فکر نمیکنی دیگه وقتشه انگشتای احمقتو رو کیبورد تکون بدی که بغله اسمت ایز تایپینگ بزنه تا ذوق مرگ شم؟! @deli_ism ♥

امشب قلم به دستم و تصویر میکشم تصویر یک سه ساله ولی پیر می کشم تصویر جای زخم به دستان کوچکش اثاری از کبودی زنجیر میکشم در یک خرابه می کشم و در کنار او یک تکه نان و کاسه ای از شیر میکشم دارد دوباره با پدرش حرف مى زند با اشك و آه، نیزه و شمشیر میکشم در آخرين نفس به عمو فكر مى كند هی پشت هم به دست و به تن تیر میکشم از عمه خواستم بنویسم ولى نشد ديگر قلم شکسته و تکبیر میکشم | #سید_تقی_سیدی | @deli_ism ♥

شب سوم شب سختی است خدا رحم کند روضه، امشب نَمی از روضه‌ی زهرا دارد! #حضرت_رقیه #حسینِ_من @Anarestun

پر میکشم از پنجره ی خواب تو تا تو هر شب من و دیدار، در این پنجره با تو از خستگی روز همین خواب پر از راز کافی ست مرا، ای همه خواسته ها تو دیشب من و تو بسته ی این خاک نبودیم من یکسره آتش، همه ذرات هوا تو پژواک خودم بودم و خود را نشنیدم ای هرچه صدا، هرچه صدا، هرچه صدا-تو آزادگی و شیفتگی مرز ندارد حتی شده ای از خودت آزاد و رها تو یا مرگ و یا شعبده بازان سیاست؟ دیگر نه و هرگز نه، که یا مرگ که یا تو وقتی همه جا از غزل من سخنی هست یعنی همه جا-تو، همه جا-تو، همه جا-تو پاسخ بده ازاین همه مخلوق چرا من؟ تا شرح دهم، از همه ی خلق چرا تو؟ | #محمد_علی_بهمنی | @deli_ism ♥

سلام این کودک متاسفانه تو کماست هرقدر که میتونید دعاکنید که برگرده و براش #سوره_حمد بخونید و #صلوات بفرستید هدیه به امام جواد چون بشدت حالش بده .. 🙏 #التماس_دعا

به گفتن نيست، هميشه چشمای آدم همه‌ی ناگفته‌ها رو داد می‌زنن. فقط كافيه چند ثانيه بهشون خيره بشی. من فكر می‌كنم اگر كسی حرفت رو از توی چشمات نتونه بخونه، به زبون هم بياری متوجه نمی‌شه. بعضی حرفا رو نبايد گفت. بعضی حرفا رو نبايد شنيد. بعضي حرفا رو بايد سير تماشا كرد.. چشمای آدم، دروغ نمی‌گن. | #پویا_جمشیدی | @deli_ism ♥

میگفت: همه چی رو نگو... هر چی بگی، بیرون میاد میره تو هوا تا یه روزی یه جا سبز شه! چیزی که نمی دونی رو نگو چیزی که نمی خوای بشه رو نگو چیزی که خوش نیست رو نگو چیزی که می‌شه بدبختی کسی رو نگو حرف های خوب بزن، بذار بیان بیرون یه جا بشینن سبز بشن. خوشبخت شیم! نگو... اونهایی رو بگو که رو هوا تو عکس‌ها میوفتن، حرف‌های خوب که با چشم معلوم نمیشن ولی تو عکس‌ها شبیه دونه‌های آفتاب‌ان که از لای لب‌های یکی سُر خورده... راه می‌رم اسم تو رو می‌گم ، هر چی به تو وصل باشه تهش خوشبختیه... | #صابر_ابر | @deli_ism ♥

#ما_ملت_امام_حسینیم🖤

خداوند به موسی فرمود: با زبانی که گناه نکردی مرا بخوان تا تو را اجابت کنم. موسی عرض کرد: کدام زبان است که با آن گناه نکرده ام؟ خداوند فرمود: تو با زبان دیگران گناه نکرده‌ای پس بگو برایت دعا کنند. @deli_ism ♥

تو همانی که خیالم همه شب در پی توست... @deli_ism ♥

انقدر صدات كردم "دلبر"، گمونم يه شب دلم رو برداشتى و رفتى براى هميشه.. ••{ @Janan_10 }••

یه شبایی فقط شبه یه شبایی خیلی شبه یه شبایی شب نیست یه شبایی هم که تو نباشی دلبر همیشه شب میمونه نمیگذره! :) @deli_ism ♥

جلال آل احمد در سال های دور از سیمین دانشور برایش نوشت: با هر کس حرف میزنم، اولین کاری که میکنم این است که حلقه ام را طوری به رُخش بکشم که او از من بپرسد که ازدواج کرده ای و من حرفم را به تو بکشانم و بعد عکس تو را نشان بدهم تموم شد! اصن دیگه حرفی واسه گفتن هم میمونه؟ اینطوری عاشق باشید لطفا ♥️ @deli_ism ♥

‏از لحاظ روحی نیاز دارم یکی مث شادمهر زل بزنه تو چشمام بگه: «همه دنیا تویی باقی همش یه بازیِ » @deli_ism ♥

بیمِ آن دارم که زیاد با تو سخن بگویم مبادا خسته شوی، و بیمِ آن دارم که سکوت کنم مبادا گمان کنی که دیگر برای قلبم مهم نیستی... | #نزار_قبانی | @deli_ism ♥

نزار قبانی هم که باشی یکی هست که به این شیوه باهاش درگیری...

