🍂 نقش قرارگاه کربلا
در عملیات کربلای۵
به روایت اسناد ۱۷
روند جلسه نشان میداد که فرمانده عالی جنگ نمیتواند به تصمیم قاطعی دست یابد، به همین دلیل این نگرانی وجود داشت که عملیات تعجیلی به تعطیلی کشیده شود و سال ۱۳۶۵ که سال سرنوشتساز جنگ اعلام شده است بدون هیچ نتیجهای به پایان برسد.
علاوهبراین، گزارشهای ارائهشده ازسوی فرماندهان قرارگاههای قدس و نجف احتمال عملیات در مناطق هور و غرب کشور را منتفی میساخت و تنها منطقه باقیمانده برای عملیات آینده شلمچه بود که آن هم با تردید و ابهامات جدی روبهرو بود. آقای هاشمی با این جمله که ما آمادگی داریم اینجا بمانیم تا تکلیف را روشن کنیم، در بامداد ۶۵/۱۰/۱۱، ختم جلسه را اعلام و ادامه جلسه را به صبح موکول کرد.
جلسه بعدی در صبح روز ۶۵/۱۰/۱۱ با حضور اکثریت فرماندهان و مسئولان سپاه با حضور آقای هاشمی رفسنجانی آغاز شد. ابتدا فرمانده تیپ۱۸ الغدیر برادر میرحسینی و سپس فرمانده لشکر۴۱ ثارالله برادر قاسم سلیمانی، فرمانده لشکر ۸ نجف برادر کاظمی، فرمانده لشکر۲۱ امام رضا(ع) برادر قاآنی، فرمانده تیپ۱۲ قائم برادر احمدی، فرمانده لشکر۵ نصر برادر قالیباف، فرمانده لشکر ۱۰ سیدالشهدا برادر فضلی و فرمانده لشکر ۱۹ فجر برادر رودکی گزارش فعالیتهای خود را در منطقه شلمچه و نظرشان را در ارتباط با عملیات آینده بیان کردند. در ادامه جلسه به پیشنهاد محسن رضایی، فرماندهان لشکرهای ۸ نجف، ۱۴ امام حسین و ۲۵ کربلا گزارشی از شرح عملیات خود در کربلای۴ را ارائه دادند که سبب طرح بحثهای تندی میان آقای هاشمی و محسن رضایی شد و بهتدریج نیز پای افراد دیگری به بحث کشیده شد که ازنظر بیشتر حاضرین صورت خوبی نداشت. به هر تقدیر جلسه برای ادای نماز ظهر و عصر و صرف نهار تعطیل شد. در ادامه جلسه در بعدازظهر تعداد دیگری از یگانها به اظهارنظر درباره عملیات آینده پرداختند که تاحدودی مثبت به نظر میرسید. علاوهبراین گفتوگوی مفصلی درباره عملیات در غرب کشور انجام شد که نتیجه مشخصی بهدنبال نداشت. به همین دلیل جلسه برای اخذ تصمیم نهایی به پس از نماز مغرب و عشا موکول شد. فرماندهان یکی پس از دیگری از جلسه بیرون آمدند. غلامپور که تاحدودی خسته و ناراحت به نظر میرسید با اجرای عملیات در غرب مخالف بود و میگفت در میان مناطقی که میتوان در آنها عملیات انجام داد شلمچه از هر نظر مناسبتر است، باید تلاش کرد تا مشکلات آن را در زمان کوتاهی حل کنیم. محسن رضایی که تلاش داشت در میان فرماندهان سپاه وحدت نظر نسبی ایجاد کند پس از ادای نماز مغرب و عشا و خوردن شام آنها را به جلسهای فراخواند تا درباره عملیات آینده به گفتوگو بنشیند. در این جلسه وی پس از توضیح مقدماتی درباره پیوستگی انقلاب و جنگ گفت:
اگر ما نخواهیم در جنوب بجنگیم باید از جنوب دست برداریم (و به مناطق دیگر برویم). در فصل زمستان از سد دربندیخان به بالا نمیتوانیم برویم و باید در جبهه میانی کار بکنیم. اگر تا نیمه اسفند در جنوب کاری نکنیم، باید وقتمان را بگذاریم در جبهه میانی و آنجا را آماده کنیم. پس ما چه در جنوب بجنگیم یا نجنگیم، باید آنجا (جبهه میانی) را آماده کنیم. باید قرارگاه نجف را در آنجا فعال کنیم و یک یا دو یگان دیگر به آنها بدهیم. منطقه شلمچه را میشود مشروط کرد:
۱. یکی از جناحین را باید عمل کنیم. یا زید یا بوراین.
۲. مشکل پشتیبانی را حل کنیم. اگر سطحه و خشایار جواب بدهد و کانالی که لشکر سیدالشهدا کار میکند، جواب بدهد.
3. کار مهندسی در خط انجام شود ....
دشمن در عمق آبگرفتگی پیشبینی نمیکند که ما حمله کنیم. عملیات با حل مانور از جناحین و آمادهشدن عقبهها آینده روشنی دارد... شلمچه میماند بهعنوان آخرین راهکار و آخرین تجربه جنگ در جنوب. چون دیگر تاکتیک جدیدی وجود ندارد. باید روی این (شلمچه) سرمایهگذاری کنیم.
