ویرانه❤️🔥عشقِ بیگانه🍊💚
🍀🌺🍀🌺🍀🌺 🌺 🍀 🌺 🍀 #رمان_دل_دیوانه #424 _ اگر اینقدر مطمئنی چرا وقتی بار ها ازت خواست که... همون موقع
🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🌺
🍀
🌺
🍀
#رمان_دل_دیوانه
#425
دیگه تصمیم گرفتیم بریم از اتاق بیرون.
جلوی در بودیم که گفت :
الان چی بهشون بگیم؟
یکم فکر کردم و گفتم :
اینکه اینقدر طول کشید می تونه بهونه خوبی باشه
واسه اینکه حسابی حرف زدیم و یه تفاهم نرسیدیم.
_ شاید.
پس بریم ببینیم چی میشه.
درو باز کرد و وایساد من اول برم.
رفتیم با هم بیرون.
بزرگتر ها هم گرم صحبت بودن.
اولین نفری که متوجه ما شد خواهرش بود.
که گفت :
بالاخره اومدن.
دهنمون رو شیرین کنیم؟
همه برگشتن. با لبخند نگاهمون می کردن.
فکر نمی کردم این لحظه اینقدر سنگین باشت.
خوشبختانه علی نجاتمون داد و گفت :
دهنتون رو می تونید شیرین کنید.
اما به بهونه ما نه.
متاسفانه به تفاهم نرسیدیم.
@deledivane
#بفرست_برا_دوستات😌😘😍❤️🔥