دلتنگۍها..♡
🎼 #آشناییها 🎤 #طاهر_قریشی @del_tangiha🦋
هان چه حاصل از آشناییها
گر پس از آن بُوَد جدایی ها 💔
هدایت شده از دلتنگۍها..♡
اَلسَّلٰامُ عَلَيْكَ يٰا اَبٰا عَبْدِ اللهِ ، وَعَلَى الْاَرْوٰاحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنٰائِكَ ،
عَلَيْكَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِىَ اللَّيْلُ وَ النَّهٰارُ ،
وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِيٰارَتِكُمْ ،
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ ، وَعَلٰى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ،
وَعَلىٰ اَوْلادِ الْحُسَيْنِ ، وَعَلىٰ اَصْحٰابِ الْحُسَيْن
تو فقط قهر می کنی و نمی دانی ..
نمی دانی چه به سر این خانه می آید.
آئینه ، بد نگاه می کند!
دیوار،چشمانش را از لوستر می دزدد!
ساعت،عقربه هایش را دستبند می زند!
میز و صندلی از پا می افتند روی زمین!
گلهای روی پرده ی اتاق خواب، با آسمان، قهرشان می گیرد!
فاصله می افتد بین قطرات باران و مژه های پنجره!
همه به درک....
عذاب الیم، وقتی ست که قاب عکست،مردمکم را نشانه می رود!
چشمانت، بوی دریا می دهد،
و نگاهت، مرغابیِ وحشی و سرگردان!!!
هرچه می خواهم ذره ای عصبی شوم،
ذره ای نفرت بپوشم ،
لبخندت می گوید: «خاموش»!
و تمام راه های خانه ،منتهی می شوند به کمد لباس!
تخت دو نفره مان خودش را جمع می کند از یخ زدگی!
دخترک تابلوی نقاشی،
گوشه ی مزرعه، کِز کرده و سیگار میکشد.
و قلمْ کاغذْ
می شوند دشمنان دیرینه!!!
#علی_سلطانی
@del_tangiha🦋