پیگیر باشید
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#تاریخ_شفاهی #کربلای_پنج
کانال بچههای جبهه و جنگ
@defae_moghadas
◇◇ حماسه جنوب ◇◇
🍂
🍂 نقش قرارگاه کربلا
در عملیات کربلای۵
به روایت اسناد ۱۸
جمعبندی فرمانده سپاه درباره تداوم جنگ نشان میداد که منطقه شلمچه آخرین گام عملیاتی سپاه در جنوب است. ازنظر وی با عمل در شلمچه، ابتکار عمل در جنوب پایان مییابد و سپاه چارهای جز اجرای عملیات در جبهههای میانی و شمال غرب کشور ندارد. تنها منطقه عملیاتی هور بود که به اعتقاد محسن رضایی نمیشد آن را بهطور قاطع رد کرد. وی در ادامه صحبتهای خود درباره راهبرد عملیاتی سپاه میگوید:
[درباره] هور الان نمیشود نظر قاطع داد، باید کار کرد، اگر شلمچه نشد، غرب شد، اینجا بشود کار کرد. ما باید از هم اکنون باب جدیدی باز کنیم که اگر بخواهیم در جنوب بجنگیم، تاکتیکهای جدیدی لازم است، منتها باید از استراتژی امام که هرجا میخواهید عمل کنید، نباید به دشمن زمان بدهید پیروی کنیم و آن را فراموش نکنیم. باید از امام سؤال کرد که آیا میشود بهخاطر هجومهای ایدهال از عملیات کوتاه مدت دست برداشت؟
در ادامه بحث، غلامپور که از معتقدین به منطقه شلمچه است میگوید:
درباره شلمچه فکر میکنم شرایط خاص فعلی است، وقتی ما به یگانها میگوییم، آنها باور ندارند که ده روز دیگر عملیات است. واقعیت امر هم این است که عملیات شلمچه با عجله میشود. شلمچه جبههای است که باید با حوصله کار کرد، مشکلاتش را بررسی کرد، امکاناتش را پای کار آورد. اگر یک مقدار زمان بگذاریم روی این مسائل و به بچهها بگویید، فرض کن، نیروهایتان را بفرستید مرخصی و برگردند تا شناسایی کنند. به آنها خشایار بدهیم بیایند پای کار، کم کم باورشان میشود، بهخصوص یکی دو یگان مثل مرتضی قربانی (لشکر۲۵ کربلا) که بیایند پای کار، آنها هم روحیه میگیرند.
محسن رضایی در پاسخ به غلامپور میگوید:
یگانها قابل حل است. باید دنبال این مشکلات بود. باید سه مسئله پشتیبانی، مهندسی و جناحین را حل کنیم.
زمان را باید نه کم بگذاریم و نه زیاد. باید پیشرفت کارها را یکی یکی کنترل کنیم. ازنظر ما، باید تمام سازماندهی خشایار راه بیفتد، چک شود، مانورش را ببینیم، ممکن است یک هفته دیگر، ممکن است دو هفته دیگر، نمیدانم عملیات کی است.
هرچند به نظر میرسید درباره عملیات شلمچه بهصورت یکی از راهحلهای عملیاتی اتفاق نظر وجود داشته باشد، اما هیچیک از فرماندهان ازجمله برادر غلامپور درباره نظر آقای هاشمی مبنیبر تسریع در زمان عملیات اظهارنظر خاصی نکرد و این موضوع در پس مباحث کلی جنگ پنهان ماند. با چنین برداشتهایی جلسه فرماندهان سپاه با همان جمعبندی قبلی که سه قرارگاه در مناطق شلمچه، هور و غرب کشور فعال باشند، خاتمه یافت و حاضرین جلسه را در حضور آقای هاشمی رفسنجانی ادامه دادند. آقای هاشمی رفسنجانی نیز بهعنوان فرمانده عالی جنگ در این جلسه میکوشید تا نظر مثبت فرماندهان سپاه را درباره عملیات تعجیلی در شملچه به دست آورد. وی در ابتدای این جلسه پس از توضیحات برادر محسن رضایی به وی گفت:
شما درمجموع نظرتان مثبت است دیگر؟ چون قبلاً هم بهصورت خلاصه به من گفتید، اما با این توضیحات که دادید نظرتان درمجموع مثبت است.
محسن رضایی در پاسخ به آقای هاشمی میگوید:
نظرمان مثبت میشود انشاءالله، یعنی ناامید نیستیم از اینجا.
هاشمی رفسنجانی:
ناامید نیستیم که [مکث کوتاه] ما حالا نمیتوانیم به امید شما بنشینیم. شرایط جنگ الان بهصورتی است که باید از اینجا با تصمیم برویم به تهران، باید تصمیم بگیریم. ضمناً امام هم راضی نیستند، برادران بدانند امام قطعاً از تأخیر در عملیات راضی نیستند. پیش از آنکه عملیات [کربلای۴] شروع شود، ایشان یک جملهای به من گفت که من حالا زود میدانم این جمله را به شما بگویم. بعداً حالا وقت هست، من به تلخی آن جمله تا به حال از امام در مورد جنگ و رزمندگان نشنیدهام. چیز خوبی نبود. بعد هم خودشان مایل نبودند من نقل کنم. جمعی هم بود، من تنها نبودم که این جمله را ایشان گفتند. ایشان ناراضی هستند از تأخیرها، شاید هم در تحلیل ایشان یکی از عوامل ناموفقیت عملیات گذشته، تأخیر یک ماه گذشته بوده است. از حرفهای ایشان من اینطور میفهمم. تعبیری که، اینها به انتظار اینکه داس پیدا کنند، شمشیر را از دست میدهند.
بههرحال من میخواهم بگویم که جمع کردن نظرات شما مشکل است و توقع نداشته باشید که فرماندهی همه شما را راضی کند، فرماندهی به یک جمعبندی که رسید تصمیم میگیرد. پس از آن دیگر اخلاص و اذا عزمت فتوکل علیالله است.
پیگیر باشید
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#تاریخ_شفاهی #کربلای_پنج
کانال بچههای جبهه و جنگ
@defae_moghadas
◇◇ حماسه جنوب ◇◇
🍂
🍂 نبرد نوک پنج ضلعی
از سخت ترین نبردها
🔸 دیماه ۱۳۶۵ ؛ شرق بصره
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#عکس #کربلای_پنج
کانال بچههای جبهه و جنگ
@defae_moghadas
◇◇ حماسه جنوب ◇◇
🍂
🍂 نقش قرارگاه کربلا
در عملیات کربلای۵
به روایت اسناد ۱۹
برادر محسن رضایی فرمانده کل سپاه پس از ذکر مقدماتی چنین میگوید:
پیشنهاد ما روشن است. پیشنهاد اولِ برادرها شلمچه است، منتها میرویم دنبال مشکلاتش آنها را حل بکنیم. منتها اگر نظری میخواهید که این یک عملیاتی است که صد در صد موفق میشود ؟!!
آقای هاشمی رفسنجانی: صد در صد که اینطور نیست. [نمیشود گفت صد در صد موفق میشویم.]
