات است. واقعیت امر هم این است که عملیات شلمچه با عجله میشود. شلمچه جبههای است که باید با حوصله کار کرد، مشکلاتش را بررسی کرد، امکاناتش را پای کار آورد. اگر یک مقدار زمان بگذاریم روی این مسائل و به بچهها بگویید، فرض کن، نیروهایتان را بفرستید مرخصی و برگردند تا شناسایی کنند. به آنها خشایار بدهیم بیایند پای کار، کم کم باورشان میشود، بهخصوص یکی دو یگان مثل مرتضی قربانی (لشکر۲۵ کربلا) که بیایند پای کار، آنها هم روحیه میگیرند.
محسن رضایی در پاسخ به غلامپور میگوید:
یگانها قابل حل است. باید دنبال این مشکلات بود. باید سه مسئله پشتیبانی، مهندسی و جناحین را حل کنیم.
زمان را باید نه کم بگذاریم و نه زیاد. باید پیشرفت کارها را یکی یکی کنترل کنیم. ازنظر ما، باید تمام سازماندهی خشایار راه بیفتد، چک شود، مانورش را ببینیم، ممکن است یک هفته دیگر، ممکن است دو هفته دیگر، نمیدانم عملیات کی است.
هرچند به نظر میرسید درباره عملیات شلمچه بهصورت یکی از راهحلهای عملیاتی اتفاق نظر وجود داشته باشد، اما هیچیک از فرماندهان ازجمله برادر غلامپور درباره نظر آقای هاشمی مبنیبر تسریع در زمان عملیات اظهارنظر خاصی نکرد و این موضوع در پس مباحث کلی جنگ پنهان ماند. با چنین برداشتهایی جلسه فرماندهان سپاه با همان جمعبندی قبلی که سه قرارگاه در مناطق شلمچه، هور و غرب کشور فعال باشند، خاتمه یافت و حاضرین جلسه را در حضور آقای هاشمی رفسنجانی ادامه دادند. آقای هاشمی رفسنجانی نیز بهعنوان فرمانده عالی جنگ در این جلسه میکوشید تا نظر مثبت فرماندهان سپاه را درباره عملیات تعجیلی در شملچه به دست آورد. وی در ابتدای این جلسه پس از توضیحات برادر محسن رضایی به وی گفت:
شما درمجموع نظرتان مثبت است دیگر؟ چون قبلاً هم بهصورت خلاصه به من گفتید، اما با این توضیحات که دادید نظرتان درمجموع مثبت است.
محسن رضایی در پاسخ به آقای هاشمی میگوید:
نظرمان مثبت میشود انشاءالله، یعنی ناامید نیستیم از اینجا.
هاشمی رفسنجانی:
ناامید نیستیم که [مکث کوتاه] ما حالا نمیتوانیم به امید شما بنشینیم. شرایط جنگ الان بهصورتی است که باید از اینجا با تصمیم برویم به تهران، باید تصمیم بگیریم. ضمناً امام هم راضی نیستند، برادران بدانند امام قطعاً از تأخیر در عملیات راضی نیستند. پیش از آنکه عملیات [کربلای۴] شروع شود، ایشان یک جملهای به من گفت که من حالا زود میدانم این جمله را به شما بگویم. بعداً حالا وقت هست، من به تلخی آن جمله تا به حال از امام در مورد جنگ و رزمندگان نشنیدهام. چیز خوبی نبود. بعد هم خودشان مایل نبودند من نقل کنم. جمعی هم بود، من تنها نبودم که این جمله را ایشان گفتند. ایشان ناراضی هستند از تأخیرها، شاید هم در تحلیل ایشان یکی از عوامل ناموفقیت عملیات گذشته، تأخیر یک ماه گذشته بوده است. از حرفهای ایشان من اینطور میفهمم. تعبیری که، اینها به انتظار اینکه داس پیدا کنند، شمشیر را از دست میدهند.
بههرحال من میخواهم بگویم که جمع کردن نظرات شما مشکل است و توقع نداشته باشید که فرماندهی همه شما را راضی کند، فرماندهی به یک جمعبندی که رسید تصمیم میگیرد. پس از آن دیگر اخلاص و اذا عزمت فتوکل علیالله است.
پیگیر باشید
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#تاریخ_شفاهی #کربلای_پنج
کانال بچههای جبهه و جنگ
@defae_moghadas
◇◇ حماسه جنوب ◇◇
🍂
🍂 نقش قرارگاه کربلا
در عملیات کربلای۵
به روایت اسناد ۱۹
برادر محسن رضایی فرمانده کل سپاه پس از ذکر مقدماتی چنین میگوید:
پیشنهاد ما روشن است. پیشنهاد اولِ برادرها شلمچه است، منتها میرویم دنبال مشکلاتش آنها را حل بکنیم. منتها اگر نظری میخواهید که این یک عملیاتی است که صد در صد موفق میشود ؟!!
