به از این چه شادمانی که تو جانی و جهانی
چه غم است عاشقان را که جهان بقا ندارد
#مولانا
@del_tangiha🦋
اگر سهم من از چشمت،اسارت بردن دل بود
من این حبس و اسیری را به صد جان آرزو کردم
#هما_کشتگر
@del_tangiha🦋
دلتنگۍها..♡
اگر سهم من از چشمت،اسارت بردن دل بود من این حبس و اسیری را به صد جان آرزو کردم #هما_کشتگر @del_tang
چشم های تو به من میبخشد
شور عشق و مستی؛
و تو چون مصرع شعری زیبا
سطر برجستهای از زندگی من هستی ...
#حمید_مصدق
@del_tangiha🦋
هدایت شده از دلتنگۍها..♡
اَلسَّلٰامُ عَلَيْكَ يٰا اَبٰا عَبْدِ اللهِ ، وَعَلَى الْاَرْوٰاحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنٰائِكَ ،
عَلَيْكَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِىَ اللَّيْلُ وَ النَّهٰارُ ،
وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِيٰارَتِكُمْ ،
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ ، وَعَلٰى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ،
وَعَلىٰ اَوْلادِ الْحُسَيْنِ ، وَعَلىٰ اَصْحٰابِ الْحُسَيْن
در روزهای آخر اسفند،
کوچ بنفشههای مهاجر زيباست!
در نيمروزِ روشنِ اسفند،
وقتی بنفشهها را از سايههای سرد،
در اطلس شميم بهاران،
با خاک و ريشه،
ميهن سيّارشان ،
از جعبههای کوچک و چوبی،
در گوشه ی خيابان میآورند،
جوی هزار زمزمه در من میجوشد :
"ایکاش...
ایکاش، آدمی وطنش را،
مثل بنفشهها،
در جعبههای خاک،
يک روز میتوانست ،
همراه خويشتن ببرد هر کجا که خواست؛
در روشنای باران !
در آفتاب پاک!
#محمد_رضا_شفیعی_کدکنی
@del_tangiha🦋