برادر محسن رضایی: با این مسائل که میفرمایید، اگر منظورتان این باشد [که چند درصد موفقیم]، این را نمیشود الان جواب داد، ما باید ببینیم چند درصد پشتیبانیمان قابل حل است. بعد میتوانیم انشاءالله این قدر درصد روی موفقیتش حساب کنیم، ولی اینکه نظر ما باشه...
ُ
آقای هاشمی رفسنجانی: من میگویم باید عمل کنید، باید نتیجه بگیرید اینجا، عمل بکنید.
برادر رحیم صفوی: مشکلاتش را باید حل بکنیم یا نه؟ بدون اینکه مشکلاتش را حل بکنیم برویم عمل کنیم؟!
آقای هاشمی رفسنجانی: بروید حل کنید. مشکلات اینجا لاینحل نیست.
برادر محسن رضایی: برادرها میگفتند که اگر اینجا تکلیف است، ما میرویم دنبال حلش.
آقای هاشمی رفسنجانی: بله تکلیف است.
درمجموع به نظر میرسید عملیات در شلمچه قطعی است و تنها مشکلات مربوط به روشنایی ماه در شب، مانور، مهندسی، عقبهها و توپخانه بود که پیشبینی زمان اجرای عملیات را دشوار میساخت. بحثهای بعدی جلسه به جز اندکی که به عملیات کربلای۴ اختصاص یافت، درباره عملیات آینده در شملچه بود. بیان این جملات ازسوی محسن رضایی که گفت در شلمچه هم عقبههای یگانها پای کار است و هم ازنظر زمانی زودترین جایی که میتوانیم عمل کنیم شلمچه است، نشان میداد که ذهن فرماندهی سپاه نیز نسبت به عملیات در منطقه، شلمچه جدیتر از سایر مناطق است. به همین دلیل آقای هاشمی رفسنجانی نیز زمان یک هفته آینده را برای عملیات در شلمچه پیشنهاد داد و گفت:
من یک هفته میگویم. یعنی با سیاست گذشتهای که در جبهه بود مخالف هستم. یعنی اگر آقایان قبول دارند فرماندهی را ... البته اینطور نیست بگویم امام گفتهاند یک هفته، ولی امام با تأخیر مخالف است. یعنی امام تأخیر را آفت میدانند. شما یادتان است، خودتان آنجا بودید، امام به شما گفتند که ولو شده هر روز عملیات ایذایی بکنید، نگفتند؟ کدام سیاست اجرا شد؟
برادر محسن رضایی در پاسخ به چرایی اجرا نشدن این سیاست گفت:
این بهخاطر این است که ما لقمه بزرگ میگیریم.
آقای هاشمی رفسنجانی: این درست نیست.
آقای محسن رضایی: این را شما تعیین کنید.
آقای هاشمی رفسنجانی: من الان دارم تعیین میکنم.
درمجموع با فراز و نشیبهایی که بحث پیدا کرد، نهایتاً مقرر شد، عملیات در محور شلمچه تا یک هفته دیگر به نتیجه برسد. غلامپور درحالیکه به نظر میرسید تا حدودی نسبت به روند مباحث راضی است از جلسه بیرون آمد، اما محسن رضایی مجدداً او را به جلسهای که پس از جلسه با آقای هاشمی درباره عملیات در شلمچه تشکیل شد فراخواند. این جلسه در ساعت ۲۱ روز ۶۵/۱۰/۱۱ تشکیل شد. با تعیین یک هفته فرصت برای کسب آمادگی، لازم بود روند اقدامات و فعالیتها شتاب بیشتری بگیرد. در این جلسه که کلیه فرماندهان سازمان رزم سپاه حضور داشتند سازمان هر قرارگاه به شرح زیر معین شد:
قرارگاه کربلا با یگانهای لشکر ۲۵ کربلا، لشکر ۴۱ ثارالله، لشکر ۱۹فجر، لشکر ۱۰ سیدالشهدا، لشکر31 عاشورا، لشکر 33 المهدی، تیپ ۱۸ الغدیر و تیپ ۴۸ فتح،
قرارگاه قدس با یگانهای لشکر۷ ولیعصر، لشکر ۸ نجف، لشکر ۱۴ امام حسین، لشکر ۲۷ محمدرسولالله، لشکر ۳۲ انصار و تیپ ۴۴ قمربنیهاشم و
قرارگاه نجف با یگانهای لشکر ۱۷ علیبنابیطالب، لشکر 5 نصر، لشکر ۲۱ امام رضا، لشکر ۱۵۵ویژه شهدا، لشکر ۱۰۵ قدس، تیپ۵۷ ابوالفضل، تیپ ۲۹ نبیاکرم و تیپ ۱۲ قائم.
پیگیر باشید
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#تاریخ_شفاهی #کربلای_پنج
کانال بچههای جبهه و جنگ
@defae_moghadas
◇◇ حماسه جنوب ◇◇
🍂
📸 موانع مثلثی و سیم خاردار ...
موانعی که هیچگاه حریف انگیزه و اراده رزمندگان ما نشد.
#شلمچه_۱۳۶۵
#عملیات_کربلای_پنج
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#عکس #کربلای_پنج
کانال بچههای جبهه و جنگ
@defae_moghadas
◇◇ حماسه جنوب ◇◇
🍂
🍂 نقش قرارگاه کربلا
در عملیات کربلای۵
به روایت اسناد ۲۰
براساس بحثهای صورت گرفته در جلسه از آنجا که محور اصلی عملیات زمین منطقه پنجضلعی و جاده شلمچه بود و قرارگاه کربلا در طول هفته گذشته با یگانهای سازمانی خود در این منطقه فعال بود و نیز بهدلیل آنکه برادر احمد غلامپور بیش از دو فرمانده دیگر (عزیز جعفری و مصطفی ایزدی) نسبت به عملیات در این منطقه انگیزه داشت، مقرر شد قرارگاه کربلا بهعنوان قرارگاه اصلی عملیات، مأموریت خطشکنی، سرپلگیری و تثبیت مرحله اوّل را بهعهده داشته باشد و سپس قرارگاههای قدس و نجف با عبور از قرارگاه کربلا مأموریت تعمیق و توسعه وضعیت را بهعهده گیرند. در این جلسه احمد غلامپور فرمانده قرارگاه کربلا مسئولیت اقدامات آمادگی و حل مشکلات، طراحی مانور عملیات و تلاش مهندسی در منطقه را بهعهده گرفت و نیمهشب از جلسه خارج شد و برای استراحت به منزلش در اهواز رفت.