آقای هاشمی رفسنجانی: صد در صد که اینطور نیست. [نمیشود گفت صد در صد موفق میشویم.]
برادر محسن رضایی: با این مسائل که میفرمایید، اگر منظورتان این باشد [که چند درصد موفقیم]، این را نمیشود الان جواب داد، ما باید ببینیم چند درصد پشتیبانیمان قابل حل است. بعد میتوانیم انشاءالله این قدر درصد روی موفقیتش حساب کنیم، ولی اینکه نظر ما باشه...
ُ
آقای هاشمی رفسنجانی: من میگویم باید عمل کنید، باید نتیجه بگیرید اینجا، عمل بکنید.
برادر رحیم صفوی: مشکلاتش را باید حل بکنیم یا نه؟ بدون اینکه مشکلاتش را حل بکنیم برویم عمل کنیم؟!
آقای هاشمی رفسنجانی: بروید حل کنید. مشکلات اینجا لاینحل نیست.
برادر محسن رضایی: برادرها میگفتند که اگر اینجا تکلیف است، ما میرویم دنبال حلش.
آقای هاشمی رفسنجانی: بله تکلیف است.
درمجموع به نظر میرسید عملیات در شلمچه قطعی است و تنها مشکلات مربوط به روشنایی ماه در شب، مانور، مهندسی، عقبهها و توپخانه بود که پیشبینی زمان اجرای عملیات را دشوار میساخت. بحثهای بعدی جلسه به جز اندکی که به عملیات کربلای۴ اختصاص یافت، درباره عملیات آینده در شملچه بود. بیان این جملات ازسوی محسن رضایی که گفت در شلمچه هم عقبههای یگانها پای کار است و هم ازنظر زمانی زودترین جایی که میتوانیم عمل کنیم شلمچه است، نشان میداد که ذهن فرماندهی سپاه نیز نسبت به عملیات در منطقه، شلمچه جدیتر از سایر مناطق است. به همین دلیل آقای هاشمی رفسنجانی نیز زمان یک هفته آینده را برای عملیات در شلمچه پیشنهاد داد و گفت:
من یک هفته میگویم. یعنی با سیاست گذشتهای که در جبهه بود مخالف هستم. یعنی اگر آقایان قبول دارند فرماندهی را ... البته اینطور نیست بگویم امام گفتهاند یک هفته، ولی امام با تأخیر مخالف است. یعنی امام تأخیر را آفت میدانند. شما یادتان است، خودتان آنجا بودید، امام به شما گفتند که ولو شده هر روز عملیات ایذایی بکنید، نگفتند؟ کدام سیاست اجرا شد؟
برادر محسن رضایی در پاسخ به چرایی اجرا نشدن این سیاست گفت:
این بهخاطر این است که ما لقمه بزرگ میگیریم.
آقای هاشمی رفسنجانی: این درست نیست.
آقای محسن رضایی: این را شما تعیین کنید.
آقای هاشمی رفسنجانی: من الان دارم تعیین میکنم.
درمجموع با فراز و نشیبهایی که بحث پیدا کرد، نهایتاً مقرر شد، عملیات در محور شلمچه تا یک هفته دیگر به نتیجه برسد. غلامپور درحالیکه به نظر میرسید تا حدودی نسبت به روند مباحث راضی است از جلسه بیرون آمد، اما محسن رضایی مجدداً او را به جلسهای که پس از جلسه با آقای هاشمی درباره عملیات در شلمچه تشکیل شد فراخواند. این جلسه در ساعت ۲۱ روز ۶۵/۱۰/۱۱ تشکیل شد. با تعیین یک هفته فرصت برای کسب آمادگی، لازم بود روند اقدامات و فعالیتها شتاب بیشتری بگیرد. در این جلسه که کلیه فرماندهان سازمان رزم سپاه حضور داشتند سازمان هر قرارگاه به شرح زیر معین شد:
قرارگاه کربلا با یگانهای لشکر ۲۵ کربلا، لشکر ۴۱ ثارالله، لشکر ۱۹فجر، لشکر ۱۰ سیدالشهدا، لشکر31 عاشورا، لشکر 33 المهدی، تیپ ۱۸ الغدیر و تیپ ۴۸ فتح،
قرارگاه قدس با یگانهای لشکر۷ ولیعصر، لشکر ۸ نجف، لشکر ۱۴ امام حسین، لشکر ۲۷ محمدرسولالله، لشکر ۳۲ انصار و تیپ ۴۴ قمربنیهاشم و
قرارگاه نجف با یگانهای لشکر ۱۷ علیبنابیطالب، لشکر 5 نصر، لشکر ۲۱ امام رضا، لشکر ۱۵۵ویژه شهدا، لشکر ۱۰۵ قدس، تیپ۵۷ ابوالفضل، تیپ ۲۹ نبیاکرم و تیپ ۱۲ قائم.
