eitaa logo
حماسه جنوب،خاطرات
5.5هزار دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
2.3هزار ویدیو
72 فایل
سرزمین عشق، جایی جز وادی پر جریان دشت عاشقی نیست بشنویم این قصه ناگفته ی انسان های نام آشنای غریب را ------------------ ادمین: @Jahanimoghadam @defae_moghadas2 (کانال‌دوم (شهدا 🔸️انتقال مطالب با لینک بلااشکال است.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💥بساط گریه به پا شد، شبِ دعا آمد دوباره نغمهٔ حیِ علَی البُکا آمد رسیده بانگِ منادیِ هر ”شبِ جمعه” دوباره ”مادرِ زینب” به ”کربلا” آمد😭
اسير شما شدن خوبــ استــ ... اسير #شهدا شدن را میگویم... خوبےاش اين استــ ڪہ از اسارتــ دنيا آزاد ميشوے #صبحتون_شهدایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🔻 خاطرات رزمندگان کانال ✨ ما تا آخر ایستاده ایم 2⃣ حسین زاهدی ~~~~~✦🔘✦~~~~~ هم اینکه چشم آقای مقدم بمن افتاد گفت جبهه رفتن به تو واجب نیست و باید برگردی. وقتی این حرف رو شنیدم بغضم ترکید و نتونستم از بارش اشک هام جلوگیری کنم ، سعی میکردم خودمو کنترل کنم و مثل بچه ها زار نزنم .. نفس عمیقی کشیده و صدامو صاف کردم و گفتم : من خودم میگم که چه چیزی برایم واجب هست و چه چیزی نیست ..!! آقای مقدم با همون چهره ی آرام و لبخند کمرنگی گفت: اگه واقعا چنین تشخیصی داری، کسی جلوتو نگرفته، بسم الله... کمی آروم شدم، این بار تنِ صِدام رو پایین آورده و با لکنت گفتم : آخه میگن که رضایت شما لازمه... لبخندی زده و گفت: هر چه زودتر کار این دلاور رو راه بندازید ☺️ آقای مقدم هم خیلی زود بواسطه آقای یاری که مسئول پرسنلی بود امور مربوط به تحویل لباس و کارت جنگی رو پیگیر شد .. دل تو دلم نبود .. انگار دنیارو فتح کرده باشم از خوشحالی یک جا بند نبودم همراه بچه ها منتظر آمدن اتوبوس بودیم.. دقایقی طول نکشید که اتوبوس از راه رسید و بچه ها به نوبت سوار شدن هم اینکه نوبت به من رسید آقای محمدی دست ش رو جلو آورد و گفت تو بایست .. !! تورو میفرستم جبهه جنوب .. این اتوبوس به سمت کردستان میره و صلاح نمی بینم تو به آنجا اعزام بشی ..! انگار دنیا رو سرم خراب شد و خوشحالی بی پایانم ، دقیقه ای طول نکشید؛ ولی دلم قرص بود که کارت جنگی برام صادر شده و کسی نمیتونه مانع حرکت م بشه 😏 و با تکیه به همین کارت جنگی خیلی مخفیانه و بی سروصدا سوار اتوبوسی که آماده اعزام به سمت کردستان بود، شدم 😍 اولین مقصدمان ارومیه بود تاریکی شب همه جارو فراگرفته بود که به سپاه ارومیه رسیدیم.. بعد از نماز صبح نوبت به تقسیم بندی نیروها رسید .. ما با گردان جندالله پیرانشهر واقع در پادگان ارتش همگروه شدیم چند روز آموزش فشرده داشتیم و بعد از آن باید همراه با برادران ارتشی در عملیات لیله القدر که موظف به پاکسازی قسمتی از مناطق آذربایجان غربی بود ، همراه میشدیم . مثل همیشه قبل از حرکت بچه ها مشغول گرفتن عکس یادگاری بودند .. لحظه هایی ناب که با ثبتِ آن ثانیه ها ،امروز دل هامون رو تسکین میدیم .. هر کسی به نوعی ژست عکاسی میگرفت و همگی میخندیدیم 😄 یکی از بچه ها هم که حسابی جوگیر شده بود خمپاره ۸۱ رو بلند کرد و روی سرش گرفته و اشاره کرد که ازش عکس بگیرن ، بعد گلوله رو بطرف دهانه ی لوله گذاشت و تمام حواسش به عکاسی بود که گلوله رها شد و داخل قبضه شلیک جای گرفت 😰 ولی خدا رحم کرد و چون سوزن سرگلوله را نکشیده بود خوشبختانه عمل نکرد .. با این اوصاف دوربین و عکاسی فراموش شد و همه ی بچه ها در زمین برف گرفته ی پادگان به دنبال گلوله پرت شده می گشتند و در نهایت یکی از بچه ها بنام عسکر عظیمی درست در کنار زاغه ی مهمات گلوله رو پیدا کرد ..