ویرانه❤️🔥عشقِ بیگانه🍊💚
🍀🌺🍀🌺🍀🌺 🌺 🍀 🌺 🍀 #رمان_دل_دیوانه #536 بدجور تو پرم خورد. یعنی چی که حال ندار بود نیومد ؟ چرا داشت ا
🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🌺
🍀
🌺
🍀
#رمان_دل_دیوانه
#537
فقط تو فکر این بودم که چرا نیومد .
افکار مزاحم خیلی اذیتم می کرد
خودم خوب می دونستم الان نباید ازش توقع کنم.
ولی خب چه کنم که این ذهن همیشه به سمت منفی کشیده میشد.
دلم می خواست فقط زودتر تموم شه و من به اتاقم برم
قیافه مامان بابا هم که دیدنی بود.
انتظار نداشتن اون همه اتفاق برای زن عمو و عمو اینا افتاده باشه .
یکی دو ساعتی نشستن و حرف زدن بعد به بهونه مازیار پاشدن رفتن
به محض رفتنشون قبل اینکه توی اتاق بدم مامانم گفت:
- تو می دونستی ؟
بی حوصله جواب دادم.
- آره
بابام گفت:
- دختر نباید به ما میگفتی؟
موندم چی بگم. اصلا هم حوصله حرف زدن نداشتم .
برگشتم سمتشون.
-بابا زن عمو قسمم داد. گفت نمی خواست فعلا کسی چیزی بدونه
@deledivane
#بفرست_برا_دوستات😌😘😍❤️🔥