پیگیر باشید
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#تاریخ_شفاهی #کربلای_پنج
کانال بچههای جبهه و جنگ
@defae_moghadas
◇◇ حماسه جنوب ◇◇
🍂
🍂 نقش قرارگاه کربلا
در عملیات کربلای۵
به روایت اسناد ۲۰
براساس بحثهای صورت گرفته در جلسه از آنجا که محور اصلی عملیات زمین منطقه پنجضلعی و جاده شلمچه بود و قرارگاه کربلا در طول هفته گذشته با یگانهای سازمانی خود در این منطقه فعال بود و نیز بهدلیل آنکه برادر احمد غلامپور بیش از دو فرمانده دیگر (عزیز جعفری و مصطفی ایزدی) نسبت به عملیات در این منطقه انگیزه داشت، مقرر شد قرارگاه کربلا بهعنوان قرارگاه اصلی عملیات، مأموریت خطشکنی، سرپلگیری و تثبیت مرحله اوّل را بهعهده داشته باشد و سپس قرارگاههای قدس و نجف با عبور از قرارگاه کربلا مأموریت تعمیق و توسعه وضعیت را بهعهده گیرند. در این جلسه احمد غلامپور فرمانده قرارگاه کربلا مسئولیت اقدامات آمادگی و حل مشکلات، طراحی مانور عملیات و تلاش مهندسی در منطقه را بهعهده گرفت و نیمهشب از جلسه خارج شد و برای استراحت به منزلش در اهواز رفت.
🔅 تلاش جدی و مضاعف
برای کسب آمادگی
قبل از ظهر روز ۶۵/۱۰/۱۲ بهاتفاق آقای احمدغلامپور و برادر بشردوست از اهواز به سمت منطقه حرکت کردیم. بعد از اذان ظهر و عصر به قرارگاه رسیدیم، پس از خواندن نماز و صرف نهار، غلامپور آقای عبداللهی مسئول حفاظت قرارگاه را صدا کرد و به او گفت قرار است قرارگاههای قدس و نجف از جاده اهواز ـ آبادان و قرارگاه کربلا از جاده اهواز ـ خرمشهر تردد کنند، مراقب باشید جاده اهواز ـ خرمشهر زیاد شلوغ نشود.
در این هنگام که برادر صیافزاده مسئول عملیات قرارگاه کربلا وارد اتاق فرماندهی شده بود، گفت، لازم است مانور عملیات که کلیات آن دیشب بحث شد را به یگانها ابلاغ کنیم. غلامپور نیز ضمن تأیید این مطلب گفت، حساسترین محور عملیات (بازکردن جاده شلمچه در دژ مرزی) دست لشکر 10 سیدالشهدا است. بشردوست نیز گفت:
اگر به اینجا برسید (سمت چپ جاده شلمچه در حاشیه اروند) آتش شما بصره را بیچاره میکند.
صیافزاده: خمپارههای ما گوشه بصره را میزند.
غلامپور: بابا اینقدر بلندپروازی نکنید.
بشردوست: فرض محال که اشکال ندارد. [اشاره به موفق نبودن عملیات]
صیافزاده: آقای غلامپور، تمام فشار ترددها روی جاده خرمشهر ـ اهواز است. هیچکس از جاده آبادان ـ اهواز تردد نمیکند. منطقه کلی شلوغ شده است.
بشردوست: وضع منطقه افتضاح است، خیلی شلوغ است، اما از مهندسی خبری نیست. این مهندسیها الان باید اینجا باشند. حرف آقا محسن را گوش نمیکنند. به اینها (مهندسی) گفته صبح تقسیم شوید داخل منطقه. الان هیچکس کار را شروع نکرده. پس کو این آقای مبلغ؟!
