ویرانه❤️🔥عشقِ بیگانه🍊💚
🍀🌺🍀🌺🍀🌺 🌺 🍀 🌺 🍀 #رمان_دل_دیوانه #554 هرچی می گذشت صمیمی تر می شدیم. و من تنها نگرانی و دغدغه فکری
🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🌺
🍀
🌺
🍀
#رمان_دل_دیوانه
#555
اولش مقاومت کردم.
آه کشیدم .
- هیچی.
- الکی نگو
اگه نمی خوای بگی بگو نمی خوام بگم.
ولی نگو هیچی.
نگاهش کردم.
- خب چرا. فکرم مشغول یه چیزیه.
- دوست داری بگی چی؟
- خب. تو که هنوز حافظت برنگشته.
ولی خب بهت که گفتم.
بعد اون اتفاقاتی که افتاد خانوادم با ازدواج من و تو به شدت مخالفن.
- یعنی.... الان فکرت درگیر اینه؟
- درگیر اینکه چه جوری بهشون بگم من و تو اوکی شدیم .
- خب ... به نظرم صبر کن تا من باهاشون صحبت کتم.
- فکر نکنم تاثیری داشته باشه.
- از کجا اینقدر مطمئنی؟
خب من الان مسلما نمی تونه اونجور که باید حرف بزنه.
ولی اگه صبر کنی تا حافظم برگرده ...
@deledivane
#بفرست_برا_دوستات😌😘😍❤️🔥