🔅 تلاش جدی و مضاعف
برای کسب آمادگی
قبل از ظهر روز ۶۵/۱۰/۱۲ بهاتفاق آقای احمدغلامپور و برادر بشردوست از اهواز به سمت منطقه حرکت کردیم. بعد از اذان ظهر و عصر به قرارگاه رسیدیم، پس از خواندن نماز و صرف نهار، غلامپور آقای عبداللهی مسئول حفاظت قرارگاه را صدا کرد و به او گفت قرار است قرارگاههای قدس و نجف از جاده اهواز ـ آبادان و قرارگاه کربلا از جاده اهواز ـ خرمشهر تردد کنند، مراقب باشید جاده اهواز ـ خرمشهر زیاد شلوغ نشود.
در این هنگام که برادر صیافزاده مسئول عملیات قرارگاه کربلا وارد اتاق فرماندهی شده بود، گفت، لازم است مانور عملیات که کلیات آن دیشب بحث شد را به یگانها ابلاغ کنیم. غلامپور نیز ضمن تأیید این مطلب گفت، حساسترین محور عملیات (بازکردن جاده شلمچه در دژ مرزی) دست لشکر 10 سیدالشهدا است. بشردوست نیز گفت:
اگر به اینجا برسید (سمت چپ جاده شلمچه در حاشیه اروند) آتش شما بصره را بیچاره میکند.
صیافزاده: خمپارههای ما گوشه بصره را میزند.
غلامپور: بابا اینقدر بلندپروازی نکنید.
بشردوست: فرض محال که اشکال ندارد. [اشاره به موفق نبودن عملیات]
صیافزاده: آقای غلامپور، تمام فشار ترددها روی جاده خرمشهر ـ اهواز است. هیچکس از جاده آبادان ـ اهواز تردد نمیکند. منطقه کلی شلوغ شده است.
بشردوست: وضع منطقه افتضاح است، خیلی شلوغ است، اما از مهندسی خبری نیست. این مهندسیها الان باید اینجا باشند. حرف آقا محسن را گوش نمیکنند. به اینها (مهندسی) گفته صبح تقسیم شوید داخل منطقه. الان هیچکس کار را شروع نکرده. پس کو این آقای مبلغ؟!
غلامپور: من به آقا محسن گفتم که اگر میخواهند کار پیش برود، باید مهندسی یکی قرارگاه بزند داخل منطقه، آقا محسن گفته که بیایند ولی خبری نیست. آقای بشردوست، بروید گزارش بدهید که مهندسیها نیامدند و هیچ جلسهای نگذاشتند. باور کنید فردا میشود مثل بدر. یادم به باکری میافتد که چهکار میکرد. خدا اون روز را نیاره. آن شب مهندسیها آمده بودند به قرارگاه، مبلغ میگفت میشود، فروزش میگفت نه نمیشود. اصلاً هماهنگ نبودند. رضوی و فروزش هم به هم نگاه میکردند و میخندیدند.
بشردوست: تا خودش (محسن رضایی) نیاید داخل منطقه، هیچکس نمیآید کاری انجام دهد. کی حرف گوش میکند؟!
صیافزاده: منطقه خیلی شلوغ شده
غلامپور: باید هم شلوغ شود وقتی کار را یک هفتهای میخواهند، خب همه یگانها تلاش میکنند تا آماده شوند، طبیعی است که منطقه شلوغ شود. شترسواری که دولا دولا نمیشود.
درحالیکه یک هفته مانده به مهلت تعیینشده ازسوی فرمانده عالی جنگ (آقای هاشمی رفسنجانی) حجم بالایی از فعالیتها آغاز شده است. یگانها تلاش میکنند تا از حداقل زمان حداکثر استفاده را بکنند. شوروحال عجیبی بر منطقه حکمفرماست. در همین حین برادر فتحیان مسئول بهداری نیروی زمینی وارد قرارگاه شد. از وی پرسیدم که کار شما چقدر مانده است؟ او بلافاصله گفت:
خیلی مانده انشاءالله آماده میشود.
سپس رو به آقای غلامپور کرد و گفت: ما بیمارستانها را اینطور تقسیم کردهایم، بیمارستان شرکت در بیستوپنج کیلومتری خرمشهر، قرارگاه کربلا؛ بیمارستان علیبنابیطالب، قرارگاه نجف و بیمارستان رمضان، قرارگاه قدس. البته بیمارستانها نواقص کار مهندسی دارند که شرکت را حاج قاسم (مسئول مهندس قرارگاه کربلا) و رمضان را هم برادر مجید تکمیل میکنند. استانداری خوزستان در عملیات والفجر8 پنجاه دستگاه آمبولانس به ما داد، اما این بار هشت دستگاه داده است.
دلیلش هم این است که در شورای جنگ استان (ستاد جنگ استان خوزستان) تصویب کردهاند که امکانات استان را بدهند به یگان استان (لشکر7 ولیعصر).
پیگیر باشید
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#تاریخ_شفاهی #کربلای_پنج
کانال بچههای جبهه و جنگ
@defae_moghadas
◇◇ حماسه جنوب ◇◇
🍂
🍂 یک دنیا غیرت و مردانگی میدرخشد
در پشت نگاه هایی که ثبت شد
برای روزهای فراموشی ما...