غلامپور: من به آقا محسن گفتم که اگر میخواهند کار پیش برود، باید مهندسی یکی قرارگاه بزند داخل منطقه، آقا محسن گفته که بیایند ولی خبری نیست. آقای بشردوست، بروید گزارش بدهید که مهندسیها نیامدند و هیچ جلسهای نگذاشتند. باور کنید فردا میشود مثل بدر. یادم به باکری میافتد که چهکار میکرد. خدا اون روز را نیاره. آن شب مهندسیها آمده بودند به قرارگاه، مبلغ میگفت میشود، فروزش میگفت نه نمیشود. اصلاً هماهنگ نبودند. رضوی و فروزش هم به هم نگاه میکردند و میخندیدند.
بشردوست: تا خودش (محسن رضایی) نیاید داخل منطقه، هیچکس نمیآید کاری انجام دهد. کی حرف گوش میکند؟!
صیافزاده: منطقه خیلی شلوغ شده
غلامپور: باید هم شلوغ شود وقتی کار را یک هفتهای میخواهند، خب همه یگانها تلاش میکنند تا آماده شوند، طبیعی است که منطقه شلوغ شود. شترسواری که دولا دولا نمیشود.
درحالیکه یک هفته مانده به مهلت تعیینشده ازسوی فرمانده عالی جنگ (آقای هاشمی رفسنجانی) حجم بالایی از فعالیتها آغاز شده است. یگانها تلاش میکنند تا از حداقل زمان حداکثر استفاده را بکنند. شوروحال عجیبی بر منطقه حکمفرماست. در همین حین برادر فتحیان مسئول بهداری نیروی زمینی وارد قرارگاه شد. از وی پرسیدم که کار شما چقدر مانده است؟ او بلافاصله گفت:
خیلی مانده انشاءالله آماده میشود.
سپس رو به آقای غلامپور کرد و گفت: ما بیمارستانها را اینطور تقسیم کردهایم، بیمارستان شرکت در بیستوپنج کیلومتری خرمشهر، قرارگاه کربلا؛ بیمارستان علیبنابیطالب، قرارگاه نجف و بیمارستان رمضان، قرارگاه قدس. البته بیمارستانها نواقص کار مهندسی دارند که شرکت را حاج قاسم (مسئول مهندس قرارگاه کربلا) و رمضان را هم برادر مجید تکمیل میکنند. استانداری خوزستان در عملیات والفجر8 پنجاه دستگاه آمبولانس به ما داد، اما این بار هشت دستگاه داده است.
دلیلش هم این است که در شورای جنگ استان (ستاد جنگ استان خوزستان) تصویب کردهاند که امکانات استان را بدهند به یگان استان (لشکر7 ولیعصر).
پیگیر باشید
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#تاریخ_شفاهی #کربلای_پنج
کانال بچههای جبهه و جنگ
@defae_moghadas
◇◇ حماسه جنوب ◇◇
🍂
🍂 نقش قرارگاه کربلا
در عملیات کربلای۵
به روایت اسناد ۲۱
غروب ۶۵/۱۰/۱۲ پس از خواندن نماز مغرب و عشا، غلامپور با فرماندههان یگانهای قرارگاه تماس تلفنی داشت و از همه آنها کارها را پیگیری میکرد. برای حل مشکلات آنها نیز با محسن رضایی، رحیم صفوی، فروزنده و... تماس گرفت تا هرچهسریعتر امکانات مورد نیاز یگانها به دستشان برسد. در همین حین (ساعت ۲۰:۱۲) سفره شام پهن شد. ده عدد تخممرغ آبپز، هشت عدد سیبزمینی پخته، دو قالب کره و سه کاسه ماست، شام امشب بود که تدارک دیده شده بود. در حال خوردن شام بودیم که غلامپور طبق عادت هر شب رادیویش را روشن کرد. ابتدا رادیو بیبیسی و سپس خبرهای رادیو ایران. پس از شام محرابی داخل اتاق فرماندهی شد و اطلاعاتی از عملیات کربلای 4 ارائه داد. میگفت ماهر عبدالرشید بارها از دیدهبانها و مسئولین دکلهایش تشکر کرده است. برای هر دکل جاده کشیدهاند، کارهای مهندسی که آنها برای دکلهایشان کردهاند، ما در کل عملیات کربلای 4 انجام ندادهایم. میگفت، بهدلیل هشیاری دشمن اکثر زخمیها و مجروحین ما تیر خوردهاند و کمتر با ترکش مجروح شدهاند. ساعت حدود 22:45 را نشان میداد که خوابیدیم تا صبح زود به بازدید از منطقه بپردازیم. البته تا ساعت یک بامداد تقریباً هر پانزده دقیقه یکبار آقای غلامپور به تلفنهای فرماندهان یگانها و مسئولین قرارگاه پاسخ میداد و من هم برای ثبت این تماسها با استفاده از چراغ قوه، مطالب شنیده شده را در دفتر خود یادداشت میکردم.
