eitaa logo
دلبرکده
15.3هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
2هزار ویدیو
16 فایل
🏡💞دلبرکده یک کلبه مهربانی ست آموزش صفر تا صد برای هر چه که یک بانو، نیاز دارد💎 🌺روش های دلبری کردن ملکه از پادشاهِ خود برای داشتن یک زندگیِ سراسر عاشقانه💑 آیدی ارتباط: @admin_delbarkade لینک کانال: http://eitaa.com/joinchat/2452357136C6307b8e640
مشاهده در ایتا
دانلود
😜 وقتی ک دارید با همسر چت میکنید ، یا پیشش نشستید یهو بی مقدمه بگید 👱🏻‍♀ ای وایییی افتاد😱 👨🏻:چییییی؟😳 👱🏻‍♀:مهررررررت به دلمممم😍 @Delbarkade ❣🍃✿●•۰▬▬▬▬▬
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥| راهکارِ تضمینیِ بیدار شدن برای نماز صبح! با قضا شدنِ نماز صبح، برای همیشه خداحافظی کنید❤️🌱 من فردا اینو امتحان می‌کنم😂 @Delbarkade ❣🍃✿●•۰▬▬▬▬▬
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از طبیبِ جان
═══════════════•••• 💫بـــســم الله الــرحـمــن الرحــیــم امیرمؤمنان علیه السلام:«یُرْخی الصّبیُّ سَبْعاً و یُؤَدَّبُ سبْعاً وَ یُسْتخدمُ سَبْعاً.» 👫«کودک در هفت سال [نخست زندگی] آزاد گذارده می شود و در هفت سال [دوم] ادب آموخته می شود و در هفت سال [سوم] به خدمت گرفته می شود.» 👨‍👩‍👧‍👦طــرح بــزرگ مـشـاوره رایـگـان تربـیـت فـرزنـد در کانال «تـخصصی طــبیـبِ جــان» 🏘مجموعه تخصصی جواهرالحیاة(طبیبِ جان)در نظر دارد به منظور اهمیت بحث فرزندآوری و تربیت فرزند مشاوره های رایگان تربیتی را برای سه دوره ی سنی: بارداری و فرزندآوری هفت سال اول(تولد تا هفت سالگی) ○ هفت سال دوم ( هشت تاچهارده سال) ○ هفت سال سوم (پانزده تا بیست و یک سال) البته در این طرح 👫 تشخیص طبع، مزاج و برنامه اصلاح تغذیه فرزندان نیز به والدین داده خواهد شد. 🔴 آیدی منشی های نوبت دهی: ۱_منشی مخصوص دوره ی فرزندآوری و بارداری، حساسیت های فصلی و سرماخوردگی کودکان 🆔@zsamiri ۲_منشی مخصوص تربیت فرزند تولد تا هفت سال 🆔. @Rahil1361 ۳_منشی مخصوص دوران هشت تا چهارده سال 🆔. @Fatemeh_deel ۴_ منشی مخصوص فرزندان دوران ۱۵ تا ۲۱ سال 🆔. @Akram_ya_zahra_315 📍فقط و فقط به یک منشی پیام بدهید و نوبت بگیرید. هر نوبت مشاوره فقط برای یک نفر می باشد. 🏡خانواده بزرگ طبیبِ جان 👉 https://eitaa.com/joinchat/3658612752C778c1803ba 👨‍👩‍👧‍👧 •••●✾════════┅
هدایت شده از طبیبِ جان
787K
🎙 توضیحات طرح بزرگ مشاوره رایگان تربیت فرزند ❇️گامی موثر در جهت افزایش جمعیت کشور و تربیت نیروهای انقلابی و پرورش استعدادهای فرزند شما به طبیبِ جان بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/3658612752C778c1803ba 🍃🌸✿●•۰▬▬▬▬▬▬▬▬▬
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸آرزو دارم 🍰روزتون پراز زیبایی 🌸پراز آرامش 🍰پراز لبخند‌ از ته دل 🌸و پراز محبت باشه 🍰روز چهارشنبه تون 🌸سرشار از عشق و شادی 🍰طعم زندگیتون شیرین @Delbarkade ❣🍃✿●•۰▬▬▬▬▬