📸 دیماه ۱۳۶۵ شلمچه
منطقه عمومی خرمشهر
رزمندگان لشکر۳۲ انصارالحسین(ع)
عکاس : محمد حمیدی مقدم
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#عکس #کربلای_پنج
کانال بچههای جبهه و جنگ
@defae_moghadas
◇◇ حماسه جنوب ◇◇
🍂
16.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❣ کلیپی جذاب و خاطرهانگیز
از سرزمین خونرنگ شلمچه و حال و هوای رزمندگان اسلام در عملیات عاشورایی کربلای۵
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#کلیپ #نماهنگ #روایت_فتح
#کربلای_پنج
کانال بچههای جبهه و جنگ
@defae_moghadas
◇◇ حماسه جنوب ◇◇
🍂
🍂 نقش قرارگاه کربلا
در عملیات کربلای۵
به روایت اسناد ۲۱
غروب ۶۵/۱۰/۱۲ پس از خواندن نماز مغرب و عشا، غلامپور با فرماندههان یگانهای قرارگاه تماس تلفنی داشت و از همه آنها کارها را پیگیری میکرد. برای حل مشکلات آنها نیز با محسن رضایی، رحیم صفوی، فروزنده و... تماس گرفت تا هرچهسریعتر امکانات مورد نیاز یگانها به دستشان برسد. در همین حین (ساعت ۲۰:۱۲) سفره شام پهن شد. ده عدد تخممرغ آبپز، هشت عدد سیبزمینی پخته، دو قالب کره و سه کاسه ماست، شام امشب بود که تدارک دیده شده بود. در حال خوردن شام بودیم که غلامپور طبق عادت هر شب رادیویش را روشن کرد. ابتدا رادیو بیبیسی و سپس خبرهای رادیو ایران. پس از شام محرابی داخل اتاق فرماندهی شد و اطلاعاتی از عملیات کربلای 4 ارائه داد. میگفت ماهر عبدالرشید بارها از دیدهبانها و مسئولین دکلهایش تشکر کرده است. برای هر دکل جاده کشیدهاند، کارهای مهندسی که آنها برای دکلهایشان کردهاند، ما در کل عملیات کربلای 4 انجام ندادهایم. میگفت، بهدلیل هشیاری دشمن اکثر زخمیها و مجروحین ما تیر خوردهاند و کمتر با ترکش مجروح شدهاند. ساعت حدود 22:45 را نشان میداد که خوابیدیم تا صبح زود به بازدید از منطقه بپردازیم. البته تا ساعت یک بامداد تقریباً هر پانزده دقیقه یکبار آقای غلامپور به تلفنهای فرماندهان یگانها و مسئولین قرارگاه پاسخ میداد و من هم برای ثبت این تماسها با استفاده از چراغ قوه، مطالب شنیده شده را در دفتر خود یادداشت میکردم.
صبح روز ۶۵/۱۰/۱۳ ساعت هفت، پس از خواندن نماز و خوردن چند لقمه نان و پنیر و چای، از قرارگاه بیرون آمدیم. در بین راه مسئول مهندسی قرارگاه حاج قاسم را دیدیم که همراه با آقایان مبلغ از مسئولین مهندسی سپاه، رضوی از مسئولین جهادسازندگی و عطار فرمانده لشکر مهندسی ۴۲ قدر کنار جاده اهواز ـ خرمشهر بودند.
حاج قاسم که عصبانی بهنظر میرسید نسبت به بستن جاده اهواز ـ خرمشهر اعتراض داشت و میگفت نمیدانم چهکسی جاده را بسته است؟ اصلاً نمیدانم چهکسی به اینها گفته بیایند؟
رضوی با لحنی تمسخرآمیز پاسخ داد:
کسی نگفته بیایند، کسی نگفته که نیایند، اینها هم آمدهاند و جاده را بستهاند.
هر کسی جاده را شکافته خوب هم کار کرده، جاده را مورب بریده که آب کنار جاده را تخلیه کند.
عطار: معلوم نیست این کارها را چه کسی انجام میدهد؟!
رضوی با خندهای که حکایت از انتقاد نسبت به مدیریت منطقه داشت: کار خداست. معلوم نیست کی چهکار میکند؟!
حرکت کردیم. داخل خودرو، غلامپور در ارتباط با زمان عملیات میگفت، نظر آقا محسن روز پنجشنبه ساعت یازده است، چون ماه ساعت یازده غروب میکند. در این صورت بچههای قاسم (لشکر 41 ثارالله) زمان کم میآورند، آنها برای رسیدن به خط دشمن در محور کانال ماهی به 3 تا 4 ساعت زمان نیاز دارند. خدا رحم کند.
آقای غلامپور پس از سرکشی به چند پروژه مهندسی (عقبهسازی، جادهسازی، پدهای توپخانه و...) به قرارگاه برگشتیم. پس از نماز و نهار و کمی استراحت، جلسه مهندسی تشکیل شد. جلسه با حضور مسئولین مهندسی سپاه، جهاد و برخی یگانهای مهندسی و نیز فرماندهان دو قرارگاه قدس و نجف آغاز شد تا حاضرین درباره اقدامات مهندسی و کارهای باقیمانده به بحث و تبادلنظر بپردازند و باتوجهبه حضور دو قرارگاه عملیاتی جدید در منطقه، تقسیم کار جدیدی در ارتباط با اقدامات مهندسی انجام شود. پس از قرائت چند آیه از قرآن، ابتدا برادر مبلغ درباره موضوع اصلی جلسه که پیشرفت فعالیتهای مهندسی در منطقه شلمچه و تقسیم کار میان سه قرارگاه عملیاتی و نیز برنامهریزی برای اقدامات مهندسی باتوجهبه زمان محدود باقیمانده تا آغاز عملیات بود، توضیحاتی داد و سپس حاضرین مطالبی را در ارتباط با این سه موضوع ارائه دادند. محور اصلی گفتوگوهای جلسه تناسب نداشتن اقدامات باقیمانده مهندسی و زمان تعیین شده برای عملیات آینده بود. دراینباره احمد غلامپور گفت:
از زمانی که فرماندهی قصد عملیات در منطقه شلمچه کرد، اوّلین مسئله آمادهسازی منطقه و اقدامات مهندسی بود که باید اجرا میشد. باتوجهبه اینکه قبلاً در منطقه کارهایی صورت گرفته بود، مسئله اصلی ما جادههای خط، عقبه یگانها و پدهای توپخانه بود. ابتدا ما به اتفاق آقای شمایلی کارهای زیر را برنامهریزی کردیم:
1. نیازهای مهندسی براساس اعلام نظر واحدها و یگانها و نیز وضعیت منطقه و عملیات تعیینشد.
2. کارهای باقیمانده مشخص و اولویتبندی شد.
3. برنامهریزی براساس اولویتهای صورت گرفت.