هر انسانی باید یکیو داشته باشه که آخره شب کل اتفاقاتی که تو طول روز واسش افتاده رو واسه اون طرف تعریف کنه و گرنه غم باد میگیره... @deli_ism ♥

بیآر اۍ بارون ببآر...🌧✨•° بر دلم گریہ کن خوݩ ببآر...🌧✨•° #محرم🏴🌗 #محمودکریمی🏴🌗

شازده كوچولو: آخرشم اونایی واسم ميمونن که اصن روشون حساب باز نکرده بودم و گذاشته بودمشون حاشیه ی زندگیم! روباه: اونا هم منتظرن بیاریشون وسط که برن! | #دیالوگ 🎞 | #شازده_کوچولو | @deli_ism ♥

این جُملِه خیلی دَردناک و قَشنگه: سَخته توی زِندگیت، زِنْدگیت نَباشه..!(: @deli_ism ♥

دلتنگی نه شاخ داره نه دم همین منی که نقاب لبخند زدم و شکل انتظار شدم بس که نیستی همین من میشه دلتنگی... @deli_ism ♥

دلهم: مختار ، منتقم خون حسين شدن دلي شوريده می خواهد ، تا وقتی پای در گِل داری نمی توانی در رکاب حسين سربازی کنی... @shayad_lily🖤

شاید اون کسی که دوربین رو اختراع کرد هیچوقت نمی دونست عکس ها می تونن چه قدرتی داشته باشن... نمی دونست آدما می تونن با دیدن یه عکس برگردن به یه روز خاص و ثانیه به ثانیه ش رو مرور کنن و همراه با آدم های توی عکس متوقف بشن... نمی دونست یه روزی آدما می شینن پای آلبوم عکس هاشون و تازه می فهمن زمان سریع تر از چیزی که فکر می کردن گذشته... نمی دونست با یه عکس میشه خونه هایی رو دید که سال ها پیش خراب شدن و به آدم هایی نگاه کرد که مدت هاست کنارمون نیستن و مکان هایی رو دید که هیچوقت اونجا نرفتی... نمی دونست گاهی نگاه کردن به یه عکس می تونه احساسات قدیمی _همون احساساتی که سال هاست از دست دادی_ رو زنده کنه، می تونه همزمان باعث خنده و اشکت بشه، می تونه رفع دلتنگی کنه یا حتی بیشتر دلتنگت کنه ... آدم هایی که از عکس‌ گرفتن فرار می کنن همونایی هستن که بهتر از هر کسی از قدرت عکس ها با خبرن...اونا می دونن عکسی که تو یه لحظه ثبت میشه برای یه عمر خاطره می سازه... | #حسین_حائریان | @deli_ism ♥

من همین یک نفرم اما... هفت میلیارد نفر دوستت دارم! | #طاهره_اباذری_هریس | #داستان_دست‌ها 👫 | @deli_ism ♥

یه موقع هایی اونی که به همه امید میده و دلشونو قرص میکنه تَهِ دله خودش از همه خالی تره! @deli_ism ♥

یه دیالوگی هست تو فیلم شب‌های روشن که میگه: روزها فکر کردن فایده نداره! صدا و نور و شلوغی، مزاحمِ خیالبافیِ آدمه! باید صبر کرد تا شب بشه... @deli_ism ♥

تا صبحدم به یاد تو شب را قدم زدم آتش گرفتم از تو و در صبحدم زدم با آسمان مفاخره کردیم تا سحر او از ستاره دم زد و من از تو دم زدم او با شهاب بر شب تب کرده خط کشید من برق چشم ملتهبت را رقم زدم تا کورسوی اخترکان بشکند همه از نام تو به بام افق‌ها، علم زدم با وامی از نگاه تو -خورشیدهای شب- نظم قدیم شام و سحر را به هم زدم هر نامه را به نام و به عنوان هر که بود تنها به شوق از تو نوشتن قلم زدم تا عشق چون نسیم به خاکسترم وزد شک از تو وام کردم و در باورم زدم از شادی‌ام مپرس که من نیز در ازل همراه خواجه قرعه‌ی قسمت به غم زدم | #حسین_منزوی | @deli_ism ♥

‏بنظرم recording audio خیلی ‏شیرین تر اَز is typing میتونه باشه، ‏وقتی صدا، صدایِ کسی باشه که دوسش داری... @deli_ism ♥

شما حواستون نبود! گوشيش كه زنگ خورد، من ديدم دستاش ميلرزه، پلكِ چشماش تند تند ميزنه، عرقِ سرد رو پيشونيش نشسته، دكمه‌ی سبز و كه فشار داد، با گلوی خشك گفت "جانم؟" بعد آروم لبخند زد و تا آخر مکالمه ش این لبخند رو لباش بود و بعد که حرفش تموم شد دكمه‌ی قرمز و فشار داد. شما حواستون نبود! اما من فهميدم عشق، تاريخ انقضا نداره، لااقل واسه اونایی كه اهلي شدن، اونايي كه ميدونن وقتی عشق در مراجعه باشه سختی اين زندگی رو ميشه آسون تر تحمل كرد، ميشه وا نداد و میشه موند تا باور کنی قهرمان شدن فقط قصه نیست. نگاش كردم، خنديد، خنديدم! ديگه تو چشماش خستگی نبود، انگار بعد از يه مسافرت خوش آب و هوا دوباره برگشته بود سرِ كار... | #سپیده_امیدی | @deli_ism ♥

‏دوباره کنار پریز زیر سیم شارژیم بیخال از اینکه تو بهترین سه ماه سالیم :| @the_time🌵