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸مادری و بالاترین شیرینی زندگی 🔸️امروز در جوامع غربی در اثر برخی آلودگی‎ها این محبت فطری زنان به فرزند، کم شده و در حال سرایت به بعضی جوامع دیگر هم می باشد؛ دیگر دلشان نمی‎خواهد زحمت بچه داری را تحمل کنند، می‎خواهند آزاد باشند. تازه در سی-چهل سالگی حالا شاید یک فرزندی هم پیدا کردند [و به همین کفایت می کنند.] غافل از اینکه بالاترین شیرینی زندگی، در سایه داشتن فرزند و بالاترین ثوابها در اثر تربیت فرزند برای انسان پیدا می‎شود. 👤 آیت الله مصباح یزدی https://eitaa.com/joinchat/3658612752C778c1803ba 🍃🌸✿●•۰▬▬▬▬▬▬▬▬
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دلبرکده
#داستان #رؤیای_دست_نیافتنی 6 #رؤیا لب‌های شاهین وا شد و کلمات بدون عجله و آرام بیرون آمدند. _ اون
7 صدای آهنگ ضعیف تلفنِ شاهین، صحبت‌هایش را قطع کرد. چند لحظه بدون اینکه تکان بخورد، از شیشه‌ داخل را نگاه کرد. وقتی در بالکن پیش شاهین آمدم، خورشید پشت ساختمان‌های بلند، پایین رفته بود. نور صفحه‌ی گوشی سالن تاریک را روشن کرد. زنگِ دوباره‌ی گوشی، شاهین را برای جواب دادن راضی کرد. بی‌اختیار رفتنش را به داخل دنبال کردم. اما افکارم جای دیگری سیر می‌کرد. فرصت خوبی بود که به این چند دقیقه حرف‌های شاهین فکر کنم. حرف‌های نیمه تمامش به من شوک وارد کرد. درحالی که من فقط خودم را می‌دیدم او داشت منصفانه قضاوت می‌کرد. معلوم بود که مدت‌هاست فکرش مشغول تجزیه و تحلیل رابطه‌مان بوده است. ته دلم مثل ماشین لباسشویی هم می‌خورد. عقلم می‌گفت: «بایست و تمام حرف‌هایش را تا آخر بشنو.» دلم می‌گفت: «فرار کن و اجازه نده این بحث به پایان برسد...» فرصت خوبی برای فرار بود هرچند پاهایم همراهم نیامد. فکر کردم اگر تصمیم شاهین به تمام شدن رابطه‌مان باشد، فرار من چه فایده‌ای خواهد داشت؟! با این فکر قلبم تیر کشید. حتی تصور چنین پایانی برایم قابل باور نبود. ابروهایم درهم رفت. چشمانم را بستم. چهره‌ی پدر و مادر و تک تک دوستان و آشنایان از جلویم رد شد. با صدای درِ تراس چشمانم را باز کردم. شاهین بین در ایستاد و مرا تماشا کرد. _چیه؟! شوکه شدی؟! مردمک چشمانم را در هوا چرخاندم. از وقتی حرف زده بود، من حتی یک کلمه هم نگفته بودم. نفسش را بیرون داد و گفت: _حالا از باقی حرفم بیشتر شوک میشی. با ابروهای گره خورده نگاهش کردم. سرِ جایش کنارِ نرده‌ها ایستاد. نگاهم کرد. لبخند ملایمی روی لبش نشست. _تازه داری حال منو وقتی بابات بهم اون حرف‌ها رو زد می‌فهمی. بالاخره لب زدم: _می‌خوای انتقام بگیری؟! کلمات به سختی و با صدایی گرفته، از ته گلویم بیرون آمد. با سرفه‌ی کوتاهی صدایم را صاف کردم: _می‌شه آخر حرفت رو بزنی؟ با لبخندی که گوشه‌ی لبش بود نگاهم کرد. _دوست داری چی بشنوی؟ آب دهانم را قورت دادم و با زبان لب‌هایم را خیس کردم. چشم به اطراف چرخاندم و برای یافتن بهترین کلمات وقت خریدم. _به‌ هر حال همه‌ی زندگی‌ها مشکلاتی دارن. خیلی سریع پاسخم را داد: _به نظرت مشکلات ما قابل حل ان؟! نگاه به صورتش انداختم. انگار دنبال پاسخی در حالت صورتش بودم. قبل از اینکه جواب دهم گفت: _ می‌خوام بدونم نظرت در مورد ادامه‌ی زندگی‌مون چیه؟! یکی از ابروهایش را بالا برده بود. پلک‌هایم تند تند به هم خورد. کف دستانم را رو به بالا گرفتم و شانه هایم را بالا بردم. _من نمی‌فهمم منظورت از این حرف‌ها چیه؟! صدایم بریده بریده درآمد. _و می‌خوای به چه نتیجه‌ای برسی؟! صریح گفت: _این زندگی هر دوی ماست. پس باید با هم به نتیجه برسیم. باز هم سردرگم نگاهش کردم. _رؤیا تا الان به اینا فکر کردی؟! بعد از مکثی کوتاه، ادامه داد: _ما قراره تو این زندگی به چی برسیم؟ با صدای بلندتری گفت: _چند بار نشستیم در مورد آینده‌ی زندگی‌مون حرف زدیم؟! دنیا دور سرم چرخید. از حرفی که می‌خواست بزند، مطمئن شدم. من هم بارها به این فکر کرده بودم که شاید در انتخاب هم اشتباه یا حداقل عجله کرده‌ایم. فکر می‌کردم شاهین هم ته قلبش، هنوز مرا دوست دارد. سرم را پایین انداختم. لب‌هایم را به هم فشار دادم. پاهای شاهین را دیدم که به طرفم آمد. گرمای دستانش را دور کمرم حس کردم. مرا به سینه‌اش چسباند. پیشانی‌ام را بوسید. با دست چانه‌ام را بالا برد. مردمک چشمانم پایین ماند. بغض از گلویم بالا رفت و از چشمانم سرریز شد. آرام زمزمه کرد: _ببینم چشمای خوشکلتو... صدای آرامِ او آبِ سردی بر آتش دلم بود. یواشکی نگاهش کردم. با خنده‌ای که دندان‌هایش پیدا شد؛ گفت: _نترس عزیزم سکه گرون شده! ✍ادامه دارد... @Delbarkade ❣✿●•۰▬▬▬▬▬▬
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️به امروزت.. رنگِ زیباترین روزِ زندگی بودن رو بده.✨ @Delbarkade ❣🍃✿●•۰▬▬▬▬▬
🌸چقدر خوبه که یک کدبانوی زیبا کله ی صبح بیدار باشه و به کارای شخصیش رسیدگی کنه .. مثلاً پاشه یه دمنوش با عسل بزنه بر بدن☕️ بعد قرآن تلاوت کنه ..✨ و یک کتاب مفید رو دنبال کنه و صبح به صبح تا وقتی بچه هاش خوابن مطالعه کنه 😌 باور کنید خیییلی لذت بخشه و روحتون خیلی آرامش میگیره .. 👱🏻‍♀و بعد در حالیکه موهاتونو شونه زدین و دم اسبی بستین 😁 آروم آروم ناهارتونو بار بذارین و عطر غذاتون خونه رو پر کنه ..😉 من خودم وقتی کارای خونه رو انجام میدم یه هندزفری میذارم تو گوشم و یه سخنرانی یا تدریس یا .. گوش میدم و لذتشو میبرم😇 و قبل از اینکه آقای شوهر میاد هم که دیگه خودتون بلدین احتمالا💄💍👱🏻‍♀ برید حال کنید که روزتونو ساختم 😁 @Delbarkade ❣🍃✿●•۰▬▬▬▬▬
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
41.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌️ کاشت ❌️ 🔸️ارتباط با رو میدونستید؟؟؟ (خیلی ها این مطلب رو نمیدونن!!!) 🔸️آیا با ناخن مصنوعی میشه غسل و وضو گرفت⁉️ ‼️مطالب که شاید تا به حال درباره ناخن مصنوعی نمی دونستید‼️ لطفا این فایل را برای خانم ها ارسال کنید. @Delbarkade ❣🍃✿●•۰▬▬▬▬▬
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
السَّلامُ‌عَلَيْكَ‌حِینَ‌تُصْبِحُ‌وَ‌تُمْسِی سلام‌برتو‌هنگامی‌که‌صبح‌میکنی و هنگامی‌که‌شب‌می‌نمایی...! السلام‌علیک‌یااباصالح‌مهدی 💚 @Delbarkade ❣🍃✿●•۰▬▬▬▬▬
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فرمان پذیری فاطمه سلام الله علیها از علی علیه السلام 🔅روزی امام علی «علیه السلام» وارد منزل شد و فرمود: فاطمه جان، فلانی و فلانی(ثانی) در پشت خانه منتظر اجازه ورود می‌باشند تا نظر شما چه باشد؟ حضرت زهرا «علیها السلام» فرمود: «اَلْبَیْتُ بَیْتُکَ وَالْحُرَّةُ زَوْجَتُکَ اِفْعَلْ ما تَشاءُ» «علی‌جان خانه، خانه توست و من زن آزاده همسر تو می‌باشم هر آنچه می‌خواهی انجام ده» نهج الحیات ص ۲۲ سلام الله علیها @Delbarkade ❣🍃✿●•۰▬▬▬▬▬