😣 لطف خدا بود که گلوله عمل نکرده بود وگرنه زاغه ی مهمات منفجر میشد .. ~~~~~✦🔘✦~~~~~ پیگیر باشید.... کانال حماسه جنوب @defae_moghadas 🍂
@defae_moghadas
🍂 💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠 🔴 سلام 👋 صبح جمعه تون نورانی چفیه را همه دیده ایم ، شاید استفاده هم کرده باشیم ، شاید به آن افتخار هم می کنیم ولی، چقدر آن را می شناسید، نمیدانم. چقدر لذت با آن بودن را از ته دل چشیده اید نمیدانم پارچه ای ساده و بی ریا که بوی خاک و یک رنگی می دهد، اهل دل در جبهه ها به آن آچار فرانسه ی جبهه می گفتند.   و چه زیبا در این ابیات وصف شده 👇 
🍂 🔻 چــفــیــــــه چفیه یعنی باز گمنامی شهید از شهیدستان گمنامی رسید ✨ گرچه نامش از زبان ها دور بود استخوان پیکرش پر نور بود ✨ چفیه را سنگر نشینان دیده اند چفیه را گلها به خود پیچیده اند ✨ چفیه امضای گل آلاله هاست چفیه تنها یادگار لاله هاست ✨ چفیه رو انداز گلها بوده است طایر پرواز دلها بوده است ✨ چفیه تار و پود اشکی بی ریاست مرهم زخمان شیر کربلاست ✨ چفیه را زهرا(س) به گلها هدیه کرد چفیه را اشک شهیدان چفیه کرد ✨ چفیه ها بوی شهادت می دهند بوی دوران شرافت می دهند ✨ چفیه یعنی باز گمنامی شهید با هزاران ناز عطرش می رسید ✨ عطر گمنام عطر یاس ساقی است چفیه هم مانند چادر خاکی است.. @defae_moghadas 🍂
@defae_moghadas
🍂 💠 بعضی کاربردهای چــفــیــــــه 💠 چفیه در دل شب سجاده نماز عشق بود. 💠 زیراندازی در هنگام استراحت و ملحفه ای در هنگام خواب. 💠 در زیر آفتاب 🔆 شدید و خواب قیلوله سایبان بود. 💠 چفیه در هنگام شناسایی منطقه نقاب می شد. 💠 در هنگام نیاز بند اسلحه، کمربند و فانسقه بود. 💠 صبح و ظهر و شام سفره می‌شد. 💠 هنگام حمام حوله و بقچه می‌شد، 💠 هنگام گرما عرق گیر، هنگام سرما شال کمر بود 💠 محافظ گرد و خاک بر روی صورت بود. 💠 هنگام نبرد همچو شال برگردن بسیجی می‌درخشید، 💠 اما زمانی که عملیات تمام می‌شد چفیه خون آلود بود و آن بسیجی شهید. 💠 زمانی که منطقه جنگی به شیمیایی آلوده می‌گشت پارچه نمناکی بود جلوی بینی . 💠 چفیه در زمزمه‌های دل شب میزبان بود، میزبان اشک‌های عاشقان 💠 پیش بند آرایشگاه‌های صلواتی، 💠 در موقع لزوم طناب، 💠 هنگام حمل مجروح برانکارد، 💠 گاهی باند زخم بود 💠  هنگام دستگیری دشمن دستبند و چشم بند، 💠 وسیله آتل بندی مجروحین 💠 تور ماهیگیری در کنار اروندرود و در هنگام گرما بادبزن و .....  آری شما کدام وسیله را سراغ دارید که آنقدر ساده باشد ولی در عین حال این همه کار انجام دهد، ~*~*~*~ 👌 چفیه پارچه ساده‌ای بیش نیست ولیکن می‌تواند سمبل مبارزه و ایستادگی باشد. همانطور که رهبرمعظم انقلاب با استفاده از این وسیله مقدس، دوستان را به گذشته ایثارگران و دفاع مقدس گوشزد می‌سازد و دشمنان را به یاد ایستادگی ملت در جنگ هشت ساله می اندازد 👌 🍂