صبح روز ۶۵/۱۰/۱۳ ساعت هفت، پس از خواندن نماز و خوردن چند لقمه نان و پنیر و چای، از قرارگاه بیرون آمدیم. در بین راه مسئول مهندسی قرارگاه حاج قاسم را دیدیم که همراه با آقایان مبلغ از مسئولین مهندسی سپاه، رضوی از مسئولین جهادسازندگی و عطار فرمانده لشکر مهندسی ۴۲ قدر کنار جاده اهواز ـ خرمشهر بودند.
حاج قاسم که عصبانی بهنظر میرسید نسبت به بستن جاده اهواز ـ خرمشهر اعتراض داشت و میگفت نمیدانم چهکسی جاده را بسته است؟ اصلاً نمیدانم چهکسی به اینها گفته بیایند؟
رضوی با لحنی تمسخرآمیز پاسخ داد:
کسی نگفته بیایند، کسی نگفته که نیایند، اینها هم آمدهاند و جاده را بستهاند.
هر کسی جاده را شکافته خوب هم کار کرده، جاده را مورب بریده که آب کنار جاده را تخلیه کند.
عطار: معلوم نیست این کارها را چه کسی انجام میدهد؟!
رضوی با خندهای که حکایت از انتقاد نسبت به مدیریت منطقه داشت: کار خداست. معلوم نیست کی چهکار میکند؟!
حرکت کردیم. داخل خودرو، غلامپور در ارتباط با زمان عملیات میگفت، نظر آقا محسن روز پنجشنبه ساعت یازده است، چون ماه ساعت یازده غروب میکند. در این صورت بچههای قاسم (لشکر 41 ثارالله) زمان کم میآورند، آنها برای رسیدن به خط دشمن در محور کانال ماهی به 3 تا 4 ساعت زمان نیاز دارند. خدا رحم کند.
آقای غلامپور پس از سرکشی به چند پروژه مهندسی (عقبهسازی، جادهسازی، پدهای توپخانه و...) به قرارگاه برگشتیم. پس از نماز و نهار و کمی استراحت، جلسه مهندسی تشکیل شد. جلسه با حضور مسئولین مهندسی سپاه، جهاد و برخی یگانهای مهندسی و نیز فرماندهان دو قرارگاه قدس و نجف آغاز شد تا حاضرین درباره اقدامات مهندسی و کارهای باقیمانده به بحث و تبادلنظر بپردازند و باتوجهبه حضور دو قرارگاه عملیاتی جدید در منطقه، تقسیم کار جدیدی در ارتباط با اقدامات مهندسی انجام شود. پس از قرائت چند آیه از قرآن، ابتدا برادر مبلغ درباره موضوع اصلی جلسه که پیشرفت فعالیتهای مهندسی در منطقه شلمچه و تقسیم کار میان سه قرارگاه عملیاتی و نیز برنامهریزی برای اقدامات مهندسی باتوجهبه زمان محدود باقیمانده تا آغاز عملیات بود، توضیحاتی داد و سپس حاضرین مطالبی را در ارتباط با این سه موضوع ارائه دادند. محور اصلی گفتوگوهای جلسه تناسب نداشتن اقدامات باقیمانده مهندسی و زمان تعیین شده برای عملیات آینده بود. دراینباره احمد غلامپور گفت:
از زمانی که فرماندهی قصد عملیات در منطقه شلمچه کرد، اوّلین مسئله آمادهسازی منطقه و اقدامات مهندسی بود که باید اجرا میشد. باتوجهبه اینکه قبلاً در منطقه کارهایی صورت گرفته بود، مسئله اصلی ما جادههای خط، عقبه یگانها و پدهای توپخانه بود. ابتدا ما به اتفاق آقای شمایلی کارهای زیر را برنامهریزی کردیم:
1. نیازهای مهندسی براساس اعلام نظر واحدها و یگانها و نیز وضعیت منطقه و عملیات تعیینشد.
2. کارهای باقیمانده مشخص و اولویتبندی شد.
3. برنامهریزی براساس اولویتهای صورت گرفت.
4. جهادهای استانی براساس برنامهها تقسیم شدند.
5. پیگیری برای اجرا شروع و نظارت بر کیفیت اجرا آغاز شد.
پیگیر باشید
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#تاریخ_شفاهی #کربلای_پنج
کانال بچههای جبهه و جنگ
@defae_moghadas
◇◇ حماسه جنوب ◇◇
🍂