4. جهادهای استانی براساس برنامهها تقسیم شدند.
5. پیگیری برای اجرا شروع و نظارت بر کیفیت اجرا آغاز شد.
پیگیر باشید
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#تاریخ_شفاهی #کربلای_پنج
کانال بچههای جبهه و جنگ
@defae_moghadas
◇◇ حماسه جنوب ◇◇
🍂
🍂 نقش قرارگاه کربلا
در عملیات کربلای۵
به روایت اسناد ۲۲
از آن روز (۶۵/۱۰/۶) تاکنون که ۷ یا ۸ روز گذشته است پیشرفت کارها ضعیف بوده و بهدلیل حجم کارهای مورد نیاز انگار کاری صورت نگرفته است. برای مثال در حال حاضر، از کارهای توپخانه یکدهم آن هم انجام نشده است. آقای شمایلی میتواند گزارش پیشرفت کارها را بدهد.
شمایلی: الان مشکل اصلی ما تناقضهاست، یکی میگوید کار نشده، یکی میگوید کارشده، اگر ضعفی در کار است باید ایراد آن گرفته شود و سپس برطرف شود. الان ما چند کار اصلی در منطقه داریم:
۱. تکمیل کارهای جاده فجر (لشکرفجر) که محور اصلی ورود به منطقه دشمن است، یعنی یکی از عقبههای اصلی عملیات.
۲. اولویت بعدی پدها و جادههای توپخانه است.
۳. مسئله بعدی تکمیل و آمادهسازی بیمارستانهاست.
عزیز جعفری: تجربهای که ما داریم این است که ما یا نمیتوانیم برآورد دقیقی از کارها بدهیم و یا در ارائه زمانبندی اقدامات ناتوانیم. به ما قول میدهند که این کار در این تاریخ تمام میشود ولی متأسفانه ما میبینیم دو برابر زمان داده شده طول میکشد. من صحبتهای آقای فروزنده را به یاد دارم. میگفت فلان طرح آخر شهریور آماده است، بعد شد آخر مهرماه. الان هم که صحبت میشود، باید زمانبندی دقیق بدهید. شوخی نیست، عملیات است. در کربلای ۴ بهنظر من اگر ما میرفتیم. آنسوی اروندرود، بازهم مجبور بودیم برگردیم، چون توپخانه نداشتیم. الان هم که غافلگیری هیچ [نداریم]، حداقل زمانبندی را طوری بگویید که بدانیم آمادگی تا چه اندازه است.
غلامپور: فرماندهی به ما یک زمانی را داده و ما براساس کارهای باقیمانده میرویم و میگوییم اینها (مهندسی) نمیرسند. بعد فرماندهی با شما جلسه میگذارد و از شما حرفهای داغ و خوشبینانه میشنود و میگوید نه آماده میشود. همین بیمارستان را میگفتند یک هفته دیگر، ده روز یا پانزده روز دیگر آماده میشود. من به آقای فروزنده گفتم خدا وکیلی چه زمانی آماده میشود، گفت راست و حسینی سه ماه دیگر! با این برآوردها نمیشود رفت پای کار.
مبلغ: با طرح مباحث جزیی درباره هر یک از پروژهها و پیش کشیدن امکانات مورد نیاز هر پروژه از قبیل لودر، بولدوزر، کمپرسی و... ازسوی برادران جهاد، روند گفتوگوها شکل مناقشهآمیزی پیدا کرد. برادر شمایلی مسئول جهادسازندگی مستقر در قرارگاه کربلا دراینباره میگوید: شن در منطقه نیست که ما اولویت را بدهیم به جادههای خط، علت کندی، نبودن شن و ماشین است. باید بدانیم که تنها امکانات نیست که کار میکند. الان دشمن با توپ و خمپاره محورهای وصولی به خط را بسته، چون تعداد کمپرسیها زیاد شده است ودشمن دائم میکوبد. منطقه هم اینقدر وسعت ندارد که ما هزار تا کمپرسی را بیاوریم به منطقه. کمبود کمپرسی هم داریم.
فروزش: اگر شما (فرماندهان قرارگاهها) به این مشکلات توجه نکنید، تصمیماتتان غلط از آب درمیآید... ما اینجا کمبود کمپرسی داریم که آقای هاشمی هم نتوانست حل کند.
عزیز جعفری: بالاخره کمبود کمپرسی را میشود تأمین کرد یا خیر؟ ما میخواهیم تقسیم کار بکنیم، سازمان مشخص کنیم و برویم دنبال کار.
فروزش: یک قرارگاه و سه قرارگاه فرق نمیکند، اینجا یک کار مهندسی سنگین نیاز دارد.
عزیز جعفری: چرا میگویید سیصد کمپرسی؟! اینجا هزار دستگاه کمپرسی لازم است.
فروزش: خودشان گفتهاند هور اولویت دارد. الان در هور ششصد کمپرسی فعال است... کارهای عقبه باید زیر نظر یک فرماندهی باشد. اگر زیر نظر یگانها باشد، کار کُند و پراکندهکاری میشود.
عزیز جعفری: ما میخواهیم کار مهندسی هر قرارگاه زیر نظر همان قرارگاه باشد.
فروزش: اگر الان شما یگانهایتان را بیاورید در منطقه، کمپرسی و شن مورد نیاز آنها را تا هفتادودو ساعت نمیتوانید تأمین کنید.
عزیز جعفری: مثل اینکه هنوز برای شما جانیفتاده که اینجا (منطقه شلمچه) عملیات است. ما باید اینجا تا یک هفته دیگر عملیات سرنوشتساز انجام دهیم. میتوانید کمپرسیها را از هور بیاورید اینجا، آقا محسن هم گفته میتوانید.
شمایلی: ما نگفتیم که تا پایان هفته انجام میدهیم.
فروزش: ببینید، همان مشکلاتی که شما برای عملیات اینجا مطرح کردید یک رده پایینتر از شما هم دارند، منتها همه دارند با همه مشکلات میآیند پایکار.
