ویرانه❤️🔥عشقِ بیگانه🍊💚
🍀🌺🍀🌺🍀🌺 🌺 🍀 🌺 🍀 #رمان_دل_دیوانه #409 روز موعود رسید. باید برای خواستگاری آماده می شدم. تا عصر هیچ
🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🌺
🍀
🌺
🍀
#رمان_دل_دیوانه
#410
دستم رو گرفت و تکون ریزی داد و گفت :
مگه نمیگم پاشو؟
خندم گرفت.
گفتم :
باشه مامان.
چرا مثل سرباز های جنگی حمله می کنی.
خودشم خندش گرفته بود.
ولی کنترل کرد و گفت :
دختر کم چرت و پرت بگو.
بلند شو میگم.
الان می رسن بعد تو هیچ کار نکردی.
_ الان منظورت چهار پنج ساعت دیگس دیگه؟
زد به دستم و گفت :
با من یکی بدو نکن.
خندیدم و گفتم :
باشه حرص نخور
الان بلند می شم.
بابا کجاست؟
_ هم از دست تو باید بکشم هم بابات.
گفتم زود بیا ها.
میگه تو راهم.
_ ولش کن طفلی رو کار مهم تره.
برگشت طوری نگاهم کرد که حساب کار اومد دستم.
@deledivane
#بفرست_برا_دوستات😌😘😍❤️🔥