ویرانه❤️🔥عشقِ بیگانه🍊💚
🍀🌺🍀🌺🍀🌺 🌺 🍀 🌺 🍀 #رمان_دل_دیوانه #517 - هرچند که فکر کنم دل خوشی از پسر ما ندارن. - هرچیم باشه این
🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🌺
🍀
🌺
🍀
#رمان_دل_دیوانه
#518
منم نگاهم گویای همه چیز بود .
صبر کردم تا بریم و بعد ازش تعریف کنم .
بلند شدم و گفتم :
-خب زن عمو اگه اجازه بدید ما بریم .
- برید دخترم .خدا به همراهتون. مراقبت کنید .
- ممنون چشم .
مازیار هم خدافظی کرد و با هم از اونجا خارج شدیم .
توی آسانسور بودیم .نگاهم نمی کرد و چشمش به زمین بود .
شیطنتم گل کرد و گفتم :
- یادت اومد ؟
نگاهم کرد .
- چی ؟
- این لباس ها.
به لباس هاش نگاه انداخت و گفت :
- لباس هام چیه.
- من عاشق این لباس هاتم همیشه بهت میگفتم
و تو دقیقا همینا رو پوشیدی .
@deledivane
#بفرست_برا_دوستات😌😘😍❤️🔥