عزیز جعفری: بله، اینجا باید کار در عرض پنج روز تمام شود، هر که هم نکرد باید بگذاریمش سینه دیوار، شوخی نیست، خون بچههای مردم است. الان هر قرارگاهی کارهای مهندسیاش را بگوید تا جهادها تقسیم شوند و برویم پای کار
پیگیر باشید
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#تاریخ_شفاهی #کربلای_پنج
کانال بچههای جبهه و جنگ
@defae_moghadas
◇◇ حماسه جنوب ◇◇
🍂
🍂 نقش قرارگاه کربلا
در عملیات کربلای۵
به روایت اسناد ۲۳
بحثهای انجامگرفته در این جلسه نشان میداد که بهکارگیری توان موجود مهندسی در عرض یک هفته پاسخگوی کارهای باقیمانده نیست. اما همه مسئولین مصمم هستند تا اقدامات باقیمانده را در مدت تعیینشده به انجام برسانند. در چنین شرایطی که جلسه بهصورت نامنظم ادامه داشت، هر از چند گاهی یکی از مسئولین یا فرماندهان یگانها وارد اتاق فرماندهی میشد و ضمن بیان مشکلات خود، آخرین وضعیت منطقه و تصمیمات را جویا میشد. در همین هنگام که شرکتکنندگان در جلسه مشغول تقسیم جهادهای استانها در میان قرارگاهها بودند، قاسم سلیمانی فرمانده لشکر۴۱ ثارالله وارد شد و گفت:
با این شلوغی منطقه ما، عملیات را لو رفته حساب کنیم؟
غلامپور در پاسخ به این پرسش فرمانده لشکر۴۱ ثارالله، گفت:
برنامهریزی آقای محسن هم برهمین اساس است.
قاسم سلیمانی: ما چند تا کار داریم که باید برایمان انجام دهید، سوله میخواهیم، جهاد میخواهیم.
احمد غلامپور: درحد توانمان تأمین میکنیم.
اوضاع جلسه بسیار آشفته شده و همه با هم حرف میزنند، هیچکس حرف دیگری را گوش نمیدهد، هرگوشه اتاق فرماندهی، چند نفر جمعشده و باهم حرف میزنند. غلامپور در میان همهمه حاضرین به آقای مبلغ میگوید:
هر طور صلاح هست جهادها را تقسیم کنید، منتها باید کارهای ما انجام شود، ناسلامتی ما قرارگاه اصلی و بازکننده مسیر هستیم. باید اولویت اوّل، قرارگاه کربلا باشد تا راه را برای ورود دو قرارگاه دیگر هموار کند.
در این بین ناگهان برادر شوشتری قائممقام قرارگاه نجف که ساکت نشسته بود و به صحبتهای سایرین گوش میداد، با عصبانیت فریاد زد:
آقای مبلغ ما هم اینجا کار داریم، چرا با جوادالائمه (تیپ مهندسی) اینطور برخورد میکنید؟!
مثل اینکه تو سپاه هم فرهنگ داد و بیداد پیش میرود. ما ساکت نشستهایم، هیچکس حرف ما را گوش نمیکند.
مبلغ: شما هم که داد میکشی!!
شوشتری: بله! مجبورم داد بکشم، چون حرف گوش نمیکنید.
در این میان غلامپور از آنسوی جلسه به آقای مبلغ میگوید:
ببینید الان کار قرارگاه ما این است که برود داخل و بقیه قرارگاهها به دنبال ما بیایند، اینکه نمیشود، جهاد اراک را هم از ما گرفتهاید! الان بیمارستان هم راه نیفتاده، پد هلیکوپترها هم ساخته نشده است. من فردا به آقا محسن میگویم که اینجا هیچکار مهندسی انجام نمیشود. شما باید جهاد اراک و فارس را بدهید به ما.
شوشتری: جهاد اراک را که دادند به ما. ما هم بهشان کار دادهایم.
در همین لحظه مرتضی قربانی فرمانده لشکر ۲۵ کربلا وارد اتاق شد و باخنده گفت:
آقای غلامپور، عراق از ما آمادهتر است. عملیات تکلیف هم لو رفته است، عراق از صبح دو هزار گلوله توپ بهسمت ما شلیک کرده است.
وی درحالیکه جمله آقای مبلغ خطاب به عزیز جعفری را گوش میکرد که میگفت، جهاد فارس را آزاد کنید تا بیاید جاده دژ مرزی را تکمیل کند، گفت: این جهادها را جابهجا نکنید، کلی مشکل بهوجود میآورد. الان دشمن هوشیار شده، جابهجایی خطرناک است. الان جادهها را ببینید، آمار تردد بالا رفته، ما جاده خط خودمان را میبندیم. کارهای عقب را تعطیل کنید، عراق فهمیده، در خط یک گردان نیرو آورده و سنگرهایش را محکم میکند. کارهای اضافی که انجام میشود، منطقه لو میرود.
محرابی اطلاعات قرارگاه کربلا، در تأیید حرفهای مرتضی قربانی گفت:
الان یازده آتشبار دشمن روی مهندسیهای ما آتش اجرا میکنند.
غلامپور که از حساسیت دشمن هراسناک است و مایل نیست حجم بالای ترددها سبب هشیاری دشمن شود، میگوید:
این جاده حسینیه را ببندید. حجم ترددها را کاهش دهید.
درحالیکه هیچگونه تصمیم مشخصی درباره وضعیت جهادهای مستقر در منطقه گرفته نشد، حساسیت فرماندهان نسبت به نکات مهم دیگر عملیات موجب کشیده شدن بحث به نیروهای بسیج شد. قاسم سلیمانی فرمانده لشکر۴۱ ثارالله که اصلیترین مشکل یگان خود را نیروهای بسیجی میداند، از یکسو معتقد است، بسیجیها مدت زیادی است که در جبهه هستند و باید به مرخصی بروند و ازسوی دیگر معتقد است که اگر بسیجیها به مرخصی بروند، امکان بازگشتشان ضعیف است. او دراینباره میگوید: اگر این بسیجیها بروند، نصف بیشترشان برنمیگردند.
غلامپور که این مسئله را بهانهای برای پوشاندن ابهام و تردید فرماندهان یگانها میداند در پاسخ فرمانده لشکر ثارالله میگوید: شما ابهام دارید.
مرتضی قربانی فرمانده لشکر ۲۵ کربلا در پاسخ به جمله معترضه غلامپور میگوید:
ما ابهام روی مأموریت نداریم، ابهام درباره نیروهاست. فرمانده گردانها بریدهاند.
پیگیر باشید
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#تاریخ_شفاهی #کربلای_پنج
کانال بچههای جبهه و جنگ
@defae_moghadas
◇◇ حماسه جنوب ◇◇
🍂
🍂 نقش قرارگاه کربلا
در عملیات کربلای۵
به روایت اسناد ۲۴
قاسم سلیمانی علاوهبر مشکل نیروها دو مسئله دیگر را مطرح میکند که ابهامها و تردیدهای موجود را افزایش میدهد، وی میگوید:
ما به آقای هاشمی هم گفتیم، عملیات اینجا (شلمچه) دو چیز میخواهد، عقبه و غافلگیری.
وی درحالیکه معتقد است این دو مسئله حلنشده باقی مانده است از غلامپور میپرسد، بالأخره عملیات در چه تاریخی انجام میشود؟
غلامپور: آقا محسن به من گفته هفدهم عملیات است.
نبی رودکی فرمانده لشکر 19 فجر که تازه وارد اتاق شده بود، پس از سلام و احوالپرسی گفت:
زیر نور ماه نمیشود عمل کرد، دشمن قشنگ میبیند.
سلیمانی: ما بیستم میتوانیم عملیات انجام دهیم.
غلامپور: من به آقا محسن گفتم، قبول نکرد، آقای هاشمی هم قبول نکرد.
پس از اتمام صحبتهای فرمانده یگانها درباره مسائل مختلف عملیات، مجدداً مباحث به سمت فعالیتهای مهندسی کشیده شد، غلامپور آقای شمایلی و حاج قاسم را مسئول رسیدگی به فعالیتهای مهندسی کرد و مسئولین مهندسی نیز با اولویت قرارگاه کربلا، امکانات موجود را تقسیم کردند.
از دیگر مسائلی که غلامپور درباره آن بسیار حساس بود، توپخانهها بودند. از یکسو اقدامات مهندسی برای زدن جادهها و پدهای توپخانه هنوز پایان نیافته بود و ازسوی دیگر هیچیک از واحدهای توپخانه آمادگی انتقال توپهای خود را نداشتند. میرصفیان فرمانده گروه توپخانه پانزده خرداد در حضور مجدد خود در قرارگاه به آقای غلامپور دراینباره چنین میگوید:
الان یگانها همه جادهها را گرفتهاند و ما نمیتوانیم هیچ کجا توپ مستقر کنیم. شصت قبضه یگانها دارند و چهار گردان هم خودمان. برای مواضع توپخانه هم کار زیادی صورت نگرفته است. توپهای 120، 130 و کاتیوشا نیز هستند که هنوز جایابی نشدهاند. شما نقاطی را که آتش میخواهید مشخص کنید تا ما جای این توپها را مشخص کنیم.
غلامپور: شما باید حجم آتشتان در ابتدای شروع عملیات داخل پنجضلعی، نوک کانال ماهی و جادههای مواصلاتی دشمن مثل شلمچه باشد. کارخانه کاغذسازی در کنار بصره را نیز آتش مناسبی بریزید که مقر سپاه سوم عراق است. با آقای شمایلی هم برای جادههای توپخانه صحبت میکنم.
جلسات متفرقه آقای غلامپور تا نماز مغرب و عشا ادامه داشت. وی پس از نماز نیز چندین جلسه با فرماندهان یگانها مانند آقای میرحسینی فرمانده تیپ18 الغدیر، نبی رودکی فرمانده لشکر19 فجر و امین شریعتی فرمانده لشکر31 عاشورا داشت که بحث اصلی آنها مانور یگانهای خود بود، در این جلسات گاه و بیگاه برادران صیافزاده و محرابی نیز شرکت میکردند. بههرحال شب به انتهای خود نزدیک میشد که سفره غذا پهن شد. چند قوطی کنسرو ماهی با نان، شام مختصری بود که صرف شد. پس از شام نیز برادران صیافزاده، محرابی و حاجقاسم صحبتهایی درباره وضعیت منطقه و دشمن کردند که عمدتاً تکراری بود.
پس از بحثهای فراوان درباره مانور یگانها و توضیحاتی که توسط غلامپور ارائه شد. وی مشکلات قرارگاه را در موارد زیر خلاصه کرد و بیان داشت که اگر اینها حل نشود ما با مشکل روبهرو میشویم.
1. پل لولهای حل نشده است.
2. جادهها و پدهای توپخانه هنوز معلوم نیست.
3. علمای مهندسی دیروز اینجا بودند و نتوانستند مشکل شن و کمپرسی ما را حل کنند.
4. مسئله بهداری و بیمارستانها حل نشده است.
5. هنوز روی جزئیات مانور بحث نشده، چون زمین پیچیده است، مانور به بحث بیشتری نیاز دارد.
6. مشکل عقبه یگانها حل نشده است.
7. مهمات توپخانه و ادوات تأمین نشده است.
در این میان رحیم صفوی بحث را قطع کرد و گفت:
ما به یگانها ده روز پیش کلی مهمات دادیم، آنها را مصرف کنند بعد بهشان میدهیم
غلامپور: یگانها مصرف کردهاند.
رحیم: نه بابا، کجا مصرف کردهاند؟! ده روز پیش مهمات دادیم، آنها را مصرف کنند تا بعد.
جلسه با بیان مشکلات قرارگاه کربلا و وعده مسئولین نیروی زمینی مبنیبر تأمین نیازها و حل مشکلات پایان یافت.
پس از رفتن مسئولین نیروی زمینی از قرارگاه جلسات متعددی درزمینه طرحریزی آتش توپخانه، تأمین مشکلات یگانها و کارهای باقیمانده مهندسی برگزار شد. با نزدیک شدن اذان ظهر، حجتالاسلام محقق نماینده ولی فقیه در قرارگاه کربلا و همراهانش وارد قرارگاه تاکتیکی کربلا شدند.
پیگیر باشید
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#تاریخ_شفاهی #کربلای_پنج
کانال بچههای جبهه و جنگ
@defae_moghadas
◇◇ حماسه جنوب ◇◇
🍂